حکیم مهر- محسن طاهرمیرزایی: «دکتر ملیحه عباسعلی پورکبیره» دانشآموخته رشته بیوشیمی بالینی از دانشگاه علوم پزشکی تهران و استاد دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران به عنوان یکی از برگزیدگان جایزه علمی «مریم میرزاخانی» معرفی شد. این رویداد بهانهای شد تا به سراغ او برویم و دقایقی را با وی به گفتوگو بنشینیم.
وی به حکیم مهر میگوید: «ما فریاد زدیم که دامپزشکی باید در وزارت بهداشت باشد اما دستهایی هست که مخالفت کرده و این مساله را اجرا نکردند. الان اما به این نتیجه رسیدند که دامپزشکی یک کار درمانی است و کار درمانی باید زیر نظر وزارت بهداشت باشد. وقتی آموزش دامپزشکی زیر نظر وزارت بهداشت نیست، ما را از خیلی امتیازات محروم میکنند و این مخاطره است.»
از نظر دکتر ملیحه عباسعلی، جذب بیرویه دانشجو در رشته دامپزشکی یک معضل است: «دانشجویان وارد دانشکده میشوند و آن طور که باید جدی گرفته نمیشوند، خیلی راحت فارغالتحصیل میشوند، در جامعه پخش میشوند و حرفه دامپزشکی را لکهدار میکنند.»
حکیم مهر: خانم دکتر، چه شد که رشته دامپزشکی را انتخاب کردید؟
واقعیت این است که خیلی علاقهمند به رشته دامپزشکی نبودم اما میدانستم که از مسیر دامپزشکی میتوانم به آزمایشگاه تشخیص طبی ورود کنم، چون عاشق آزمایشگاه طبی بودم و هستم، لذا از این نظر دامپزشکی را انتخاب کردم تا زودتر به مقصد برسم. اما متاسفانه وقتی دوره عمومی تمام شد، برنامههای درسی تغییر کرد و دیگر اجازه ندادند که من علوم آزمایشگاهی بخوانم. در نتیجه یک راه فرعی را انتخاب کردم و وارد رشته بیوشیمی شدم. در ادامه تخصص بیوشیمی را در دانشکده پزشکی گرفتم و به همین دلیل کارت نظام پزشکی دارم. در واقع قسمت عمده آزمایشگاه و چیزی حدود ۷۰ درصد آزمایشگاه، کار بیوشیمی است. البته ناگفته نماند که وقتی به رشته دامپزشکی وارد شدم، خیلی علاقهمند شدم اما خیلی کار درمانی نکردم و بیشتر فعالیتم روی کار علمی متمرکز بود.
حکیم مهر: ورود چه سالها و کدام دانشگاهها در مقطع عمومی و تخصص هستید؟
ورودی سال ۴۹ دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران هستم ولی از سال ۵۰ درسم را شروع کردم. همچنین ورودی سال ۶۴ دانشکده پزشکی دانشگاه تهران در مقطع تخصص هستم.
حکیم مهر: شما از جمله افرادی هستید که تجربه مشترک تحصیل در دانشکدههای دامپزشکی و پزشکی را دارید. آیا از نظر شما آموزش دامپزشکی نباید در وزارت بهداشت باشد؟
ما فریاد زدیم که دامپزشکی باید در وزارت بهداشت باشد اما دستهایی هست که مخالفت کرده و این مساله را اجرا نکردند. الان اما به این نتیجه رسیدند که دامپزشکی یک کار درمانی است و کار درمانی باید زیر نظر وزارت بهداشت باشد.
حکیم مهر: جدایی دامپزشکی از وزارت بهداشت چه مخاطراتی را میتواند داشته باشد؟
در شرایط فعلی با مشکلات زیادی مواجه هستیم. وقتی آموزش دامپزشکی زیر نظر وزارت بهداشت نیست، ما را از خیلی امتیازات محروم میکنند و این مخاطره است.
حکیم مهر: چه امتیازاتی؟
وزارتخانههای کشاورزی یا علوم ما را درک نمیکنند و این اصلا خوب نیست. بهتر این بود که همه بهداشت و درمانیها در وزارت بهداشت باشند. گذشته از فعالیتهای علمی و درمانی که ما از آنها محروم میشویم، از نظر مزایا هم اساتید ما دچار محدودیت هستند. مزایای زیادی وجود داشت که به ما نرسید. مثلا پزشکان حق ویژه کلینیک و حق محرومیت از مطب دارند که ما از آنها محروم هستیم.
حکیم مهر: پزشکان حتی در بحث استقرار کلینیک در اماکن مسکونی هم مشکلی ندارند، اما دامپزشکان با چالش مواجهند.
بله. متاسفانه این خیلی بد است که ما در یک محل قرار نگرفتهایم. حالا یا همه ما وزارت علومی باشیم یا وزارت بهداشتی. اتفاقا آن زمان اساتیدی بودند که میگفتند خروج از وزارت علوم برای ما کسر شأن است. ما استاد هستیم و تدریس میکنیم. ما باید کار علمی انجام دهیم نه اینکه ما را به بهداشت و درمان ببرند و صرفا از ما درمان بخواهند. میگفتند ارزش ما این است که دانشگاه تهرانی باشیم و علامت دانشگاه تهران روی ما باشد نه اینکه صرفا در بهداشت و درمان باشیم. ایرادی ندارد، هر کس می خواهد کار درمانی انجام دهد، برود و انجام دهد اما به استاد باید اجازه دهند که در دانشگاه تهران باشد. این همیشه افتخار ماست و من به دانشگاه تهران عشق میورزم.
حکیم مهر: نظر شما درخصوص جذب بیرویه دانشجوی دامپزشکی از سوی برخی واحدها چیست؟
این یک معضل است چون قطعا ما را با مشکل روبرو میکند. دانشجویان وارد دانشکده میشوند و آن طور که باید جدی گرفته نمیشوند، خیلی راحت فارغالتحصیل میشوند، در جامعه پخش میشوند و حرفه دامپزشکی را لکهدار میکنند. البته خوشبختانه در مقطع تخصص سختگیریهایی از طرف دانشگاه تهران میشود، کمااینکه خود من در این حوزه کار کردم و واقعا متقاضیان را با حساسیت خاصی از زیر ذرهبین مصاحبه و امتحان رد کردم. باید هم به همین شکل باشد.
حکیم مهر: چه راهکاری برای سروسامان دادن به این وضعیت در سایر دانشکدهها پیشنهاد میکنید؟
این مشکل مربوط به همه رشتههاست و دانشکدهها باید بر اساس نیازی که دارند، اقدام به جذب دانشجو کنند. با این روند کنونی، دانشجو بعد از فارغالتحصیلی، وقتی جایی را برای اشتغال پیدا نمیکند، سرخورده میشود. به طور کلی بنده موافق جذب تعداد زیاد دانشجو نیستم و این مهم باید بر اساس نیاز انجام شود. از طرفی باید روی پروانه تاسیس کلینیکهای دامپزشکی نیز حساسیت نشان داد تا آبروی دامپزشکی اصلی نرود.
حکیم مهر: خانم دکتر، عنوان اصلی تخصص شما «بیوشیمی بالینی» است. مهمترین کارکرد این رشته چیست؟
ما فارغالتحصیلان بیوشیمی بالینی میتوانیم یکی از پایههای قوی آزمایشگاه باشیم. در واقع ۷۰ درصد کار آزمایشگاه، مربوط به بیوشیمی است. بیوشیمی یکی از رشتههایی است که بنده تجربه تدریس آن را دارم و بسیار از این رشته راضی هستم. از دروس این رشته لذت میبرم، علیالخصوص از تعمیمی که میتوانم در درسهای بیوشیمی ایجاد کنم.
حکیم مهر: مهمترین مشکلات این رشته چه چیزهایی هستند؟
یکی از مشکلات مربوط به فرایند تاسیس آزمایشگاه است که باید حتما از سوی ۴ نفر اقدام شود. مشکل دیگر این است که بیشتر امتیاز آزمایشگاهها را به پاتولوژیستها میدهند. در واقع پاتولوژیست به راحتی میتواند آزمایشگاه تاسیس کند اما ما نمیتوانیم و مشکل داریم.
حکیم مهر: ضمن تبریک به مناسبت دریافت جایزه مریم میرزاخانی، فکر میکنید مهمترین شاخصهای انتخاب حضرتعالی در این جشنواره چه بود؟
جایزه مریم میرزاخانی تقریبا یک جایزه جدید است. ایشان جزو افراد مورد علاقه من هستند و من خیلی افتخار کردم که در جایزهای که مزین به نام مریم میرزاخانی است، برگزیده شدم. واقعیت این است که خودم هم نمیدانم چطور انتخاب شدم و در مراحل این انتخاب شرکت نداشتم. فقط به من خبر دادند که انتخاب شدم. به هر حال احتمالا سابقه زیاد اساتید یا درجه آنها را مدنظر قرار دادهاند و احتمالا درجه من را هم پسندیدهاند. به هر حال من در دانشگاه زحمت زیادی کشیدم؛ در ابتدا معلم بودم و همزمان با شروع درس دامپزشکی، دوره راهنمایی را هم دیدم. یعنی به صورت همزمان یک فوقدیپلم هم دارم. میتوانم بگویم درس ریاضی اولین بچههای راهنمایی را من به آنها دادهام. به هر حال من را لایق دانستند و انشاءالله که لایق باشم.
حکیم مهر: بهعنوان حرف آخر...
امیدوارم که همه چیز روی روال و اصول باشد. انتخاب دانشجو واقعا مهم است و من دلم میسوزد برای بچههایی که وقتی درس را تمام میکنند، با آن شوق و ذوقی که برای گرفتن علم و تخصص دارند، یکباره میبینند کسی آنها را به حساب نمیآورد یا نمیخواهند. اینها سرخورده و وارد کارهایی میشوند که اصلا به رشته آنها مربوط نیست. چقدر زیباست که انسان در رشتهای کار کند که درس آن را خوانده است. در واقع یک زندگی را دوباره از صفر شروع میکند. متاسفانه در حال حاضر کاری را انجام میدهند که به تخصص آنها مربوط نیست و من همیشه روی این مساله حساس بودم.
حکیم مهر: ممنون از فرصتی که در اختیار ما قرار دادید.