حکیم مهر- محسن طاهرمیرزایی: رئیس کارگروه علمی دامپزشکی وزارت علوم و رئیس دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران در گفتوگو با حکیم مهر، با تاکید بر ضرورت بازنگری کلی در ساختار آموزشی دامپزشکی، میگوید: «این بازنگری باید از پایه که همان دوره کاردانی است، آغاز شود و دانشکدهها را به سمتی ببریم که دورههای کاردانی را بدون پسوند دامپزشکی داشته باشند، کمااینکه دوره کاردانی قدیمیترین برنامه آموزشی است که در طول این سالها هیچگونه بازنگری در آن انجام نشده، در حالی که نیازهای حرفهای آن در گذر زمان تغییر کرده است.»
«دکتر مهدی قمصری» با بیان اینکه هسته اصلی آموزش دامپزشکی دکترای عمومی است، تصریح میکند: «دکترای عمومی مهمترین مقطع تحصیلی است و همه سرمایهگذاریها را باید با توجه به آن انجام دهیم تا فارغالتحصیلان باکیفیت تولید کنیم، چون در ادامه که دوره تخصصی میشود، کار گرایشی خواهد بود.»
حکیم مهر: آقای دکتر، منظور شما از تغییر دروس رشتههای مختلف دامپزشکی که در جلسه شورای نظام به آن اشاره کرده بودید، چیست؟
نکتهای را که بنده در آن جلسه عرض کردم، در خصوص ضرورت بازنگری کلی در ساختار آموزشی دامپزشکی بود که در گروه دامپزشکی باید آن را از پایه که همان دوره کاردانی است، شروع کنیم. دوره کاردانی قدیمیترین برنامه آموزشی است که در طول این سالها هیچگونه بازنگری در آن انجام نشده، در حالی که نیازهای حرفهای آن در گذر زمان تغییر کرده است.
در حال حاضر در این زمینه دو دیدگاه مطرح است؛ یکی اینکه یک بازنگری در همین دوره کاردانی دامپزشکی با همین عنوان انجام دهیم. دیدگاه دوم اینکه دورههای کاردانی متعددی را بدون عنوان دامپزشکی داشته باشیم، مثلا بهداشتیار دام کوچک، بیمارستانهای دام کوچک، بهداشتیار دام صنعتی، اسب، طیور و غیره.
مزیت این طرح این است که میتواند نیاز تخصصی شقوق مختلف حرفهای را مرتفع کند، چون در حال حاضر بیمارستانهای دام کوچک این نیاز را از طریق همکاران دامپزشک، دانشجویان دامپزشکی یا افراد فاقد مدرک که باید یکی دو سال در همان کلینیک آموزش ببینند، مرتفع میکنند، در صورتی که اگر ما افرادی را تربیت کنیم و این ظرفیت شغلی متناسب با فردی باشد که تحصیلات مرتبط را گذرانده است، شرایط بهتر خواهد بود.
از طرفی از نظر من دوره قدیمی دامپزشکی یک دوره فشرده دکترای عمومی است، یعنی واحدهای برنامه آموزشی نوعی تعارض منافع میان همین بزرگواران همکار کاردان و دامپزشکان ایجاد کرده است، چون آنها همه چیز را خواندند اما فقط در حد دو سال. شاید در گذشتههای دور و با فقدان حضور دامپزشکان، نیازی در اقصی نقاط کشور وجود داشته اما الان با کثرت دانشکدهها و طیف وسیعی از همکاران دامپزشک، شاید نیازی که در گذشته بوده، دیگر مطرح نیست. لذا در این زمینه خاص یک نیاز کاملا تخصصی و حرفهای به عنوان کاردان نیاز است. حتی ما میتوانیم کاردان رادیولوژی داشته باشیم که بتواند در کلینیکها حالتگماریها را انجام دهد.
بعضی از کارها ممکن است خیلی عنوان نداشته باشند اما به لحاظ اقتصادی بسیار پرسود هستند. مثل افرادی که در حوزه اصلاح سم یا نعلبندی در اسب که واقعا یکی از ضرورتهای پیشگیری از لنگشهاست، کار میکنند. یکی از عمدهترین خسارتها در دام صنعتی بحث لنگش و ورم پستان و نازایی است. یکی از راههای پیشگیری و کاهش این ضرر اقتصادی، داشتن افراد دورهدیده و در تعداد زیاد است که به موقع بتوانند این کار را در دامپروریها انجام دهند. ضمن اینکه در حال حاضر عدهای که حرفهای نیستند، به شکل سنتی دورههایی را برای خود گذراندند و این کار را در دامداری انجام میدهند که از یک طرف به لحاظ اقتصادی خیلی برای آنها خوب است و از طرف دیگر ممکن است برای آنها خسارتهایی را ایجاد کند. یعنی میتوانیم این دورههای کاردانی را در حوزههای مختلف و بدون اینکه پسوند دامپزشکی عام داشته باشند، تعریف کنیم.
حکیم مهر: اما برخی مخالف این ایده هستند و میگویند که بهتر است دوره کاردانی دامپزشکی را به عنوان بهداشتیار به شکلی تعریف کنیم که سرفصل گذشته تغییر کند و متناسب با نیازها باشد.
در این خصوص چند مرتبه در گروه دامپزشکی بحث صورت گرفته و من در جلسهای هم که در خدمت رؤسای محترم بودم، عنوان کردم که اگر ایدههایی هست، طرح شود. همچنین اگر توفیق پیدا کنم در جلسهای با حضور رؤسای دانشکدههای دامپزشکی نیز مطرح میکنم. البته این مسئله را برای دانشکدهها فرستادیم اما به غیر از یکی دو دانشکده، از دیگران خیلی بازخورد نگرفتیم. بنابراین اگر در دوره کاردانی بتوانیم این کار را انجام دهیم، طبیعتا بهتر است. کمااینکه الان یک کاردانی علوم آزمایشگاهی و یک کاردانی هم در حوزههای بالینی وجود دارد و میتواند ادامه پیدا کند.
مطلب بعدی اینکه به نظر من تنها دوره کارشناسی که ضرورت پیدا میکند، علوم آزمایشگاهی است و سایر دورههای کارشناسی که الان وجود دارد، نه ضرورتی دارد و نه اصلا صحیح است. مثلا دو سه مقطع کارشناسی تعریف شده و بعضی از دانشکدهها هم آن را اجرا میکنند که درست در تقابل با دامپزشکی قرار میگیرند، مثل بهداشت مواد غذایی و...؛ از آنجا که بیماریها و پاتولوژی را کامل نمیخوانند، طبیعتا نمیتوانند نقش بهداشتی و نظارتی خود را ایفا کنند. از طرفی خیلی از فرصتهای شغلی از سوی آنها به علت پایینتر بودن مدرک تحصیلی آنها اشغال میشود. لذا دانشکدهها را باید به سمتی ببریم که دورههای کاردانی را داشته باشند و کارشناسی فقط علوم آزمایشگاهی را داشته باشیم، چون یک خط کاملا مستقل است. آن فردی که علوم آزمایشگاهی میخواند، باید بتواند مقطع ارشد خود را هم در یکی از رشتههای انگلشناسی، آسیبشناسی، میکروبشناسی و... بخواند. یعنی مسیر تحصیلی باز است و اشتغال او هم در مسیر خود است. لذا باید بعد از دورههای کاردانی، بهداشتیاری دامپزشکی عمومی را تقویت کنیم و تغییراتی که عرض کردم، متناسب با نیازهای فعلی که خیلی نسبت به گذشته تغییر کرده، اعمال کنیم. در بعضی از دانشکدهها این کار را متناسب با مسائل منطقهای خود انجام میدهند.
حکیم مهر: دانشگاهها چقدر اختیار دارند که خودشان این کار را انجام دهند؟
دانشگاههای بزرگ که هیات موسس مستقل دارند، میتوانند برنامه درسی را تغییر دهند، فقط باید آن را به اطلاع وزارت علوم برسانند. البته چهارچوب کلی که چه تعداد باید باشد و چقدر آنها بالینی و... باشد، وجود دارد و ثابت است. بنابراین به لحاظ جزئیات برنامه، یک آزادی عمل دارند که ضرورت دارد. من فکر میکنم هسته اصلی آموزش دامپزشکی دکترای عمومی است و همه جا هم همین است. مهمترین مقطع تحصیلی است و همه سرمایهگذاریها را باید با توجه به آن انجام دهیم تا فارغالتحصیلان باکیفیت تولید کنیم، چون در ادامه که دوره تخصصی میشود، کار گرایشی خواهد بود. یک دامپزشک عمومی حسب قانون میتواند همه مسئولیتهایی را که قانون به دامپزشک اجازه داده، به عهده بگیرد و از قبل هم معلوم نیست که این فارغالتحصیل در زمینه بهداشت مواد غذایی، نظارت، بستهبندی، درمان و... وارد میشود، لذا باید این مقطع را به شکل کامل طی کند.
بنابراین دورههای تخصصی نیاز به بازنگری دارد که خوشبختانه هم وزارتخانه و هم دانشگاهها این مساله را دنبال میکنند که هر پنج تا 10 سال، بازنگریهایی در خود رشتهها انجام گیرد. بیشتر بحث تغییرات کیفی مطرح است چون لاین تخصصی در آن رشتهها مشخص است و بیشترین زحمت برای بازنگری دوره عمومی است. چون از پایه که شروع میشود، تا کلینیکها و... دیدگاههای بسیار متفاوتی وجود دارد. به همین خاطر برنامههای متفاوتی است و واقعا در همه جای دنیا این گونه است و حتی برنامههای دانشگاههای یک کشور هم متقاوت است؛ البته که بر اساس مزیتهای منطقهای و توانمندیهای داخلی یک اصول کلی باید رعایت شود.
در کشورهایی که طرحها با هم متفاوت است، در نهایت یک فیلتر تحت عنوان «امتحان ملی» دارند که همه فارغالتحصیلها باید از آن رد شوند. طبیعتا در دوران تحصیل این تفاوتها وجود دارد اما فارغالتحصیل باید از آن حداقلهایی که نظام حاکمیتی تعیین میکند، عبور کند تا گواهینامه دامپزشکی بگیرد. خیلی جاها این شرایط هست، یعنی تفاوت برنامه وجود دارد ولی در نهایت همه یک حداقل کیفیت را دارند و ما باید یک تفاوتهایی بیش از آن را ایجاد کنیم. این نکاتی است که در حوزه آموزش دامپزشکی مطرح است و امیدواریم بتوانیم به نتیجه برسیم.
حکیم مهر: این اقدام ماندگاری است و حضرتعالی هم در نقطهای قرار گرفتید که میتوانید آن را به سرانجام برسانید. به شخصه تا چه اندازه تلاش خواهید کرد؟
به هر شکل ایدههای فردی وجود دارد اما تصمیم نهایی جمعی و مساله مهم اراده اجرا است. یعنی ممکن است یک برنامهای را در وزارتخانه نهایی کنیم اما در گستره مراکز آموزش عالی کشور اعم از دولتی و غیردولتی، هم اراده اجرا و هم اهتمام به کیفیت اجرا مهم است. ممکن است برنامهها خوب نوشته شود، کمااینکه الان هم به همین شکل است اما همه چیز به شرایط موجود وابسته است. بعضی جاها یک نگاه حداقلی اقتصادی و برخی هم یک نگاه حداکثری به این قصه میکنند. در حال حاضر نقش ما بیشتر ارائه یک برنامه تحت عنوان «آمایش آموزش دامپزشکی» است که امیدواریم خداوند توفیق بدهد.
حکیم مهر: ممنون از فرصتی که در اختیار ما قرار دادید.