آسیبشناسی عملکرد سازمان دامپزشکی کشور در رخداد سیل اخیر
دکتر صمد بختیاری
مدیریت بلایای طبیعی عبارت است از «سازماندهی و مدیریت
منابع و مسئولیت ها برای مقابله با تمام جنبه های انسانی حوادث اضطراری». به طور
اختصاصی آمادگی برای مقابله، واکنش به رخداد و بازیابی از مخاطرات رخداد به منظور
کاهش تاثیرات بلایای طبیعی از اهم فاکتورهای مقابله با هر رخداد طبیعی و اضطراری
می باشد. جمع آوری اطلاعات رخدادهای اضطراری و مدیریت دسترسی به آن در خصوص تمامی
رخدادهای طبیعی و اضطراری به اندازه مدیریت عواقب آن رخداد مهم و حیاتی می باشد و
این نکته در رخداد سیل اخیر مهمترین جنبه مغفول مانده در سازمان دامپزشکی کشور در
رخداد سیل اخیر بود و با توجه به در اختیار داشتن سیستمی به نام سیستم اطلاعات
جغرافیایی در تمام دپارتمانهای سازمان
دامپزشکی کشور و ادارات تابعه استانی، هیچ نوع خروجی مشخصی از این رخداد طبیعی
منتشر نشده و در اختیار کارشناسان به منظور مقابله برنامه ریزی شده با سیل قرار
نگرفت. در این نوشتار عملکرد سازمان دامپزشکی کشور را از این منظر مورد تجزیه و
تحلیل قرار می دهیم.
در تعاریف فاجعه یا رخداد اضطراری به عنوان وقفه جدی در عملکرد
یک قشر از اقشار جامعه و یا افرادی در یک محدوده جغرافیایی خاص تعریف می شود که
شامل خسارات و تاثیرات انسانی، مادی، اقتصادی و یا زیست محیطی گسترده ای می باشد
که از توانایی جامعه آسیب دیده برای مقابله با آن با استفاده از منابع خود فراتر
می رود (ISDR 2009). انسانها پیشرفته ترین موجودات دنیا بر روی کره زمین می باشند و
بصورت مداوم و پیوسته در حال رشد می باشند، به طوریکه توانایی خود را برای زنده
ماندن در شرایط مختلف افزایش می دهند ولی موضوع در خصوص حیوانات هیچگاه به این شکل نبوده و آنها در مقابله با بلایای طبیعی خود
را همیشه تنها یافته اند و شاهد زنده آن انقراض نسل بسیاری از حیوانات در قرون و
اعصار مختلف بوده است، به دلیل آنکه نتوانسته اند با کمک منابع و توانایی های خود
به تغییرات اقلیمی طبیعی و غیر طبیعی فائق آیند و ادامه حیات بدهند. در واقع، هنوز
شرایط با گذشته تغییر چندانی نکرده و هنوز در رخدادهای طبیعی و اضطراری، برنامه ریزی
برای حفظ حیوانات وجود ندارد.
در کشور، سازمانهای بسیاری برای
اهداف رفاه حیوانات، بهداشت حیوانات و حقوق حیوانات چه در ساختارهای دولتی و چه در
ساختارهای غیردولتی وجود دارند. فجایع اصولاً از نظر علت پدیدآورنده آنها به دسته
اپیزئوتیک و ژئوفیزیکی تقسیم می شوند.
انواع مخاطره (فاجعه):
فجایع عمدتا به دو دسته بزرگ تقسیم می شوند: یک دسته فجایع
طبیعی هستند و دسته دیگر فجایع تکنولوژیک.
فجایع طبیعی خود به پنج دسته تقسیم بندی می شوند که در
برگیرنده 12 نوع فاجعه با ماهیت متفاوت می شوند که خود آنها بیش از 30 نوع فاجعه
را در بر می گیرند:
مخاطرات طبیعی:
1- فجایع
ژئوفیزیکی: این فجایع بر روی پوسته جامد زمین رخ میدهد همچون زلزله، آتشفشان، لغزش زمین، بهمن، ریزش کوه، ترک خوردن های سطح وسیع و
...
2- فجایع مترولوژیکی: این فجایع به
علت واکنش های اتمسفریک کوتاه مدت در مقیاس کوچک تا متوسط رخ میدهند همچون طوفانهای سایکلون حاره
ای، طوفانهای محلی و ...
3- فجایع هیدرولوژیکی: این فجایع به
علت انحراف از سیکل معمول آب و یا بارشهای غیر طبیعی و یا
جریانهای باد رخ میدهند همچون سیل
معمولی، سیل ناشی از طوفانهای ساحلی، لغزش
زمین ناشی از سیل و یا بارش بیش از حد و ...
4- فجایع اقلیمی: این فجایع اغلب به
موازات واکنش های کوچک و بزرگ با تداوم های طولانی رخ می دهند، مواردی همچون موجهای گرمایی بیش از حد انتظار، شرایط زمستانی بسیار سخت،
سرمای بیش از حد و طاقت فرسا، خشکسالی، آتش سوزی جنگل ها و یا آتش سوزی زمین و ...
5- فجایع بیولوژیک: این فجایع به دلیل
حمله ارگانیسم های زنده و یا میکروبها و یا عوامل سمی
رخ می دهند، مواردی همچون اپیدمی های بیماریهای ویروسی، بیماریهای باکتریایی، بیماریهای انگلی، عفونت های قارچی، عفونتهای پریونی، تزاید حشرات، ازدحام حیوانات (همانند آنچه در خصوص
سگهای بدون صاحب در تهران با آن مواجهیم).
مخاطرات تکنولوژیک:
مخاطرات و فجایع شیمیایی، بیولوژیک، رادیولوژیک و یا هسته
ای که از مخاطرات مهم ایجاد شده توسط انسان می باشد که در این خصوص میتوان به استفاده از هر یک از عوامل مخاطره آمیز فوق و یا
اثرات ثانویه ناشی از به کارگیری آنها توسط دول متخاصم به عنوان عامل تروریستی در
خصوص کشورمان اشاره نمود.
کنترل و مدیریت فاجعه:
کنترل فاجعه فرایند ساده ای نیست بلکه زنجیره ای سیستماتیک
از اعمال تلاشهای موثرتر توسط دولت، سازمان ها و افراد دخیل در آن می
باشد. کاهش اثرات به واسطه اقدامات پیشگیرانه یا کنترل قبل از رخداد فاجعه، در
زمان رخداد فاجعه و بعد از رخداد آن یک فرایند مستمر است و نه مقطعی و هر مرحله از
آن مهم و تعیین کننده می باشد.
ثابت شده است که دامپزشکان جریان اصلی مدیریت بهداشت دام در
سرتاسر جهان را بر عهده داشته اند و حرفه دامپزشکی مسئولیت کنترل، درمان و مدیریت
بسیاری از بیماریها و همچنین ریشه کنی تعدادی دیگر از بیماریها در کشورهای مختلف را با توسعه واکسن ها، نظارت بر بیماریها و برنامه های مداخله بهداشتی بر عهده داشته است.
نقش دامپزشکان در مدیریت فجایع اضطراری باید کاملا واضح و
شفاف باشد و اصولا با توجه به گسترده تر بودن خرده دامداریها و روستائیان که زندگی آنها کاملا متکی به اقتصاد دامداری
روستایی است، نقش دامپزشکان و سازمان دامپزشکی بسیار مهمتر از کشورهای پیشرفته است
که نظام حمایت اجتماعی قوق تری در آنها وجود دارد و اصولا دامداری و دامپروری بر
اصول مستحکم تری بنیان گردیده است.
سازمانهای بین المللی
همچون FAO و OIE با ارائه دستورالعمل ها، اقدامات
موثر، بودجه، آموزش و همچنین یادگیری از طریق انجام وظایف، نقش مهمی در مدیریت
بلایا در سرتاسر جهان ایفا می نمایند. این سازمان های بین المللی فراهم کننده
بسترهایی برای عملکرد بهتر وظایف آن در ابعاد محلی، ملی و بین المللی می باشند تا
بدین طریق کمک های مهمی بر ساختار بهداشتی دامداران و بهداشت عمومی جامعه فراهم
آید.
در حال حاضر سازمان دامپزشکی کشور فاقد برنامه ملی مدیریت
فجایع و رخدادهای طبیعی و غیر طبیعی در سطوح مختلف می باشد و نبود این دستورالعمل
به خودی خود موجبات هدررفت نیرو و منابع از طریق آزمون و خطا و یا روش عملکرد فردی
و سلیقه ای می شود. برنامه ملی مدیریت خشکسالی در دامپزشکی، برنامه ملی مدیریت سیل
در حوزه دامپزشکی، برنامه های مدیریت رخدادهای طبیعی بصورت استانی در حوزه
دامپزشکی، برنامه مدیریت ملی رخداد گرمایش زمین در حوزه دامپزشکی، برنامه کلی
مدیریت بهداشتی دامپزشکی در زمان زلزله، برنامه ملی مدیریت بهداشتی دامپزشکی در زمان
رخدادهای هسته ای و یا پرتوزا و ... از جمله دستورالعمل ها و یا روشهایی اجرایی می باشند که فقدان آنها در سازمان دامپزشکی هر
روز بیشتر از روز پیش احساس میگردد.
اقدامات کاهشی یا مقابله ای:
این مرحله از مقابله با رخداد طبیعی یا
فاجعه با تقویت ارائه خدمات بهداشتی دامپزشکی و گسترش دسترسی عمومی به امکان
دریافت این خدمات و در دسترس بودن آن و همچنین تقویت قوانین و عملکرد حرفه
دامپزشکی یکی از موثرترین ابزارها در هر نوع فاجعه ای در کشور می باشد. وقتی می
توانیم ادعا کنیم که بستر خدمات بهداشتی دامپزشکی قابل قبول است که دسترسی به
دامپزشک، دارو، مواد بیولوژیک و ابزارهای تشخیصی بیماریها در زمان مناسبی در هر نقطه از کشور قابل دسترس باشد.
در حال حاضر میتوان ادعا نمود که به دلیل تحریم های غیر انسانی و همچنین شرایط
اقتصادی ناشی از آن که گریبانگیر کشورمان است، دچار فرسایش در ارتقای خدمات
بهداشتی دامپزشکی در حوزه های عمومی و تخصصی شده ایم. تخلفات و تقلبات و رعایت
نکردن قوانین بهداشتی دامپزشکی و رسیدگی به آنها زمان و نیروی زیادی از سازمان
دامپزشکی کشور میگیرد و برنامه های توسعه و ارتقاء بهداشتی آن را با چالش بسیاری
مواجه می سازد؛ از سوی دیگر تولیدکنندگان مقوله بهداشت و التزام به قوانین بهداشتی
سازمان دامپزشکی کشور را به عنوان سربار هزینه ای قلمداد کرده و به این موضوعات به
عنوان حقوق دولت، مصرف کنندگان و جامعه نمی نگرند تا خود را مقید به فراهم ساختن
آن نمایند (به عنوالن مثال، جلسات اتاق بازرگانی در خصوص مسئولین فنی و بهداشتی). در
حال حاضر عدم وجود برنامه مدون برای حفظ نیروی ناظر بر بهداشت مراکز تولید،
استحصال و توزیع که یک قسمت از آن نحوه بکارگیری آنان بوده و قسمت دیگر آن معیشت
همین نیروی تحصیلکرده که شامل حقوق و دستمزد آنان و نحوه پرداخت آن می باشد، از
چالشهای مهم سازمان دامپزشکی کشور در مقابله با فرسایش ناشی از
اقتصاد محور شدن تولید در کشور می باشد.
آموزش و بازآموزی دامپزشکان در حوزه
دولتی و خصوصی و سازمانهای مردم نهاد نقش
بسیار کلیدی در آماده سازی آنان برای مواقع بحران ایفا می کند و تمرکز آنها را
برای مقابله و کاهش بیماریهای دامی و مشترک تقویت
می نماید. ارائه آخرین تکنیک ها و روشهای علمی و عملیاتی در
حرفه دامپزشکی در حوزه های دارو، درمان و پاراکلینیک و همچنین بازدیدهای ادواری و
ممیزی گونه استانهای مختلف از سایر استانها و دپارتمانها می تواند در ایجاد
آمادگی لازم برای مقابله با بحرانهای طبیعی کارساز باشد
(ارائه گزارش عملکرد از سوی مدیریت استانها در خصوص خودشان ممکن است مبالغه آمیز بوده و خود میتواند در زمان وقوع بحرانهای طبیعی دردسر بزرگی برای مدیران ایجاد نماید).
اعزام دامپزشکان به سایر کشورها برای
مشاهده و آموزش یا طی دوره های کوتاه مدت و بلند مدت در این خصوص نیز نقش بسیار
مهمی در فراهم ساختن، حفظ و ارتقاء دانش لازم برای برخورد با رخدادهای مخاطره آمیز
خواهد داشت، چیزی که در حال حاضر در سازمان دامپزشکی کاملاً متوقف شده و تمامی
ماموریتهایی که برای دامپزشکان دولتی و خصوصی حکم یک دوره آموزشی را
ایفا می نمود نیز حذف و ملغی گردیده است. بر این اساس گنجاندن دوره مدیریت فجایع و
رخدادهای طبیعی و غیر طبیعی برای دامپزشکان بخش دولتی و خصوصی و استفاده از آنها به
جای افرادی که دانش و تحصیلات لازم در حوزه دامپزشکی را ندارند (حتی اگر تحصیلات
لازم در خصوص مدیرین عمومی بحرانها را داشته باشند)، در
مدیریت مواقع بحران امری اجتناب ناپذیر به نظر می رسد.
برنامه ریزی و آمادگی:
این قسمت بخشی ضروری برای هر سطحی از
اقدام قبل از وقوع فاجعه یا بحران است. موضوع برنامه ریزی و آمادگی در واقع یک کار
تیمی است نه مسئولیت فردی. سازمان دامپزشکی کشور دارای سیستم اطلاعات بهداشتی مکان
محور است و یکی از وظایف دپارتمان یا فردی که آن را در سطح ملی و استانی مدیریت می
نماید، ثبت و ضبط اطلاعات رخدادها و فجایع طبیعی و غیر طبیعی در این سیستم است تا
بتواند بر مبنای آن پیش بینی های آینده نگر و یا گزارشات مخاطرات احتمالی را برای
مدیران به منظور برنامه ریزی و تصمیم سازی فراهم نماید و یا پیش بینی اصولی از
مکان، محتویات و تجهیزات سوله های مدیریت بحران بهداشتی دامپزشکی به منظور مقابله
با بحرانها و فجایع در اختیار مدیران سازمان دامپزشکی کشور و یا مدیران
کل دامپزشکی استانها قرار دهد. در این خصوص میتوان از دستورالعملهایی که توسط سازمان
جهاتی بهداشت دام و یا سازمان خوار و بار جهانی منتشر شده است، استفاده نمود.
در ایران که جزء کشورهای در حال توسعه
محسوب می شود، تلاش زیادی برای تبعیت از قوانین سازمان جهانی بهداشت دام می شود
ولی موانع بسیاری نیز در این خصوص پیش پای مدیریت یکپارچه بهداشتی کشور قرار دارد.
تعریف از فاجعه نیاز به وحدت رویه و مستند شدن آن دارد، چرا که با وجودی که سیل
اخیر را در کشور همه بدون شک بحران می دانند و عواقب شوم آن برای همگان ملموس بود
ولی هنوز کسی خشکسالی، موج گرما، تحریم های بین المللی اقتصادی، ریز گردها، و
بسیاری از عوامل دیگر را بحران یا فاجعه در حوزه دامپزشکی نمی بیند و تصور نمی
کنند که سازمان دامپزشکی کشور و یا ادارات کل استانی به منظور مقابله با عواقب
ناشی از این فجایعی که در حال حاضر وجود دارند، نیازمند بودجه و پشتیبانی است.
پاسخ به بحران:
اولین پاسخ در زمان وقوع بحران و یا
فجایع طبیعی و غیر طبیعی، نجات خود و مجموعه تحت مدیریت همچون دامداری، مرغداری،
بیمارستان دامپزشکی و... از خطر حتمی و پایدار نمودن شرایط بقای جسمی و روحی برای
انسانها و معادل همان برای حیوانات بوده و پس از آن احیای سرویس های
ضروری همچون آب شرب سالم، برق، گرمایش، ارتباطات همچون تلفن و اینترنت و... می
باشد. مدیریت فاجعه در این مرحله می تواند شامل کاهش صدمات و لطمات آتی و بیشتر،
سرعت دهی به فعالیتهای احیاء و بازگردانی شرایط به وضع مطلوب و همکاری با سازمانهای مدیریت بحران کشور به منظور بازگردانی مراکز متاثر از بحران
یا فاجعه باشد.
احیاء:
احیاء در اصل فاز چهارم مقابله با بحران
یا فاجعه است و به عنوان برنامه ریزی فراتر از اراده خدمات فوری و ضروری مورد نیاز
تلقی می گردد که شامل برنامه ریزی برای فعالیت هایی همچون ساخت و ساز مجدد دامداری
ها، مرغداری ها، خانه های روستائیان و مراکز خدمات رسانی بهداشتی دامپزشکی می شود
تا بتواند آنها را به مدار ارائه خدمات بهداشتی دامپزشکی و یا تولید بهداشتی
بازگرداند. به عبارتی پس از بروز فاجعه، ابتدا مدیریت نجات جان انسانها و حیوانات و دامهای مردم از اولویت
شماره یک برخوردار است و تحویل سریع غذا، آب، سرپناه و مراقبت های بهداشتی پزشکی و
دامپزشکی برای جلوگیری از تلفات بیشتر مورد نیاز است. برنامه های پس از آن دو فاز
کوتاه مدت (زمان شش ماه تا یک سال) برای بازیابی خدمات ضروری و فاز بلند مدت (بیش
از یک سال) را در بر می گیرد که شامل
برنامه ریزی استراتژیک و اقدام متفکرانه بر مبنای داده های موجود برای رسیدگی
اساسی و جدی برای حذف دائمی اثرات آن رخداد مورد نیاز است؛ این موضوع می تواند
شامل جابجایی زیرساختهای تولیدی از در معرض بودن مجدد با آن رخداد یا رخداد مشابه و
یا تغییر ساختار به منظور جلوگیری از تکرار مجدد فاجعه باشد که همه آنها با کمک سیستم
اطلاعات دامپزشکی مکان محور سازمان دامپزشکی کشور امکانپذیر است.
دامپزشکان دو نقش عمده در مدیریت فجایع و
بحرانها ایفا می نمایند: اول اینکه آنها می توانند خدمات سنتی امداد
و نجات اورژانس را پس از بلایا ارائه دهند و ثانیا آنها می توانند در مراحل کاهش
اثرات فاجعه و ایجاد آمادگی برای مقابله نقش مهم و موثری را ایفا کنند. دامپزشکان
با دانش خود در خصوص اپیدمیولوژی بیماریهای آندمیک و عفونی
مشترک و پس از بلایا در زمینه بهداشت و دامپروری، تغذیه و رفتار و... میتوانند بیش از هر حرفهی دیگری در بهبود کیفیت زندگی حیوانات و صاحبان آنها نقش داشته
باشند. ارائه خدمات سنتی و قابل انتظار قسمت اول یک فرایند واکنشی است که در مواقع
بحران خود را نشان می دهد ولی قسمت دوم خدمات افزودنی ارزشمند و انسانی برای تلاشهای امدادی قابل ارائه از سوی دامپزشکان است.
عملکرد سازمان دامپزشکی کشور در بحران
سیل:
نقاط قوت سازمان
دامپزشکی کشور:
1- برقراری سریع ارتباطات بین دستگاهی
2- وجود کارشناسان
سامانه های IS، مدیریت پدافند غیرعامل دوره دیده در
هر استان
3- برخورداری از
تجهیزات و مواد مصرفی لازم
نقاط ضعف سازمان
دامپزشکی کشور:
1- عدم
وجود دستورالعمل ملی و استانی برای رخدادهای طبیعی و غیر طبیعی و تیم های از قبل
تعیین شده و برنامه ریزی شده برای عمل به دستورات مدیران کنترل بحران
2- عدم انتشار آمار
عملکرد در سطح ملی و استانی در رخداد سیل اخیر از سوی سازمان دامپزشکی کشور حتی در
کارگروههای داخلی به منظور ارزیابی عملکرد در
مواقع بحران
3- عدم استفاده از
سامانه های IS موجود در سازمان دامپزشکی کشور
4- عدم بررسی مکان
جغرافیایی و اکوسیستم مکان دفن لاشه ها و بررسی اثرات سوء ضدعفونی کننده های
استفاده شده بر روی طبیعت در جایگاههای
ضدعفونی شده و لاشه های دفن شده و همچنین بازنگری در روشهای اجرایی ضدعفونی و دفن بهداشتی لاشه ها
5- عدم بررسی اثرات
همزمانی رخداد فجایع طبیعی همچون سیل و بیماریهای دامی
6- عدم وجود مدیریت
متمرکز و واحد مدیریت بحران و عملکرد
جزیره ای در استانهای مختلف و عدم انتقال تجربیات به سایر
استانها در موارد مشابه (به عنوان مثال جنوب
کرمان بهترین گزینه برای انتقال تجربیات به سایر استانهای جدیدا درگیر شده در خصوص سیل می باشد).
برای مشارکت در مدیریت بحران متخصصین دامپزشکی از هر جای کشور میتوانند در آن نقش فعال ایفا نمایند و نیاز
به حضور فیزیکی نیست.
7- به دلیل نقص
واحدهای آموزشی دانشگاهی برای دامپزشکان و سایر رده ها و همچنین وجود همان نقص در
برنامه ریزی های آموزشی دوره های ضمن خدمت دامپزشکان دولتی و همچنین عدم وجود دوره
های آموزشی نحوه مدیریت مخاطرات بهداشتی اضطراری طی مراحل زیر برای دامپزشکان شاغل
در بخش دولتی و خصوصی ضروری به نظر می رسد:
الف- ارتباطات مخاطرات و مدیریت اطلاعات
مبتنی بر IS و GIS و هماهنگی های بین بخشی
ب- کنترل و مدیریت حیوانات بدون صاحب و
وحشی و رفتارشناسی کاربردی حیوانات در شرایط اضطراری
ج- مدیریت سلامت تعاملات بین حیوانات وحشی،
حیوانات مزرعه و انسان
د- دامپزشکی و جراحی در زمان مخاطرات
و- کمک های اولیه در زمان بحران برای
حیوانات خانگی، حیوانات مزرعه و حیوانات وحشی
ز- مدیریت آفات و برنامه های پشتیبانی
برای حیوانات مزرعه
ح- پروتکل های مدیریت فجایع (رخدادهای)
غیر اپیدمیک
ط- دفن لاشه ها به روش بهداشتی در زمان
رخدادهای طبیعی و غیر طبیعی
8- عدم
شبیه سازی در خصوص رخدادهای طبیعی همچون سیل و زلزله در مدیریت پدافند غیرعامل و
تمرین برای حصول هماهنگی های داخلی و بین دستگاهی
9- عدم هماهنگی برای پشتیبانی جابجایی
حیوانات در معرض مخاطره همچون تامین مکانهای امن و وسایل نقلیه جابجایی (مسئولیت با جهاد کشاورزی)
10- عدم علت شناسی کاربردی رخداد،
برآورد خسارت و برنامه ریزی برای عدم تکرار در آینده
11- عدم کنترل و مدیریت حیوانات وحشی
و بدون صاحب با کمترین آسیب به آنها
12- عدم موظف نمودن امور بین الملل
برای جمع آوری، ترجمه و مدیریت دسترسی مدارک و مستندات بین المللی در این خصوص به
مدیران و واحدهای عملیاتی و تلاش برای مشارکت حداکثری دامپزشکان در دوره های
آموزشی بین المللی آتی
13- عدم مشارکت دادن دامپزشکان بخش
خصوصی و استفاده از توان ، تجربیات و پتانسیل های آنان در مدیریت فجایع طبیعی و
غیر طبیعی
........................
متأسفانه در هیچ دوره ای انتقاد پذیری مشاهده نمی گردد!!!!!!!
به نظر میرسد برخی از همکاران دستورالعمل های مصوب سطح ملی را با دستورالعمل های درون دستگاهی سازمان دامپزشکی کشور اشتباه گرفته اند ، دستورالعمل های مدیریت بحران در حوزه بهداشت که در کشورهای مختلف بین دوازده تا هجده دستورالعمل است که توسط بالاترین دستگاه اجرایی کشور مصوب شده و وظایف و مسئولیت های دستگاههای تعامل کننده در آن همچون دامپزشکی جهاد محیط زیست استانداری و ... مشخص میگردد و اعتبارات و پشتیبانی های زمان بحران براساس آن توزیع میگردد وگرنه سازمان دامپزشکی در خصوص دستورالعمل های درون دستگاهی یکی از غنی ترین دستگاهها میباشد