حکیم مهر- محسن طاهرمیرزایی: «یکی از تفاوتهای زمان دانشجویی من با الان این بود که مدرک دامپزشکی در آن زمان پولساز بود»؛ این را استاد بازنشسته دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران و چهره ماندگار دامپزشکی ایران به حکیم مهر میگوید: «ما سال اول که به دانشکده آمدیم، ۲ نماینده از ارتش و سازمان دامپزشکی حضور داشتند و دانشجویان ثبتنامی را تشویق میکردند که ماهی ۵۰۰ تومان بگیرند و بورسیه ارتش یا سازمان دامپزشکی شوند، اما امروز دیگر مدرک دامپزشکی پولساز نیست و کسی به صرف اینکه دکترای دامپزشکی دارد، نمیتواند پول در بیاورد.»
از نظر «دکتر عباس وشکینی» اصولا جایگاه دامپزشکی در وزارت بهداشت نیست و باید خودش یک جایگاه مستقل داشته باشد؛ وی ادامه میدهد: «اگر دامپزشکی نمیتواند این جایگاه مستقل را داشته باشد، بهترین جا برای آن وزارت بهداشت است، چون آنها نسبت به وزارت جهاد یا کشاورزی، درک بیشتری از دامپزشکی دارند.»
حکیم مهر: آقای دکتر، متولد چه سالی و ورودی چه سالی به دانشگاه هستید؟
بنده متولد سال ۱۳۲۸ هستم و در سال ۴۸ در دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران پذیرفته و شروع به تحصیل کردم.
حکیم مهر: چرا رشته دامپزشکی را انتخاب کردید؟
یک پسرعمو به نام فریدون وشکینی دارم که ایشان ۴ سال از من جلوتر وارد رشته دامپزشکی شده و همکلاس دکتر گرگین بود. ایشان مشوق من برای ورود به رشته دامپزشکی بود. من اصولا علاقهای به پزشکی و محیط بیمارستان ندارم اما محیط دامپزشکی را دوست داشتم.
حکیم مهر: بعد از فارغالتحصیلی چه کردید؟
در سال ۵۴ با دکترای دامپزشکی از دانشکده دامپزشکی فارغلتحصیل شدم. آن زمان مرحوم دکتر بهارمست در بخش رادیولوژی بودند و من را بهعنوان مربی در آنجا استخدام کردند. سال ۵۶ هم با یک بورسیه به انگلستان و کالج سلطنتی بریستول رفتم. خانم دکتر گیبس سوپروایزر بنده بودند. سال ۵۹ از آنجا فارغالتحصیل شدم و به دانشکده برگشتم و حدود ۳۱ سال در دانشکده خدمت کردم و در سال ۸۶ هم به افتخار بازنشستگی نایل شدم.
حکیم مهر: مقطعی که به انگلستان تشریف بردید، برای تحصیل در دوره تخصص بود؟
بله، برای تخصص رادیولوژی در انگلستان تحصیل کردم.
حکیم مهر: چند سال آنجا بودید؟
تقریبا ۴ سال.
حکیم مهر: اصلیترین تفاوتهای میان آموزش دامپزشکی در ایران و انگلستان چیست؟
خانم دکتر گیبس که من در سالهای اخیر دو مرتبه ایشان را به ایران آوردم تا در دانشگاه علوم و تحقیقات تدریس کنند، معتقد بودند که باید کتابهای درسی را تا آنجا که میتوانیم به درصد بالایی از پرکتیس بیاوریم. این یکی از تفاوتهای آموزش دامپزشکی در ایران و انگلستان بود. مثلا آن زمان که من به انگلستان رفتم، در ایران کتاب رادیولوژی را حدود ۶۰ تا ۷۰ درصد پرکتیس میکردیم اما آنجا تا حدود ۹۰ درصد این کار را میکردیم. شاید ما در ایران سونوگرافی را نداشتیم اما آنجا تدریس میکردند. بنابراین مهمترین عامل این است که در هر فیلدی بتوانیم کتاب تکست را تا نزدیک ۹۹ درصد پرکتیس کنیم؛ آن زمان موفق خواهیم بود.
حکیم مهر: تفاوت دانشجویان دامپزشکی در زمان دانشجویی شما با امروز از نظر انگیزه تحصیل چیست؟
در حال حاضر در حوزه جذب دانشجوی دامپزشکی یک حالت بلبشوی خاص ایجاد شده است. کمااینکه دانشکدههای آزاد و همچنین سراسری تعداد زیادی از دانشجویان را جذب میکنند که شاید به صرفهی آن افراد و کشور نباشد. یکی از تفاوتهای آن زمان با الان این بود که مدرک دامپزشکی پولساز بود. ما سال اول که به دانشکده آمدیم، ۲ نماینده از ارتش و سازمان دامپزشکی حضور داشتند و دانشجویان ثبتنامی را تشویق میکردند که ماهی ۵۰۰ تومان بگیرند و بورسیه ارتش یا سازمان دامپزشکی شوند. اما امروز دیگر مدرک دامپزشکی پولساز نیست و کسی به صرف اینکه دکترای دامپزشکی دارد، نمیتواند پول در بیاورد و باید بتواند حرفه دامپزشکی را در یکی از شاخههای آن که خیلی هم زیاد است، به خوبی پرکتیس کند.
حکیم مهر: از مشکلات دیگر آموزش دامپزشکی به چه مواردی اشاره میکنید؟
مشکلات دامپزشکی دو دسته است؛ یکی در دانشگاه سراسری و دیگری در دانشگاه آزاد. مشکلات در دانشگاه سراسری خیلی کمتر است و شاید مهمترین آن همین تعداد زیاد دانشجو باشد. گنجایش دانشگاهها با میزان جذب دانشجو همخوانی ندارد.
اصولا در دانشگاه آزاد ترکیب و جذب دانشجو با دانشگاه دولتی متفاوت است. آنها هرچقدر که دلشان بخواهد، پول میگیرند و سالی از ۱۸۰ نفر تا ۲۰۰ و ۳۰۰ نفر دانشجو جذب میکنند؛ آن هم در شهرهایی که دانشگاه دولتی نیز دانشکده دامپزشکی دارند و به طور موازی با آن فعالیت میکنند. دانشگاه آزاد حجم عظیمی از دانشجویان را میپذیرد در حالی که تعداد زیادی از این دانشجویان، دختر هستند. کلاسهایی بوده که از ۵۲ نفر، شاید ۵۰ نفر دختر بودند.
حکیم مهر: آقای دکتر، مهمترین مشکلات تخصص خودتان یعنی رادیولوژی چیست؟
آقای دکتر محمدعلی راد برخی دورههای تخصصی را پایهریزی کردند که یکی از آنها دوره تخصصی رادیولوژی بود. ما آن را در دانشگاه تهران به همت دکتر ایرج سهرابی استاد پاتولوژی که آن زمان ریاست دانشکده دامپزشکی واحد علوم تحقیقات را داشتند، افتتاح کردیم. بعدها این رشته در دانشگاه آزاد نیز راهاندازی شد و الان در دو محل، یکی واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد و دیگری دانشگاه تهران دانشجوی رزیدنت رادیولوژی میپذیرند.
خوشبختانه رزیدنتهای رادیولوژی دانشگاه تهران به دلیل حضور فعال و تجهیزاتی که دارند، به خوبی این رشته را تعلیم میبینند. اما در دانشگاه آزاد متاسفانه همه چیز روی کاغذ است. نامنویسی میکنند و پول میگیرند و واحدهای اینچنینی را به آنها میدهند، اما تجهیزات آنها و اساتیدشان حداقل است. در حال حاضر ۲ استاد به نامهای دکتر ماسوله و دکتر فرخرضا کبیر در آنجا مشغول به تدریس هستند اما تا آنجا که من میدانم، تجهیزات آنها ناکافی است و این در اختیار اساتید و دانشکده نیست، بلکه یک سیستم خاص در آنجا تجهیزات را خریداری میکند. هنوز دستگاه رادیولوژی آنجا آنالوگ است. در صندوق عقب خودروهای دانشجویان دامپزشکی بهخصوص دانشجویان علوم و تحقیقات، دستگاههای دیجیتال خریداری شده و با آنها کار میکنند اما دانشگاه آزاد با همه وسعت مالی که دارد، حتی یک دستگاه دیجیتال را برای این دانشجویان دریغ کرده است.
حکیم مهر: نظر شما در خصوص الحاق آموزش دامپزشکی به وزارت بهداشت چیست؟
اصولا جایگاه دامپزشکی در وزارت بهداشت نیست و باید خودش یک جایگاه مستقل داشته باشد. اما اگر نمیتواند این جایگاه مستقل را داشته باشد، بهترین جا برای آن وزارت بهداشت است، چون آنها نسبت به وزارت جهاد یا کشاورزی، درک بیشتری از دامپزشکی دارند.
حکیم مهر: ممنون از فرصتی که در اختیار ما قرار دادید.