شهرِ بدون کلینیک دامپزشکی اصلاً شهر نیست:
خِرَد بهداشتی شهر را کور نکنیم
دکتر کامران شریفی
دانشیار دانشکده دامپزشکی دانشگاه فردوسی مشهد
واژۀ شهر با این که سه حرف است، بار معنایی وسیعی دارد. حکومتهایی
که در یونان باستان شکل گرفت را دولتشهر مینامیدند، زیرا کلیۀ قوارۀ یک دولت در قامت
یک شهر تجلی یافته بود. تخت جمشید را نیز پرسه پولیس یا شهر پارسیان نام نهاده بودند.
پیچیدگی تدبیر امور برای ادارۀ شهر حتی در همان دولتشهری چون آتن، موجب شد که از دل واژۀ شهر
یا پولیس، مفاهیم متعددی چون پولیتیک، پولیتیکس، پولیتیکا و ... و نیز رشتۀ دانشگاهی
علوم سیاسی خلق شود. شاید علت این بود که با گسترش شهر و پیچیدگی و گوریدگیهای
آن، نوعی حیات در دل این واحد اجتماعی دمیده شود.
دکتر رضا منصوری، معاون پژوهشی اسبق وزارت علوم این برآمدن
حیات و مفاهیمی از این دست را این گونه توصیف میکند: «یک اتم دما ندارد، ولی وقتی ۵۰ تا ۱۰۰ اتم
دور هم جمع میشوند، مفهوم دما سربرمیآورد؛
چیزی که در ذات آن اتم اولیه و تک و تنها نبوده است. ما موجوداتی کربن-پایه هستیم.
در فاصلۀ بین سیارۀ ناهید (زهره، ونوس) و سیارۀ بهرام (مریخ، مارس) شرایطی حاکم است
که امکان تکوین موجودات بر پایۀ کربن در آن فراهم است. به همین منوال، با گسترش پیچیدگی
درکامپیوترها آنها حائز نوعی آگاهی خواهند شد و در پنجاه
سال آینده ما موجوداتی سیلیکون-پایه نیز خواهیم داشت. این شیوۀ تغییرات ممکن است منجر
به جهش تکاملی دیگری در صد سال آینده شود.»
شهر نیز از این مفهوم مسنثنی نیست. در طول روند رو به رشد شهرها
پدیدههایی
چون رشد، گسترش و حیات و ممات شهرها را میبینیم. از نمونههای باستانی آن حکومتهای
آزتک و مایا را میتوان مثال زد. خود ایران تا کنون دست کم دو
بار از نیستی به هستی آمده است. اگر باور داریم که هویتی چون «زبان» را زنده میدانیم
و برای آن حیات قائلیم که با زبانهای دیگر بده بستان، و نیز دوران شکوفایی
و حتی مرگ دارد، شهر نیز زنده است و برای تداوم حیاتش مولفههای متعددی باید در کنار هم به شیوهای
سیستمی کار کنند.
این مولفهها مثل تار و پود عمل میکنند
و نبود یک تار ممکن است کل ساختار را ناپایدار کند. میبینیم که حیات شهری چون اصفهان چقدر وابسته
به «زنده رود» و گاوخونی است و وقتی نفس «زنده رود» به شماره میافتد،
اصفهان دچار هرج و مرج می شود و تعمیم دهیم این را به شهرکرد و همدان و در نگاه کلانتر
به حوزه کل کشور که سازوکارهای ظریفی برای تداوم حیات آن لازم است.
شهرهای بسیار بزرگ را با عنوان مادرشهر (متروپولیس) مینامند
و اگر گسترش وسعت شهرها تابع روابط خطی است، پیچیدگیها در آن صعودی نمایی خواهد داشت. در این
میان پرسشهایی
پدید میآید
که هنوز بشر پاسخ به آنها را در چنته ندارد، ولی با کمک مولفههایش
باید جواب آنها را بیابد؛ به نوعی شهر دارای خرد است و
یکی از تعاریف عقل و خرد به توانمندیهایی از این قبیل اشاره دارد: توانمندی در
درک کلیات و داشتن قابلیت در رسیدن به تبدیلِ مجهولات به معلومات از روی معلوماتِ از
پیش موجود. به این معنا شهر نیز باید خردمند پیشرونده باشد و این را در برآمدنِ مفاهیمی
چون فناوری موج چهارم میتوان دید. بخشی از نگرانی از بابت ضعف در
آموزش ریاضی و گرایش اندکِ دانش آموزان و دانشجویان به رشتههای ریاضی به بیمغز شدن شهرها و جامعه برمیگردد.
بعد از انقلاب سئوالاتی در برابر هیئت حاکمه قرار گرفت که ناچار
شدند، مفهوم بلاد کبیره را برای پاسخ به نیازهای پیش بینی نشدۀ شهر در نظر بگیرند.
همین بلاد کبیره در برابر تجربۀ سرطانها و مسمومیت با ملامین (و نیز در این پست)
به کلینیک های دامپزشکی نیاز دارد تا بخشی از خردِ بهداشتی خود را حفظ، تقویت و شکوفا
کند. این کلینیک های دامپزشکی در ایالات متحده بودند که دست تقلبی که از چین منشا گرفته
بود و به عقل جن هم نمیرسید را رو کردند. تجربیات نزدیک آن را فقط
در مورد هاری «اینجا» و «اینجا» و «اینجا» ببینید.
شاید تا دهۀ ۴۰
شمسی در زبان عمومی از واژۀ آژان برای پلیس استفاده میکردند
که در اصل، کوتاه شدۀ عبارت فرانسوی آژان-پلیس، یا Police
agent در
زبان انگلیسی بود، یعنی مامور شهر، یعنی مامور موجود زندهای
چون شهر، که بیش از آن که نمایندۀ هیئت حاکمه باشد، نمایندۀ مردم شهر و عامل ناظر بر
زندگی پذیر بودن شهر است. پس پلیس مامور شهر است و باید دوست داشتنی باشد، و اگر مردم
از وی بترسند، دیگر آژان-پلیس نیست.
ضرورت دارد که مردم در شهرها با فاصلۀ زمانی و مکانی معقولی
به کلینیکهای
دامپزشکی دسترسی داشته باشند. کلنجار رفتن با آنها و خط و نشان کشیدن برای این که باید به
خارج شهر کوچ کنند، مردم را در سختی و مضیقه خواهد نهاد و شهر را از بخشی از چینها
و شیارهای مغزش محروم خواهد کرد. خِرَد بهداشتی شهر را کور نکنیم.
منبع: کانال تلگرام لوح
(یادداشت های شخصی دکتر کامران شریفی)
رشد نسبی تقاضا برای حیوانات خانگی دلیل فنی دارد، تحلیل فلسفی نمی طلبد!! دلیل فنی را باز بفرمایید.
ارادت