صنعت واکسنسازی و سیاستهای نظام سلامت در مسیر ترکستان!
جایگاه دامپزشکان در نظام سلامت مبتنی بر پیشگیری
دکتر افشین
متخصص بیماریهای طیور، محقق در زمینه ویروس و واکسن
تولید علم بصرف مبتنی بر انتشار کمی یکسری مقالات و پذیرش آن بعنوان یک معیار به پیشرو بودن ادلهای بود که در سال ۹۱ آقای مخبر درفولی «دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی» مدعی شد که سرعت علم بحدی در ایران زیاد است که دیگر نگران عقب افتادن سایر کشورها هستیم. در سال ۹۸ نیز با استناد به اینکه تعداد مقالات علمی کشور طی ۱۰ سال از ۱۰۰۰مقاله به ۵۰ هزار مقاله رسیده است، مخبر باز هم سرعت رشد علمی ایران را بیش از ۱۳ برابر سرعت رشد علمی در جهان توصیف کرد. ادعایی که با تایید آن توسط دکتر ملکزاده معاون وقت تحقیقات وزارت بهداشت تکمیل گردید و ملک زاده با اعلام آمار ثبت ۶۲ هزار مقالات داخلی در بانک اطلاعات اسکوپوس، ایران را رتبه اول منطقه در تولید علم معرفی کرد. تعداد مقالاتی که ۳۰ درصد آنرا به محققان وزارت بهداشت نسبت داد.
جالب اینجاست که با بررسی دادهها مشخص است که از این تعداد ۳۰ درصد، حدود چهل درصد آن را افراد خاص که دارای مسئولیتهای همزمان علمی، اداری و سیاسی در وزارت بهداشت بودند تشکیل میدادند. به نحوی که از این میان آقایان دکتر امیر حسین صاحبکار با تعداد ۱۲۷۸، دکتر باقر لاریجانی با ۱۲۴۷، دکتر فریدون عزیزی با ۱۳۹۶، نیما رضایی با ۱۰۴۵، ملک زاده با ۷۶۶، محمد عبداللهی با ۹۳۱، مسعود سلیمانی با ۶۵۱ در رقابت با پرینتر پرسرعت گوی سبقت را در تولید علم ربوده بودند و محققان همیشه صاحب منصب از جمله: دکتر قانعی، دکتر علویان، دکتر دیناروند، آخوندزاده و ... نیز از قافله تولید علم عقب نمانده بودند.
ادعایی به تولید علم و بویژه پیشرو بودن که به ناگاه با شیوع کرونا نه تنها پنبه شد، بلکه در مدیریت بحران نیز عملا نشان داد که در منطقه جایگاه چندان قابل قبولی نداریم. دانشمندانی با مقالات فراوان که خود در راس مدیریت بحران کرونا بودند یا در دانشگاههای علوم پزشکی حضور داشتند، اما نه تجارب پژوهشی شان بکار آمد، نه تیم تحقیقاتی منسجم و کارآمدی داشتند و نه حرفی برای گفتن و نه زیر ساختی جهت خدمت رسانی فراهم نموده بودند. اصلا معلوم نبود که اینهمه مقالات تحلیلی و تجربی در زمینه بیولوژی از کدام مجاری ساخته و پرداخته وسرانجام روانه نشریات شده و یا ملاک تولید علم بر کدام معیار تعریف شده بود؟ اصولا محققی که حداقل دارای ۲۰ مقاله تحقیقی است باید تیم تحقیقاتی و زیرساختی برای آن فراهم کرده باشد. چه بسا اینکه محققانی داشتیم فراوان با تعداد مقالاتی بالغ بر صد تا پانصد! یا مثلا در پژوهشگاه بقیه الله که برای چنین روزهایی سرمایه گذاری و راه اندازی شده بود، محققانی داشتیم که بالغ بر دویست مقاله داشتند، همزمان رئیس پژوهشگاه و عضو انجمن میکروبیولوژی کشور بودند و همزمان عضو هیأت مدیره دو شرکت فعال (با زمینه تحقیق و تولید در زمینه واکسن و محصولات بیولوژیک) و همچنین با اینکه در هیچ مقطعی از دوران تحصیلات خود بالینی نبودند، اما موفق با اخذ پروانه نظام پزشکی شده بودند که از آن پروانه همزمان در سه آزمایشگاه تشخیص و طبی به کار گماشته بودند. اما با اینهمه تعداد مقاله و تعدد شغل و تجربه اندوزی نه زیرساختی داشتند و نه تیم تحقیقاتی و حتی نتوانستند در مدیریت بحران کرونا اندک کمکی کنند.
بحران مدیریت کرونا و آسیبهای وارده همه جانبه آن بر جامعه بحدی بود که نگرانیها و انتقادات فراینده عمومی را متوجه ناکارآمدی وزارت بهداشت نمود. تصمیم گیریهای کمیته علمی کرونا و کمیته اخلاق در پژوهش و سازمان غذا دارو در صدور دستورالعملهای پیشگیری و درمانی و حتی صدور مجوزات بالینی و اضطراری واکسنهای داخلی نیز وضع موجود را بسیار بدتر کرد که اصلا معلوم نبود که این بحرانهای فزاینده و افزایش تلفات ناشی از ویروس کروناست یا تصمیماتی اشتباه همراه با تعارض منافع برخی مسئولین تصمیم گیر! تعارض منافعی آشکار و سازمان یافته که نتایج آن در بازار ناصر خسرو و قیمتهای نجومی داروها و احتکار دارو در انبارهای پیدا و پنهان نمود عملی یافت و یا با موجی ساختگی، دارویی بی اثر مثل رمدسویر موثر واقع و با قیمت نجومی بفروش میرسید. به نحوی که دکتر نمکی وزیر وقت بهداشت بدون توجه به بحران کرونا، یکی از موفقیتهای تاریخی خود را مبارزه با گروه لابیگر و مافیا در سازمان غذا و دارو توصیف نمودند و علنا ابراز داشتند که در سازمان غذا و دارو به لانه زنبور دست کردهام! این جمله، حرفی بسیار پرمفهوم و تکاندهندهای بود که بصورت تمامرخ ملعبه بودن نظام سلامت جامعه در دست یک باند لابیگر را به تصویر میکشید.
اما فارغ از مسائل پر نقص بالا، باید گفت که در تضمین امنیت زیستی و غذایی کشور اصولیترین و به صرفهترین راه دفاع، پیشگیری است. صنعت واکسن و فرهنگسازی نیز بخشی مهم از نظام سلامت مبتنی بر پیشگیری قلمداد میشود. بهر حال، شیوع کرونا به بهترین شکل یک تلنگری بود تا تفهیم نماید که سیاست برتری پیشگیری بر درمان باید یک اصل باشد که به تبع این اصل، باید به علوم پایه از جمله ایمنولوژیستها، ویرولوژیستها، میکروبیولوژیستها و متخصصان دامپزشکی و بکارگیری آنان در کمیتههای تخصصی و جایگاههای سیاستگذاری و اجرایی وزارت بهداشت بیش از پیش توجه شود. به یقین کمیتههای تخصصی در زمینه دارو و واکسن جای افراد کم تجربه نیست، بلکه باید از افراد باتجربهای بهره جست که بعنوان متخصص سابقه کار در مراکز تولیدی داشته باشند. کما اینکه در شرایط کنونی، کرونا اثبات نبود که کشور ما از بعد پیشگیری و زیرساختهای پژوهشی و صنعت واکسن و حتی نیروی انسانی با تجربه و علمی در زمینه صنعت واکسن اصلا در وضعیت خوبی قرار ندارد و در آینده بحث کنترل جمعیت و گزینشهای نژادی از طریق بیوتروریسم بخصوص شیوع آنفلوانزا و سایر عوامل تنفسی میتواند کشور را با معضلات عدیدهای در زمینه امنیت غذایی و بهداشتی ایجاد کند.
اگر به مقوله اهمیت پیشگیری در نظام سلامت کشور توجه ویژه شود در خواهیم یافت که از بعد ویروسهای تنفسی متخصصان دامپزشک بخصوص متخصصان بهداشت و بیماریهای طیور در راس این هرم اند و انستیتو تحقیقاتی واکسن و سرم سازی رازی یک مرکز استراتژیک که میتواند قلب تضمین امنیت غذایی و بهداشتی کشور قلمزلداد شود.
در واقع اساس و پایه بهداشت و سلامت جوامع انسانی، به میزان بسیار زیادی هم به صورت بالقوه و هم به صورت بالفعل وابسته به بهداشت دام و فراوردههای آن میباشد. نظارت دامپزشکی بر کلیه مراحل زنجیره تولید، فراوری، توزیع و عرضه از یک سو و بهداشت و پیشگیری و کنترل بیماریهای قابل انتقال از دام به انسان از بعد پیشگیری تضمین کننده سلامت جامعه است. چرا که صدها نوع بیماری مشترک یا قابل انتقال از دام به انسان شناخته شده است که میتوانند از طرق مختلف به انسان منتقل شده و خطری جدی برای سلامت انسانها ایجاد نمایند.
مؤسسه تحقیقات واکسن و سرمسازی رازی بعنوان خانه دامپزشکان یکی از قدیمیترین مؤسسه فعال در زمینهٔ تولید واکسن در ایران است که سالانه بالغ بر چهار میلیارد دور انواع فرآوردههای بیولوژیک تولید میکند و سالیان متمادی است که بصورت عملی در خدمت نظام سلامت جامعه است.
از بدو تاسیس این موسسه در سال ١٣٠٣ که با زحمات پیشکسوتان بنام دامپزشکی منجمله دکتر رفیعی، دکتر ارشدی، دکتر کاوه، دکتر میرشمسی، دکتر سهراب، دکتر شفیعی و صدها دامپزشک محقق دیگر پا گرفت و در طول بیش از نود سال گذشته مهمترین مرکز تشخیص بیماریهای دام، طیور و آبزیان و تولید واکسنهای دامپزشکی و انسانی کشور بوده است، همواره دامپزشکان نقش کلیدی در مدیریت این موسسه ایفا نمودهاند. موسسه رازی همواره در کنار دانشکده دامپزشکی و دستگاه اجرایی دامپزشکی، سهم بسزایی در پیشگیری و ریشهکنی بیماریهای انسانی و دام و طیور ایفا نموده است. ریشهکنی یا تحت کنترل درآمدن بیماریهای بومی کشور از جمله فلج اطفال، وبا، سرخک، سرخجه، اوریون، دیفتری، کزاز، سیاه سرفه، طاعون گاوی و طاعون اسبی نتیجه خدمات خانه دامپزشکان در امر خطیر پیشگیری است.
صنعت واکسن و نظام سلامت مبتنی بر نظام پیشگیری بدون ایفای نقش دامپزشکان معنا و مفهومی ندارد. همانطور که نظام سلامت مبتنی بر درمان و جرح بدون نام پزشک و پرستار معنا و مفهومی ندارد. امروزه متخصصان دامپزشکان در تمام ارکانهای مهم علمی و تولیدی وجود دارند. بطوریکه مدیرعامل شرکت فایزر نیز یک دامپزشک است و دامپزشکان حتی بخشی مهم از کادر علمی انستیتو پاستور را نیز در دست دارند.
غیر از ماهیت شغلی دامپزشکان که بیشتر معطوف به پیشگیری است اما باید پرسید که چرا متخصصان دامپزشک بویژه متخصصان بهداشت و بیماریهای طیور در حیطه ویروسشناسی و تحقیقات واکسنسازی موفقترند؟ علت اول، ماهیت شغلی آنان است که همراه با آزمون و خطاهای مکرر در حیوانات مختلف است. دوم، صنعت طیور از نظر سرمایهگذاری بعد از صنعت نفت قرار دارد که هم از بعد تضمین امنیت غذایی کشور و هم از بعد منشاء شیوع ویروس آنفلوانزای حاد و فوق حاد بسیار حائز اهمیت است. بهمین خاطر است که سازمان دامپزشکی کشور و موسسه رازی و دانشکدههای دامپزشکی با تجهیز انواع آزمایشگاههای ویروس شناسی و پاتولوژی و کالبد گشایی توجه ویژه به این صنعت دارند. متخصص بهداشت و بیماریهای طیور یعنی تسلط عملی و علمی بر ویروسهای ناپایدار و مهم از جمله: آنفلوانزا، برونشیت، نیوکاسل، گامبورو.
متخصیص بیماریهای طیور حسب اهمیت تنها ویروس شناسانی هستند که میتوانند با اشراف علمی بین ایمنی شناسی پایه و بالینی و ویروس شناسی پایه و بالینی یک لینک علمی و کاربردی برقرار کنند و به بحث پیشگیری و کارایی کردن واکسن نطر جامع تری مبتنی بر تجربیات کاربردی خود ارائه دهند. متخصصان بیماریهای طیور کسانی اند که اولویت پیشگیری از عفونت نسبت به درمان را خوب لمس کرده اند. کسانی اند که در مواجه با بیماریها از ابزارهای مهم و کارا از جمله کالبد گشایی، نمونه برداری، کشت ویروس، بررسی حدت ویروس و بررسی عوارض پاتولوژی ویروس بر ارگانهای داخلی و همچنین رصد تاثیرات داروها و واکسنها در همه وقت بهره میبرند. این مزیت تجربی مواردی بسیار مهم است که سایر رشتههای پزشکی و ویروس شناسی و ایمنولوژی از آن محروم است و بخاطر همین مزیتها و نقش متخصصان دامپزشک در حوزه سلامت عمومی است که امروز موسسه رازی با افتخار در قله تولیدات خاورمیانه قرار دارد و محصولاتش به خیلی از کشورها صادر میشود. دامپزشکان و متخصصان طیور کسانیاند که سالیانه اپیدمیهای مختلف ویروسی از جمله تب برفکی، آنفلوانزا و نیوکاسل و برونشیت و گامبورو را با موفقیت مدیریت میکنند تا بر سبد غذایی مردم خللی وارد نشود.
مسائل مهم و امنیتی آتی قطعا شیوع غیر مترقبه آنفلوانزا خواهد بود و امنیت بهداشتی و غذایی کشور با چالشهای بی سابقهای مواجه خواهد شد؛ لذا متخصصان بیماریهای طیور کسانی اند که حسب تجربه از بعد مدیریت پیشگیری میتوانند نقش ارزندهای در این رابطه داشته باشند.
شیوع کووید-۱۹ نمونه بی تجربگی وزارت بهداشت در بعد مدیریت کنترل و درمان بود. به نحوی که سوء مدیریت باعث شد که وضعیت به چنین شکل بحرانی سوق یابد. اما در واقع، کروناویروس انسانی (کووید ۱۹) همان برونشیت پرندگان است. برونشیتی که دامپزشکان بیش از دو دهه است که بصورت مستمر از نظر تولید واکسنهای مختلف آن، کاربرد واکسن و مدیریت آن تجارب بسیار خوبی دارند.
در صنعت طیور وقتی برونشیت یا آنفلوانزا یا نیوکاسل شیوع مییابد، اگر در سالن کوران هوا باشد و علائم هیپوکسی نمایان شود، RVF و پرخونی کبد و ادم و التهابات ریوی در طیور علائم بارزی بود که سریعا شیوع عفونتهای باکتری شکل میگرفت که منجر به CRD میشد که به تبع آن، سکته و مرگهای ناگهانی نیز بشدت بالا میرفت؛ لذا یکی از اقدامات پیشگیرانه برای کنترل عفونتهای ایجاد شده، استفاده از آنتی بیوتیک و رفع هیپوکسی و کمک به تسهیل جریان هوای سالن میبود که به تبع آن تلفات بصورت چشم گیر کاهش پیدا میکرد. اما مدیریت کنترلی وزارت بهداشت در مدیریت کرونا بسمت کرونا هراسی و ایجاد هیپوکسی در جامعه با استفاده از ماسک پیش رفت که همین بی تجربگی باعث شد تا کلیه آن عوارضی که در صنعت طیور شاهد بودیم در جامعه انسانی نیز آشکار گردد.
با تشکر از توجهتان !