حکیم مهر: فضای مجازی پر است از صفحات اینستاگرامی آدمهایی که میگویند حامی حیوانات هستند. برای این کار هم شماره تلفنگذاشتهاند، هم حساب بانکی و هم جملات ترحمآمیزیکه خواندنش دل سنگ را آب میکند. موافقان ششآتشه برای دفاع از سگها و گربهها بدون صاحب، به هر روشی متوسل میشوند، از سوی دیگر مخالفان هم هزار و یک دلیل میتراشند تا بگویند نگهداری از آنها چه مشکلاتی برای مردم و محیط زیست ایجاد میکند .
به گزارش حکیم مهر به نقل از جام جم، این دعوا مختص فضای مجازی نیست و به محض اینکه ماموران شهرداری سراغ سگهای ولگرد میروند، سروکله طرفداران حیوانات پیدا میشود و با ماموران درگیر میشوند. این جدالها در حالی ادامه دارد که بهگفته عبدا... میرابراهیمی، مدیرعامل سازمان مدیریت پسماند شهرداری قم، سالانه بیش از 3000 سگ ولگرد در قم جمعآوری میشود، اما اوضاع سگهای ولگرد درتهران بحرانیتر است. به اعلام شادی مالکی، معاون امور مناطق سازمان مدیریت پسماند شهرداری تهران، در حال حاضر 400 هزار سگ بدون صاحب در تهران جولان میدهند و شهرداری نیز به هیچ وجه قصد معدومسازی سگها را ندارد .
برای گفتوگو در مورد سگهای ولگرد سراغ «سیدمهدی نبییان» رفتیم؛ کارشناس ارشد محیط زیست که سابقه 20 سال همکاری با سازمان حفاظت محیط زیست و مطالعات حیات وحش را در پرونده کاریاش دارد. او درگفتوگو با تپش از بیقانونی دستگاههای متولی در برخورد با سگهای ولگرد گفت .
چرا جمعآوری سگهای ولگرد اینقدر حاشیه دارد؟
فقط پول. درآمد و پولکثیفی که پشت این ماجراست، بسیار چشمگیر است. طرف یک معتاد تزریقی است و پول برای مصرف مواد ندارد. یک صفحه در فضای مجازی باز میکند، به چند سگ غذا میدهد و بعد میگوید برای غذارسانی به سگها به ما پول بدهید. مردم هم دلشان میسوزد و پول واریز میکنند. ما فردی را میشناسیم که به همین شکل، اول وانت خرید، بعد پول خانهاش جور شد و آخر هم مهاجرت کرد.
دلیل تعصب شدید حامیان حیوانات نسبت به سگهای ولگرد چیست؟ تا حدیکهگاهی به شدت با ماموران شهرداری درگیر میشوند .
برخی از اینها اسمی حامی حیوانات هستند، اما حامی سگها و گربههای ولگرد هستند. همین عزیزان، ماهانه بین 30 تا 50 میلیون تومان کمک مالی برای غذارسانی به سگها و گربههای ولگرد از مردم دریافت میکنند. آنها معتقدندگربهها و سگها حیواناتی بیگناه هستند. مگر حیوانگناهکار هم داریم؟ بیش از سه میلیون قلاده سگ ولگرد در ایران وجود دارد، اما بسیاری ازگونههای جانوری مانند یوزپلنگ در آستانه انقراض است. حدود 300 راسگوزن زرد و کمتر از هزار قلاده پلنگ برای حیات وحش ایران باقی مانده و به دلیل کمبود منابع آبی و توسعههای لجامگسیخته در آستانه فروپاشی هستند. اما اینها به جای نگرانی برای حیات وحش، نگران سگها وگربههایی هستند که جمعیتشان 20 برابرکل جمعیت حیات وحش پستاندار است. در شکایتهای ثبت شده از تعدادی از حامیان در شهرستان بهبهان مشخص شد، حدود هشت صفحه اینستاگرامی طی یک سال، یکمیلیارد تومان از مردم جمعآوریکردهاند. نکته عجیبتر، واریز بخش مهمی از این پولها به حساب خانمی در لندن بودکه حسابش هنوز هم درکشور ما فعال بوده و اسپانسر یکی از شبکههای تلویزیونی خارج ازکشور است. اگر من به عنوان حفاظتگر حیات وحش یک صفحه اینستاگرامی بازکنم و شماره بانکی برای حفاظت از یوزپلنگ قرار دهم، دستگاههای نظارتی بنده را احضار میکنند که بر اساسکدام مجوز از مردم پول میگیریدکه حق هم دارند. تصویر 250 صفحه ایسنتاگرامی را دارم که در آن شماره تلفن، حساب بانکی وحتی حساب پیپال اعلام کردهاند. چرا وقتی قرار است قانون اجرا شود، حامیان، شیشههای ماشین شهرداری را شکسته، ماموران را مضروب و حتی تهدید به قتل میکنند. چرا در این مواقع، نیروهای انتظامی، نظارتی و امنیتی تماشاچی هستند؟
پناهگاهداری ظاهرا شغل نان و آبداری استکه این همه جنجال بر سر آن وجود دارد؟
برخی حامیان حیوانات با شهرداری قرارداد میبندند که در ازایگرفتن هرسگ، بین 100 تا 200 هزار تومان پول دریافتکنند. با عقیمسازی سگ، این مبلغ گاهی میشود بین یک و نیم تا دو میلیون تومان. هرچه تعداد سگ زیاد باشد، درآمد اینها هم بیشتر میشود. بسیاری از حامیان و ما از این ماجرا اطلاع داریم. حتی برخی از این حامیان، مثلا دست و پای سگی را میشکنند و بعد عکس رادیولوژی آن را منتشر میکنند. بعد از انتشار، بحث حیوانآزاری را مطرحکرده و مثلا میگویند هزینه درمانش 10 میلیون تومان است. اینها یک صبح تا شب، 10 میلیون تومان جمع کرده و بعد میگویند حیوان مرد. آیا بحث دو میلیون تومان است؟ خیر فساد در جای دیگری است وکسی جرات ندارد در مورد آن صحبتکند. فرضکنید پناهگاهی اعلام میکند 100 سگ را در ماه عقیم میکند و حیوان هم باید بیهوش شود. داروی بیهوشی هم بسیارگران است و پناهگاهها به واسطه مجوز یا قرارداد با شهرداری میتوانند آن را تهیهکنند. بعد از دریافت دارو، از بین 100 سگ، 10 سگ را عقیم میکنند و بقیه را بدون عقیمسازی، فقط یک پلاک به گوشش میچسبانند .
اینجا 90 درصد داروی بیهوشی دست نخورده باقی مانده است. البته این در برخی پناهگاهها رخ میدهد و نمیتوان به همه تعمیم داد .
پس سود حاصل از دسترسی به داروی بیهوشی بالاست؟
هم قیمت این دارو بالاست و هم پیش تولید انواعی از مواد مخدر است که آن را در بازار آزاد میفروشند یا خودشان آشپزخانه دارند .
چه کسانی اینکار را انجام میدهند؟
باندهای مافیای جنایتکار وکسانیکه درکار توزیع مواد مخدر هستند. در پسِ پرده ماجرای سگهای ولگرد انواع زیادی از فساد وجود دارد است و سکوت دستگاههای نظارتی برای ما عجیب است. وقتی دهها ماده قانونی برای این ماجرا وجود دارد، چرا سکوتکردهاند.باز هم تاکید میکنم منظور بنده تمام پناهگاهها نیست و برخی در پوشش آن اقدام به این کارهای خلاف میکنند .
وضعیت حامیان حیوانات در کشورهای دیگرچگونه است؟
در آمریکا سگ ولگرد را پس از زندهگیری به پناهگاه منتقل میکنند. اگر طی هفت روز، سرپرستی پیدا نکرد، با روشهای انسانی آن را از بین میبرند. در سال 2020 در آمریکا، نزدیک به سه میلیون سگ وگربه بدون صاحب که توسط شهرداریهاجمع شده بودند، حذف شدند. در ایران چیزی به نام پناهگاه سگها نداریم. در واقع مرکزی است که فنسکشی شده و تبدیل به پرورشگاه سگهای ولگرد شده است .
روزانه چند نفر مورد گزش سگهای ولگرد قرار میگیرند؟
سالانه در ایران بیش از 250 هزار نفر توسط سگها گزیده میشوند که از این تعداد،25 هزار گزش توسط سگهای ولگرد انجام میشود. یعنی روزانه به طور متوسط 70 نفر در کشور توسط سگهای ولگرد گزیده میشوند .
سال 66 کمتر از 700 نفر، سال 98، 234 هزار و 131 نفر و در سال 1400، 260 هزار نفر در طی این یک سال مورد گزش سگ قرار گرفتند. یعنی طی دو سال، 30 هزار مورد به تعداد گزیده شدهها اضافه شده است. مگر حامیان نمیگویند ما عقیم میکنیم تا سگها کنترل شوند؟ این چطورکنترلی است که باعث افزایش تعداد سگها شده است .
روزانه 150 میلیون و سالانه 55 میلیارد تومان تنها بابت تزریق داروی ضدهاری به واسطه حمله سگهای ولگرد به شبکه بهداشت و درمانکشور تحمیل میشود، درحالیکه بودجه یوزپلنگ ایرانی که 30 قلاده بیشتر از آن نمانده، کمتر از دو میلیارد تومان در سال است. بعد حامیان میگویند سگهای وحشی حق حیات دارند و ما زیستگاهشان را اشغالکردهایم .
حامیان حیوانات چرا به موشیکه با سم حذف میشود، اعتراضی ندارند؟ چون سودی در آن نیست. بر اساس بند 15 ماده 55 قانون شهرداریها، مسوولیتکنترل و مدیریت حیوانات مضر شهری مثل سگهای ولگرد و موشهای فاضلاب، به عهده شهرداری و دهیاریهاست. بر همین اساس، دستورالعمل کنترل و مدیریت جمعیت سگهای ولگرد مصوب سال 87 از سوی وزارت کشور به شهرداریها و دهیاریها ابلاغ شد که شهرداری باید چه اقداماتی در این راستا انجام دهد. بر اساس اطلاعات صفحه 10 تا 12 این دستورالعمل، شهرداریها پس از جمعآوری سگهای ولگرد، آنها را با استفاده از روشهایی مانند تور زندهگیری، اسلحه بیهوشی و...به مراکز کنترل منتقلکنند. سپس دامپزشکان ناظر، سگها را غربالگری و پس از تفکیک آنها به سگهای مفید و غیر مفید، سگهای غیرمفید باید به روش مرگ با یوتانایز و تزریق دوز بالایی از داروی بیهوشی از بین بروند و به صورت زباله عفونی در مراکز تعیین شده دفن شوند. سگهای مفید هم در صورت داشتن داوطلب سرپرست برای چوپانی، گاراژ و... با دادن تعهد مبنی بر رهاسازی نکردن، سگ عقیم شده را دریافت میکنند .
اگر سگی داوطلب نداشته باشد تکلیف چیست؟
آنها هم مثل هرکشور دیگریکه در این زمینه موفق عمل کرده است باید یوتانایز شوند، اما در ایران با تخلفات عمدهای در شهرداریها مواجه هستیم. به طوریکه رئیس سابق یکی از ادارات شهر تهران که مسوولیت سگهای ولگرد را به عهده داشت، به طور رسمی و به واسطه فشار حامیان اعلام کرد که هیچ سگی در مراکز پناهگاهی شهرداری تهران یوتانایز نمیشود. این یعنی تخلف از قانون و حیف و میل بیتالمال. بعد افرادی به کمک حامیان آمدند و سگهایی که اسمی عقیم شده بودند را در حاشیه تهران، نزدیک پارک چیتگر، قسمتی از حوالی دارآباد و کهریزک رهاسازی کردند. در پارک پردیسان نیم ساعت پیادهرویکنید، بیش از 100 قلاده سگ میبینید که تگ شهرداری به گوش دارند. حامیان تصور میکنند سگ عقیم شده هیچ مشکلی ندارد، اما مشکل سر جایش است .
این صحبت شما یعنی مافیای قدرتمندی در حوزه ساماندهی نشدن سگهای ولگرد وجود دارد .
مافیای قدرتمندی در بسیاری از دستگاهها به ویژه در برخی شهرداریها ریشه دوانده تا مانع از اجرای قانون شوند. بر اساس ماده 688 قانون مجازات اسلامی، هر فرد وگروهیکه سلامت و بهداشت مردم را به خطر بیندازد باید تحت پیگرد قرارگیرد که نتیجه آن جریمه سنگین و چد سال زندان است .
کسبه دامشهر قم هم از ماجرای سگهای ولگرد ناراضی هستند و میگویندکاری از دستشان بر نمیآید .
بزرگترین مشکل ما حفاظتگران این است که سگهای ولگرد علاوه برایجاد مشکل برای جوامع انسانی، برای حیات وحش هم مشکلساز هستند.کل جمعیت حیاتوحش قابل شمارش ما به 200 هزار تا نمیرسد، در حالیکه 10 تا 15 برابرکل جمعیت کشور، سگ ولگرد داریم که گونههای دیگر را از بین میبرند. برای بسیاری ازگونههای جانوری، بوی ادرار سگ نشاندهنده حضور انسان است. به همین دلیل از زیستگاه خود رانده شده و زایمان نمیکنند. طی 20 سالگذشته نزدیک به هفت قلاده یوزپلنگ ایرانی توسط سگهای ولگرد کشته شده است. خیلی از همین افراد با وجود فیلمهای متعدد حاضر نیستند قبولکنند سگهای ولگرد به کودکان و حیوانات دیگر حمله میکنند. سالانه، بالای 2000 مورد تصادف جادهای به خاطر برخورد با سگهای ولگرد داریم. چون به واسطه غذارسانی عادتکردهاندکنار جاده بیایند. افراد زیادی را میشناسم که به دلیل وجود سگهای ولگرد برای دوچرخهسواری و پیادهروی دیگر به دارآباد و چیتگر نمیروند. علاوه بر اینها، سگها منشا بیماریهای مختلف از جمله کیست هیداتیک هستندکه حلقه واسط این، انگل مدفوع سگ است. اگر سگ خانگی، مدفوع سگ ولگرد را بو کند یا لیس بزند - چون بعضی سگها تکهای از مدفوع سایر سگها را میخورند- کلی بیماری، اول به آن سگ و صاحب آن منتقل میشود. در کیست هیداتیک که بسیار خطرناک است، دوره کمون بیماری 10 تا 15 سال بوده و در اثر آن، جگر، شش و مغز درگیر میشود. اگر انسانی گرفتار این کیست شده و بیماریاش دیر تشخیص داده شود، مرگ او حتمی است. هاری هم بیماری دیگری است و سال گذشته 16 نفر به خاطر هاری کشته شدند که ایران رتبه دوم مرگ و میر بر اثر هاری را بعد از هند در جهان دارد .
بعضی حامیان سگ میگویند اگر کودکان و افراد سگها را اذیت نکنند، سگها کاری به آنها ندارند .
ابلهانه است. برخی از حامیان میگویند مگر ما کم سگ کشتهایم؟ حالا سگها دو سه نفر را هم بکشند مگر چه میشود.این چه منطقی است؟
بعضی هم معتقدند سگ بر اساس غریزه خود عمل میکند و این وظیفه خانوادههاست که مراقب کودکان خود باشند .
اگر خانوادهای به پارک میرود، باید قلاده دورگردن بچهاش بیندازد؟
چنین چیزی نگفتم! اما پدر و مادر نباید مراقب فرزند خود باشند؟
سگ بدون قلاده و بند پذیرفتنی نیست. چه کسیگفته سگ در شهر و روستا آزاد وبدون قلاده باشد. در بسیاری از پارکهای آمریکا و کشورهای توسعهیافته، هیچکس حق ندارد با سگ خود از فاصله 500 متری یک مدرسه عبورکند .
من فقط صحبتهای افراد در مورد خانوادهها را نقل قولکردم .
اگر اینطور است، حامیان مرفهنشین تهران، این سگها را به محلهها و شهرهای خود ببرند و در همانجا برایشان آشغالگوشت و اسکلت مرغ بریزند تا همان نقطه پشه و مدفوع سگ جمع شود و شب تا صبح صدای واقواق سگ بشنوند. با این روش نگرانیشان هم برطرف میشود. من به خانمیکه در رسانه آن طرف آب کار میکند، گفتم شما که غذا دادن به سگها را تشویق میکنید، یک وانت آشغالگوشت را در یکی از پارکهای لندن خالیکنید، بعد ببینید پلیس با شما چه برخوردی میکند. اگر شما را به عنوان یک بیمار روانی بستری وجریمه نکرد، با من صحبت کنید. تا الان سه بار این درخواست را مطرحکردهام، اما پاسخی نگرفتهام .
بعضی اعتقاد دارند اگر منتقدان سگهای ولگرد، حساب خود را از شهرداری بگیرند، انتقاد را کنار میگذارند .
ما چه قراردادی با شهرداری داریم؟ الان این حرف را در مورد خیلی چیزها میزنند و حرفت مفت هم که کنتور نمیاندازد. مدرک و سند نشان دهند که من و بعضیهای دیگر از شهرداری پول میگیریم. در صورتیکه با سند و مدرک به شما میگویم که برخی از حامیان صاحب پناهگاه با شهرداری قرارداد دارند. هرچه تعداد سگ زیاد باشد، نانشان هم چربتر است .
راهکار چیست؟
تنها راه پیشرو، اجرای قانون و رفتن همان راهی است که کشورهای توسعهیافته طیکردهاند. اگر حامیان با یوتانایز مشکل دارند، از جیب خود و با پول خود سگهای ولگرد را ببرند و تغذیهکنند. اگر مشکلی پیش آمد و بچهای کشته شد، تمام تبعات حقوقی و جرایم تنبیهی آن را به عهده بگیرند .
که چه سو استفاده ها ازش نمیشه!