حکیم مهر: هرچند پیروز به دلیل
نارسایی کلیه جان داد و عده ای را ناراحت و غمگین کرد ولی تجربه ناشی از پروژه
تکثیر یوز ایرانی نتایج مهم و افق روشنی برای آینده یوزهای ایرانی به همراه خواهد
داشت.
به گزارش حکیم مهر به نقل از مهر، «پیروز» یوزپلنگ محبوب
ایرانیها امروز به دلیل نارسایی کلیه تلف شد. این خبر صبح امروز و پس از انجام
دیالیز این یوزپلنگ اعلام و در صدر اخبار بسیاری از رسانهها و شبکههای مجازی
قرار گرفت.
تلف شدن پیروز ۱۰
ماهه ناراحتی دوست داران حیات وحش را به همراه داشت و بسیاری از کاربران در فضای
مجازی هم با انتشار عکسهایی از او ابراز ناراحتی کردند؛ برخی کمبود امکانات و
برخی کم کاری مدیران محیط زیست را از دلیلی دانستند که سبب جان باختن پیروز شده
است.
عدهای هم بیان کردهاند که اگر به نزد مادرش در طبیعت سپرده
شده بود یا بهتر به این یوز رسیدگی میشد و به موقع بیماریش تشخیص داده
شده بود، عمری طولانی میداشت.
۸ بهمن سال ۱۴۰۰ بود که مدیران محیط زیست
استان سمنان از موفقیت دو یوز نگهداری شده در پارک ملی توران در انجام عمل تولید
مثل خبر دادند و اعلام کردند؛ این نخستین بار در جهان است که دو یوز آسیایی در
شرایط اسارت به تولید مثل میپردازند.
«ایران» پوزپلنگ ماده
سه سالهای بود که اواسط فروردین سال ۱۳۹۹
از پارک پردیسان تهران به پایگاه پشتیبان ۷۰۰
هکتاری در پارک ملی توران در شهرستان شاهرود استان سمنان منتقل شد. این یوز از دست
قاچاقچیان نجات یافته و به زندگی برگشته بود.
یوزپلنگ نر با نام «فیروز» سال ۱۳۹۱ در منطقه توران شناسایی و
نامگذاری شده بود و در آن زمان فیروز یوز بالغ بوده و در حدود ۲.۵ سال سن داشته و در سال ۱۴۰۰ در حدود ۱۱.۵ سال سن داشت که فروردین ماه
سال ۱۴۰۰ در
پارک توران شاهرود استان سمنان با هماهنگی سازمان حفاظت محیط زیست و معاونت طبیعی
سازمان با روشهای استاندارد جهانی زندهگیری شد.
پیروز فرزند ایران و فیروز طی مدت کوتاهی و حتی قبل از تولد
به نوعی تبدیل به سلبریتی حیات وحش شد و در ۱۰ ماه زندگی وضعیت سلامت و شرایطتش دائم
مورد پیگیری دوست داران حیات وحش بود. و حتی حلا پس از مرگ آن هم هنوز
مباحث درباره اما و اگرهای زندگیش بسیار زیاد است.
پروژه تکثیر در اسارت چگونه رقم خورد؟
۱۵ مهر سال ۹۷ بود که محیط زیست اعلام کرد:
پروژه امکان سنجی بارورسازی آزمایشگاهی یوزپلنگ ایرانی با حضور متخصصان
داخلی در پژوهشکده محیط زیست و توسعه پایدار سازمان حفاظت محیط زیست بررسی شد و در
راستای حفاظت از یوز آسیایی، با نظارت معاونت محیط زیست طبیعی و تنوع زیستی سازمان
و مشارکت علمی پژوهشکده محیط زیست و توسعه پایدار، پروژه امکان سنجی بارورسازی
آزمایشگاهی یوزهای نگهداری شده در پارک طبیعت پردیسان آغاز شد.
مطالعات در زمینه بارورسازی آزمایشگاهی یوز، در دنیا از
سابقه بسیار کمی برخوردار بوده و بسیاری از مطالعات، نتایج مثبتی در برنداشته است،
بر این اساس پژوهشکده محیط زیست و توسعه پایدار با همکاری متخصصان و صاحبنظران
داخلی و استفاده از تجربیات متخصصان و مشاوران خارجی، گام مهمی را شروع کرده است.
این پروژه به لحاظ برنامه عمل و نوع گونه در کشور بی همتا بود و از مجری تنها
نمونه مشابه خارجی دعوت به عمل آمده است که در این پروژه بسیار مهم و حساس مشارکت
داشته باشد.
هدف از پروژه تکثیر در اسارت چه بود؟
مرتضی پورمیرازی، کارشناس حیات وحش و حفاظت در انجمن
یوزپلنگ ایرانی میگوید؛ با اجرای پروژه تکثیر در اسارت که کار آسانی هم نیست،
قرار بود این جمعیت به جمعیت اصلی تزریق شود تا ژن و تعداد افراد زنده در طبیعت
تقویت شود. نمیتوانم بگویم برگرداندن یوز به طبیعت غیرممکن است ولی نکاتی دارد که
باید رعایت شود. هم آن توله باید آماده حضور در طبیعت شود، هم اینکه زیستگاه شرایط
مناسب را برای حضور او در طبیعت فراهم کند.
از این جهت برگشت پیروز به طبیعت ممکن بود، ولی برنامهای
برای برگرداندنش به طبیعت وجود نداشت. در کشورهای آفریقایی این سابقه وجود داشته یوزی که
در اسارت بوده و توله او هم در اسارت به دنیا آمده، به طبیعت برگردد؛ پس این امکان
برای پیروز هم وجود داشت. تازه پیروز یک نکته مثبت داشت و آن هم اینکه مادرش را
دیده بود و مادرش هم زاده طبیعت بود.
اگر پیروز زنده میماند و میتوانست در کنار مادرش شکار یاد
بگیرد، یا نهایتاً تحت شرایط خاص، میتوانست به طبیعت برگردد. یعنی نسبت به یوزی که
در آفریقا چنین تجربهای داشت، شانس بالاتری داشت. در سفری که ما با معاون سازمان
محیط زیست به آفریقا داشتیم، تولهای را دیدیم که توسط انسان شیر خورده بود، مادرش
هیچوقت طبیعت را ندیده بود، اما توله با موفقیت وارد طبیعت شده و حتی زادآوری کرده
بود.
این یوز جلوی ما شکار کرد و بعد از اینکه ما به ایران
برگشتیم و اخبار را دنبال میکردیم متوجه شدیم که زادآوری هم داشته است. این یوز
که توی بغل انسان شیر خورده بود، نه تنها بزرگ شده بود بلکه به طبیعت برگشته بود و
زادآوری هم کرده بود. میشد این کار را برای پیروز هم انجام داد ولی چنین برنامهای
وجود نداشت. برنامه این بود که نسلهای دوم و سومِ پیروز برای برگشت به طبیعت
آماده شوند.
نقشه پشتیبانمان خوب پیش نرفت
وی گفت: ما یک نقشه پشتیبان داشتیم که نقشه پشتیبانمان خوب
پیش نرفت؛ همین. برنامه اصلی که همان حفاظت از جمعیت در طبیعت است دارد خوب پیش میرود. الآن جمعیت یوز در توران
جمعیت مناسبی است.
طبق آخرین اطلاعات هم ماده داریم و هم نر. خوشبختانه زیستگاه
کاملاً پویا است و دارد کار میکند. زادآوری «تلما» و «هلیا» که امسال توسط دوربینهای ما در منطقه
توران ثبت شد، از جمله خبرهای خوب درباره یوز ایرانی است. ما هرساله داریم دوربین
نصب میکنیم و جمعیت وحشی یوزها را رصد میکنیم. مثلاً تلما و هلیا خودشان
از زادههای سال ۹۸
هستند، از «تلخاب» و «هرب».
یعنی ما هم مادرهایشان را میشناسیم، هم خودشان را میشناسیم.
این دو یوز با زایمان طبیعی به دنیا آمدهاند، بزرگ شدهاند و بعد هم خودشان صاحب
توله شدهاند و امسال هرکدامشان چهار تا توله طبیعی زایمان کردهاند. حالا باید
ببینیم چند تا از آنها میتوانند به سلامت بزرگ شوند و از مادر جدا شوند. این تولهها
حدود ۱۸ ماه
با مادرشان خواهند بود و در این مدت بسیاری از آموزشهای لازم را خواهند دید.
در آفریقا حیات وحش و در ایران صنعت نفت قویتر است
پورمیرازی اضافه کرد: ممکن است بعضیها بپرسند چرا در
آفریقا به این موفقیت رسیدند ولی ما نتوانستیم؟ من فکر میکنم به دلیل کم بودن
تجربه در ایران بود و سازمان محیط زیست تلاش جدی برای وارد کردن تجربه به ایران را
نداشت. ما کمتجربهتر بودیم و نمیتوانستیم شرایطی که در آفریقا مهیا کردند را
فراهم کنیم؛ از لحاظ علمی، فنی، نیروی انسانی، مالی، زیستگاهی و همه اینها ما عقبتر
از آنها بودیم. به این هم باید دقت کنیم که شاید کشورهای آفریقایی فقیر باشند ولی
تمام چیزی که این کشورها دارند حیات وحششان است. بنابراین بحث حیات وحش و حفاظت
از محیط زیست برای آنها بسیار مهم است و آنها در این حوزه توسعه یافته هستند. چون
اصلاً منبع درآمدشان است، سالها روی آن کار کردهاند.
همانطور که صنعت نفت ما بسیار قوی و پیشرفته است. فرض کنید الآن در
آفریقا نفت پیدا شود؛ طبیعتاً آنها نمیتوانند به سرعت به شرایط ما برسند. چون
مهندس نفت ندارند، چون علمش را ندارند، زیرساختش را ندارند و همچنین منابع مالی
برای استخراج و ساخت پالایشگاه ندارند. در حوزه محیط زیست هم شرایط ما همینگونه
است. همین است که آنها میتوانند یوز تکثیرشده در اسارت را به طبیعت برگردانند ولی
ما هنوز موفق نشدیم. اگر پیروز زنده میماند باید به یکی از زیستگاهها میرفت و
در منطقه محصور نگهداری میشد تا شبیه مادرش و دیگر یوزها مثل آذر و
توران، در اسارت تولید مثل و جفتگیری کند. احتمالاً پیروز با آذر و توران جفتگیری
میکرد.
وضعیت سلامتی پیروز پس از تولد مدام تحت رصد بود/ عملکرد
کلیه «پیروز» هیچگاه عملکرد مورد انتظار را نداشت
درباره حفظ سلامتی پیروز هم شائبههایی مطرح است در این
زمینه بابک باستانی دامپزشک سازمان حفاظت محیط زیست ضمن اشاره به اینکه عملکرد
کلیه «پیروز» هیچگاه عملکرد مورد انتظار ما نبوده است، گفت: این دفعه، سومین بار
بود که کلیه «پیروز» دچار این مشکل شد. بدین جهت انتظار از کار افتادن کلیه و
احتمال وقوع این اتفاق را همیشه داشتیم.
وی افزود: «پیروز» دو نوبت دچار چنین مشکلی شده بود. بار اول
دکتر پیتر کالدول - دامپزشک یوزهای
آفریقایی - ایران بود و اعلام کرد که حیوان با مشکل نارسایی کلیه مواجه است.
درنتیجه ما در تمام مدت درحال درمان بودیم. بار دوم که این مشکل رخ داد
خودم توانستم مسئله را مدیریت کنم اما این دفعه بدترین حالت ممکن بود که اتفاق
افتاد.
باستانی درباره روند درمان بیماری کلیوی «پیروز» توضیح داد: براساس مشورت با همکاران
و تشکیل کنسرسیوم پزشکی مبنا بر این شد با درمانهای لازم آنزیمها را پایین
بیاوریم تا عملکرد کلیه حیوان به حالت معمول خود بازگردد. تا روز گذشته این روند
کاهشی بود اما متأسفانه دوباره آنزیمها بالا رفت و حال «پیروز» رو به وخامت
گذاشت. مجبور به انجام درمانهایی شدیم که حداقل بتواند برای دیالیز صفاقی به اتاق
عمل رود. دیالیز با موفقیت انجام شد و تا صبح هم آنزیمها خیلی کاهش پیدا کرد اما
متأسفانه نارسایی کلیه صدمات غیرقابل جبرانی را به عروق، کراتین، مغز، کبد و
دستگاه گوارش «پیروز» زده بود و حیوان نتوانست این شرایط را تحمل کند.
دامپزشک سازمان حفاظت محیط زیست ادامه داد: به همین جهت بهصورت
مداوم آزمایش ادرار و خون از «پیروز» گرفته میشد تا بدانیم کلیه در چه شرایطی
است؟
مشکلات در تکثیر گونههای حیات وحش طبیعی است؟
باستانی درباره بیماریهای «پیروز» اظهار کرد: این حیوان
تنها با مشکل گوارش و کلیه مواجه نبوده بلکه با بیماریهای متعددی روبهرو بوده
است اما مزمنترین، حادترین و کشندهترین آن نارسایی کلیه بود که ما را نگران کرده
بود و دقیقاً همین موضوع هم جان او را گرفت.
باستانی در پایان درباره اینکه وجود چنین بیماریهایی در
یوزپلنگها امری طبیعی است؟ گفت: من در آفریقای جنوبی هم از این مشکلات در یوزپلنگها
بسیار دیدهام.
پروژه تکثیر در اسارت یوزپلنگ ایرانی یکی از پرچالشترین پروژهها
در تاریخ محیط زیست کشور محسوب میشود و فارغ از غم انگیز بودن تلف شدن
پیروز تجربیاتی در فرآیند پروژه تکثیر بدست آمده که میتواند پاسخ دهنده
بسیاری از سوالات و ابهامات باشد.
ماندگاری هم گونههای پیروز برای ایران
حالا برخی از دوستداران حیات وحش هم علیرغم اینکه از تلف شدن
پیروز ابراز ناراحتی کرده اند ولی میگویند به هر حال پیروز نتیجه پروژه
بزرگ تکثیر در اسارت بود که برای نخستین بار در کشور اجرایی شده و قطعاً ماجرای
پیروز یک تجربه برای آینده نجات نسل یوزهای ایرانی است.
از طرفی مادر پیروز، ایران هم مجدد باردار است و ماجرای
پیروز میتواند تجربهای در جهت حفظ بهتر خواهر و برداران آن در آینده باشد.
همچنین دیده شدن چند خانواده یوزپلنگ با تولههایشان و چند یوز بالغ دیگر در
زیستگاههای شمالی یوزپلنگ آسیایی امیدها را برای افزایش و یا دستکم ثابت ماندن
جمعیت یوزها در کشور نسبت به سال گذشته بیشتر کرده است. توران مهمترین
و غنیترین زیستگاه یوزپلنگ آسیایی در ایران است و سرشماریهای سال گذشته نشان
داده است که ۹
قلاده یوز اولاً بالغ و دوماً در ۲
سال منتهی به ۱۴۰۰
در دوربینهای تلهای ثبت شدهاند که در زیستگاههای شمالی زندگی میکنند.
همچنین نکته مهم دیگر این است که پروژه تکثیر در اسارت قرار
بود در کنار پروژه اصلی، یعنی حفاظت از جمعیت یوزها در طبیعت باشد و به
هیچوجه جایگزین آن نبود. در این طرح بنا بود یوزهایی که به هر دلیلی از طبیعت جدا
میشوند، مثل «کوشکی»، «دلبر»، «ایران» و جدیدتر «آذر» و «توران» در یک شرایط
مناسب برای زادآوری نگهداری شوند. پیروز و برادرهای پیروز خروجیهای این پروژه
بودند که متأسفانه دو قلاده از آنها در بدو تولد تلف شدند و پیروز هم بیشتر از ده
ماه نتوانست دوام بیاورد ولی تجربیات این پروژه آغاز راهی روشن برای آینده یوزهای
ایرانی خواهد بود.