حکیم مهر: جمعیتی از خرسهای قطبی که بهتازگی در گرینلند شناسایی شدهاند، کمتر به یخ دریا وابستگی دارند؛ آیا آنها میتوانند از تغییرات اقلیمی جان سالم به در ببرند؟
به گزارش حکیم مهر به نقل از زومیت، آخرین بازماندهی یک گونه یعنی فردی که مرگ او موجب انقراض میشود، پایانگونه (endling) نامیده میشود. گاهی اوقات میتوان این افراد را شناسایی و حتی نامگذاری کرد. اما بسیاری از آنها درحالیکه شناسایی نمیشوند، زندگی میکنند و میمیرند.
برای مثال، شواهد باستانشناسی نشان میدهد پایانگونه ماموتهای پشمالو حدود ۴۰۰۰ سال پیش در جزیره ورانگل در ۸۷ مایلی ساحل سیبری زندگی میکرد. پس از اینکه بقیه اعضای گونه آنها براثر تغییرات اقلیمی و شکار توسط انسانها نابود شدند، این ماموتها هزاران سال در جزیره ورانگل زندگی میکردند. اما درنهایت براثر ترکیبی از عوامل مختلف ازقبیل رویدادهای آبوهوایی شدید و جهشهای زیانبار که طی درونزایی شدید (تلاقی بین افراد خویشاوند) حاصل شده بود، آنها نیز از بین رفتند.
«کریستین لیدر» بومشناس دانشگاه واشنگتن گروه منحصربهفردی از خرسهای قطبی را شناسایی کرده است که در انتهای جنوب شرقی گرینلند زندگی میکنند. عادات این خرسها که ازنظر ژنتیکی از جمعیتهای دیگر جدا شدهاند، موجب میشود که کمتر به یخ دریا وابسته باشند.
بیشتر خرسهای قطبی روی سکوهای یخی شناور شکار میکنند، سفر میکنند و فرزندان خود را بزرگ میکنند. با ناپدید شدن یخ دریا، احتمال بقای خرسهای قطبی نیز کم میشود. بهنظر میرسد خرسهای جنوب شرقی گرینلند برای جهانی که درحال گرمشدن است، مناسبتر هستند و در شرایطی که مناطق دیگر شمالگان زیستناپذیر میشود، میتوانند دوام بیاورند. لیدر میگوید: «آیا این بدان معنا است که خرسهای قطبی نجات پیدا میکنند؟ نه.»
همانند ماموتهای ورانگل، خرسهای قطبی جنوب شرقی گرینلند هم ممکن است بیش از دیگر اعضای گونه زنده بمانند، اما برای همیشه باقی نخواهند ماند. شاید جنوب شرقی گرینلند جایی باشد که پایانگونه خرس قطبی آخرین روزهای گونه خود را در آن میگذراند.
حدود ۲۶ هزار خرس قطبی در طبیعت باقی ماندهاند که به ۱۹ زیر جمعیت تقسیم شدهاند و در گوشههای مختلف شمالگان زندگی میکنند. یکی از این زیرجمعیتها در امتداد دو هزار مایل از خط ساحلی عمدتا خالی از سکنه شرق گرینلند زندگی میکند و مورد مطالعه قرار نگرفته بود. در سال ۲۰۱۱، لیدر و همکارانش تلاش چند سالهای را برای شمارش این خرسها آغاز کردند تا دولت گرینلند بتوانند اهداف حفاظتی و سهمیههای شکار معیشتی را تعیین کند. پس از گفتگو با شکارچیان محلی، تیم کار خود را در امتداد ساحل شروع کرد.
پژوهشگران در سال ۲۰۱۵ به جنوب شرقی گرینلند آمدند. جریان بسیار سریعی از آب به دامنه شرقی گرینلند میریزد و این ناحیه را با یخهای شناور کوچک پر میکند و منطقهای را ایجاد میکند که استفاده از آن برای خرسهای قطبی دشوار است. لیدر و همکارانش حدس زدند که ممکن است برخی از خرسها در آبدرههای این منطقه زندگی کنند. لیدر میگوید: «با هلیکوپتر به داخل یکی از این آبدرهها رفتم و انتظار نداشتم چیز زیادی ببینم. اما در عرض ده دقیقه، شش خرس را در چند کیلومتری یکدیگر دیدیم.» طی یک پرواز معمولی برای دیدن خرسها، او انتظار داشت که هر ساعت یک خرس ببیند. اینهمه خرس در جایی که عمدتاً باید بدون خرس باشد، چه میکردند؟
اولین سفر کوتاه بود. اما لیدر میدانست که اگرچه آبوهوای جنوب شرقی گرینلند ناپایدار بود، ساحل ناآرامی داشت و تقریباً هیچ سکونتگاه انسانی و جایی برای گرفتن سوخت یا غذا وجود نداشت، آنها باید برگردند. پژوهشگران برای اینکه بتوانند در آنجا کار کنند، بشکههای سوخت را در امتداد ساحل برفی دفن کردند و مخازن موقتی ایجاد کردند که یک هلیکوپتر میتوانست بین آنها حرکت کند. وقتی آنها خرسهای قطبی را پیدا میکردند، از هلیکوپتر درحال حرکت داروی آرامبخش را به سمت آنها پرتاب میکردند و سپس اندازهگیریهای فیزیکی و نمونههای بافتی را جمعآوری میکردند و در صورتی که خرس ماده بالغی بود، ردیابی دور گردن او میبستند.
ماده خرس قطبی بالغ در سمت چپ و تولههای یک سالهاش در حال عبور از یخچال آب شیرین در جنوب شرقی گرینلند در مارس ۲۰۱۵.
معمولاً گروه پژوهشی از پایگاهی رفتوآمد میکرد که دو ساعت دورتر بود. اما یک روز عصر، دانشمندان تصمیم گرفتند در اردوگاه معدن متروکهای بخوابند تا روز بعد نزدیکتر به حیوانات باشند و کار خود را زودتر شروع کنند. آنها به آرزوی خود رسیدند: آن شب لیدر صدای پنجههای بزرگی را شنید که روی برف کشیده میشد. پژوهشگران از خواب بیدار شدند و خرس قطبی را دیدند که با کیسهی حاوی نمونههای بافتی خرسهای قطبی داشت دور میشد. لیدر از اردوگاه بیرون آمد و درحالیکه قاشق فلزی را روی ماهیتابه میزد، دنبال خرس رفت. خرس قطبی کیسه ارزشمند را انداخت و فرار کرد. لیدر گفت: «متوجه شدیم که هلیکوپتر ما را نیز گاز گرفته است.»
از دادههایی که بهسختی به دست آمده بود، تیم متوجه شد که اینها خرسها واقعا محلی هستند. اگرچه خرسهای قطبی معمولاً فواصل طولانی را طی میکنند، خرسهای جنوب شرقی گرینلند سالها در همان آبدره مانده بودند. حتی زمانی که آنها بهطور تصادفی در جریان تند شرقی گیر میکردند و به سمت جنوب کشیده میشدند، به سوی ساحل شنا میکردند و باز به همان آبدره برمیگشتند. غریزه خانهنشینی آنها به قدری قوی است که هرگز با خرسهایی که دورتر زندگی میکنند، تعامل ندارند. گویی دیواری نامرئی در ۶۴ درجه شمالی خرسهای جنوب شرقی را از خرسهای شمال شرقی جدا میکند.
دیانای خرسها نیز همین داستان را بیان میکند. بث شاپیرو، زیستشناس تکاملی از دانشگاه کالیفرنیا در سانتاکروز میگوید: «خرسهای قطبی ازنظر ژنتیکی شباهت زیادی به هم دارند.» اما خرسهای جنوب شرقی گرینلند به قدری از ۱۹ زیرجمعیت شناختهشده متمایز هستند که وقتی تیم شاپیرو برای اولینبار نمونههایی را که لیدر جمعآوری کرده بود، تجزیهوتحلیل کرد، فکر کرد اشتباه کرده است.
این خرسها ازنظر ژنتیکی جداافتادهترین خرسهای قطبی درجهان هستند: زیرجمعیت بیستم که احتمالاً به مدت چند صد سال در گوشهای از گرینلند بهطور مستقل و بدون ارتباط با خرسهای دیگر وجود داشته است.
مانند تمام خرسهای قطبی دیگر، خرسهای جنوب شرقی گرینلند از یخ دریا بهعنوان سکوهایی استفاده میکنند که از روی آن فکها را شکار میکنند. اما این یخ فقط حدود ۱۰۰ روز در سال دردسترس است و کافی نیست. در زمانهای دیگر، خرسها به دلیل محیط غیرطبیعی که در آن زندگی میکنند، میتوانند زنده بمانند: آنها بهجای یخ دریا از کوههای یخی آب شیرین استفاده میکنند که توسط یخچال طبیعی به آبدره وصل میشود.
این اختلاط یخچالی حداقل درحالحاضر راز بقای آنها است. در بخشهای دیگر شمالگان، خرسهای قطبی ممکن است دو برابر روزهای پوشیده از یخ در یک سال داشته باشند. بااینحال وضعیت بدی دارند، زیرا وقتی یخ از بین میرود، آنها به جایگزینی دسترسی ندارند.
لیدر افزود خرسهای جنوب شرقی گرینلند «خرسهای آینده» هستند. با گرمشدن شمالگان، تعداد روزهای بدون یخ افزایش پیدا میکند و خرسهای قطبی بیشتری همان شرایطی را تجربه خواهند کرد که همتایان آنها در جنوب شرقی گرینلند درحالحاضر با آن مواجه هستند. اما بیشتر آنها به یخچال طبیعی دسترسی نخواهند داشت و از بین خواهند رفت. اگر انتشارات کربنی همچنان رو به افزایش باشد، تقریباً تمام زیرجمعیتهای خرس قطبی تا پایان قرن جاری از بین خواهند رفت.
«اندرو دروچر»، پژوهشگر خرسهای قطبی در دانشگاه آلبرتا گفت زیرجمعیت جنوب شرقی گرینلند مثالی از چیزی است که ممکن است در شمالگان درحال گرمشدن اتفاق بیفتد، زیرا خرسها در گروههای کوچکتری در نواحی کوچکتری در حاشیه محدوده خود باقی میمانند و از جمعیتهای دیگر جدا میشوند و درونآمیزی بیشتری در جمعیت آنها اتفاق میافتد.
لیدر گفت این مسئله را نباید به این صورت تفسیر کرد که یخچالها خرسهای قطبی را نجات میدهند. جان وایتمن، دانشمند ارشد Polar Bears International (سازمان حفاظت از خرسهای قطبی) گفت: «بیشتر جمعیتها به یخچالها دسترسی ندارند و علاوهبراین یخچالها در همه جای گرینلند درحال عقبنشینی هستند.»
دروچر گفت بنابراین، بسیار بعید است که حتی خرسهای جنوب شرقی گرینلند بتوانند در آیندهای با گرمایش پیشبینیشده زنده بمانند. همچنین تعداد کافی از آنها وجود ندارد تا جمعیتی رو به رشد را حفظ کند و نرخ زادوولد آنها درحالحاضر بهطور نگرانکنندهای پایین است. درونآمیزی ممکن است درنهایت آنها را دچار مشکلات ژنتیکی کند. لیدر گفت: «اگر میخواهیم آنها را نجات دهیم، به اقدامات قوی نیاز داریم تا تغییرات اقلیمی ناشی از فعالیت انسان را محدود کنیم.» در غیر این صورت، جمعیت جنوب شرقی گرینلند میتواند معادل مدرن ماموتهای جزیره ورانگل باشد؛ آخرین بازماندگان دنیایی که دیگر جایی برای آنها ندارد.