
حکیم مهر- محسن طاهرمیرزایی: چهره
ماندگار دامپزشکی ایران و استاد پیشکسوت دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران، ضمن
اشاره به کتاب «تاریخ دامپزشکی و پزشکی ایران»، گفت: «این کتاب در سال 2003 و در
فرانسه به چاپ رسید که در حد خود خوب بود و من آن را برای مراکز مختلف دنیا
فرستادم. در همین حین، بادلین آکسفورد نوشته بود که در دهههای
اخیر نه تنها در مورد ایران، بلکه در خاورمیانه و در میان کتب خطی و چاپی، کتابی
به این مفیدی ندیدیم.»
«دکتر حسن تاجبخش» ادامه داد: «کتاب تاریخ دامپزشکی فارسی
نیز در خارج از کشور تاثیرات خود را داشته است. چنانچه در کنگره ژاپن که بودم، یک
هیات از هلند به سراغم آمدند و گفتند که کتاب را دیدیم و از آن لذت بردیم. در ایران
اما متاسفانه خیلی از آن سرقت ادبی شد، بدون اینکه نامی از آن ببرند.»
خوب دیگه، اینجا ایرانه.
|
ای اقا، یک رییس سازمانی بود که در چشم شما نگاه می کرد و می گفت فلان کار را من انجام داده ام
شاید از همان منابعی که استاد برای نوشتن کتاب استفاده کرده اند برای مواردی که ایشان از آن به عنوان سرقت علمی نام برده اند استفاده شده. به هر حال اتهام سرقت علمی با شواهد کافی براحتی فایل پیگیری است.
با عرض سلام وبا احترام خدمت استاد خودم دکتر تاجبخش عزیز ودوست داشتنی
خیلی خوشحال شدم پس از سالها افتخار دیدن چهره اسناد را داشتم سالیانی بسیار بگذرد و یاد این افتخار بزرگ در دل تاریخ باقی بماند و متاسف از اینکه این مرد بزرگ نیز گله از سرقت ادبی دارد امید که این ستاره درخشان علم دامپزشکی و میکروب شناسی و ادبی همچنان در اسمان پر معرفت ایران بدرخشد
در ایران از پایان نامه یک نفر دیگه کپی می کنند به اسم خودشون ارائه میدن کتاب که جای خود دارد.
|
و بعدا مشخص میشه که دیتا از ابتدا سنتز شده
سللام میکنم خدمت استاد دکتر تاجبخش از اینکه سارقین ادبی ادای احترام ننموده اند و خاطر ایشان را مکدر نموده اند متاسفم . سرقت ادبی در تمام نقاط دنیا رخ میدهدولی برخورد ها با آن متفاوت است. یادم میآید در سال 1972 دانشجوی MSc در دانشگاه دیویس کالیفرنیا بودم و استادی داشتم بنام پرفسور سادلر. روزی مقاله ای میخواندم که درست کاری بود که ایشان چند سال قبل انجام داده بودند و یک نفر از اندونزی بدون رفرانس دادن به اسم ایشان آنرا مورد استفاده قرار داده بود خدمت ایشان رفتم و مساله را باو گفتم مقاله را از من گرفت و خواند و گفت خیلی خوشحالم که یک نفر کار من را اشاعه داده و باید از او تشکر کرد. بعد رو به من کرد و گفت رضا اول کار هستی از من به تو نصیحت وقتی وارد علم شدی در پی این نباش که مشهور شوی در پی این باش که دریچه های تاریک علم را باز کنی تا جامعه بتواند از آن بهره مند شود و همینکه عده ای با خواندن مقاله دوست ما در اندونزی بر آگاهیش اضافه شود اجر آنرا هر دوی ما میبریم. این حرف او در گوش من بود تا اینکه روزی در کنگره ای دیدم یکی از دانشجویان من از پاور های من به نام خودش دارد استفاده میکند و مورد توجه خیلی ها قرار گرفته بود در آخر سخنرانیش آهسته از جلسه خارج شدم تا شرمنده نشود. پرفسور سدلر را خدایش بیامرزد.
|
یعنی اون اقای کم فسور قشنگ راه دزدی رو بهت یاد داده!!!!!!
|
احسنت آقا رضا.
|
یعنی اون آقای کم فسور....
|
روی صحبتشون این بود اگر ازت دزدیدند ایمان داشته باش که انقدر کار با کیفیت و خوبی انجام داده ای که مجبور به تایید قابلیت تو بودند ولی نمیخواستند شما معروف تر شوید.... البته از بعد روانشناسی صحب کردند که وارد حاشیه ها و خودخوری نشوید و بر روی کارهای خود تمرکز تر کنید وگرنه ترویج سرقت ادبی از این گفتمان نمیتوان کرد.
استاد تاج بخش چهره سرشناس کشورمان هستند. خوشحالم که با افتخار بگویم ایشان استاد ما دامپزشکان هستند.
باسلام خدمت استاد بزرگوار با احترام کتاب گرانقدر شما تدوین یا گرداوری است نه تالیف ؛ یعنی داده علمی جدیدی نیست و قسمت های مربوطه را از کتب انتخاب و جمع بندی فرموده اید فکر نمیکنم اگر کسی از همان منابع استفاده کند نامش سرقت ادبی باشد هرچند از نظر تاریخی این کتاب بدون اشکال نیست.
از اینکه استاد را دیدم بسیار مسرور شدم و نهایت تاسف از اینکه ارزش چنین مفاخر علمی و فرهنگی آنچنان که شایسته است بجا نمی آورند
استاد بزرگوار را دیدم و ایشان استاد و افتخار ایران در تاریخ ادبیات و علوم ایمنی شناسی هستند، من که خود در حوزه ادبیات وارد شدم متاسف شدم از اینکه ایشان از سرقت ادبی در ایران نامبردند و متاسفانه مشکلات اهل علم و ادب در ایران بسیار و امید دارم بر طرف شود که ایران مهد علم و ادب همچون گذشته باقی بماند