کد خبر: ۸۰۶۰۷
تعداد نظرات: ۲۰ نظر
گفت‌وگوی حکیم مهر با «دکتر رضا کسروی» دامپزشک، متخصص مامایی و بیماری‌های تولیدمثل دام و عضو مدعو فرهنگستان علوم:
«دکتر رضا کسروی» افزود: بُعد مسافت و لزوم رانندگی‌های طولانی، سختی و کثیفیِ کارِ معاینات به‌ویژه در گاو شیری و دور ‌بودن از محیط‌های شهری، در کنارِ نداشتن احترام و شأنِ موردِ انتظار به دلیل فرهنگ غالب در بسیاری از گاوداری‌ها و گوسفندداری‌ها، می‌توانند از دلایل اصلی در این کاهشِ اقبال باشند ...

 

حکیم مهر- محسن طاهرمیرزایی:‌ «دکتر رضا کسروی» دامپزشک، متخصص مامایی و بیماری‌های تولید مثل دام، مورخ و لقب‌شناس معتقد است که مشکل اساسی ما در نظام آموزشِ عالی، فراتر از سطح تغییرات است؛ به این معنی که دانشگاه‌های ما اغلب نسل ۲ (حتّی بعضاً بین نسل ۱ و ۲) هستند، در حالیکه امروزه نسل پنجم، یعنی دانشگاه‌های تمدّن‌ساز مطرح شده است.

وی در گفت‌وگو با حکیم مهر تصریح می‌کند:‌ «به نظر می‌رسد نسل جدیدِ دانشجویان و دامپزشکان، علاقهٔ چندانی ندارند به حوزه دام بزرگ وارد شوند. بُعد مسافت و لزوم رانندگی‌های طولانی، سختی و کثیفیِ کارِ معاینات به‌ویژه در گاو شیری و دور ‌بودن از محیط‌های شهری، در کنارِ نداشتن احترام و شأنِ موردِ انتظار به دلیل فرهنگ غالب در بسیاری از گاوداری‌ها و گوسفندداری‌ها، می‌توانند از دلایل اصلی در این کاهشِ اقبال باشند.»

حکیم مهر: لطفا زمینهٔ کاری یا در اصطلاح، فیلدِ طب دام‌های بزرگ را بیشتر برای ما معرفی کنید. فعالیت دامپزشکی در این حوزه چه مزایا و معایبی دارد؟

با سلام و سپاس از شما و ممنون از دعوتِ «حکیمِ مِهر» از بنده جهت انجام این مصاحبه. این زمینهٔ کاری به طب و تولیدمثل و نیز مدیریت بهداشتی و پیشگیری از بیماری‌هایِ دام‌های بزرگ می‌پردازد. منظور ما از دام بزرگ، گاو شیری و پرواری، نشخوارکنندگانِ کوچک (که در سال‌های اخیر، اصطلاحِ نازیبایِ «دام سبک» در مورد آنها به کار می‌رود)، اسب و سایر تک‌سمی‌ها (قاطر و‌ الاغ) و شتر است. البته بخشی از طب حیات‌وحش که اخیراً، به‌حقّ، به شاخه‌ای مورد توجّهٔ جامعه تبدیل شده است، در حوزهٔ دام‌های بزرگ قرار می‌گیرد؛ کمااینکه بخشی از آن در زمینهٔ طب دام‌های کوچک، طیور و آبزیان قرار دارد. توّجه داشته باشید که ما هنوز در ایران طب حیات‌وحش را به عنوان شاخه‌ای مستقل نداریم.

این زمینه در کشور ما خود به دو شاخهٔ کاری تقسیم می‌شود؛ شاخهٔ نخست به طب و تولیدمثل و جرّاحی «در سطحِ انفرادی» می‌پردازد که بیشتر با صاحبان اسب و نیز دامپروران روستایی سر و کار دارد که تعداد دام محدودی دارند و در بسیاری از مناطقِ ایران، نگاه‌شان به گاو یا گوسفند و بز، تا حدودی، مشابه حیوان خانگی است. شاخهٔ دوّم، علاوه بر معایناتِ انفرادی، به مدیریتِ سلامت «در سطح گله‌های صنعتی یا نیمه‌صنعتی» می‌پردازد؛ طب و تولیدمثلِ گلّه‌های صنعتیِ گاو شیری، پرورش صنعتیِ گوسفند و بز (به‌ویژه با نژادهای وارداتی) و مدیریّتِ سلامتِ اسبداری‌ها، جملگی در همین شاخهٔ دوّم قرار می‌گیرند. اغلبِ دامپزشکان شاغل در این دو شاخهٔ کمابیش مستقل، پس از دانش‌آموختگی، به روش متفاوتی آموزش دیده و تجربه کسب کرده‌اند؛ به گونه‌ای که به سادگی نمی‌توانند کار یکدیگر را انجام دهند.

از نظر آموزشِ دانشگاهی، در دورهٔ تحصیلاتِ تکمیلی، در ارتباط با این حوزهٔ کاری، سه تخصّصِ (۱) بیماری‌های داخلی دام‌های بزرگ، (۲) جرّاحی و (۳) مامایی و بیماری‌های تولیدمثل دام طرّاحی شده‌اند. پیشهاد بنده و بسیاری دیگر از دغدغه‌مندان این است که این تفکیک مورد تجدید نظر قرار گیرد؛ به نحوی که به عنوان نمونه، دو تخصّصِ «طب، تولیدمثل و جرّاحی نشخوارکنندگان» و «طب، تولیدمثل و جّراحیِ تک‌سمی‌ها» با سه تخصّص فعلی جایگزین شوند تا با نیازهای بازار هماهنگی بیشتری ایجاد شود. البته مشکل اساسی ما در نظام آموزشِ عالی، فراتر از این‌ سطح از تغییرات است؛ به این معنی که دانشگاه‌های ما اغلب نسل ۲ (حتّی بعضاً بین نسل ۱ و ۲) هستند، در حالیکه امروزه نسل پنجم مطرح شده است، یعنی دانشگاه‌های تمدّن‌ساز.

در حال حاضر خدمات دامپزشکی در سطح معایناتِ تک‌موردی، در همهٔ دام‌های بزرگ، شامل معایناتِ تولیدمثلی از جمله تشخیص آبستنی، تشخیص و درمان بیماری‌های داخلی و نیز جرّاحی است. در زمینهٔ اسب، خدمات دامپزشکی در فصل تولیدمثل جایگاه ویژه‌ای دارند. در سطح گله‌های گاو شیری که در چند دههٔ اخیر یکی از جذّاب‌ترین زمینه‌های کاریِ دامپزشکانِ ماهر و نام‌آشنا از نظر درآمد و بازارِ کار بوده است، خدماتِ تولیدمثلی جایگاه تثبیت‌شده‌ای دارند. در مرتبهٔ بعد، طب داخلی مطرح و بسیار کلیدی است. در دههٔ اخیر خدمات جرّاحی نسبت به گذشته محدودتر شده‌اند. در زمینهٔ گوسفند و بز، در سطح گله‌های صنعتی با نژادهای وارداتی، خدمات حرفه‌ای، تا حدّی از الگوی گله‌های گاو شیری پیروی می‌کنند؛ یعنی خدمات تولیدمثلی شامل تشخیص آبستنی و مهار سقط‌جنین و همچنین مدیریت بیماری‌ها در سطح گله‌ای.

تا جائیکه بنده اطّلاع دارم، طب و تولیدمثلِ شتر و سایر تک‌سمی‌ها بازار کار قابل‌اعتنایی ندارد؛ مگر معدود اقداماتِ ارزشمندی که بیشتر در قالبِ پژوهش و ترویج در زمینهٔ انتقالِ رویان در شترهای تک‌کوهانه و دوکوهانه توسّط دکتر امیر نیاسری و دکتر داراب نیکجو و شاید برخی دیگر از دامپزشکان انجام شده است.

دامپزشکانِ موفّقِ در طب اسب، معمولاً طی قراردادی با اسبداری‌ها و باشگاه‌های اسب‌سواری، در فصل تولیدمثل، مسئولیت تعداد قابل‌توجّهی مادیان را بر عهده می‌گیرند که از نظر شأن و درآمد، جذّابیّت‌های خاصّ خود را دارد. در طب گله‌های گاو شیری صنعتی، دامپزشکان، بسته به مهارت و سابقهٔ کار، جایگاه‌هایی چون مشاوره و مدیریّتِ سلامت و تولیدمثل گله، مسئولیّتِ انجام معاینات و درمان‌های انفرادی گاوها و گوساله‌های گله (تولیدمثلی و داخلی، اندام‌حرکتی و گاهی جرّاحی) و‌ در نهایت، ارائه خدمات به عنوانِ مسئول فنّی و بهداشتی گله را در اختیار می‌گیرند.

از جذّابیت‌های خدمات دامپزشکی در زمینهٔ دام‌های بزرگ می‌توان از بودن در طبیعت و محیط‌های روستایی و به‌دور از هیاهو و آلودگی شهر، فعّال‌بودن از نظر جسمی و در نتیجه، کاهش خطر ابتلا به بیماری‌های متابولیک و قلبی و امکان آشنایی با طبقاتی از جامعه نام بُرد که در محیط‌های شهری دور از دسترس‌اند. برای افرادی که حوصلهٔ سر و کلّه زدن با صاحبان حیوانات خانگی یا حتّی صاحبان اسب را ندارند، داشتنِ قرارداد با گله‌های گاو شیری یا گوسفندداری‌های نوین، مزیّت محسوب می‌شود. همچنین برای دانشجویانی که ساکن شهرهای کوچک یا روستاها هستند، به دلیل نزدیکی به محل کار و داشتنِ مزیّت‌های فرهنگی، ورود به این نوع خدمات جذّابیت خواهد داشت. طب دام‌هایِ با مصرفِ غذایی، به‌ویژه در مقیاس گله‌‌ای، جنبهٔ اقتصادی و صنعتیِ پررنگی دارد؛ این ویژگی برای افرادی که تمایل دارند در سطح صنعت و تولید ملّی فعّال باشند، بسیار جذّاب است؛ به‌ویژه در روستاها و شهرهای کوچک که نگهداری از حیوانات خانگی شاید هنوز از رونق کافی برخوردار نیست یا ملاحظات و سلیقه‌های فرهنگی و اجتماعی دیگری پررنگ است.

از طرفِ دیگر، طب دام‌های بزرگ کاری بسیار سخت و از نظر جسمی مستهلک‌کننده است. حداقلی از قدرت بدنی و تاب‌آوریِ روانی را طلب می‌کند که در همگان نیست. معمولاً، به‌ویژه برای ساکنانِ شهرهای بزرگ، با رانندگی‌های طولانی، خسته‌کننده و پُرخطر در جاده‌های بین‌شهری همراه است. فرصتِ زیستن در فضاهای فرهنگی و هنریِ شهری همچون کافه‌ها، کتابفروشی‌ها، سینما و تأتر، نمایشگاه‌ها، موزه‌ها، فرهنگسراها، کتابخانه‌ها و کنسرت‌ها را از افرادِ علاقه‌مند به این امور می‌گیرد و روحیّهٔ سرسخت و غیرحسّاسی را می‌طلبد. طیف معاشران شخص را به طبقات خاصّی محدود می‌کند که برای همگان دلپذیر و در درازمدّت قابل‌تحمّل نیست. همچنین موجب می‌شود شخص از بسیاری از فرصت‌های رشد اقتصادی که با رصدِ رویدادهای شهری میسّر می‌شود، کمابیش محروم شود یا همیشه آنقدر خسته باشد که فرصتی برای رسیدگیِ کافی به خانواده و دوستان و داشتنِ معاشرت‌های اجتماعی و انجامِ کارهای دیگر نداشته باشد.

از دیگر عیب‌های بزرگ در این زمینهٔ کاری، این است که فرد در سنینی که به اوج مهارت و پختگی می‌رسد، از نظر جسمی دیگر توان یا انگیزهٔ ادامه‌دادن ندارد و به همین علّت حس ناخوشایندی از ناکامی را می‌تواند به همراه داشته باشد.

مشکل اقتصادی، اجتماعی (طبقاتی) و فرهنگیِ بزرگ دیگری هم در طب گله‌های صنعتی وجود دارد. این معضل همان است که متفکّرانی چون مارکس و اِنگِلس در نقد نظام سرمایه‌داری به آن پرداختند. گرچه حکومت‌های مارکسیستی اغلب با شکست روبرو شدند، امّا فلسفه و در واقع، نگاه علمیِ مارکس و همفکرانش در شکل‌گیریِ سوسیالیزم نقشی موثر داشت. دیدیم که نگاه سوسیالیستی در کشورهای اروپای غربی و شمالی، به‌ویژه در حوزهٔ اسکاندیناوی، به رفاه و شادابیِ این ملّت‌ها منجر شده است. از این مقدّمه به اینجا می‌رسم که هر چه دامپزشک در سطح گله‌های صنعتی بهتر و بیشتر کار کند، به‌ویژه در شرایطِ تورّمِ مزمن در کشور ما، اندازه و سودآوری گله بیشتر می‌شود؛ امّا او در برابرِ سرمایه‌دار، کوچک و کوچکتر می‌گردد. این «ازخودبیگانگی»، که در اینجا به معنی بیگانه‌شدن با حاصلِ کار و خدمات خود است (یعنی گویی حاصلِ کارِ شما علیه خودتان قد عَلم می‌کند‌)، به‌ویژه با افزایش سن و تجربهٔ دامپزشک معمولاً دردناکتر می‌شود.

هر چه شما بیشتر و بهتر کار کنید، ثروت و تعداد دام‌های صاحب سرمایه بیشتر و بیشتر می‌شود و با توّجه به زمینه‌های فرهنگی و مشکلاتِ اقتصادیِ موجود در جامعهٔ ما، می‌تواند با «توهّمِ بی‌نیازی» و به دنبالِ آن، تحقیرِ دامپزشک همراه گردد. توجّه داشته باشیم که در این شاخه از خدمات دامپزشکی، برخلاف طب دام‌های کوچک، دامپزشک با یک یا چند سرمایه‌دارِ محدود روبرو است و نه تعداد زیادی صاحبِ حیوان خانگی. بارها و بارها در چند دههٔ اخیر شنیده شده است که برخی از دامپروانِ صنعتی از دامپزشکان با چنین تعابیری یاد کرده‌اند: «با همهٔ دانش و مهارتی که دارد، ولی برای ما کار می‌کند» یا «اگر عُرضه داشت برای خودش کار می‌کرد و نه برای ما» و نظایرِ اینها. حال اگر کسی با این پدیدهٔ مولودِ سرمایه‌داری و شرایط فرهنگی جامعهٔ ما مشکلِ جدّی دارد، توصیهٔ بنده این است که پیش از انتخاب شاخهٔ کاری، به این نکات مهم به اندازهٔ کافی توجّه کند.

حکیم مهر: دامپزشکان و علاقه‌مندانی که قصد دارند به این حوزه و علی‌الخصوص دامداری‌های صنعتی ورود کنند، از کجا باید شروع کنند؟

توصیهٔ بنده این است که ورود به این حوزه را با کارآموزی نزد یکی از دامپزشکان موفّق و مسلّط، در گله‌های بزرگِ گاو شیری یا گوسفندداری‌های صنعتیِ بزرگ یا اسبداری‌ها و باشگاه‌ها شروع کنند. هر چه گله‌ها بزرگتر باشند، تعداد و تنوّع حالات مختلفِ فیزیولوژیک و پاتولوژیک در معاینات تولیدمثلی و تعداد و تنوّع بیماری‌های داخلی بیشتر می‌شود و در نتیجه دورهٔ کسب مهارت کوتاه‌تر خواهد شد. این نکته را حتماً باید تذکّر دهم که کسب مهارت و تجربه در «طب» ذاتاً طولانی است و نیازمندِ کارآموزی و شاگردی نزد دامپزشکان ماهر و استادان واقعی در سطح گله‌ها و اسبداری‌ها. همزمان با کارآموزی حتماً لازم است تا در سمینارها، وبینارها و کارگاه‌های نظری و عملی که توسّط دامپزشکان و استادان شناخته‌شده و ماهر در بسیاری از شهرهای بزرگ و مراکز استان‌ها برگزار می‌شود، مرتباً شرکت کنند. در کنار این دو توصیه، مطالعهٔ دستنامه‌ها، گزاره‌برگ‌ها و کتاب‌های مرجع ولی کاربردی، مقالات مروری و متاآنالیزها را در برنامهٔ همیشگیِ خود قرار دهند. کسب مهارت در زمینهٔ پاتولوژیِ ماکروسکوپی، با انجامِ کالبدگشایی‌های اصولی در سطح گله‌ها و اسبداری‌ها ‌قطعاً توصیه می‌شود. همچنین حضور در کشتارگاه‌ها برای همهٔ علاقه‌مندان به طب نشخوارکنندگان یک ضرورت است. افزون بر این‌ها، داشتنِ مطالعه در آمارِزیستی و اپیدمیولوژی برای دامپزشکانی که قصد دارند به عنوان مدیر سلامت در گله‌ها کار کنند، ضروری به نظر می‌رسد.

حکیم مهر: عوامل موفقیت یا شکست دامپزشکان در فیلد دام بزرگ را چه می‌دانید؟

در واقع، پاسخ سوال شما را در بخش‌های پیشین داده‌ام. خلاصه آنکه متناسب‌نبودنِ شخصیّت، روحیه و توانایی‌های جسمیِ شخص با الزاماتِ این زمینهٔ کاری، شروع‌نکردنِ کار از طریق کارآموزی نزد دامپزشکان ماهر در مجموعه‌های بزرگ و نداشتنِ مطالعات هدفمند را جملگی می‌توان در زمرهٔ دلایل شکست در این زمینه برشمرد. داشتنِ توقّعات غیرواقعی، عجول‌بودن یا رعایت نکردنِ اخلاق حرفه‌ای را نیز به فهرست بالا اضافه بفرمایید.

حکیم مهر: آیندهٔ فیلد دامپزشکی دام‌های بزرگ را چطور پیش‌بینی می‌کنید؟

تصوّر می‌کنم اگر به روند‌ موجود در دههٔ اخیر توجّه کنیم، بتوان با دقّتی قابل‌قبول برخی پیش‌بینی‌ها را ارایه کرد. هرچند بنده آمار دقیقی ندیده‌ام، امّا به نظر می‌رسد نسل جدیدِ دانشجویان و دامپزشکان، علاقهٔ چندانی ندارند به این زمینهٔ کاری وارد شوند. بُعد مسافت و لزوم رانندگی‌های طولانی، سختی و کثیفیِ کارِ معاینات به‌ویژه در گاو شیری و دور‌بودن از محیط‌های شهری، در کنارِ نداشتن احترام و شأنِ موردِ انتظار به دلیل فرهنگ غالب در بسیاری از گاوداری‌ها و گوسفندداری‌ها، می‌توانند از دلایل اصلی در این کاهشِ اقبال باشند. همچنین تورّم مزمن و دورقمی سبب شده است قدرتِ خریدِ پول دریافتی توسّط دامپزشکان در این حوزه، به‌ویژه در شاخهٔ نشخوارکنندگان، در مقایسه با پیش از سال ۱۳۹۰، به سطح نازلی کاهش یابد. به همین دلایل، این شاخه، بسیاری از جذابیّت‌های پیشینِ خود را از دست داده است.

امّا خبر خوب اینکه به همین دلایل، احتمالاً، رقابت در این حوزه در سال‌های آینده کمتر خواهد شد. در این صورت می‌توانم پیش‌بینی کنم که دامپزشکانِ فعّال و مسلّط، بازار کاریِ مناسبی در اختیار داشته باشند. کمتر شکّی در این باقی است که با بهبود اوضاع اقتصادی کشور و برقرار ‌شدنِ مناسبات بین‌المللی، بسیاری از بازار‌های کاری، از جمله بازار همین حوزه نیز با بهبود قابل‌توّجه همراه شده، بسیاری از جذّابیّت‌های پیشین خود را بازیابی کند.

حکیم مهر: چرا دامپزشکان قدیمی گرایش بیشتری به فیلد دام‌های بزرگ داشتند در حالی که امروزه بیشتر به دام‌های کوچک و پت متمایل هستند؟

تصوّر می‌کنم دو دسته دلایل مطرح هستند؛ یک دسته فرهنگی و دیگری اقتصادی. از دلایل فرهنگی یکی اینکه جهان‌بینی و فلسفهٔ زندگی در نسل‌های جدید متفاوت شده‌است؛ اکثر آنها (و نه قطعاً همه) دلیلی نمی‌بینند به حوزه‌ای از خدمات دامپزشکی ورود پیدا کنند که با سختی‌های فوق‌العاده و شرایط ناهنجار همراه است. «کار ساده‌تر و کم‌تر ولی با درآمدِ بالاتر» احتمالاً دیگر نه صرفاً یک شعار و آرزو بلکه سبک زندگی این نسل شده است. دلیل دیگر نیز در حوزهٔ تحوّلات فرهنگی و اجتماعی در یکی دو دههٔ اخیر جای دارد که از جلوه‌های آن، افزایشِ چشمگیر در تعداد و گسترش حیوانات خانگی است. این تغییر فرهنگی، اولاً جایگاه و شأن دامپزشکان را در سطح جامعهٔ شهری-اکثریّتِ مردم ایران-بالا برده و ثانیاً اقتصاد پویایی را در مقایسه با دهه‌های گذشته شکل داده است. در گذشته تعداد حیوانات خانگی بسیار کم و عمدتاً (و نه صرفاً) محدود به طبقات خاصّی در برخی شهرهای بزرگ بود که در منازل ویلایی، باغ‌ها، کارخانجات و کارگاه‌های خود سگ داشتند. بازار، بسیار محدود بود و ضمناً شاید اکثریت مردم به این زمینهٔ شغلی نگاهی همراه با شوخی و تمسخر داشتند. امّا طب و تولیدمثل دام‌های بزرگ، به‌ویژه در گله‌های گاو شیری، هم حوزه‌ای بسیار جدّی و درونِ صنعت و اقتصاد ملّی تلقّی می‌شد و هم اینکه در فاصلهٔ بیش از نیم‌قرن (از دههٔ ۴۰ تا ۹۰ خورشیدی)، در کنارِ صنعت پرورش طیور، حوزه‌ای رو به رشد بود. پس نتیجه می‌گیریم که دلایل این تغییرِ تمایل و گرایه، هم فرهنگی-اجتماعی بوده است و هم اقتصادی.

حکیم مهر:‌ ممنون از فرصتی که در اختیار ما قرار دادید.

 

انتشار یافته: ۲۰
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۱۰
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۲:۰۷ - ۱۴۰۳/۰۸/۱۹
1
3
پاسخ مختصر و مفید
خوش رفتاری دامدار ، با حوصلگی دامپزشکان!...
دامپزشک
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۲:۴۲ - ۱۴۰۳/۰۸/۱۹
5
8
فکر ذهن خیلی از دامپزشکان جوان مسئله درآمد هست و فکر میکنن در دام کوچک کار کنن میتوان درآمد خوبی داشته باشن اما باید بدونن فیلد دام بزرگ اگر کارآمد باشن درآمد بسیار بالا تر از دام کوچک دارن
پاسخ ها
ناشناس
| Germany |
۱۴:۴۲ - ۱۴۰۳/۰۸/۱۹
درامد دام کوچک و پت شاپ آن قابل قیاس با دام بزرگ نیست دکتر عزیز
ناشناس
|
United States of America
|
۰۷:۵۸ - ۱۴۰۳/۰۸/۱۹
18
1
یک موضوعی که هست این که دامپزشکان هم خودشان را تافته جدا بافته میدونن. باید قبول کنن که یک کارمند هستند و صاحب بیزینس نیستن متاسفانه ما دامپزشک ها حرف اول در دامداری را میخوایم و اونا هم قبول نمیکنن ....................
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۱:۰۴ - ۱۴۰۳/۰۸/۱۹
حداقل کمی از جامعه پرستاران و کادر درمان بیاموزید
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۲:۲۳ - ۱۴۰۳/۰۸/۱۹
بله که دامپزشک تافته جدابافته است. کار کارمند رو به یک بیسواد هم میشه تو یک یا چند روز آموزش داد ولی کار دامپزشک تخصصی است. نیروی متخصصی که در واقع مشاور هم هست و صاحب فارم و دامداری, از اون درخواست کمک و مشاوره کرده, باید هم حرفش حرف اول باشه.
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۲۳:۴۸ - ۱۴۰۳/۰۸/۱۹
تا زمانی که فکر کنی تافته جدا بافته هستید همین‌می شود که دارید میشود. این که میگی حرفش حرف اول باشه که کاملا اشتباهه چون همین که فکر میکنیم دامپزشک هستیم مشاور تغذیه هم میدیم مشاور اصلاح نژاد هم میدیم. فکر میکنیم مدیریت را هم بهتر از خود دامدار میفهمیم ولی دامدار قطعا انقدر باهوش هست که امثال من و شما کارمندش شدیم. پس وقتی خودتو تافته جدا بافته بدونی قطعا جاهایی با تفکرات ایشان در تضاد خواهید بود و ایشان هم حقیقتا حق داره با شما کار نکند. من همین الان همکارانی را میشناسم که جیره مینوسید ژنتیک کار میکند طبابت میکند ما اگر خیلی متخصص باشیم در بهترین حالت یک درمانگر هستیم در اون شرایط هم حرمت رشته را حفظ کرده ایم هم‌خودمان و سایر همکاران دامداری.
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۲۳:۴۹ - ۱۴۰۳/۰۸/۱۹
جالبه میفرمایید کار کارمند را یک بیسواد انجام میده این یعنی توهم و نتیجه توهم می شود انچه که الان میبینیم
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۳:۲۰ - ۱۴۰۳/۰۸/۲۰
*دکتر دامپزشک سطح اش رو وقتی انقدر پایین ببینه, صاحب فارم و دامدار سوارش میشن و دوتا هم تو سرش میزنن. خلاصه اینکه منِ نوعی, فکر میکنم کارمندش هستم و خیلی بترکونم, یه درمانگر!!!!! (حتی استفاده از این کلمه رو برای یه دکتر زشت و نابجا میدونم)
*در چه موردی به غیر از موارد مالی و اقتصادی فکر من و دامدار در تضاد هست؟ این تضاد مالی در چه مواردی غیر از بحث دامپزشکی و بهداشتی پیش می آید؟ اگه بخاطر این جور چیزا تضاد فکری بوجود میاد و دامدار به خیالش دارهه بهتر از دامپزشک مدیریت میکنه, میخوام صد سال با چنین آدمی کار نکنم.
Dvm
| Iran (Islamic Republic of) |
۲۲:۰۲ - ۱۴۰۳/۰۸/۲۰
آقای ۲۳:۴۸
شما مطمئنی دامپزشک هستی؟
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۲۳:۳۹ - ۱۴۰۳/۰۸/۲۰
نمونه جالبی از طرز فکر یه دامدار یا مهندس دامپروری رو در این کامنت میبینید که سعی داره در مورد مساله ای که کوچکترین اطلاعی نداره نظر بده برادر من به کارت برس در کار بزرگترا دخالت نکن
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۹:۵۷ - ۱۴۰۳/۰۸/۱۹
0
5
متاسفانه در گاوداری ها و مرغداریها کارشناس و ارشد و بعضاً دکترای دامپروری دست گرفتن چون تو واحد حضور دارن و دارن مدیریت میکنن موارد بسیار اندک از دامپزشک استفاده میکنن
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۲۳:۵۱ - ۱۴۰۳/۰۸/۱۹
ببخشید مگر چند درصد مدیریت یک گاوداری یا مرغداری دامپزشکی است؟
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۳:۲۳ - ۱۴۰۳/۰۸/۱۹
0
4
کمی از مافیا فیلد اسب هم صحبت کنید
دامپزشک جوان تازه فارغ تحصیل و با سواد میزارن کار کنن؟
حتی کارآموز هم در این فیلد قبول نمیکنن
دکتر نیوشا جهانمردی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۵:۵۰ - ۱۴۰۳/۰۸/۱۹
0
1
فیلد جذاب دامداری صنعتی و دام های شیری. گاو حیوان مورد علاقه من و داخلی دام بزرگ به اعتقاد من مادر دامپزشکی هست چه این نسل طالب و راغب باشد چه نباشد. احداث و توسعه دامداری های بزرگ چند صد هزار راسی صنعتی در عربستان تنها به عنوان یک معیار و مصداق و الگوی همسایه برای رشد و توسعه کشورهای خواهان پیوستن به عصر پیشرفت می تواند باشد. نفت خیزترین کشور دنیا و درک اهمیت تولید و دامپروری و دامپزشکی و تقش پررنگ ان در افزایش تولید ناخالص ملی و اقتدار سیاسی و اقتصادی در منطقه خاورمیانه. ساس از نگاه جامع و بروز دکتر کسروی و حکیم برای انجام این مصاحبه.
مراحل
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۸:۳۳ - ۱۴۰۳/۰۸/۱۹
1
2
تحلیل وضعیت موجود فیلد درمان دامپزشکی به شکل دقیق و واقع بینانه.احسنت.
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۲:۳۶ - ۱۴۰۳/۰۸/۱۹
5
2
دکتر رضا کسروی،
عشق، انگیزه، زیبایی و وفاداری به دامپزشکی در شخصیت شما هویداست. الگویی هستید مطمئن.
سلامتی شما را از خدای بزرگ آرزومندم.
مجتبی کافی. شیراز
پاسخ ها
رضا کسروی
| Germany |
۱۵:۵۷ - ۱۴۰۳/۰۸/۲۰
از محبت شما بسیار ممنونم جناب استاد دکتر کافی عزیز
دلداری
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۱:۴۱ - ۱۴۰۳/۰۸/۲۰
1
3
ممنونم
چندباری با آقای دکتر صحبت کردم و مشورت گرفتم
ایشان با کمال بزرگی روشن و مفید راهنماییم کردند و حسادت همکارای دیگر را نداشته و ندارند ادیب به معنای واقعی
از راهنمایی های ارزنده شان همین جا تشکر میکنم
آقای دکتر کسروی عزیز سپاسگزارم
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۲:۵۰ - ۱۴۰۳/۰۸/۲۰
1
3
سپاسگزاریم جناب دکتر.درداساسی فیلددام بزرگ ورودافرادغیرمجازبه حوزه درمان هست،متاسفانه این افرادچندوقتی درکنارکلینیسین کارمیکنندوبعداازپشت به دکترخنجرمیزنندوچون ازطرف نظام واداره ومراجع ذیصلاح مواخذه نمیشوندبیشتروبیشتربه تخلف خودادامه میدهندبامشاهده همین وقایع کلینیسینهای دام بزرگ شوروشوق خودراازدست داده وباترک میدان،عملافیلدبه دست افرادنااهل سپرده میشود،حتی درشهرستانهای استانهای آذربایجان غربی وشرقی متاسفانه تکنسینهای دامپزشکی جراحی سزارین گاوهم بدون واهمه انجام میدن،چون قانون بازدارنده ای جلودارشان نیست.درحالی که درطب دام کوچک وطیوروآبزیان چنین افرادخاطی نمیتوانندحضورداشته باشند.
نظر شما
ادامه