کد خبر: ۶۸۳۹۵
تعداد نظرات: ۱ نظر

حکیم مهر: یک کارشناس و فعال محیط زیست معتقد است که هیچ شواهدی دال بر حمله گرگاس به مردم در ایران یافت نشده است، گرگاس‌ها نه‌تنها هیولا نیستند بلکه کاملا ضعیف‌تر و آسیب‌پذیرتر از گرگ‌ها هستند.

به گزارش حکیم مهر به نقل از ایسنا، «ایمان بهلولی» گفت: اخیراً اطلاعات نادرست و غیرعلمی بسیاری در مورد هیبریداسیون گرگ-سگ یعنی گرگاس در رسانه‌ها منتشر شده است. این اطلاعات غلط منجر به ایجاد رعب و وحشت مردم از گرگ‌ها و در نهایت منتج به افزایش کشتار و تشدید آسیب‌های حفاظتی به گرگ‌های خاکستری کشورمان خواهد شد.

بهلولی افزود: در بسیاری از موارد شایعات غیرعلمی از گرگاس با هدف بزرگنمایی از آسیب سگ‌ها و توجیه روش‌های غیرعلمی و ناکارآمد کنترل جمعیت سگ‌ها، مانند حدف فیزیکی، جمع‌آوری و کشتار انجام می‌شود. در حالی که هیچ صفت ظاهری متمایز کننده‌ای وجود ندارد که بتوان با قطعیت تفاوت بین گرگ و گرگاس را تشخیص داد، فیلم‌ها و تصاویر زیادی از گرگ‌هایی صرفاً با رنگ‌های متفاوت، با عنوان گرگاس در برخی رسانه‌های داخلی منتشر می‌شود، لازم است بدانیم که تنها راه متخصصین برای تشخیص قطعی گرگاس تست‌های ژنتیکی است. اما خبر خوب اینکه برخلاف ادعاهای مطرح شده در برخی رسانه‌های کشور، تمام مطالعات علمی در دنیا موید آن است که خزانه ژنتیکی گرگ‌های خاکستری به هیچ وجه با هیبریداسیون سگ-گرگ مورد تهدید قرار نمی‌گیرد و حتی در مواردی که ازدحام جمعیت گرگ و سگ و گرگاس مشاهده شده، داده‌های ژنتیکی نشانگر تمایز کامل ژنتیکی گرگ‌ها و عدم آسیب ژنتیکی به آنها است که این مطلب تا حدود زیادی به تفاوت رفتار سگ‌ها با دیگر سگ‌سانان حیات‌وحش برمی‌گردد که به صورت ژنتیکی برای هر گونه به ارث رسیده است و در نتیجه مسأله هیبریداسیون به‌شدت به وسیله انتخاب طبیعی سرکوب می‌شود.

وی ادامه داد: برخلاف تصور عام و تلاش طرفداران کشتار سگ‌ها، گرگاس‌ها نه‌تنها هیولا نیستند بلکه کاملا ضعیف‌تر و آسیب‌پذیرتر از گرگ‌ها هستند و این تصور رایج که با توله‌کشی شخصی از گرگاس می‌توان نگهبان قوی‌تر و بهتری داشت اساساً اشتباه است، چون تحقیقات ثابت کرده‌ که میزان خشونت در گرگ‌های در اسارت چهار برابر بیشتر از گرگ‌های آزاد است و از آنجا که گرگاس‌ها مجموعه‌ای از صفات والدین خود هستند، در نتیجه دارای درجه اطاعت‌پذیری بسیار پایین و خشونت بیش از حد هستند که متأسفانه در اکثر موارد به‌دلیل عدم توانایی صاحب گرگاس در کنترل رفتار، منجر به رها کردن گرگاس در طبیعت خواهد شد، اتفاقی که در غرب کشور به‌شدت رواج دارد، در واقع مسأله اصلی در اکثر نقاط دنیا توله‌کشی دستی گرگاس است که فراوانی بسیار بیشتری نسبت به حالت طبیعی زاده شدن گرگاس دارد.

بهلولی خاطرنشان کرد: مهمترین عوامل تهدید گرگ‌ها، تخریب زیستگاه‌های طبیعی، کاهش قابل ملاحظه‌ی طعمه‌های طبیعی، محاصره شدن مناطق حفاظت شده کشورمان توسط روستاها و افزایش روستاها و مناطق مسکونی در نزدیکی محل زندگی آنها است. این گونه ارزشمند کشورمان هم به‌لحاظ اکولوژیکی جزو گونه‌های سنگ سرطاق Keystone Species است و هم برای مردم نماد قدرت، اصالت و زندگی حیات وحش محسوب می‌شود.

این کارشناس محیط زیست افزود: حضور طولانی مدت انسان در یک زیستگاه طبیعی جدای از تهدیدهای مستقیم، حتی به‌صورت غیرمستقیم بر روی ژنتیک رفتاری حیوانات حیات وحش تاثیر می‌گذارد و منجر به بروز دادن رفتار دستی شدن در آنها شده و همچنین استفاده از منابع غذایی انسان محور منجر به ایجاد خطر خود اهلی‌سازی حیوانات حیات وحش می‌شود و تحقیقات علمی نشان داده‌اند که میزان هیبریداسیون وابستگی شدیدی به تخریب زیستگاه، شکار و کشتار گرگ‌ها و ازدیاد جمعیت انسان‌ها دارد.

وی تصریح کرد: جدیدترین تحقیقات علمی در ایران که حدود دو سال پیش در همدان بر روی سه گله گرگ و جمع‌آوری ۱۱۰ سرگین گرگ انجام شد، نشان داد که بیش از ۹۰ درصد جرم غذایی گرگ‌ها را دام و لاشه احشام تشکیل می‌دهد و در مدت ۱۸ ماه در مقابل شکار ۱۰۶ گوسفند، فقط پنج سگ توسط این سه گله گرگ کشته شده‌اند و تحقیقات مشابهی که در پناهگاه حیات وحش قمیشلو اصفهان و همچنین در یزد انجام شده نیز با نتایج مشابهی موید این حقیقت هستند که بر خلاف تصور عموم، گرگ‌ها نه برای خوردن سگ‌ها و نه برای جفتگیری با آنها، بلکه گرگ‌ها به‌دلیل گرسنگی و عدم وجود طعمه طبیعی به لاشه‌خواری و شکار احشام در مناطق مسکونی روی آورده‌اند، که خود این مسأله منجر به کشتار، شکار و تلفات گرگ‌ها و همچنین تضعیف ساختار گله گرگ‌ها می‌شود و گرگ‌ها عمدتاً بدلیل اینکه دیگر سگ‌سانان را رقیب خود می‌دانند اقدام به کشتن و حذف آنها می‌کنند که سگ‌ها هم از این قاعده مستثنی نیستند و در واقع بیشتر طعمه گرگ‌ها محسوب می‌شوند.

وی ادامه داد: همچنین لازم به ذکر است که گرگ‌ها برخلاف سگ‌ها صرفا جفتگیری نمی‌کنند، بلکه جفت انتخاب می‌کنند و تا زمان مرگ، جفت دیگری انتخاب نمی‌کنند، پس زمانی که کشتار بیش از اندازه در جمعیتی از گرگ‌ها رخ دهد منجر به منفرد شدن گرگ‌های ماده جوان شده که پیش نیاز جفتگیری با سگ‌های پرسه‌زن و زایش گرگاس طبیعی می‌شود، اما از آنجا که سگ نر هیچ مشارکتی در مراقبت از توله‌ها ندارد، اکثر توله‌های گرگاس در بدو تولد از بین می‌روند که طبق برآورد تخصصی نرخ مرگ و میر توله‌ها حدود ۸۰ درصد است، همچنین زایش ماده گرگ‌های جوان بین چهار تا شش توله است و مثل سگ‌ها تعداد زادآوری بالا ندارند و از آنجا که صفات گرگاس تلفیقی از صفات والدین است، گرگاس‌ها نمی‌توانند به خوبی با گله گرگ‌ها سازگار شوند تا به مرحله زادآوری برسند، خصوصاً در مورد گرگ خاکستری که بسیار اجتماعی است و در نتیجه هیبریداسیون در قیاس با دیگر تهدیدهای موجود، تهدید جدی حفاظتی برای گرگ‌ها نیست، بلکه ثمره تهدیدها است.

بهلولی اظهار کرد: در تحقیقاتی که در اوایل دهه نود شمسی بر روی ۲۸ گرگ در سراسر ایران که در اثر تصادف یا شلیک گلوله به‌دست مردم محلی کشته شده بودند و همچنین چهار گرگاس که به صورت دستی و در خانه توله‌کشی شده بودند، انجام شده که نتیجه این تحقیقات هم اثبات عدم تهدید در ساختار ژنتیکی گرگ‌هاست و همچنین گفته شده که اکثر سگ‌های پرسه‌زن در طبیعت صاحبدار هستند. بر اساس پژوهشی دیگری که توسط محققین کشورمان در سال‌های اخیر، در ژورنال  Human Dimensions of Wildlife، با تحقیق بر روی حمله گرگ‌ها و نمونه‌های ژنتیکی، صراحتاً ذکر شده که هیچ شواهدی دال بر حمله گرگاس به مردم در ایران یافت نشده است، که خود این مطلب موید عدم حضور گرگاس در گله‌های گرگ و یا تعداد بسیار کم آنها است که طبق نظر متخصصین به دلیل عدم سازگاری از گله گرگ‌ها حذف می‌شوند.

وی افزود: کشتار سگها و گرگاس‌ها طبق اجماع نظر متخصصین هیبریداسیون اروپا نه‌تنها توجیه اخلاقی، بلکه توجیه علمی برای حفاظت ندارد. مسأله هیبریداسیون اگر در جمعیت طبیعی گرگ‌ها با فراوانی قابل قبول باشد به‌دلیل عدم سازگاری گرگاس‌ها، به صورت طبیعی منجر به حذف آنها از گله خواهد شد و اگر جمعیت کم و آسیب پذیر باشد، کشتار منجر به منفرد شدن دوباره گرگ‌ها و تشدید خطر هیبریداسیون می‌شود. در واقع تشخیص ژنتیکی هیبرید در یک جمعیت نشانگر وضعیت بد حفاظتی گونه است که نیازمند حفاظت و حمایت بیشتر است نه کشتار، و مهمترین مسأله اینکه به‌دلیل لزوم تشخیص گرگاس با آزمایش‌های ژنتیکی و عدم توانایی در تشخیص گرگاس از صفات ظاهری و تشویق مردم محلی نسبت به کشتار گرگاس‌ها و ایجاد رعب و وحشت و هیولا ساختن از گرگاس‌ها منجر به ایجاد آسیب‌های جبران‌ناپذیر بر پیکره حیات وحش کشور خواهد شد.

وی خاطرنشان کرد: اجماع نظر متخصصین هیبریداسیون در اروپا که توسط برخی محققان ما نیز عنوان شده است، بالاترین اولویت آموزش جوامع محلی در خصوص کاهش و مدیریت پسماندها و منابع غذایی و لاشه احشام و ماکیان و زباله‌ها و همچنین اهمیت به تقویت جمعیت گرگ‌های خاکستری است و در ادامه عقیم‌سازی سگ‌ها یک روش بسیار کارآمد در خنثی کردن تهدید هیبریداسیون است و در عمل کشتار یک روش بسیار پرهزینه، پیچیده و بسیار سخت و در بلند مدت ناکارآمد است و به‌لحاظ اخلاقی نکوهیده شده و باید از آن اجتناب کرد.

بهلولی در پایان گفت: در مجموع وجود گرگاس هیچ تغییری در برنامه حفاظت از گرگ‌ها و برنامه مدیریت انسانی جمعیت سگ‌ها ایجاد نمی‌کند، بلکه می‌تواند هشداری باشد بر لزوم اجرای اصولی هردو برنامه با اولویت آگاهسازی مردم با انتشار اطلاعات صحیح با هدف افزایش سازگاری عموم مردم با طبیعت و تعامل مهربانانه با حیوانات باشد، آنچه سال‌ها در ایران مورد غفلت بوده است.

منابع:

Behdarvand, N., & Kaboli, M. (۲۰۱۵). Characteristics of gray wolf attacks on humans in an altered landscape in the west of Iran. Human dimensions of wildlife, ۲۰(۲), ۱۱۲-۱۲۲.

Gompper, M. E. (Ed.). (۲۰۱۳). Free-ranging dogs and wildlife conservation. Oxford University Press.

Khosravi, R., Rezaei, H. R., & Kaboli, M. (۲۰۱۳). Detecting hybridization between Iranian wild wolf (Canis lupus pallipes) and free-ranging domestic dog (Canis familiaris) by analysis of microsatellite markers. Zoological Science, ۳۰(۱), ۲۷-۳۴.

Mohammadi, A., Kaboli, M., Sazatornil, V., & López-Bao, J. V. (۲۰۱۹). Anthropogenic food resources sustain wolves in conflict scenarios of Western Iran. PloS one, ۱۴(۶), e۰۲۱۸۳۴۵

Pilot, M., Moura, A. E., Okhlopkov, I. M., Mamaev, N. V., Manaseryan, N. H., Hayrapetyan, V., ... & Bogdanowicz, W. (۲۰۲۱). Human‐modified canids in human‐modified landscapes: The evolutionary consequences of hybridization for grey wolves and free‐ranging domestic dogs. Evolutionary applications, ۱۴(۱۰), ۲۴۳۳-۲۴۵۶.

Vilà, C., Amorim, I. R., Leonard, J. A.,  Posada, D., Castroviejo, J., Petrucci‐Fonseca, F., ... & Wayne, R. K. (۱۹۹۹). Mitochondrial DNA phylogeography and population history of the grey wolf Canis lupus. Molecular ecology, ۸(۱۲), ۲۰۸۹-۲۱۰۳.

van Rooy, D., Arnott, E. R., Early, J. B., McGreevy, P., & Wade, C. M. (۲۰۱۴). Holding back the genes: limitations of research into canine behavioural genetics. Canine genetics and epidemiology, ۱(۱), ۱-۱۱.

 

انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۳:۱۳ - ۱۴۰۰/۱۱/۱۸
0
0
میگه گرگاس ها ضعیف تر از گرگ هستند و یک پاراگراف بعد حرف خودشو فراموش میکنه و میگه میزان خشونت در گرگاس چهار برابر بیشتر از گرگ‌ است!
نظر شما
ادامه