شک،
افسردگی و اضطراب؛ تنها بخشی از مشکلات دامنگیر حرفهی دامپزشکی
ترجمه
و تنظیم: دکتر مرضیه فائزی، دامپزشک
مشکلات سلامت
روان، اعتیاد به الکل و مواد مخدر، بروز بالای استرس و خودکشی، میزان بالای تغییر
نیروی کاری و شکست در پذیرش غلبه ی نیروی کاری زن، همه جز چالشهای جدی روبه روی
حرفهی دامپزشکی در بریتانیا است که نیازمند توجه فوری است. در واقع حرفهی
دامپزشکی اغلب آن وجه آشفته، پیچیده، مبهم و غیرقابل اتکای واقعیت کار دامپزشکی را
میپوشاند.
بررسی بزرگی که
در سال 2015 با شرکت دانشجویان دامپزشکی و دانشآموختگان این رشته با همکاری انجمن
دامپزشکی بریتانیا و کالج سلطنتی جراحان دامپزشکی انجام گرفت، سطح این نارضایتی را
روشن کرد. بر خلاف سرمایه مالی، احساسی و بار عقلانیت و چهرهی خردمندانهی قابل
ملاحظهای که این رشته به همراه دارد، هر ساله 10 درصد از دانشآموختگان، کار در این
رشته را رها میکنند، بیش از نصف این افراد تغییر در شغل را مدنظر خود قرار میدهند
و تنها 46 درصد از این افراد دامپزشکی را دوباره به عنوان شغل خود انتخاب خواهند
کرد. تعداد زیادی از این افراد اضطراب، افسردگی، شک و دودلی را تجربه کرده و
متاسفانه در بعضی موارد اقدام به خودکشی میکنند.
نگاشتههای زیادی
راجع به علل بالقوهی این رخدادها نوشته شده است. ارزیابیهای زیادی به تیپ شخصیتی
افرادی که به دانشکدهی دامپزشکی وارد میشوند، اشاره دارد (این افراد عموما دچار
کمالگرایی بیش از حد هستند). اما کالج سلطنتی جراحان دامپزشکی این تعهد را برای
دامپزشکان ایجاد کرده است که به مراکزی مراجعه کرده و در آن جا برای برداشتن گامهای
منطقی در مقابله با عوارض فیزیکی و روحی راهنمایی شوند. قطعا تلاش برای مدیریت
مشکلات پیچیدهای که فرد در حرفهی دامپزشکی با آن تقابل دارد، به ویژگیهای شخصیتی
و مشکلات شخصی هر فرد مربوط خواهد شد. باید توجه داشت که این مشکلات بسیار فراگیر
و گسترده هستند و به عنوان مشکل اجتماعی با آنها رفتار نمیشود.
مطالعهی سه سالهی
ما که شامل 75 مورد مصاحبه و مشاهدات فراوان در مورد دامپزشکان فعال در زمینهی طب
اسب، حیوانات همراه و حیوانات بزرگ است، نشان میدهد که این مشکلات با انعطافپذیری
و مکانسیمهای سازگاری فردی حل نمیشود. مشکلات فراوانی که در این مساله وجود دارد
با نحوهی آموزش شروع میشود. تنها 34 درصد از دامپزشکانی که 5 سال یا بیشتر از
زمان فارغالتحصیلی آنها میگذرد، عقیده دارند که آموزش، آنها را به خوبی برای کار
آماده کرده است.
انتظارات غیرواقعی
در مصاحبههای این تحقیق نشان داده شد که احساس ناامنی و اضطراب، با انتظارات بسیار
بالا در مورد خود و کار، پیشرفت کرده و در پیکرهی فرهنگ کاری این حرفه قرار گرفته
است. دامپزشکان و مراجعان آنها تمایل دارند که دیدگاه غیرواقعی خود را در مورد علم
دنبال کنند و این دیدگاه را به عنوان مرهمی برای تمام بیماریها میدانند. این ایدهآلهای
ذهنی برگرفته از تلویزیون و آموزشهای دانشگاه است، زیرا در آن موقعیتها بین پاسخهای
درست و غلط تفاوت مشخصی وجود دارد.
علیرغم تلاشهایی
که برای گسترش چارت درسی دامپزشکی انجام گرفته است، همکاران دامپزشک تلاش دارند که
تمرکز گستردهای بر روی مهارتهای کلینیکی دانشجویان داشته باشند. کلینیسینها
اغلب به عنوان تکنسینهای ماهر شناخته میشوند یکی از نتایج این نوع ایدهآلگرایی
این است که خود دامپزشک درخواستهای غیرممکنی که به آن تحمیل میشود را میپذیرد و
عموما ایدهآلگرایی از دامپزشک، توسط مراجعهکننده و رسانه مانند برنامههایی
همچون «ابر دامپزشکان» تحمیل میشود. هرچند وجود علم با ایجاد آسایش و تفکری هدفدار
قابل درک است، ولیکن توهمی منجر به تناقض در کارهای درمانی ایجاد میکند.
هنگامی که با
افرادی صحبت کردیم که درمان ناموفق را (که امری اجتنابناپذیر است) تجربه کردهاند،
از تجربهی غافلگیری خود گفتهاند و برای فائق آمدن به این احساس بسیار تلاش کردهاند.
تمرین مقابله با
کمالگرایی
این نکته همیشه
باید مدنظر قرار گیرد که علم به خصوص در رابطه با داشتن قطعیت نسبت به یک نتیجه و
قابل پیشبینی بودن، در دامپزشکی محدودیت دارد. دامپزشکان اگر به این نکته توجه
نکنند، جدا از اینکه خود را مدام سرزنش میکنند، از شکستهایی که در درمان میخورند
آسیب خواهند دید. هرچند این جمله به این معنا نیست که دامپزشکان در درمان اشتباه
نمیکنند یا اینکه نباید نگران خطای پزشکی باشند، اما اینکه خود را مقصر وقوع هر
رخدادی بدانند، باعث بروز اختلالهایی چون نشخوار ذهنی، شک و سرزنش مداوم خود
خواهد شد. از طرف دیگر تجربه کردن سبب خواهد شد که کار دامپزشک به سمت بهتر شدن پیش
رود و گزارش شده است که با افزایش تجربه، اضطراب کاهش مییابد.
این نکته را باید
درنظر داشت که دامپزشکان زیادی در خارج از جمعیت مطالعهی ما قرار داشتند که این
حرفه را به علت مشکلاتی مانند نبود حمایت و اعتماد به نفس کنار گذشتهاند. یکی از
راه حلهای مقابله با این مشکل این است که به دامپزشکان آموزش داده شود، شکست در
کار یا درمان به معنی اشکال در توانایی یا دانش خود فرد نیست و باید با محدودیتها
و عدم قطعیتهایی که در علم دامپزشکی وجود دارد، بیشتر آشنا شوند. در صورتی که به این
مفهوم به اندازهی کافی بها داده شود، اضطراب و شک نسبت به شکست به طور خودکار
کاهش مییابد. اجرایی شدن این کار نیازمند تشویق و حمایت جمعی از کل افراد این
حرفه است که کار آسانی نخواهد بود. اغلب افکار افراد باتجربه در این رشته با مفاهیمی
هم چون داشتن قدرت و شکستناپذیری ممزوج شده که در واقع بخشی از فرهنگ کاری را تشکیل
میدهد.
در نهایت باید
خاطر نشان کرد که برای مقابله با این مساله، تنها آموزش به دامپزشکان جوان برای
انعطافپذیری و سازگاری با شرایط کافی نیست و تحمل شکست را نباید تنها بر عهدهی یک
فرد گذاشت، زیرا با این کار تنها شک و اضطراب افراد تشدید خواهد شد.
منبع:
https://medicalxpress.com/news/2018-05-depression-anxiety-problems-plaguing-veterinary.html
منبع: ماهنامه
هدهد (خبرنامه انجمن جراحی دامپزشکی ایران)