حکیم مهر- محسن
طاهرمیرزایی:
پیدایش فن و حرفه دامپزشکی به صورت امروزی آن در ایران به بیش از ۹۵ سال قبل بر میگردد که از سال ۱۳۰۷ هجری شمسی به علت نیاز مبرم وزارت
جنگ آن زمان، ادارهکنندگان کشور عدهای را برای تحصیل علم دامپزشکی با استفاده از
قانون اعزام محصل به خارجه، به فرانسه اعزام کردند. نظر به اینکه این عده از طرف
ارتش برای تحصیل علم دامپزشکی به منظور کنترل بیماریها و اصلاح نژادهای اسب در
ارتش (سواره نظام) و همچنین مبارزه با بیماریهای دامی و مشترک بین انسان و دام و
اصلاح نژادهای گاو و گوسفند در اداره کل فلاحت (کشاورزی) آن زمان به کشور فرانسه
اعزام شده بودند، پس از عزیمت به ایران قسمت آموزش دامپزشکی به عهده ارتش محول شد.
اولین دانشکده دامپزشکی در سال ۱۳۱۱
تاسیس شد و از آن زمان، حرفه دامپزشکی گسترش بسیار زیادی یافته است.
به همین بهانه،
پایگاه خبری حکیم
مهر قصد
دارد که مشکلات دانشکدههای دامپزشکی را به صورت میدانی بررسی کند که در قسمت
نخست، به سراغ «دانشکده دامپزشکی دانشگاه لرستان» رفتهایم.
از پایاننامهها
حمایت نمیشود
«پایاننامهها
با اینکه کاربردی هستند، اما اصلا مورد حمایت قرار نمیگیرند و این پله اول مشکلات
پژوهشی دانشکدههای دامپزشکی است.» این را یکی از دانشجویان دانشکده دامپزشکی
لرستان به حکیم
مهر میگوید:
«بیشتر فعالیتهای تحقیقاتی که در حوزه دامپزشکی انجام میشود، کاربردی هستند و هزینه
بالایی دارند. یعنی به آزمایشگاه مرتبط میشوند و نیازمند تجهیزات و هزینه هستند
که معمولا دانشجویان مجبور هستند این هزینهها را متقبل شوند و اساتید میگویند ما
امکانات نداریم. مثلا هزینههای یک دانشجو برای یک پایاننامه معمولی، حداقل ۱۰ میلیون تومان است و هیچ ارگان یا
سازمانی نیست که از دانشجو حمایت کند.»
وی با تاکید بر اینکه
بسیار محتمل است که آن پایاننامه به معنای واقعی کلمه کاربردی و برگرفته از یک
مساله مهم در جامعه باشد، تصریح میکند: «بیشتر پایاننامههای حوزه دامپزشکی
کاربردی هستند، به این معنا که کار تحقیقاتی و پژوهشی صرف نیستند که مثلا فرد با
خواندن چهار مقاله، پایاننامه خود را ارائه دهد. بلکه حتما باید کارهای آزمایشگاهی
و نمونهگیری انجام شود که این هزینه بالایی دارد و خیلی به دانشجو فشار میآید و
حمایت خاصی هم انجام نمیشود.»
بودجه دانشکدههای
دامپزشکی پایین است
این دانشجوی رشته
دامپزشکی ضمن گلایه از اینکه به دانشکدههای دامپزشکی رسیدگی نشده و بودجهای برای
آنها در نظر گرفته نمیشود، خاطرنشان میکند: «اگر هم بودجهای باشد، به اندازهای
کم است که به بیمارستان یا مرکز درمانی آنها نمیرسد. اگرچه بعضی بیمارستانها درآمد
دارند، اما گاهی این درآمد آن قدر پایین است که قادر نیست امکانات مورد نیاز
دانشجو را فراهم کند و نتیجه این میشود که آن دانشکده توانایی برطرف کردن نیازها
را ندارد. به این معنا که اگر مواد یا دستگاهی نیاز داشته باشد، آن بیمارستان همیشه
با این مساله مواجه میشود که ما قادر به خرید یا تهیه آن نیستیم و این مساله بزرگی
برای دانشکدههای دامپزشکی است.»
تعداد اساتید کم
است
وی کمبود استاد
را یکی از مشکلات آموزشی دانشکدههای دامپزشکی معرفی و تصریح میکند: «بهعنوان
مثال تعداد اساتید در دانشکده دامپزشکی لرستان کم و در بعضی شاخهها ممکن است اصلا
استاد نباشد. اگر هم استاد داشته باشد، آن استاد مقیم آن شهر نبوده و مدعو باشد و
همیشه حضور نداشته باشد. این مشکل بسیار بدی است. معمولا دانشگاه آن امکانات یا
شرایطی را که استاد نیاز دارد، فراهم نمیکند. استادی که حقوق پایینی دریافت میکند،
میگوید در برابر خدمتی که در دانشگاه انجام میدهم، قصد دارم در بیرون از دانشگاه
نیز کار کنم، اما دانشگاه موافقت نمیکند و به این شکل میشود که اساتید نمیآیند.
اصلا هم برای آنها مهم نیست که دانشگاه آن رشته را ندارد یا استاد آن را ندارد و
دانشجوست که از این مساله ضربه میخورد. این از بزرگترین مشکلاتی است که در حوزه آموزشی دامپزشکی وجود دارد.»
ورودیها خیلی زیاد است/ در جواب میگویند: میخواستی نیایی!
این دانشجوی رشته دامپزشکی با انتقاد از اینکه تعداد ورودیهای
دانشکدههای دامپزشکی خیلی زیاد است، میگوید: «همه دانشکدههای دامپزشکی مثل
تهران، شیراز، فردوسی یا چمران آنقدر بزرگ نیستند و امکانات محدودی دارند و تجهیزات
آنها برای تعداد محدودی از دانشجویان تعریف شده است. اما با شرایط پیش آمده،
دانشکدهها تعداد ورودیها را زیاد کردند تا بتوانند از این راه درآمدزایی داشته
باشند. مثلا دانشکدهای که توانایی ورود ۲۰
نفر دانشجو را داشته، الان تا ۶۰
نفر دانشجو میگیرد، در صورتی که به همان ۲۰
نفر هم به صورت کامل نمیتوانسته امکانات دهد. در قبال این مساله هم هیچگونه پاسخگویی
ندارند. مثلا وقتی آن دانشجوی ورودی به ترم ۶ یا ۷ یا ۸ یا
کارورزی بیمارستان میرسد و اعتراض میکند، در جواب میگویند که میخواستی نیایی!
وقتی پیگیری میکنیم که چرا امکانات نیست و چرا امکانات نمیدهید، میگویند که پول
نداریم. وقتی نمیتوانید به دانشجو خدمات ارائه دهید، چرا این تعداد دانشجو گرفتید؟
جوابی که میدهند این است که نمیآمدی. هیچ کس هم راجع به این موضوع پیگیری نمیکند.»
وی ادامه میدهد: «وزارت علوم یا جاهای دیگر باید پیگیری
کنند که یک دانشکده ظرفیت چند دانشجو را دارد؟ چه امکاناتی دارد که ما به آن مجوز
میدهیم ۴۰
نفر دانشجو بگیرد؟ آیا میتواند به این تعداد امکانات دهد؟ اما هر دانشکده خیلی
آزادانه در حال جذب دانشجوست. حتی سازمان دامپزشکی هم در نظر نمیگیرد که این ۵۰ یا ۶۰ نفر دانشجو بالاخره بعد از ۶ سال وارد بازار کار میشوند و
کار میخواهند و کار برای همه آنها هست؟»
واحدهای اختیاری نیز اجباری هستند
یکی دیگر از دانشجویان دانشکده دامپزشکی دانشگاه لرستان اجرای
طرح ارائه واحدهای اختیاری به دانشجویان سال آخر در دانشگاه تهران را یک قدم مثبت
میداند و به حکیم
مهر میگوید: «دانشکدههای بزرگ دامپزشکی مثل
دانشگاه تهران در هر زمینهای تعداد زیادی استاد دارند و امکانات خوبی به دانشجو میدهند
که یکی از آنها همین واحدهای اختیاری است. اما دانشکدههای کوچکتر مثل لرستان،
سننندج و شهرکرد فاقد این امکانات هستند، چون تعداد اساتید آنها کم است و این شرایط
را ندارند که در یک سال چندین واحد مختلف را ارائه دهند. از طرفی دانشجو باید حتی
واحدهایی را که اختیاری تعریف شدهاند، به صورت اجباری بردارد و شما هیچگونه حق
انتخابی ندارید که مثلا این ترم این واحد را به شکل اختیاری بردارید یا اصلا
برندارید.»
وی میافزاید: «همه واحدهایی که ارائه میشوند، اجباری هستند
و دانشجو هیچگونه حق انتخابی در این زمینه ندارد. یا اصلا استادی نیست که من در
سال بعد بخواهم این واحد را بردارم و امسال برندارم. اگر هم قبلا واحد را برنداشته
باشی، دیگر نمیتوانی برداری و باید صبر کنی که با ورودیهای بعدی برای آن استاد
در نظر بگیرند. متاسفانه خیلی از دانشجویان این مشکل را دارند اما این حرکتی که
دانشگاه تهران انجام داده، بسیار کمککننده است، چون بعد از سال پنجم، بیشتر
دانشجویان زمینهای را که در آینده قرار است روی آن کار کنند، انتخاب میکنند.
حالا اینکه یا در زمینه علوم پایه بمانند یا وارد حوزه دام بزرگ و دام کوچک شوند،
آن حوزهای را که انتخاب میکنند، خیلی کمک کننده است. در واقع در همان زمینه
علاقهمندی، آن واحدی را که میخواهند برمیدارند و زمان خود را به همان شکل میگذرانند
و این خیلی خوب است.»
بعضی از کیسها را اصلا نداریم/ در سال بیشتر از ۱۰ یا
۱۵
کیس دام کوچک نمیبینیم
این دانشجوی دانشکده دامپزشکی دانشگاه لرستان درخصوص فراوانی
کیسهایی که دانشجویان در طول دوره تحصیل میتوانند ببینند، میگوید: «تعداد کیسها
بستگی به شهر محل استقرار بیمارستان و همچنین امکانات بیمارستان دارد. تا جایی که
من اطلاع دارم، بیمارستان دانشگاه تهران کیس زیاد دارد و دانشجویان آن به تعداد
کافی کیس میبینند. یعنی اگر شما دانشجوی دانشگاه تهران باشید و آن یک سال کارورزی
را فقط در بیمارستان دانشگاه خودتان کار کنید، همه نوع کیس را دیدید و کامل هستید.
اما در بیمارستانهای دانشگاههای شهرهای کوچک مثل دانشکده ما، یا کیس نداریم یا
در طول روز یکی دو تا داریم. بالاترین تعداد کیس در طول روز، پنج کیس است و بیشتر
آنها دام بزرگ هستند. یعنی اگر کسی بخواهد دام کوچک کار کند و اگر به دانشکده خودش
اکتفا کند، ممکن است در یک سال بیشتر از ۱۰
یا ۱۵
کیس نبیند.»
وی ضمن گلایه از اینکه دانشکده ما بهطور کلی بعضی از کیسها
را ندارد، تصریح میکند: «آنقدر بیمارستان ما محدود است که بعضی کیسها را نمیآورند.
بیشتر کیسهای دانشگاههایی مثل لرستان، شهرکرد و... دام بزرگ هستند که اساتید دام
بزرگ نمیتوانند آنها را به بیمارستان بیاورند. در واقع اساتید بر بالین کیسها
حاضر میشوند و دانشجویان را با خود همراه میکنند. اگر دانشجویی بخواهد در این زمینه
کار کند و استادی باشد که دانشجو را با خود ببرد، خیلی کمککننده است و خیلی چیزها
را یاد میگیرند اما باز مشکلی که برای خیلی از دانشکدهها ازجمله دانشکده ما هست،
این است که حتی در این حد هم با اساتید همکاری نمیکنند و به نوعی با اساتید
مبارزه میکنند که چرا بالای سر کیس میروید؟ شما اصلا حق بالای سر کیس رفتن خارج
از بیمارستان را ندارید. به همین دلیل اساتید هم دانشجویان را با خود نمیبرند.»
وی ادامه میدهد: «به همین دلیل خیلی از اساتید تمایلی به
تدریس در دانشکده ندارند، چون موقعیتهای شغلی آنها به خاطر تدریس کم میشود و این
ضربه خیلی بزرگتری به دانشجو میزند. خود بیمارستان که کیس ندارد و اگر استاد هم
به خاطر معروفیت و اعتبارش، بیرون از بیمارستان کیس داشته باشد و بتواند به دانشجو
کمک کند، خود دانشکده این امکان را فراهم نمیکند.»
درآمدزایی در دامپزشکی سختتر شده است
این دانشجوی دانشکده دامپزشکی دانشگاه لرستان با اشاره به اینکه
بازار کار دامپزشکی یک بازار کار متفاوت است، اظهار میکند: «یک دامپزشک هم میتواند
یک درآمد خیلی پایه جزئی یا درآمدی بزرگ داشته باشد. دامپزشکی رشتهای است که شاخههای
مختلفی دارد و در هر شاخهای که وارد شوید، میتوانید درآمد کسب کنید. خود من
احتمالا وارد شاخه دام کوچک شوم، چون به این شاخه علاقه دارم. هرچند سخت است اما
اگر توانایی داشته باشید و تلاش کنید، میتوانید به یک درآمد خوب برسید اما با این
تعداد افرادی که وارد بازار کار شدند و دامپزشکانی که زیاد شدند، یک مقدار درآمدزایی
سختتر شده است، چون رقابت سنگین است.»
خودتون برید یاد بگیرید
و جالبه یک نفر از ورودی های دانشکدمون سمت طیور نرفت
،مثه اینکه توو باغ نیستی یا از روی حسادت و اوج ناتوانی این حرفو میزنی.استادای طیور دانشگاه آزاد از کرج و گرمسار و تبریز و تهران وارومیه به گوه صنعت و فیلد جزو سرآمدان طیور کشورن.دست کور به آلو نمیرسید میگفت ترشه.
اینکه نمیخوان خوب یاد بدن شاید چون رسم یه استاد حفظ فوت کوزه گرییه.آنها جای خود من و توی همکار که زیرآب هم رو همیشه میزنیم هم همینیم
هر جا دامپزشکه چشم دیدن همو ندارن انگار دشمن خونی و قسم خورده همیم چقدر بیچاره و بدبختیم
اون وقت تو چی میگی دوست و همکار بد من.
باید خود گلیم تو ازین باتلاق و جنگل هزار جنس بکشی همکار به امید همسایه نباش!!!!
بخدا یکیشون قشنگ گفت این تخصص منو بگیره میاد جای من چون طرف بلدم بود.