
آرزو کنیم «امید» زودتر بازگردد ...
دکتر سید بهمن نقیبی
پنجشنبه گذشته و در حالیکه بسیاری
از ما تدریجاً چشمانمان را گشوده و مهیای آغاز روزی جدید بودیم، خبردار شدیم که در
مسیر سراسر فراز و نشیب زندگی تا نقطه پایان دیگر چشمانمان به چهره مهربان «مجتبی»
گشوده نخواهد شد و پس از این یادش و خاطراتش جایگزین همراهی و خلق لحظات و خاطرات
جدید با او خواهد بود.
ابراز لطف بیشائبه
دوستان، چه از درج پیام در فضای مجازی و چه حضور در مراسم بزرگداشت، همه و همه بیانگر
آن بود که در این زمانهی
غریب که دلها
غافل از حال همنوعان گشته، دکتر ورمقانی محبوب اکثریت قریب به اتفاق کسانی بوده که
او را میشناخته
و با او مراودات و حتی ملاقاتی گذرا داشتهاند.
تحمل فقدانش در درجات مختلف برای خانواده و دوستان و حتی مرتبطین حرفه دامپزشکی در
استان کردستان سخت خواهد بود و گذر ایامی طولانی نیاز است که آلام و غمهایمان
در نبودنش که جای خالی بودنش را بیشتر بر ما آشکار خواهد ساخت را اندکی کاهش دهد؛
هر چند که بر اساس آموزههای
دینی و اعتقاداتمان، راضی خواهیم بود به رضای ذات مقدس الهی که هر آنچه تقدیرمان
کند، سراسر خیر است.
نمیخواهم
سخنم در وصفش که برخاسته از اعماق وجودم در ارادت به اوست بویی از مبالغه بگیرد که
البته نیازی هم به آن احساس نمیشود؛
چه آنکه اصولاً توصیف عملکردش در حوزه وظایف دامپزشکی برای کسی که او را کمتر میشناخت،
مبالغهآمیز به
نظر میرسید؛
اما نمیدانم
چرا ذهنم بین خبر پر کشیدن و عروجش با نیامدن درنای امید از سیبری در این زمستان
به میانکاله ارتباطی معنادار ایجاد کرد.
آیا «امید»مان پیشاپیش خبر را دریافته و یارای دیدن واقعه را
از نزدیک نداشت و اینکه ترجیح داده بود پروازش را از ساحل رودسر به آسمان لایتناهی
از راهی دورتر و در افقی بازتر به تماشا بنشیند و همچون همیشه که تنها میآمد،
عزادار تنهای تنهاییش فرسنگها
دورتر از خانه باشد.
بیایید با هم آرزو کنیم امید همچون هر سال پروازکنان به دیدارمان
بیاید تا مصداقی شود بر پاشش دوباره امید برای همه ما؛ برای مادر دلشکسته
و داغدارش که با غم تنهایی بیگانه نیست؛ برای همسر عزادارش و برای «هانا» که جانش
از وجود مهربانی پدر به قدر کفایت سیراب نشد؛ برای همکارانش که بدانند با رفتنش امید
خدمترسانی
به مردم دوستداشتنی
کردستان فروکش نخواهد کرد و برای دوستان دور و نزدیکش که باور کنند رفتنش به معنای
ناامیدی و پایان زندگی نیست.
کاش! امید بیاید ...
سید بهمن نقیبی
پنجشنبه ۱۴۰۲/۱۰/۲۱
امیدوارم چون همیشه درنای زیبا،امید به ایران بازگردد و آرزو که منتظر اوست همدیگر را ببینند.خداوندا همواره مواظب تمام حیوانات و پرندگان حیات وحش باش،آمین
دکتر جان ما هم با شما همدرد هستیم و با اینکه بنده در استان کرمانشاه هستم و ایشون رو از نزدیک ندیده بودم اما با شنیدن خبر ناگوار از دست دادنشون چنان غمی را احساس کردم که گویی سالها با ایشان آشنایی داشتم. و این نتیجه خدمت خالصانه و فروتنی ایشان بوده. قطعا جامعه دامپزشکی بزرگ مردی چون دکتر ورمقانی را فراموش نخواهد کرد. خداوند رحمتشون کنه
جناب دکتر نقیبی با اخلاق و دوست داشتنی ،خدمتتان عرض کنم مشکل اساسی سازمان ضعف ان در حوزه حقوقی و عدم تمایل سازمان به تقویت این بخش لست.زمانی سازمان دامپزشکی در روستا فعال بود و از انتهای دهه ۸۰ به سمت شهر گرایش،پیدا کرد و ساختار ضابطین قضایی رو به خود گرفت اما به تناسب این چرخش سازمان کمتر به تقویت حوزه حقوقی که لازمه شخصیت جدید سازمان بود پرداخت و سبب شد اکثر همکاران از چند و چون نحوه برخورد و تعامل با مقامهای قضایی غافل شده و بعضا شاهد بروز تنشهایی بین مدیران سازمان و مراجع قضایی باشیم که بازنده آن از قبل مشخص خواهد بود.لذا به سبب جلوگیری از بروز این تنشها لازم است سازمان نسبت به اصلاح ساختاری خود اقدام نموده نحوه رفتار در قبای ضابط قضایی را بیاموزد تا شاهد بروز این مشکلات و برخوردها در مجموعه نباشیم
|
زشت ترین و بی اخلاق ترین سخنانی که تاکنون در عمرم در خصوص حرفه دامپزشکی شنیده ام همین چند خط بود ، روزگار چنان شده که مقام قضایی میخواهد برای قوانین بهداشتی کشور تصمیم بگیرد آنهم با این سابقه ای که همه مردم ایران از آن سراغ دارند ، شما هنوز درک نکرده آید که مردم ایران از قاضی ها و سیستم قضایی دل خوشی ندارد و اگر فکر میکنید که میتوانید یکی از تخصصی ترین سازمانهای دولت را به آلت دست قوه دیگری تبدیل کنید باید عرض کنم که قبلاً هم چنین تلاشهای مذبوحانه ای صورت گرفت و نشد ، شما اگر میتوانید همان مشکل نزاعهای خیابانی را حل میکردید که برای رسیدگی به حزئی ترین آنها یکسال مردم را از زندگی کردن می اندازید ، اصولاً اگر سیستم قضایی کشور اینهمه تنبل و بدون اثر نبود اینهمه حرم و جنایت هم در کشور نداشتیم ، به کار خودتان مشغول باشید
|
اقای ۸:۱۵ شما کجا زندگی می کنید !! چقدر توهین به مقامات قضایی کردید!!! از اول تا اخر پیامتان توهین به همه می باشد.
|
همکار عزیز شاید سخننان بنده دردناک بود اما زشت؟؟؟در ادامه عرض کنم بین اجرا و احساس خیلی فاصله است و اگر در اجرا میبودید شاید بیشتر سخنان بنده را درک میکردید.به عنوان مجری و ضابط قضایی باید بدانید که سردی دستنبد خیلی زیاد است و دستور آن در اختیار مرجع قضایی است.بنده به عنوان مجریی که بیش از چند صد تن محموله غیر قابل مصرف را در طول خدمت و به دستور مقام قضایی معدوم کرده و صدها پرونده قضایی بر علیه متهمین بهداشتی را به نفع سازمان و در راستای بهداشت عمومی با موفقیت به سرانجام رسانده مجددا تاکید میکنم شرط موفقیت در اجرای دستورالعملهای بهداشتی مرتبط با مجموعه قضایی و خصوصا در راستای اجرای ماده ۱۴ ارتباط سالم با مجموعه قصایی و کسب اعتماد انها است .
|
همکار ۸:۱۵ آیا میدانید که در تخصصی ترین مجموعه برای معدوم سازی یک کیلو فراورده خام دامی در صورت عدم کسب رضایت مالک باید دستور مقام قضایی را کسب کنید در غیر این صورت با شما برخورد میشود.ایا میدانید در یکی از استانها بعد از معدوم سازی و دفن مقداری مرغ که بدون دستور قضایی صورت گرفته بود مقام قضایی دستور نمونه برداری داد و جالب انکه مصرف محموله بر اساس نظر ازمایشگاه همین تخصصی ترین دستگاه بلامانع گزارش شد و رییس شهرستان مجبور به پرداخت غرامت شد.از این مثالها و هزاران مثال دیگر که مجال آن نیست.تعصب شما را درک میکنم ولی حقیقت تلخ است و آن این است که ما قدرت دفاع و حفظ نیرو های خود را نداریم و بعضا خود به انها از پشت خنجر زده ایم.
|
زیر دلنوشته همکارمان با شما در این سخنان نامربوط به خبر اطاله کلام نمیدهم چون جای نامناسبی است فقط یک نکته : چرا مردم از سیستم قضایی که شما سنگش را به سینه میزنید متنفرند ؟ مردم از وکیل متنفرند چون محل درآمدشان تمیز نیست
|
حرف شما درست است .ولی مطلب قدری پیچیده تر از این مطلب صحیح شماست .
|
دوست عزیز که با بی احترامی پاسخ دادید .مشکل اینجاست که اصلا شما نفهمیدید که چه میگویم و بهتر است که ادامه ندهیم که دلخوری پیش نیاید.۱۳ نفر که پیام بنده را لایک کردند و سایر دوستان که کار اجرایی کردند مطمنا میدانند من چه گفتم .در اخر ارزو میکنم شما با این دیدگاه هیچکاه دچار پرونده قضایی مرتبط با سازمان دامپزشکی و اجرای ماده ۱۴ نشوید چون هرگز دوست ندارم برای هیچ یک از همکاران کوچکترین مشکلی پیش بیاید.
|
در نفهمی ما در خصوص ندادن عمان اختیار مسائل بهداشتی به دادگاه و پاسگاه و وکیل یک لحظه هم شک نکن و مهم نیست دوستان شما چند بار نوشته تان را لایک کنند
مطلب پر از احساساتی بود که در رثای یک دوست از زبان یکی از مدیران سابق سازمان دامپزشکی نوشته شده بود ، اگر بخوام همراهی با این مطلب کرده باشم نمیدونم چندتا دیگه از همین ورمقانی ها میشه مثال زد که در دوره مدیریت خاصی در سازمان همین اتفاق بصورت زنده زنده برای اونها اتفاق افتاد ، اینکه به یکباره در اثر فشار روحی و روانی مثل دکتر ورمقانی عزیز رفته باشی باید خیلی آسونتر از زمانی باشه که سر بریده خودت رو به نظاره بنشینی ، چشمان تر بسیاری در سازمان دامپزشکی کشور و ادارات کل سراغ دارم که بدون صدا هر روز مرگ خودشون رو نظاره میکردن و تمام اونهایی که مرتکب این قتل ها شدن خیلی راحت و بدون عذاب وجدان در حال سپری کردن دوره استراحت برای مدیریت های بعدی هستن، میترسم از جزایی که خدا به این افراد (نگفتم انسان )خواهد داد و چقدر در این زمانها خداوند جبار و قاهر و منتقم است که بی شک نشانه عدل اوست، نشسته اند و بازی خداوند را نظاره گرند ....
|
دردود بر شرف شما همکار عزیز این بی عدالتیهای افراد برای قدرت و پول و خودپرستی بهای زیادی داره که یکیش حق الناسه که نابخشودنیست .وایی به حال این افراد که در ظاهر امر موفق و پیزوزند و در باطن امر زیانکارانند که خدا دقیقا در قران به این اسم ازشون یاد میکنه .من خودم یکی از قربانیهدی همین افراد بی ریشه و تازه به دوران رسیدم که به قول شما دوره استراحت رو طی کردن برای مدیرت بعدی و در هر مرحله با وجود بی صلاحیتی و بی تدبیری و بی لیاقتی تایید صلاحیت میشن .متاسفانه این افراد انسان نما کم نیستن و قهرمانانی چون ورمقانیها نادر و کیمیا
جناب آقای دکتر نقیبی عزیز
و لا تقف ما لیس لک به علم
تعهد ووجدان کاری با گذر زمان و تجربه به دست نمی آید باید اصالت داشته باشی و دارای فطرت نهادینه شده بر اساس اخلاق وحق الناس باشی تا مراتب تعهد وسلامت کار را بدانی. هرچند زمانه بر وفق مراد نامردان وچاپلوسان وضایع کنندگان حق الناس ........... است ولی چوب خدا صدا ندارد و آنچه ماندگار است صداقت وتعهد وشرافت است
دکتر ورمقانی روحش شاد و یادش گرامی ...................
خوبان ماه ماندگارند همچون مرحوم دکتر میرلاشاری هیچ وقت از یاد و خاطره ها نمی روند
دکتر نقیبی گرامی
درود بر شما جناب آقای دکتر نقیبی عزیز
خوبان ماندگارند و دائمی...
سلام حکیم مهر عزیز
|
با سلام و احترام،
جناب دکتر نقیبی با اخلاق و دوست داشتنی سلام ممنونم بخاطر متن عاطفیتان که همین هم تو این روزگار غریب نعمت است ،خدمتتان عرض کنم مشکل اساسی سازمان ضعف در حوزه پشتیبانی است نه صرفا حقوقی که ما در کلیه امور پشتیبانی مانند مالی اداری حقوقی کارگزینی و لجستیک و حراست و بازرسی به اندازه حوزه فنی رشد نکرده ایم. ما فرمانده را باچشمان بسته و بدون نیرو و تفنگ به میدان جنگ میفرستیم جنگ که میگم جنگ با میکرو ارگانیسمها گرفته تا جنگ با موجود دو پا با شغلهای دلالی،رانتخواری،چوب دار،متخلفین بهداشتی،متقلب و ... که همه بفکر در آمدشان هستند .
|
...................
آقای دکتر نقیبی ، همیشه فکر می کردم که دوست داشتنی هستی ، و نمیدانستم چرا دوست داشتنی هستی ؟ حالا نظر بقیه عزیزان را دیدم تازه متوجه شدم که چرا الکی الکی و همینطوری دوستت داریم؟
|
الکی نیست ، خودتم معلومه ...... دوست داشتنی هستی .ما هم شماها را دوست داریم . آنچه از دل برآید لاجرم بر دل نشیند.
تیتر حکیم مهر :درنای «امید» پس از سالها به ایران نیامد!
جناب آقای دکتر نقیبی بزرگوار استاد علم و اخلاق و ادب هستند آرزوی طول عمر و شادکامی و بهروزی برای ایشان دارم پاینده باشید.