حکیم مهر: یک پژوهشگر دینی گفت:
در مورد رفتار با حیوانات خانگی هم استانداردهایی وجود دارد که متأسفانه اغلب
کسانی که حیوان خانگی دارند آنها را رعایت نمیکنند.
به گزارش حکیم مهر به نقل از مهر، بیست و سومین قسمت از برنامه تلویزیونی «ایستگاه» به موضوع
«حیوان دوستی» اختصاص داشت و محمد ناصرزاده، محقق و پژوهشگر دینی میهمان این قسمت
از برنامه بود.
راوی
در ابتدای برنامه به گفتوگوی خود با دوستش سینا درباره طبیعت و حیواندوستی اشاره
کرد و گفت به عقیده سینا، حیواندوستی یک پدیده شهریست چون ما در زندگی شهری طبیعت
را حذف کردیم و حالا طبیعت در حال انتقامگیری از ماست.
راوی
در ادامه به سراغ مردم کوچه و خیابان رفت و از آنها سوالات مختلفی مثل چگونگی
رابطهشان با حیوانات خانگی، سرپرستی و نگهداشتن آنان و اخلاقی بودن یا نبودن
داشتن حیوانات خانگی پرسید.
سپس
«محمد ناصرزاده» محقق و پژوهشگر دینی در پاسخ به این پرسش که آیا غذا دادن به سگ و
گربه یک کار غیراخلاقی است، گفت: وقتی درباره ارتباط انسان با حیوان حرف میزنیم
یاد نقاشی داوینچی با عنوان «بانویی با راسو»، کتاب بهارستان جامی، قلعه حیونات،
جاناتان و مرغ دریایی، تام و جری و میافتیم و همه اینها نشان میدهد که رابطه
میان انسان و حیوان رابطه بسیار پیچیدهای است و نمیتوان آن را مربوط به مقطع
کوتاهی دانست.
وی
درباره چرایی حضور حیوانات در کنار انسانها و خانگیشدن شأن گفت: حیوانات خانگی
علاوه بر اینکه با ما همراه هستند انعکاس رفتار ما نیستند یعنی مثل آدمها به
رفتار بد ما واکنش نشان نمیدهند و همیشه یک حداقل استاندارد رفتاری با ما دارد.
ضمن اینکه در مقابل آن حیوان لازم نیست معذب باشیم و میتوانیم خودمان باشیم و
اتفاقاً رفتار ناشایست یا حیوانات خانگی از همین جا نشأت میگیرد. آنها عکس العملی
نسبت به رفتار ما نشان نمیدهند پس ما هم گاهی هر کاری دوست داریم میکنیم.
این
پژوهشگر ادامه داد: بشر در طول حیات خودش نوعی از حیوانات را برای همزیستی با خودش
تربیت کرد، برخی از حیوانات هم فاقد امکان همزیستی هستند. این اقدام که چندین هزار
سال است ادامه دارد باعث شده که آنها هم راه دیگری جز همزیستی با انسان ندارند و
به نوعی وابسته به انسان شدند. نکته مهم اینکه اغلب مواقع حیوانات استاندارد
رفتاری خود را رعایت میکنند اما انسانها خیر.
ناصرزاده
گفت: سازمانهای بین المللی در حوزه محیط زیست جداولی دارند که در آن اعلام شده چه
حیواناتی، خانگی میشوند چه حیواناتی نمیشوند و امکان همزیستی با انسان را
ندارند. اغلب آدمها مایلند با موجودی زندگی کنند که آن همه چیز را رعایت کند اما
خودشان چیزی را رعایت نکنند. این تمایل وقتی افسارگسیخته شود باعث میشود که انسان
خودخواه تصمیم بگیرد حیواناتی را خانگی کند که بر اساس استانداردهای جهانی نباید
خانگی شوند مثل مار، ایگوآنا و امثال اینها.
این
محقق گفت: بین حیوان خانگی شهری و حیوان سنتی در طبیعت تفاوت وجود دارد برای همین
هم هم باید به فلسفه حیوان خانگی توجه کنیم. بشر مدرن دچار پدیدهای به نام «ارضای
آنی خواستهها» شده است. بر اساس این پدیده، رفتار اغلب کسانی که حیوان خانگی
دارند مبنی بر این رویکرد است که هرچه میخواهند خیلی زود به دست بیاورند در حالی
که در همزیستی سنتی انسان با حیوان چنین رویکردی وجود نداشت. برای بشر امروزی،
حیوان خانگی شبیه یک شیء یا آکسسوار شده است برای همین هم شیوه رفتاری ما آدمها
با حیوانات به این شکل شده که من حکم میکنم که تو (حیوان) چطور رفتار کنید. این
در حالیست که در گذشته چنین رابطهای وجود نداشت. امروزه احساس تملک ما نسبت به
حیوان بیشتر از احساس تملکمان نسبت به شیء است که رفتار ناهنجاری است.
ناصرزاده
گفت: در مورد رفتار با حیوانات یکسری پروتکلهای کلی وجود دارد که خارج از بحث
ماست. در مورد رفتار با حیوانات خانگی هم استانداردهایی وجود دارد که متأسفانه
اغلب کسانی که حیوان خانگی دارند آنها را رعایت نمیکنند و آنقدری که حواسمان به
گوشیمان و مراقبت از آن است حواسمان به حیوانی که داریم نیست. متأسفانه با وجود
اینکه اغلب کسانی که حیوان خانگی دارند ادعای حیوان دوستی میکنند، رفتاری بسیار
فرودست با حیوانات دارند و ماحصل این تناقض یک فاجعه است.
راوی
در پایان برنامه از ماحصل بحث و گفتگوهای انجام شده به این نتیجه رسید که خیلی از
حیوانات از بسیاری از ما انسانها، انسانی رتر رفتار میکنند و هیچ توجیهی برای
حیوانآزاری وجود ندارد.