(جُستاری به مناسبت دهم دسامبر، روز جهانی حقوق حیوانات)
شهروند گرامی و مسئول محترم، حیوان را دستکم نگیرید!
دکتر رضا شیبانی تذرجی
اداره کل دامپزشکی استان هرمزگان
"بعضیهامان اعتقاد داریم که وقتی انسان خودش هزار و یک بدبختی دارد،حیوان دوستی او نمیتواند چیزی به جز یک فانتزی باشد. اما این طور نیست. پدید آمدن حس حمایت از حیوان نتیجه تفکر و احساس انسان است."
اخیراً از سری کتابهای خواندنی «عزیز نِسین» نویسنده نامدار ترک، کتابی با عنوان «حیوان را دستکم نگیر» مطالعه کردم. قلمروان و بیان روایی عزیز نِسین نوشتههای زندهیاد محمدعلی جمالزاده را برای مخاطب یادآوری میکند. کتاب حاوی روایتهای عامیانه و مستند به نقل قولهای کوتاه و ساده درباره شعور، مهربانی و پیچیدگیهای رفتاری قابل تأمل حیوانات است. این کتاب را شادروان ثمین باغچهبان (موسیقیدان، شاعر، نویسنده، مترجم معاصر و فرزند استاد جبار باغچهبان، بنیانگذار آموزش ناشنوایان در ایران) با موافقت کتبی عزیز نِسین، ترجمه و موسسه انتشارات نگاه چاپ کرده است. بدون شک انتخاب این کتاب برای ترجمه از روی تصادف و اتفاق نبوده و اندیشمندی همچون ثمین باغچه بان به صورت هدفمند و به قصد فرهنگ سازی این کار را انجام داده است. از آنجا که اعتقاد قلبی دارم شرط رهایی جامعه از ناهنجاری های گوناگون افزایش سرانه مطالعه است و همچنین فرهنگ سازی در هر زمینه ای مستلزم نشر و مطالعه کتاب های زیادی در آن زمینه می باشد، بنابراین همراه با معرفی این کتاب اندکی هم به موضوع حقوق حیوانات می پردازم، شاید به عنوان دامپزشک و حسب وظیفه انسانی و صنفی خود به اندازه ذره ای حق حیوانات (یاران دیرینه، دوست داشتنی، حقگزار و سپاسگزار انسان) را ادا کرده باشم. هدف غایی نگارنده حل و فصل قطعی چالش حقوق حیوانات در کوتاه مدت نیست بلکه ارائه کلیدواژه هایی برای مطالعه و گفتگوی منطقی بیشتر، تدوین راهکارها در میان مدت و حصول نتیجه در بلند مدت است. پشت جلد این کتاب چنین نوشته شده است: در میان روان شناسان و دانشمندان امور اجتماعی این باور علمی وجود دارد که بیشتر بزهکاران و قاتلین در دوران کودکی خود به حیوان آزاری پرداخته اند..." حیوان را دست کم نگیر" کتابی است در دستان والدین که با آن شیوه صحیح رفتار با حیوانات را به کودکان خود بیاموزند. عزیز نسین با بیان طنز داستان در کنار بکارگیری آموزه های اخلاقی،روح والای انسانی را در کالبد شخصیت های حیوانی این کتاب دمیده است." بعضی هامان اعتقاد داریم که وقتی انسان خودش هزار و یک بدبختی دارد، حیوان دوستی او نمی تواند چیزی به جز یک فانتزی باشد. اما این طور نیست. پدید آمدن حس حمایت از حیوان نتیجه تفکر و احساس انسان است."
درباره این موضوع مطالب زیادی در منابع کتابخانه ای و اینترنتی وجود دارد که اشاره به همه آن ها خارج از حوصله مخاطب است اما ارکان این جُستار و چهارچوب فکری نگارنده را در گفتمان دو تن از اعضای جوان هیئت علمی دانشگاه قم و دانشگاه فردوسی مشهد می توان دید. استناد به این دو منبع از آن جهت بوده است که ایشان با دیدگاه مذهبی و حقوقی و در بستری آکادمیک به موضوع حقوق حیوانات پرداخته اند. بر شمردن تعداد سوره ها و آیات قرآن و شمار زیاد روایات در مذاهب سنت و شیعه که در آن به شأن حیوانات اشاره و به واسطه آن درس اخلاق و حکمت به انسان داده شده است، علاوه بر تکراری بودن، در تخصص و دانش نگارنده این جستار کوتاه نیست و چه بسا سبب بروز چالش گردد اما همین مقدمه کافی است تا حرمت و ارزش ذاتی حیوانات به عنوان مخلوقاتی که قبل یا همزمان با انسان در کره خاکی ساکن و در سیر تکامل و تمدن بشر دخیل بوده اند به رسمیت شناخته شود. متأسفانه انسان طی هزاران سال روند تکامل خود تا به امروز چیزی جز تخریب زیستگاه، انقراض نسل، بهره کشی غیرمنصفانه و تحقیر برای حیوانات (و همچنین گیاهان) نداشته است. تحسین برانگیز و قابل تأمل است که آقای دکتر علی مشهدی دانشیار حقوق بین الملل دانشگاه قم، اعلامیه جهانی حقوق حیوانات مصوب 15 اکتبر 1978را از متن فرانسوی سند مذکور ترجمه کرده و در سال 1390 با مقدمه ای از مباحث فلسفی، اخلاقی و حقوقی در وبلاگ شخصی خود (http://mashadiali.blogfa.com که عمدتاً در رابطه با مسائل حقوقی طبیعت و محیط زیست می باشد) در دسترس علاقه مندان قرار داده اند. هماهنگی و همپوشانی بسیار زیادی بین این سند بین المللی و آموزه های مذهبی جامعه ایرانی وجود دارد.
مورد جالب توجه دیگر، سخنرانی پژوهش محور آقای دکتر علیرضا آزاد استادیار گروه آموزشی علوم قرآن وحدیث دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه فردوسی مشهد در نشست "صدای بی صدایان؛ در مورد حقوق حیوانات در بستر تغییر و تحولات مدنی" است که در گزارش مورخ 30 آبان ماه 1397 خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) با کد خبر 97083015316 منتشر شد. بر اساس گفته های آقای دکتر علیرضا آزاد، حرمت ذاتی حیوان نجیب و باوفایی مثل سگ به صورت مطلق مورد تایید دین و مذهب ماست و برای رفع چالش های مرتبط با آن نیاز به بررسی و پژوهش فقهی بیشتر توسط صاحب نظران می باشد.ایشان معتقدند رویکرد به حقوق حیوانات در کشورمان به شدت عاطفی و احساسی است و خلأ مبانی تئوریک و فلسفی در این حوزه احساس می شود و باید از طریق مجلس شورای اسلامی قوانین مدنی شفاف و کارآمد با ضمانت اجرایی وضع گردد.ایشان با گفتمانی نغز بیان می کنند که در مطالعه تاریخ انبیاء و اولیاء الهی همواره حضور حیوانات و به ویژه سگ ملموس است و با موشکافی تحسین برانگیزی اشاره می نمایند که قرآن کریم، از سگ در داستان اصحاب کهف با احترام یاد کرده است و نیز به رسمیت شناختن شکار با سگ دست آموز در قرآن (و حلال بودن شکار به این روش) را به نوعی روزنه امیدی برای بررسی های فقهی و گفتگوی بیشتر در رابطه با این حیوان می دانند.
اما ستمکاری در حق حیوانات و نادیده گرفتن حقوق آنها در کشور ما به چند شکل وجود دارد که هر کدام باید در جای خود و توسط کارشناسان مورد بررسی قرار گیرد اما در این که عمدتاً به ضعف در فرهنگ سازی و آموزش (به ویژه در سطح خانواده و دوره تحصیلی دبستان) ارتباط دارد تردیدی نیست و وجود خلأ قانونی و شفاف نبودن مسائل مرتبط با حقوق حیوانات در مرحله بعد قرار دارد که به برخی موارد اشاره می گردد:
1- ستم بیمارگونه از سوی برخی افراد مسئولیت گریز و حیوان آزار که به دلایل پیچیده جامعه شناختی و روان شناختی در حال افزایش است همان طورکه ناهنجاری های اجتماعی دیگر در کشورمان تا حد خطرناکی فزونی یافته است و نیازمند بررسی و اقدام فوری در سطح کلان دولتی و با مشارکت و همفکری مراکز پژوهشی، رسانه ای و سازمان های مردم نهاد و با استفاده از توانمندی علمی روانشناسان و جامعه شناسان خبره می باشد.چنانکه پیرامون معرفی کتاب فوق، به اهمیت فرهنگ سازی و آموزش به کودکان در خانواده و مدرسه اشاره شد.
2- جفا از طرف معدود افراد فرصت طلب و سودجو که با سوء استفاده از نام شریف و پاک حامیان حیوانات به روش های گوناگون سوداگری می کنند و به نام حیوانات بی سرپرست و بعضاً نیازمند مداخلات درمانی اقدام به راه اندازی صفحات جعلی در فضای مجازی، فروش حیوانات حمایتی، تصرف زمین تحت عنوان پناهگاه و دریافت کمک های مالی دولتی و مردمی می نمایند. مواردی از این قبیل طی چند سال اخیر افشا شده و تحت پیگیری قضایی قرار گرفته است. نشر اخبار مربوط به چنین سوءاستفاده هایی از احساسات مردم به تدریج سبب بی اعتمادی جامعه به موضوع حمایت از حیوانات و بدبینی نسبت به حامیان واقعی که شهروندانی پاکدل و دلسوز هستند گردیده و لازم است نحوه برخورد با چنین تخلفاتینیز با صراحت در متن قانون گنجانده شود.
3- مهم تر از دو مورد بالا، باید کم توجهی و عملکرد ضعیفبرخی از مسئولین و نهادهای مسئول را نقد کرد که به جای ارتقای سطح فرهنگ جامعه (از طریق سیاست گذاری بلند مدت فرهنگی و مبتنی بر اصول علمی) وقانونگذاری در رابطه با نحوه نگهداری و همراه داشتن حیوانات(با مشارکت حقوقدانان و فعالان متخصص)،گاهی سخنانی به زبان می آورند و مواضعی اتخاذ می کنند که سبب حیرت همگان می گردد و چالش ها و حاشیه های بسیاری را در جامعه و به ویژه در فضای مجازی ایجاد می کند.از جمله این کم توجهی ها، قصور(یا تقصیر)مسئولین در رفع «بحران سگ های بی سرپرست» می باشد که در حال تغییر ماهیتاز دغدغه بهداشتی به معضل امنیتی، اجتماعی و زیست محیطی در سطح ملیاست و به گفته صاحب نظران حتی زیستگاه های جانوری را تهدید می کند. زیاد شدن جمعیت سگ های بی سرپرست و افزایش گزش های حیوانی در شهرها می تواند یکی از دلایل وجود نگاه بدبینانه به حیوانات باشد و بعید نیست به صورت ناخودآگاه تقابل روزافزون اجتماع با مقوله حیوانات خانگی را در پی داشته باشد.دور از انصاف،وجدانو اخلاق انسانی و اسلامی است اگر گفته نشودکه بیش از انسان ها، حیوانات بی زبان متحمل رنج و زحمت هستندبدون آن که به اندازه ذره ای تقصیر و مسئولیت متوجه آن ها باشد، و تسلیم بی چون و چرای تصمیمات و عملکرد انسان ها هستند بدون آن که توان و حق اظهارنظر، اعتراض و دفاع از حقوق خود را داشته باشند.
دراین رابطه قطعاً شایسته نیست سلیقه بخش بزرگی از جامعه را که باورها و اعتقادات مذهبی قابل احترامی دارند نادیده گرفت و شاید به جای این همه تقابل و تنش بتوان به واسطه فرهیختگان حوزه علمیه و دانشکده های الهیات، تعامل بیشتر و بهتری بین سلایق مختلف جامعه برقرار نمود. این امیدواری زمانی پررنگ تر می شود که همکاران اندیشمند و گرانقدری داریم که همزمان کسوت دامپزشکی و روحانیت را بر تن دارند و می توانند مسائل فقهی را به موازات موارد علمی و بهداشتیپیگیری نمایند.بدون شک این مشکلاتبا دو ابزار «فرهنگ سازی و قانونگذاری» از طریق تشکیل کارگروه تخصصی و با مشارکت نمایندگان خبره ای از قوای سه گانه مقننه، اجرائیه و قضائیه تا حد زیادی قابل حل می باشد. برای حسن ختام، حکایتی آموزنده از کتاب گرانمایه سیاست نامه (سیرالملوک) اثر خواجه نظام الملک توسی (وزیر ملکشاه سلجوقی و بنیانگذار مدارس نظامیه) نقل می کنم. این متن را دی ماه سال 1384با افتخار در ابتدای پایان نامه خود آوردم.
پاداش تیمار سگ
مردی بود در شهر مرو رود (یکی از شهر های قدیم و مهم خراسان) او را رشید حاجی گفتندی و محتشم (ثروتمند) بود و املاک بسیار داشت و از او توانگرتر کس نبود و سلطان محمود و مسعود را خدمتها کرده بود و عَوانی (مامور اجرای دیوان و وصول مالیات) سخت بود و ظلم بسیار کرده بود و در آخر عمر توبه کرد و به کار خویش مشغول گشت و مسجد جامع بکرد به هر ناحیتی (در هرناحیه مسجدی ساخت) به حج رفت و از حج باز آمد و به بغداد روزی چند مقام (اقامت) کرد . روزی در بازار در راه سگی را دید گِرگین (مبتلا به جرب) و از رنج گرسنگی سخت بیچاره گشته .چاکری را (به یکی از غلامان) گفت: «این سگ را بردار و به خانه آور». چون به خانه آورد سیرش بکرد و به دست خویش او را روغن (برای درمان جرب) بمالید و آن سگ را میداشت (نگهداری میکرد) و داروش همیکرد تا نیک شد (درمان شد). پس از آن حج دیگر بکرد و بسیار خیر کرد در حج، تا به خانه شد و به مرورود فرمان یافت (به خانه خود بازگشت و در مرورود وفات یافت) و مدتی بگذشت. او را به خواب دیدند نیکو حال. گفتند: «ما فَعَلَ اللهُ بِک؟» (پروردگار با تو چه کرد؟) گفت: «مرا عفو کرد و آن چندان طاعت و خیر و حج مرا سود نداشت، مگر آن سگک (سگ بینوا) که به دست خویش او را بیندودم (روغن مخصوص درمان جرب بر او مالیدم) که مرا ندا دادندکه «تو را در کار آن سگ معاف کردیم (تو را به خاطر آن سگ آمرزیدیم) و مرا از همه طاعتها آن یکی بود که دست گرفت.»