حکیم مهر- پدیده مظفری: «در حال حاضر با توجه به آزادسازی قیمتها، فضا از منظر معاملات در حوزه نهادهها بازتر شده اما هنوز دولت اطمینان کامل ندارد برای اینکه قیمت را کاملا آزاد کرده و کنترل را حذف کند.» این را عضو هیات مدیره کارخانجات خوراک دام و طیور کشور و مدیرعامل شرکت چینهچین به حکیم مهر میگوید: «به نظر میرسد که دولت تا اندازهای این کار را دست به عصا انجام میدهد تا مطمئن شود که عوارض آن چنانی در نواحی دیگر نخواهد داشت.»
از نظر «دکتر کیوان استیری» چون بهای تمام شده تولید مرغ شدیدا افزایش پیدا کرده، در حال حاضر مرغداران دیگر تمایلی به جوجهریزی ندارند و در حوزه مصرف نهادهها و مواد مغذی مثل کنستانترهها و مکمل یا داروها، کاهش شدید در حوزه فروش اتفاق افتاده است.
وی تصریح میکند: «از آنجاکه دولت نمیتواند منافع را مبتنیبر شاخصهای عملکردی توزیع کند، مجبور میشود متناسب با ظرفیتها، اسمها و القاب توزیع کند و معنی آن این است که من مرغدار ده هزار تایی که مدتهاست جوجهریزی نکردم و میدانم سود ندارد، امروز میگویم حالا که سهمیه میدهند، جوجهریزی میکنم و اگر جوجه به بازار نرسید هم مهم نیست، همین ذرت را به شکل آزاد بفروشم، کافی است. پس تمام ارکان غیر سودده را فعال میکند که اینها به چرخه تولید برگردند.»
حکیم مهر: آقای دکتر، در حال حاضر قیمتگذاری محصولات حوزه طیور به چه صورت انجام میشود؟ آیا روش دستوری میتواند مفید باشد؟
همانطور که اطلاع دارید، از مدتها پیش ارز نهادهها به صورت دولتی تخصیص داده میشد. از آنجا که این ارز با قیمت دولتی توزیع میشد، دولت بر این باور بود که چون نهاده را تامین میکند، پس تولیدکننده یک حقالعملکار در حوزه تولید است و باید متناسب با قیمتی که دولت تعریف میکند، مرغ را به بازار ارائه کند. به خاطر همین، یک کنترل شدید روی بحث قیمتها وجود داشت. در حال حاضر با توجه به آزادسازی قیمتها، فضا از منظر معاملات در حوزه نهادهها بازتر شده اما هنوز دولت اطمینان کامل ندارد برای اینکه قیمت را کاملا آزاد کرده و کنترل را حذف کند. به نظر میرسد که تا اندازهای این کار را دست به عصا انجام میدهد تا مطمئن شود که عوارض آنچنانی در نواحی دیگر نخواهد داشت.
چیزی که محرز است اینکه چون بهای تمام شده تولید مرغ شدیدا افزایش پیدا کرده، در حال حاضر مرغداران دیگر تمایلی به جوجهریزی ندارند و ما در حوزه مصرف نهادهها و مواد مغذی مثل کنستانترهها و مکمل یا داروها، کاهش شدید در حوزه فروش داریم و این مشخصا نشان میدهد که حوزه جوجهریزی به شدت افت کرده است. نکته جالبتر اینکه وقتی مرغ به بازار عرضه میشود، بعد از رسیدن به یک قیمت، کششی از سوی بازار برای جذب این قیمت نیست و معنی آن این است که خریدار هم توان خرید ندارد و حاضر به پرداخت هزینه مرغ بیش از حد خاصی نیست.
حکیم مهر: از نظر شما به چه شکل باید انجام میشد که نشد؟
قبل از اینکه نهادهها آزاد شود، وزارتخانه در خصوص اینکه این اتفاق میبایست با چه الگوهایی رخ دهد، نشستهای زیادی را برگزار کرد. الگوهای متفاوتی پیشنهاد شد که یکی از آنها این بود که به صورت مرحلهای اتفاق بیفتد تا بازار پذیرش آن را پیدا کند و بین درآمد و هزینه در خانوار شکافی ایجاد نشود. بنا به دلایلی، مدیریت این موضوع پیچیدگی خاص خود را داشت، کمااینکه کالاهای موجود در بازار، جایگزین هم دارند. مثلا گندم میتواند جایگزین ذرت باشد و اینها به راحتی میتوانستند با هم جابهجا شوند. دولت تصمیم گرفت که به صورت آنی این کار را انجام دهد اما در این الگو هم پیشنهاد بر این بود که حتما یارانه به صورت هدفمند برای تامین پروتئین سبد خانوار به خانوار تخصیص داده شود و اگر یارانهای مانند یک کوپن الکترونیک پرداخت میشود، فقط مخصوص خرید مرغ باشد. اما متاسفانه با اینکه هنوز زیرساختها شکل نگرفته بود، دولت بحث آزادسازی را انجام داد و الان میبینیم یارانهای که پرداخت میشود، به هیچ وجه در حوزه خرید پروتئینها و مواد غذایی استفاده نمیشود و این نشاندهنده این است که از منظر امنیت غذایی جامعه در خطر است.
حکیم مهر: آیا این امکان وجود نداشت که این طرح ابتدا به شکل پایلوت اجرا و در صورت موفقیت به کل کشور تعمیم داده شود؟
متاسفانه دولت اطلاعات شفافی را در اختیار جامعه قرار نمیدهد که ما بتوانیم گمانهزنی کنیم که این کار از منظر مالی برای دولت امکانپذیر بود یا نه؟ چون نمیدانیم منابع ارزی که دولت برای تخصیص در اختیار داشت، به چه شکل بود. فقط میدانیم برای تامین ارز دولتی، تا حدی مجبور شد که پول چاپ کند. البته این خبر به شکل رسمی تایید نمیشود اما اخباری هست که نشان میدهد این کار انجام شده است. پس دولت پول نداشته که بتواند این فشار و نیاز را در حوزه ارز مرجع تحمل کند. از طرفی میدانیم که در ردیف بودجه، ردیفی برای خرید ارز دولتی تخصیص داده نشد. پس یا در اجرای طرح اعتماد به نفس خیلی بالایی داشتند که با بدنه مجلس رایزنی نکردند یا واقعا اطلاعاتی هست که ما از آن بیخبریم و برای آنها مقدور و ممکن نبوده است، اما به هر حال چیزی که اتفاق افتاده بسیار ناراحتکننده است.
حکیم مهر: اگر با همین روند جلو برویم، تا چند ماه آینده چه اتفاقی رخ میدهد؟
به نظر من جامعه توان خرید ندارد، از طرفی نظر بخشهای حکمرانی این است که قیمت تا جایی که ممکن است، پایین نگه داشته شود تا از این طریق، قدرت خرید برای جامعه حفظ شود ولی واقعیت این است که صنعت امروز به دلیل پارامترهای متعدد از بهرهوری پایینتری برخوردار است. شاید این بهرهوری نسبت به دوران ارز یارانهای بهتر شده اما نسبت به قبل از آن کاهش پیدا کرده است. بهعنوان مثال میتوان به بحث جوجه آرین اشاره کرد که با ضریب تبدیل بسیار بالاتری که شاخص بدی برای تولید گوشت است، در بازار توزیع میشود. کمااینکه در حال حاضر روی کارتهای جوجهای که به دست مرغدارها میرسد کم میبینیم کسی اسمی از نژاد آرین آورده باشد و گمانهها بر این است که جوجهها به صورت مخلوط در سالنها استفاده میشود که این مساله عملکرد را کاهش میدهد. همچنین الگوهایی که شاخص قیمتگذاری بودند، از منظر بهای دان، عملکرد پرنده و هزینههای تلفات همه متناسب با شرایط نسبتا مطلوبتری نسبت به امروز پیشبینی شده و احتمالا قیمت تمام شدهای که امروز برای مرغ در نظر میگیریم، بالاتر از آن چیزی است که در گذشته بوده است. پس باید انتظار داشته باشیم که مرغدار از نظر انتقاعی در وضعیت پایینتری باشد و به تبع آن، حتما جذابیت جوجهریزی کم میشود که این مساله کاملا در بازار مشهود است و مرغدارها علاقهای به جوجهریزی ندارند.
حکیم مهر: به بحث تخصیص درست یارانه اشاره کردید. اختصاص سوبسید چگونه هدفمند میشود؟ یارانه دقیقا به کجا باید تعلق گیرد؟
در بحث حمایتهای دولتی یا بحث یارانه یا سوبسیدها به هر حال از منظر حکمرانی امکان دارد که به هر دلیلی بخواهیم از هر بخشی حمایت کنیم، چه بخش صنعتی و چه مصرف کننده پایانی. در جهان هم همیشه این روند وجود دارد. در واقع امکان دارد که هر دولتی احساس کند که صنعت کشاورزی او نیاز به حمایت دارد و به دلیل استراتژیک بودن این صنعت، از کشاورز و دامدار حمایت مالی میکند. اما آن دولت از دامدار حمایت مالی میکند، نه آن طور حمایتی که قرار است از دامدار دست به دست شود به مصرف کننده پایانی برسد. پس وقتی صحبت از هدفمند بودن یارانه میکنیم، یعنی یارانه به آن کسی داده شود که هدف ماست و تصور میکنیم که سودمندی در آن حلقه ایجاد میشود. اگر قرار بود که از صنعت حمایت شود، نگران این بودیم که من صنعتگر و مرغدار درگیر فلان بیماری شدم و ضرر آنچنانی دادم یا درگیر حوادث طبیعی شدم و باید از من حمایت شود.
این یک طرف قضیه است. سمت دیگر این است که شما میگویید من میخواهم مصرفکننده نهایی بتواند مرغ و گوشت بخرد، پس باید پول به صورت هدفمند به آن شخص داده شود. وقتی این پول را در بدنه یک صنعت مثل دامپروری تزریق میکنید، این صنعت یک زنجیره طولانی دارد که از کشاورزی شروع میشود و حیوان مولد، پرورش، بستهبندی، فراوری و تمام شاخصهای بهرهوری را در تمام این حلقه تحت تاثیر قرار میدهد. در اینجا همه حلقهها برای اینکه بتوانند از منافع بیشتری از محل آن سوبسید برخوردار شوند، شاخصهای بهرهوری خود را به عمد تغییر داده و خود را نا بهرهور جلوه میدهند که حتی انگیزههای آنها برای رقابت نیز از بین میرود.
لذا از آنجاکه دولت نمیتواند منافع را مبتنیبر شاخصهای عملکردی توزیع کند، مجبور میشود متناسب با ظرفیتها، اسمها و القاب توزیع کند و معنی آن این است که من مرغدار ده هزار تایی که مدتهاست جوجهریزی نکردم و میدانم سود ندارد، امروز میگویم حالا که سهمیه میدهند، جوجهریزی میکنم و اگر جوجه به بازار نرسید هم مهم نیست، همین ذرت را به شکل آزاد بفروشم، کافی است. پس تمام ارکان غیر سودده را فعال میکند که اینها به چرخه تولید برگردند. همانهایی که در یک رقابت سالم و مثبت حذف شده بودند. لذا اگر قرار است سوبسید داده شود، باید به آن حلقهای که واقعا نیازمند است، اختصاص یابد.
اگر امروز یک ایرانی نیازمند یک ماده غذایی است و من معتقدم که امنیت غذایی او در خطر است و باید به او پول دهم که بتواند غذا بخرد، این در همه جای دنیا اتفاق میافتد. ما همیشه نهادهایی را داریم که از مردم حمایت میکنند، مثلا من یک تجربه کوتاه در انگلستان داشتم که اگر کسی در آنجا بیکار میشد، روزی ۵ پوند میگرفت که بتواند مایحتاج روزانه را تامین کند.
حکیم مهر: بهعنوان حرف آخر...
البته که باید از مردم حمایت شود. اینکه به آنها پول بدهند، از ثروتمندان بگیرند و به دهک نیازمند بدهند، قابل درک است اما اینکه شما به دلیل اینکه میخواهید به یک نفر کمک کنید، بخش دیگری را سرکوب کنید، ایجاد مشکل میکند.
حکیم مهر: ممنون از فرصتی که در اختیار ما قرار دادید.
این یعنی مرغدار حق انتخابی ندارد و زیاد با کارگر مرغداری فرقی ندارد. چون هر دو فقط پرورش دهنده هستند و حق انتخابی ندارند حتی حق انتخاب فروش محصول خود را هم به قیمت و فرد دلخواه ندارند چه برسد به …….. و تنها یک …..