حکیم مهر- محسن طاهرمیرزایی: راهاندازی آزمایشگاه دامپزشکی در شهرستان الشتر و سپس شهرکرد توسط یک بانوی دامپزشک بهانهای شد تا به سراغ «دکتر زهرا حسنوند» برویم و دقایقی را با او به گفتوگو بنشینیم. او به حکیم مهر میگوید: «من تصمیم گرفتم خلائی را که در شهرستان وجود داشت، پر و در بخشی از دامپزشکی که وجود نداشت، شروع به کار کنم که هم از لحاظ اقتصادی بازدهی داشته باشد و هم یک کار مثبتتر نسبت به فعالیتهایی که همه انجام میدهند، کرده باشم. به هر حال در شهرستان ما کلینیک و داروخانه زیاد و تنها چیزی که وجود نداشت، آزمایشگاه بود.»
حکیم مهر: خانم دکتر ورودی چه سالی و کدام دانشگاه هستید؟
بنده ورودی سال 89 و فارغالتحصیل سال 95 دانشگاه شهید چمران اهواز هستم.
حکیم مهر: آیا به رشته دامپزشکی علاقهمند بودید یا دست تقدیر شما را به این سمت سوق داد؟
واقعیت این است که به دلیل گستردگی زیاد حیطه کار دامپزشکی، 90 درصد بچههای دامپزشکی را دست تقدیر وارد این رشته میکند.
حکیم مهر: واکنش خانواده به انتخاب رشته دامپزشکی از سوی شما چه بود؟
خیلی خوشحال شدند.
حکیم مهر: گاهی این تفکر وجود دارد که به دلیل سختیهای کار دامپزشکی، خانمها نمیتوانند در آن دوام بیاورند و موفق شوند. نظر شما چیست؟
خیر، اینطور نبوده است. کمااینکه طبق فرهنگ مرسوم در منطقه لرستان، خانمها پا به پای آقایان کارهای مردانه انجام میدهند و به این شکل نیست که فعالیتها تفکیک شده باشد، به همین دلیل کسی معتقد نیست که دامپزشکی یک کار مردانه است و ما خانمهایی را در منطقه داریم که ساعت 2 و 3 شب، سختزایی انجام میدهند که واقعا کار مردانه و سختی است.
حکیم مهر: فضای دانشکده چطور بود و آیا به تصورات شما نزدیک بود؟
ما هیچ تصوری از این رشته نداشتیم و اصلا نمیدانستیم که دامپزشکی چیست، چون به هر حال از دبیرستان یکباره وارد دانشگاه شده بودیم. همان روزهای اول در بحث آناتومی ما را بالای سر لاشه سگی بردند که باید تشریح میشد و این خیلی برای ما عجیب و غریب بود. سطح دانشگاه هم خیلی بالا بود و از همان روز اول واحدها عملی بودند.
حکیم مهر: بعد از فارغالتحصیلی چه کردید؟ آیا از همان ابتدا تصمیم به ورود به بازار کار داشتید یا به ادامه تحصیل هم فکر میکردید؟
خیر، من به ادامه تحصیل فکر نمیکردم و همین الان هم فکر نمیکنم، چون در رشته دامپزشکی تفاوتی میان دکترای عمومی و تخصص وجود ندارد، مگر اینکه فرد بخواهد در حیطه آموزش وارد شود که من چنین تصمیمی نداشتم.
حکیم مهر: اولین قدم شما برای شروع به کار چه بود و با چه سختیهایی مواجه بودید؟
زمانی که از دانشگاه اهواز فارغالتحصیل شدم، در آنجا ماندم و حدود سه ماه در شبکه دامپزشکی اهواز در حوزه آزمایشگاه کارآموزی کردم. از آنجا که دانشگاههای جندی شاپور و چمران از هم جدا بودند، من به مدت یک ماه هم به دانشگاه جندی شاپور رفتم و در آزمایشگاه مواد غذایی آنجا کار کردم تا بتوانم آزمایشگاه تاسیس کنم.
حکیم مهر: چرا آزمایشگاه؟ مثلا چرا به سراغ کلینیک نرفتید؟
من از همان اول تصمیم گرفتم که آزمایشگاه راهاندازی کنم، چون ما ساکن یک شهر کوچک در استان لرستان به نام الشتر بودیم و در آنجا آزمایشگاه وجود نداشت. من تصمیم گرفتم که این خلاء را پر و در بخشی از دامپزشکی که وجود نداشت، شروع به کار کنم که هم از لحاظ اقتصادی بازدهی داشته باشد و هم یک کار مثبتتر نسبت به فعالیتهایی که همه انجام میدهند، کرده باشم. به هر حال در شهرستان ما کلینیک و داروخانه زیاد بود و تنها چیزی که وجود نداشت، آزمایشگاه بود. اتفاقا استقبال زیادی هم شد و من دو سال در الشتر ماندم و سپس به واسطه ازدواج به شهرکرد رفتیم و در آنجا هم آزمایشگاه راهاندازی کردیم.
حکیم مهر: آیا حرفه دامپزشکی روی زندگی مشترک شما تاثیر منفی نگذاشته است؟ چطور زندگی شخصی خود را مدیریت میکنید؟
خوشبختانه همسر من هم دامپزشک هستند و به همین دلیل شرایط را درک میکنند. ما دامپزشکان یک مقدار متفاوت از سایر مشاغل هستیم، مثلا مشتری ساعت 2 شب با ما تماس می گیرد و کمک میخواهد. به هر حال ایشان هم در تنگنا و ضرورت است که تماس میگیرد، چون تلفات میدهد و مشکل دارد. به همین دلیل زندگی کردن با غیردامپزشک سخت و متفاوت است و خوشبختانه ما مشکلی نداریم.
حکیم مهر: اشاره کردید که بعد از فراغت از تحصیل، اقدام به راهاندازی آزمایشگاه کردید. برای تامین سرمایه اولیه مشکلی نداشتید؟ وام نگرفتید؟
آزمایشگاه را با هزینه شخصی راهاندازی کردم و وام نگرفتم. سرمایه مورد نیاز برای راهاندازی آزمایشگاه الان زیاد است اما در سال 95 بنده با حدود 50 میلیون تومان یک آزمایشگاه میکروبی سرولوژی را تجهیز کردم. اما در شرایط اقتصادی امروز و به دلیل گستردگی کار، برای تجهیز آزمایشگاه اگر بحث سازه را در نظر نگیریم، حدود پنج تا هشت میلیارد تومان باید هزینه کرد. البته اگر شیمی را هم در نظر بگیریم، این رقم به حدود 15 میلیارد تومان میرسد.
حکیم مهر: از نظر شما مهمترین مشکلات و چالشهای آزمایشگاههای دامپزشکی چیست؟
بحث آزمایشگاه دامپزشکی در ایران یک مقدار نوپاست. البته علم آن وجود داشته اما از بحث جذب مشتری تا مباحث فرهنگسازی بسیار نوپاست و جا برای کار دارد. شرایط کار در سال 95 که من آزمایشگاه راهاندازی کردم، با الان زمین تا آسمان فرق میکند و در حال حاضر خیلی جا افتادهتر شده است. درست مثل آزمایشگاههای انسانی که با چند سال پیش بسیار متفاوت شدهاند اما روند رو به رشدی دارند. از آنجا که منابع کمتر میشود و تولیدات بیشتر بر مبنای اقتصاد جلو میرود تا سنت، جایگاه آزمایشگاه خیلی بیشتر رشد میکند. حیطه کاری ما در استان چهارمحال و بختیاری بیشتر روی بحث قزلآلا است که خوشبختانه رشد خیلی خوبی دارد.
حکیم مهر: یکی از مطالبات و انتقادات آزمایشگاهیان دامپزشکی، بحث آزمایشگاه همکار است. ارزیابی شما چیست؟
به هر حال آزمایشگاه معتمد شدن سختیهای خود را دارد و اگر قرار باشد همه بتوانند معتمد شوند، آزمایشگاه دیگر آن جایگاه را ندارد و واقعا سخت است. ما حدود دو سال فقط بحث مستنداتنویسی را انجام دادیم تا بتوانیم همکار شویم و واقعا به نظر من این سخت بودن، بجا است. چون بر اساس نتیجهای که از آزمایشگاه بیرون میرود، تصمیمات مهمی گرفته میشود.
حکیم مهر: برای بانوانی که علاقهمند به تحصیل در رشته دامپزشکی هستند یا بانوانی که از این رشته فارغالتحصیل شده اند، چه توصیهای دارید؟
واقعیت این است که دامپزشکی در ایران یک سفره بزرگ است که اگر بحث اخلاقیات و همکاری در آن رعایت شود، همه میتوانند از آن بهره داشته باشند، چون واقعا در همه حیطهها از بحث دام کوچک و دام سبک گرفته تا دام سنگین، ماهی، حیوانات خانگی، زینتی و... گسترده است، اما نکته مهم این است که کسی که قصد ورود به بازار کار آزاد را دارد، واقعا باید روحیه آن را هم داشته باشد، کمااینکه بازار کار آزاد مثل کارمندی نبوده و به این شکل نیست که فرد بتواند روی آن حساب کند که مثلا این ماه به فلان درآمد میرسد. بلکه باید صبر داشته باشد تا به نتیجه برسد و شاید دو تا سه سال طول بکشد تا تجارت آنها پا بگیرد.
دوم اینکه باید اخلاقیات بازار کار را رعایت کنند. البته بیاخلاقی در حوزه آزمایشگاهها کمتر است چون تعداد ما کمتر است اما متاسفانه در حوزههای دیگر، دامپزشکان یک مقدار نسبت به هم کملطف هستند و در بحث بازار سعی میکنند که یکدیگر را اذیت کنند و این درست نیست. در واقع دامپزشکانی که این کار را نمیکنند، خیلی موفقتر هستند.
حکیم مهر: به عنوان حرف آخر...
ممنونم از بابت فرصتی که حکیم مهر به من داد.
حکیم مهر: ممنون از وقتی که در اختیار ما قرار دادید.