
حکیم مهر- محسن
طاهرمیرزایی:
«دکتر محبوبه کهگیلویهزاده» متخصص جراحی دامپزشکی، عضو انجمن جراحان ایران، عضو کمیته
تخصصی کلینیسینهای دام کوچک استان فارس و یکی از معدود افرادی است که اجازه نداد
«زن بودن» او را از دستیابی به اهداف بلند خود بازدارد و تا جایی پیش رفت که تبدیل
به اولین بانوی جراح دامپزشک موسس کلینیک تخصصی جراحی دامهای کوچک در ایران شد. در
ادامه و در سال ۹۸ کلینسین
برتر استان فارس شد و تندیس افتخار دریافت کرد.
وی با اشاره به
سختیهای تحصیل در رشته دامپزشکی، میگوید: «در بالین عملا به ما میگفتند که دست نشویید
و سرکیس نیایید و جراحی نکنید. مثلا کیسی که کشیک من بود، استاد میگفت شما دست نشویید،
چون خانمها نمیتوانند سزارین گاو انجام دهند و به یک آقای دکتر میگفت که بیاید.
در کل به ما زیاد دهنکجی میشد و همیشه به خاطر عدم اعتماد، بغض و آه و اشک کنار چشمان
ما وجود داشت.»
وی در سال ۸۹ از تز خود دفاع کرد و آزمون بورد داد،
اما از آنجا که امکان خروج از شیراز برایش وجود نداشت، فقط برای دانشگاه شیراز درخواست
داد اما او را در حالت انتظار نگه داشته بودند: «همان زمان یک رقیب آقا داشتم و به
من گفته بودند که در بخش، مساله جنسیت خیلی مهم است و ما ایشان را پذیرش کردیم. یک
مقدار دلشکسته شدم و بلافاصله درخواست کلینیک تخصصی جراحی دامهای کوچک دادم. کلینیک
من، اولین کلینیک تخصصی جراحی در ایران بود که توسط یک بانو راهاندازی شد. در واقع
من اولین بانوی زن جراح کلینیسین در ایران هستم و آن زمان هیچکس کلینیک تخصصی نداشت.»
حکیم مهر: خانم
دکتر، ورودی چه سالی و کدام دانشگاه هستید؟
به نام حق، تشکر
و سپاس از دعوت شما، بنده ورودی سال ۷۹ دانشکده دامپزشکی دانشگاه شیراز هستم.
حکیم مهر: چه شد
که رشته دامپزشکی را انتخاب کردید؟
به نوعی به صورت
اتفاقی وارد این رشته شدم. آن سال در آزمون کنکور رتبه ۳۰۰ را کسب کرده بودم و در زمان انتخاب رشته،
فقط ۱۱ رشته پزشکی را زدم. رشتههای پزشکی که
به من توصیه شده بود، در شهرهای خیلی دور بودند و خانواده اجازه انتخاب آنها را ندادند.
چون من فقط پزشکیها را انتخاب کرده بودم. در نهایت و در روز انتخاب رشته مجدد، از
آنجا که قصد داشتم نزدیک فارس و شیراز باشم، دامپزشکی شیراز به من توصیه شد و من این
رشته را انتخاب کردم.
حکیم مهر: آیا شناختی
نسبت به رشته دامپزشکی داشتید و بعد از اینکه وارد رشته شدید، آن چیزی بود که در تصورات
خود به آن فکر میکردید؟
شناخت زیادی نداشتم
اما ناآگاه هم نبودم. چون در خانواده دامپزشک داشتیم. بعد از اینکه وارد دانشگاه شدم،
با توجه به اینکه رتبه من ۳۰۰ بود و شرایط طوری بود که از طریق انتخاب
رشته مجدد وارد و تقریبا اواخر آبان به دانشگاه دعوت شده بودم، معاون آموزشی دانشگاه
یک جلسه که مربوط به تحصیلات تکمیلی بود، برای من تشکیل دادند، چون به طور معمول من
باید امتیاز رشتههای پزشکی در شهرهای مختلف حتی شیراز را میآوردم اما پیش نیامده
بود. در واقع ما در همان سالی کنکور دادیم که نظام قدیم به نظام جدید تغییر کرد و اشتباهات
زیادی پیش آمده بود و شایعاتی بود مبنیبر اینکه برخی رتبهها فروخته شده است. هدف
از تشکیل آن جلسه این بود که برای من برای یکی از دانشکدههای پزشکی انتقالی بگیرند،
اما من در آن جلسه حاضر نشدم. چون تقریبا دو هفتهای میشد که در دانشکده دامپزشکی
درس میخواندم و احساس میکردم که دست تقدیر شرایطی را پیش پای من گذاشته که علیرغم
نداشتن شناخت، اما دوست داشتم که در این رشته بمانم. غیبت من در آن جلسه، حاضران را
عصبانی کرد چون تلاشهای زیادی برای انتقال من کرده بودند، اما من احساس کردم که حالا
دیگر خودم این رشته را انتخاب کردم. از آن زمان به بعد دامپزشکی را دوست داشتم و با
علاقه ادامه دادم.
حکیم مهر: آیا امروز پشیمان نیستید که در آن جلسه شرکت نکردید؟
خیر، اتفاقا خیلی هم خوشحال هستم. البته من به رشته جراحی علاقهمند
بودم و اگر وارد پزشکی هم میشدم، قطعا مسیر جراحی را ادامه میدادم و بعد یک جراح
میشدم، چون از کودکی این ذهنیت را داشتم. الان هم خوشحالم که در حال جراحی حیوانات
هستم، هرچند که ما دامپزشکان از نظر مالی تامین نمیشویم اما از نظر علاقه، بله.
حکیم مهر: خانواده با اینکه دامپزشکی را انتخاب کردید، مخالفتی
نکردند؟
چرا خیلی ناراحت بودند. به خصوص مادرم خیلی از این موضوع ناراحت
بود و سالها عذاب وجدان داشت. چون در فرآیند انتخاب رشته مجدد که ما را خواستند، رشتههای
پزشکی شهرهای اراک، خرمآباد، بندرعباس و... پیشنهاد شد و مادر من
همیشه عذاب وجدان داشت از اینکه چرا به من اجازه نداده به شهر دور بروم. مثلا من میتوانستم
به یزد بروم اما ایشان میگفتند که خوابگاههای آنجا رتیل و عقرب دارد. یا مثلا میخواستند
امتیاز کرمان را بدهند، چون آن زمان یزد و کرمان قطب محسوب میشد، اما ایشان میگفت
که کرمان پرواز ندارد و باید با اتوبوس بروی و دائما گشت و نیروهای انتظامی و... هست.
این نگرانیها تا زمانی که دوره عمومی را هم طی کردم، ادامه داشت و بعد که وارد دوره
تخصص شدم، کمی آرام شدند.
حکیم مهر: حال و هوای دوره عمومی چطور بود و چه سالی فارغالتحصیل
شدید؟
من اواخر آبان و خیلی دیر وارد دانشکده شدم. یادم است دکتر
ارشاد رئیس تحصیلات تکمیلی دانشگاه گفت که دیگر نمیتوانی با این دانشجویان همراه شوی
و باید از ترم بهمن شروع کنی. من همان موقع گفتم که اگر قرار است از ترم بهمن شروع
کنم، یکبار
دیگر شانس خودم را برای کنکور امتحان میکنم. ایشان سوال پرسید که اولین امتحان میانترم
چه زمانی است و من گفتم نهم آذر. همان موقع گفت ایشان را ثبتنام
کنید، چون دانشجویی که هنوز وارد نشده، میداند اولین امتحان میان ترم چه زمانی است،
میتواند ادامه دهد و من را برای ترم اول ثبتنام
کردند. اساتید در بخش علوم پایه استقبال خوبی از من کردند و من به آناتومی و بافتشناسی
خیلی علاقه داشتم و خودم را رساندم. با توجه به اینکه یک سابقه المپیاد آزمایشگاهی
هم داشتم، این قضیه به من کمک کرد و خدا را شکر در بخش علوم پایه تقریبا خودم را نشان
دادم. اما به حوزه تغذیه دام بزرگ یا بخش مامایی علاقه زیادی نداشتم، ولی به محض اینکه
وارد اصول درمانگاهی و سالن جراحی شدم، احساس کردم که میتواند رشتهای باشد که من
میخواهم.
نمیدانم چطور اساتید جراحی متوجه علاقهمندی من شده بودند
و خیلی من را تشویق میکردند. من مسیر را ادامه دادم و با همین هدف جلو رفتم. دوره
عمومی تمام شد و مراحل اینترنی و... خیلی خوب بود، به خصوص در درس جراحی. اگرچه برخی
اساتید محترم در ذوق ما هم میزدند، مثلا میگفتند وارد بخش جراحی نشو، چون تمام پیشکسوتانی
که قبل از شما وارد بخش جراحی شدند، همیشه سرکوب شدند، سر عمل نرفتند و... اما من مشتاقتر
از قبل ادامه دادم و احساس کردم که باید وارد شوم. در نهایت علوم درمانگاهی که تمام
شد، امتحان تخصص دادم.
حکیم مهر: دوره تخصص چطور بود؟
در زمان ما برای ورود به دوره تخصص، میبایست مبلغ ۱۸ میلیون
تومان پرداخت میکردیم تا بتوانیم در دانشگاه شیراز ادامه تحصیل دهیم. در واقع باید
یک قرارداد امضا میکردیم که من دلم نمیخواست این قرارداد را امضا کنم، چون احساس
میکردم که هم باید کار کنم و هم در دانشگاه دولتی هستم، بنابراین قرارداد نبستم. به
من گفتند بورس بیاور و بورس هم برای ترم اول امکانپذیر
نبود. چون باید از شهر خارج میشدم و به جاهای دیگر میرفتم که این امکانپذیر نبود.
کماکان یکی دو ماه سر کلاس نشستم اما شماره دانشجویی به من ندادند، چون سایرین قرارداد
بسته بودند و من نبستم. یکی از اساتید محترم سر کلاس آمد و به سه نفر همکلاسی من جزوه
داد اما به من نداد. گفت شما نمیتوانید سر کلاس باشید، چون قرارداد ندارید. خیلی ناراحت
شدم و همان موقع دکتر دهقان که رئیس بخش بودند، من را به اتاقشان دعوت کردند و توضیح
دادند که با ادامه تحصیل من موافقت نشده است. من پرسیدم که چه زمانی امتحان تخصص است
و ایشان گفتند ۲۴ اردیبهشت،
یعنی یک ماه بعد. من آن یک ماه را دوباره خواندم و امتحان دادم و خوشبختانه به صورت
رایگان در دانشگاه پذیرش پیدا کردم و این باعث شد که یک فاصله در دوره تخصص من بیفتد.
چون من یکبار
دانشجوی تخصص شدم، بعد ریجکتم کردند و برای سال بعد دوباره شرکت کردم. اعتماد به نفس
بیشتری داشتم و یک مقدار هم چون از اینکه در دوره قبلی پذیرش نشدم، عصبی بودم، تلاش
بیشتری کردم.
حکیم مهر: در چه سالی فارغالتحصیل شدید؟
در سال ۸۶
وارد دوره تخصص شده و سال ۸۹ فارغالتحصیل
شدم.
حکیم مهر: بعد از آن چه کردید؟
سال ۸۹
که دفاع کردم و آزمون بورد دادم، از آنجا که امکان خروج از شیراز برای من وجود نداشت، فقط برای
دانشگاه شیراز درخواست دادم که من را در حالت استندبای نگه داشته بودند. همان زمان
یک رقیب آقا داشتم و به من گفته بودند که در بخش، مساله جنسیت خیلی مهم است و ما ایشان
را پذیرش کردیم. یک مقدار دلشکسته شدم و بلافاصله درخواست کلینیک تخصصی
جراحی دامهای کوچک دادم. کلینیک من اولین کلینیک تخصصی جراحی در ایران بود که توسط
یک بانو راهاندازی شد. در واقع من اولین بانوی زن جراح کلینیسین در ایران هستم و آن
زمان هیچکس کلینیک تخصصی نداشت. البته افرادی مثل دکتر آدینه توکلی و... بودند اما
هیچ کدام کلینیسین نبودند، بلکه استاد دانشگاه بودند و اولین زن جراحی که کلینیک تخصصی
خصوصی در ایران راهاندازی کرد، من بودم. خیلی کار سختی بود و با من مبارزههای زیادی
شد و استقبال خوبی از سوی همکاران نداشتم. چالشها ادامه داشت و تا دو سه سالی خیلی
سخت بود اما بعد که اعتماد ایجاد شد، تبدیل به یک کلینیک تخصصی ریفرال شد و همکاران
اعتماد کردند و ریفر میکردند. کار به آرامی رونق گرفت و من هم اعتبار کسب کردم و در
سال ۹۸ کلینیسین
برتر استان فارس شدم و تندیس افتخار دریافت کردم. دو جلد کتاب نوشتم که یکی از آنها
در دست نگارش است و دیگری تحت عنوان «تکنیکهای اورژانسی در دامهای کوچک» با کمک دکتر
جاودانی نگارش و منتشر شد.
حکیم مهر: مهمترین مشکلاتی که یک خانم در حوزه دام کوچک و
بالین با آن مواجه است، چه چیزهایی هستند؟
مشکلات بنده که از همان دوره دانشجویی شروع شد که چون خانمها
ضعیفتر بوده و همه آنها قدبلند نبودند، همیشه آقایان جلوتر میایستادند و بچهها دیگر
این مساله را پذیرفته بودند که باید پشت سر آقایان بایستند. در واقع ما یک گروه بودیم
که جادهصافکن شدیم،
چون چند سالی است که من این مشکلات را نمیبینم. امروز با توجه به پیشرفتهای خانمها،
اساتید هم به خانمها توجه میکنند و مثل سابق نیست که آنها را سرکوب کنند و اعتماد
نکنند، اما در گذشته اینطور نبود. عملا به ما میگفتند که دست نشویید و سر کیس نیایید
و جراحی نکنید. در دوره عمومی کار بالینی نقش زیادی ندارد و بیشتر تئوری است. اما در
دوره تخصص مثلا کیسی که کشیک من بود، استاد میگفت شما دست نشور و به یک آقای دکتر
میگفت که بیاید، چون خانمها نمیتوانند سزارین گاو انجام دهند.
درکل به ما دهنکجی زیاد میشد و همیشه به خاطر عدم اعتماد،
بغض و آه و اشک کنار چشمان ما وجود داشت. اما وقتی میدیدند که خانمها تلاش میکنند
و خود را نشان میدهند و دست به کارهای سنگین میزنند، به نحوی زمینه اعتماد برای آنها
ایجاد شد. خود من علیرغم اینکه در دانشگاه تقریبا این اعتماد را ایجاد کرده بودم،
اما زمانی که کلینیک زدم، سه سال طول کشید تا این اعتماد ایجاد شد.
متاسفانه خیلیها فکر میکنند که خانمها ظریف هستند یا قدشان
کوتاه و زور آنها کم است، اما اصلا اینطور نیست. من قدبلند اما از نظر جثهای خیلی
ظریف بودم، با این حال گوساله ۴۵
کیلویی را از شکم گاو بیرون کشیدم و جراحیهای خیلی سنگین در
دام بزرگ انجام دادم. خانمها اگر خودشان بخواهند، مانعی برای آنها وجود ندارد و تنها
مانع، ممکن است نگاههای اطرافیان باشد که به نظرم با چند بار مقاومت کردن و نشان دادن
خودشان قطعا به آنها اعتماد خواهد شد. الان شرایط خیلی سادهتر است چون یکسری
پیشزمینههای ذهنی برای آقایان اساتید دانشگاه و کلینیسینها شکل گرفته که میتوانیم
در این عرصهها خانمهای موفقی داشته باشیم، لذا من دیگر مانعی نمیبینیم مگر اینکه
خود بچهها نخواهند.
حکیم مهر: بهعنوان حرف آخر...
یک مستند تحت عنوان «زن بودن یک معجزه است» با تلاش دوستان
رسانهای شما و با حضور بنده تولید شد که بازخوردهای خوبی داشت. بچههایی را دیدم که
خیلی ناامید بودند و میگفتند با این مستند گریه کردیم. حتی کسانی بودند که گفتند ما
قصد خودکشی داشتیم و رشته ما هم دامپزشکی نبود، اما آن قدر سختی و سرکوب در شما اتفاق
افتاده که کلی انرژی گرفتیم و میخواهیم مقاومت کنیم و الان خیلی بچههای موفقی هستند.
خواستم به خانمهای دامپزشک یا حتی غیردامپزشک پیشنهاد کنم که حتما این مستند را ببینند.
در پایان از شما که پیگیر و در تلاش برای ایجاد حس انگیزه در
بانوان این رشته هستید و زحمات اساتید گرانقدرم جناب پروفسور دهقانی، پروفسور طباطبایی،
پروفسور میمندی و پروفسور وصال تشکر و قدردانی میکنم.
حکیم مهر: ممنون از فرصتی که در اختیار ما قرار دادید.








آفرین به شما و تمامی بانوان وطنم
درود و آفرین بر شما بانوی پرتلاش. پایا و مانا باشید
|
حالا دیگه با آخرین بانو یا آقای متقاضی مصاحبه کرد اونها که اونموقع چیزی نمیدونستند فریب خوردند و در دام دامپزشکی افتادند که حرف نشد, باید به روز بود!
ضمن خداقوت جانانه به خانم دکتر عزیز، .................
با سلام و درود
من افتخار کاراموزی پیش ایشان را داشتم کلینیک بسیار مجهز و دوستانه ی دارند و البته جراحی متبحر و حاذق هستند و حتی بعضی اساتید هم مانند وی نیستند.
بهترین جراح پت در شیراز
تبریک به شما خانم دکتر. همواره موفق باشید
مایه افتخار کلینسین های شیراز و استان فارس هستید
تبریک خانم دکتر عزیز، متخصص حاذق در عرصه دامپزشکی. از سالها قبل که در کلینیک تخصصی دامپزشکی دنا افتخار شاگردی در محضر شما را داشتم تا کنون که بعنوان همکار شما فعالیت دارم بدون تردید در استان فارس و جنوب کشور از نطر حرفه ای و اخلاقی بینطیر هستید. برایتان از صمیم قلب شادی و تندرستی آرزومندم.
آرزوی موفقیت و سلامتی برای خانم دکتر
برای خانم دکتر جراح برجسته دامپزشکی آرزوی تندرستی موفقیت روزافزون دارم
بهترین و مجهز ترین کلینیک دامپزشکی شیراز
سلام بر دوستان حکیم مهر و خانم دکتر محبوبه عزیز، دمتون گرم خانم دکتر عزیز که اینقدر با استعداد و با ثبات مسیر جراحی دامپزشکی را در استان فارس ادامه میدید. من ارادات از راه دور دارم ولی غیر از تخصص و کار علمی از شما نشنیدم. امیدوارم راهتون روشنگر بقیه بانوان متخصص ایران عزیز باشه و در تین شرایط تاریک، حداقل کسی بتونه مثل شما یه شمعی روشن کنه. دلتون گرم
|
جناب دکتر با شما موافقم مکرر مهارت و توانمندی ایشان را شنیده یم. البته نظر شما هم افتخار هر همکار است
................................ از همين جا بهشون خدا قوت ميگم. براشون ارزوي موفقيت و سربلندي دارم. در اخر هم اضافه كنم ايشون افتخار ايران و ايراني هستن.
چقد تنوع عکس
|
چه خوبه که از موقعیت های مختلف کار در کلینیک عکس گذاشتید ذهن ادم از دامپزشکی عوض می شه .هدف ایشون اگاه سازی بوده به نظرم کاملا هدفمند و به جا بوده . مرسی خانم دکتر کگلویه زاده
باعث افتخار هستید بانویی باعلم همچون شما در عرصه دامپزشکی حضور دارید
ضمن آرزوی موفقیت برای خانم دکتر، چنانجه عکس هایی که گرفته شده واقعا حین جراحی باشه، پوشاندن مو هم از واجبات اینکار است.
|
اگر جراح بوده باشید که بعید می دانم این حرف را نمی زدید. چون اقلا یک بار اگر کلاه پوشیده بودید و در این شرایط بودید می فهمیدید جراحان خانم گاهی چه می کشند . متاسفم واقعا به کجا رسیده ایم . ضمن اینکه به خصوص دو عکس اول دکتر معرف نظم و رعایت اصول کامل است . شیک و با جذبه
|
در همه عکسها همه چیز اصولی و استاندارد است فقط در عکس اخر کلاه مشخص است که در اثر فشاری ناگهانی از سر عقب کشیده شده و امکان اصلاح به خاطرشرایط استریلیتی وجود نداشته است . خانم دکتر کارش درسته
با سلام خدمت حکیم مهر
|
جناب استاد عزیز. منم تخصص تهرانم. دقیقا حرفای خانم دکتر رو تایید میکنم. همین برخورد رو دانشگاه شیراز با بچه ها دارند و منم در مصاحبه دانشگاه شیراز شرکت کرده ام.
|
…در آن سالها سه تا پنج نفر پذیرش میشد که پذیرفته شدگان باید یا قرارداد می بستند یا بورس می آوردند. اتفاقا هم دوره ای های ایشان با مشکل بیشتری برخورد کردند چون ردیف های بورس را قبلی ها پر کرده بودند ……و قرارداد را با واریز مبلغی جزئی بستند و مابقی منتفی شد به شرایط پرداخت و ادامه ……….ولی قرارداد بسته شد . خودم درگیر این پروسه در رشته ای موازی متاسفانه بودم . حالم از پله های تحصیلات تکمیلی بد می شد . خاطرات بد
|
وقتی سنگی به سمت شخصی پرتاب می کنید مراقب باشید اول این خود شما هستید که خواهید شکست .ممنون از خانم دکتر بابت اینکه به زنان اعتبارو اعتماد به نفس دهد متاسفانه ریسک مواجه با افرادی را پذیرفتند .
|
خدمت شما عارض شوم که ایشان با تواضع تمام وبزرگ منش انه در حضور جمع کثیری از همکار به اساتید خود ادای احترام کردند . ( کنگره جراحی شهرکرد) دوم آنکه ایشان فرمودند که در زمان تحصیل دوره عمومی توسط اساتید جراحی استعداد یابی شده بودند . در ادامه صحبت هایشان فرمودند در دوره تخصص موجبات اعتماد اساتید را ایجاد کرده بودند . صرفا انتقاد از یک استاد مشمول همه نمی شود کما که ایشان همیشه به گفته خودشان دو چندان احترام می گذاشتند و هرگز موجبات بی احترامی را ایجاد نکرده اند . نهایتا تشکر و قدردانی خانم دکتر از اساتید نشان از ایجاد رضایتمندی در پایان دوره با گذراندن سختی ها بوده است . با شناختی که از ایشان دارم جز ادب و کمالات که ریشه در اصالت ایشان دارد چیزی ندید ه ام . ارتباط پیوسته و خانوادگی خانم دکتر با اساتیدشان همیشه علنی و اشکاراست . جالب اینکه وقتی صحبت از اساتید می شود ایشان احوال همه را دارند و ارتباط خود با دانشگاه را قطع نکرده اند .
خدا حفظشون کنه، البته اولین کلینیک جراحی پت بانوان مربوط به دکتر سارا مکرم بود ....................
سرمایه اولیه و هزینه های تدارک چنین کلینیک مجهزی رو، چطور باید تامین کرد؟ و آیا این هزینه ها، با درآمد به دست آمده، همخوانی دارد؟
سلام بزرگوار چه دوست داشته باشی چه نه. دنا بهترین پت کلینیک شیراز است با جراحی بینظیر. چه خوب هیئت علمی نشدن وگرنه اینهمه پیشرفت نداشت
درود بر همکار آشنا و حساس
برای من جالبه که خیلیها اززاین مصاحبه خوشنود نیستند که هیچ گویا مکدر هم شده اند. عجبا. عزیزان همکار متمرکز بشید روی کار و تحصیل خودتان. من خانم دکتر کهگیلویه را نمیشناسم اما بارها موفقیت و تبحرشان را شنیده م. آرزوی موفقیت برایشان دارم و برای همه همکاران زحمتکش و خوش نیتم
من کارآموز خانم دکتر بودم مدرک ایشان بر دیوار کلینیک بود معدل ایشان ۱۸/۶۶ بود.
درود بر خانم دکتر محبوبه کهگیلویه زاده
سلام و درود خانم دکتر خدا قوت افرین بر صداقت و همت شما زندگینامه عبرت اموزی داشتید ایکاش جوانان ما به خصوص خانمها از ان درس بگیرند.موفق باشید.
کدام یک از جراحان تا قبل از خانم دکتر اصلا تیغ بدست شدند یا فرصت دست به تیغ شدن بهشون داده شد . کدام ؟ همه به طرقی مسیرشان منحرف شد . ضمنا منظور از تیغ به دست شدن عقیم سازی نیست . دانشجوی سال چهار هم عقیم کردن بلد است . وقتی یک نفر آمده تابو شکنی کرده بپذیرید؟ والا بعدا برای دخترانتان همین قدر مانع و مزاحم و بخیل خواهید داشت .
ما جراحی بانوان را با خانم دکتر تجربه کردیم و دیدیم . گروه های بعدی هم جسارت را از ایشان آموختند و خداروشکر مسیر هموار شد. تا قبل از ایشان فکر می کردیم که واقعا زنان نباید جراحی کنند و یا شاید هم نمی توانند .
دقیقا اواسط ترم بود درب کلاس دانشکده ادبیات باز شد و خانم دکتر وارد شدند دکتر روحانی گفتند بفرما خانم دکتر گفت از این به بعد من در این کلاس خواهم بود . استاد گفتند الاااااان به این دیری وسط ترم . همه ما خندیدیم ولی بعدش پشیمون شدیم . مو به مو همه چیز همانطوری بود که ایشون تعریف کردن . دقیق و بدون کم و کسری . اولش هم زیاد تحویلمون نگرفتند بعدش کلا فهمیدیم ایشون بسیار منظم و جدی وبا دیسیپلین هستند . چند سالی است خبری از نزدیک ازشون ندارم دورادور شاهد زحمات و موفقیت هاشون هستم . در طول تحصیل ایشون فردی سالم و صادق علمی و باسواد و بسیار مستعد بودند . تندرست باشند.
|
دانشکده ادبیات؟!! وسط ترم؟!!!
با کمالات و اصیل …….فقط اینکه برای کاراموزی مراجعه کردم پذیرشم نکردن …..ازشون دلگیرم .«
تنها بانویی که آوازه جراحی و درمانش زبانزد است. موفق باشید هماره.
……..صدایشان هنوز در گوشم هست دقیقا همه این توضیحات را در سال ۷۹ شنیدیم و افسوس می خوردیم بر حقی که از ایشان گرفته شده بود . همیشه توانمند و پرتلاش بودند . …الهی شکر هرچند که مسیر سختی را در پیش داشته اند اما موفق شدند . آرزوی سلامتی و موفقیت های بیشتر برایشان دارم .
از پيام ها مشخصه خيلي ها حرصشون گرفته
|
دو سه پیام حرص درار دیدم زیاده ؟؟؟؟
|
مردم دکتر کهگیلویه را دوست دارند . دو نفر هم حرص شان در بیاید . طبیعی است …… خیلیییییی هم طبیعی است .
خانم دکتر کهگیلویه زاده بانویی سخت کوش، منظم و مهربان هستند برای ایشان و تمامی همکاران عزیزم در بخش درمان آرزوی سلامتی و بهروزی دارم.
بنده خدا خانم دکتر چقدر بعضی ها عقده کشایی کردند….. دوستی خاطراتی از بیست و خورده ای سال پیش جهت راهنمایی و دادن حس انگیزه تعریف کرد شنیدیم ، یا تجربه می شود یا انگیزه یا هیچی . چه خبر است ؟؟؟؟؟
ما به وجود همکاران خانم خود افتخار میکنیم و میدونیم قابلیت فراوان دارند...
|
اقای دکتر من یادم هست دقیقا سر کلاس درس داخلی دام بزرگ ومامایی دانشگاهمون باهام جالب رفتار نشد. خانم دکتر از سالهای دور صحبت کردند( بیست سال پیش )و زحماتی که خانم هااز آن موقع برای اثبات توانایی شان کشیده اند . اگر مربوط به آن دهه هستید از خانم های گروه تان نظرسنجی بفرمایید با آقایان که بله . وگرنه خداروشکرچند سالی است با تلاش عزیزان بانوان حتی خود من در اکثر اموردیگر مشکلی ندارند و اتفاقا بدون صرف انرژی مازاد مشغول به کار هستند.
|
در توانمندی خانم دکتر شکی نیست. ولی ایکاش کمی متواضعانه تر مصاحبه میکردند تا واکنش منفی ایجاد نشود. ما ایرانی ها افراد متواضع و فروتن را بیشتر دوست داریم ................... آرزوی موفقیت و سلامتی برای خانم دکتر کهگیلویه زاده دارم.
|
دو سال دنبال کننده پیج کاری شان هستم . مردم علاقه زیادی به خانم دکتر دارند. به نظر می اید اتفاقا بسیار متواضع ، مردمی و دور از هر حاشیه هستند.
|
تا از نزدیک کمالات خانم دکتر را درک نکردم قضاوتی بدتر از شما داشتم .
|
مهربان ، متواضع ، باشخصیت ، بااصالت ، دلسوز ، بسیار مردمی اما منضبط . از نزدیک ببینتشون چنین تعبیری که متواضع نیستند نخواهید داشت .
|
آنچه خوبان همه دارند ایشان دارند. بسیار اصیل و مردمی ……ازدور قضاوت نکنیم .
خانم دکتر عزیز خداقوت …. به مدت سه تا پانزده روز یعنی چهل و پنج روز از جنوب کارآموز دنا بودم . همیشه مدیونم . ارزوی تندرستی دارم.
….ورودی ۸۲ دانشگاه شیراز بودم خانم دکتر تخصص می خواندند. سر فصل هایی را ایشان از جراحی به ما درس دادند . هر چه ایشان سر کلاس ما تدریس کردند تماما یادم هست . بسیار فصیح و متبحر در آموزش .
سه نفر بودیم با هم کارآموز خانم دکتر بودیم . …….ممنون از زحمات خالصانه خانم دکتر
درود بر خانم دکتر عزیز
تبریک خانم دکتر عزیز ، این جمله شما آویزه گوشم هست که فرمودید نه از تشویق و دست زدن های اطرافیان زیاد خوشحال باش و نه از انتقادی که به تو می شود دلگیر شو . به معنای واقعی درکش کردم .
متاسفانه به نظر میاد کامنت های این خبر به حاشیه رفته و طرفدارها و مخالفان برخلاف تعداد بالای نظرات مربوط به یکی دو نفر بیشتر نباشد.
|
کاملا درست میگید. جالب هست که اکثر کامنتهای موافق با پرچم سفید، آبی و قرمز (به علت استفاده از یک وی پی ان) ارسال شده.
|
تقریبا از روی ادبیات و نوع نگارش میشه حدس زد اکثر کامنتها متعلق به دو سه نفر باشد
|
لااقل به نظر به کامنت ها هم دقت کنید بعضی در مجموع بالای ۴۰ نظر مثبت یا منفی دادند ، مخاطب مهم است
|
بله ،نظر به کامنت ها قابل تکرار توسط یکنفر نیست
|
شما یک باربه کامنت رای بدهید بعد دوباره تکرار کنید می بینید که قابل تکرار برای یک نفر نیست . دقیقا تعدد مخاطب است . آنچه برداشت می کنم مخالفان یکی دو نفرند.
|
مخالف ها فقط دو تا خانم هستند و علی ماشالله مشغول زیرابی
ممنون از حکیم مهر….…..خانم دکتر کهگیلویه زاده بزرگ بانویی که دیوار جنسیتی را از بین برد و کارش را درست و تمام عیار انجام می دهد . آرزوی سلامتی و موفقیت روزافزون برایشان دارم .
درود خانم دکتر کهگیلویه زاده مایه ی مباهات استان و جنوب . سلامت و سرافراز باشید .
خانم دکتر کهگیلویه سربلند باشید ولی خیلی سختگیر بودید . بدون روپوش آمدم کلینیک کاراموز بودم فرمودیدامروز برو منزل …... فردا با روپوش تشریف بیارید .
خانم دکتر کهگیلویه مثل یک مادر دلسوزانه سختی ها را می گفتند اما ناامیدمان هم نمی کرد . ناخن بلند ، کفش پاشنه بلند در درمانگاه دنا ممنوع بود .
درود برشما خانم دکتر باسواد و کاربلد، قابل احترام، افتخار دارم که در محضر شخص شما، که دیوار جنسیتی را در رشته دامپزشکی از بین بردند و برای اهداف خودشون کارهای سخت رو به آسانی انجام می دهند و با عشق و علاقه برای رسیدن به آرزوهاتون رشته دامپزشکی را ارائه می دین، کارآموزی کردم و علاقه و سواد رو که از شما آموختم سرمشق قرار دادم، همیشه سربلند و پیروز باشید.
تبريك به خانم دكتر عزيز. خدا قوت. من هم فارغ التحصيل دانشكده دامپزشكي شيراز هستم. مهم نيست كه در گذشته و دانشكده چه اتفاقاتي رخ داده ، مهم اين است كه الان راه خودرا پيدا كرده ايد.
تبريك به خانم دكتر عزيز . شما و امثال شما مايه مباهات و افتخار زنان سرزمينم هستيد. براتون آرزوي سلامتي و موفقيت دارم. من هم به نوعي مشابه شما با مسايل دانشكده دامپزشكي شيراز درگير شدم. متاسفانه دانشكده از فارغ التحصيلان خوب خود هيچ حمايتي نميكند و تمام تلاش خود را جهت جذب ساير افراد ميكند. و در نهايت هم اين افراد به خارج از كشور مهاجرت ميكنند.
کامنتا مال یه نفره خخ
|
شایدم حداکثر دو نفر. خخخخخخخ
|
کنجکاو شدم خبرتسلبت پسر دکتراقامیری را چک کردم همه پیامها بایک پرچم بود. بنده خدا رییس یک سازمان به این بزرگی براساس ذهنیت شما یعنی فقط یک نفر بهش تسلیت گفته ؟
|
چقدر این روش تخریب اشناست.
|
به نظر میرسه یکی دو نفر از انتشار این مقاله به هم ریخته شدن!!!!
|
اولا دختر ایشون به رحمت خدا رفته. ثانیا اگر پرچم ایران باشه که حرفتون درست نیست و نفرات زیادی با پرچم ایران کامنتشون ارسال میشه. اگر بهعلت استفاده از وی پی ان یک پرچم خاص باشه شک برانگیزه
|
اخ اخ اخ گذاشتن دو سه تا کامنت تمجید و تعریف ضایع بین محبت های موافقان از خانم دکتر با یک فرمت کار دشمنه»»»» وگرنه اگرقرارباشد همه کامنت ها یکی دونفر باشدطرف یه کم سیاست …..می زند.
|
…با توجه به رای مثبت و منفی بالای کامنت ها ، تعداد مخاطب زیاد است و نظرات مربوط به یکی دونفر… به قول شما نیست . خانم دکتر کهگیلویه زاده عزیز همیشه در اوج باشید.
|
شما به یک کامنت دو بار نمی تونید رای بدهید و این یعنی تعدد مخاطب . به نظر مخالفان یکی دو نفرند.
|
شما چرا اینقدر پیگیر کامنت ها هستی . خودت را انداختی تو پیج و خودت را خالی می کنی . برو برس به کارات . چقدر زیر اب می زنی ؟
اول که عزیزان حسادت شاخ و دم نداره بعضی از کامنتها رو بخونیم معنی حسادت رو بهتر و رساتر از دایرة المعارف معین میبینیم و حس میکنیم. در ثانی معدل خانم دکتر رو که ببینید متوجه صحت صحبتها میشوید.
|
یعنی شما معتقدین به معدل خانم دکتر حسادت شده؟
|
بنده به غیر از متن مصاحبه و نظرات درج شده در زیر مصاحبه، هیچ شناخت دیگری نسبت به خانم دکتر ندارم. به نظر میرسد ایشان در حرفه و شهر خود شخص نسبتا موفقی محسوب میشود. نظرات یا بهتره بگم کامنتهایی که فرستاده شده برای من که بعنوان یکی از دنبال کننده های حرفه ای سایت حکیم مهر هستم جالب بود و تقریبا کم سابقه.
|
پس چرا پرچم شما که هم مخالف هستید و هم خیلی دلتون پر هست به قول دو دوست دیگرتان سفید آبی قرمز هست ؟
|
شما هم با این همه کینه پرچمت سفید ابی قرمز هست که ، پس نتیجه که خودت را برای تخریب خسته نکن .
لینک ویدیئو مستند
درود بر همه استانی عزیزم انشالله هرجا که هستی موفق پیروز باشید،
|
من هم شیراز درس خواندم ولی ناسیونالیستی با قضایا برخورد نکنید شیراز خونده که خونده
درود بر بانوی فرهیخته وتوانمند
همیشه پرتوان و موفق باشید دکتر جان .
خداحفظشون کنه خانم دکتر من سلامت پتم را از شما دارم
ممنون که عامل ایجاد زمینه اعتماد به بانوان دامپزشک در ایران شدید .
افتخار زنان کشورم . من سالهای تحصیل در کنار خانم دکتر و نزدیک به ایشان بودم .بسیار بزرگوار و بزرگ منش
البته این بانو شکرخدا مشغول بکار هستند و خداوند حالا حالا توانشان بدهد تا به دام و دامپزشکی خدمت کنند و مایه افتخار باشند
اینها همش تبلیغات بوده و هست چه در مورد پزشکان که گفتی چه این یکی که در این مقاله اومده ، این گفته ها دردی از کسی دوا نکرده و نمیکنه