نگاه شما:
به بهانه انتشار اخبار اخیر حکیم مهر درخصوص پیشگیری و کنترل بیماری تب مالت
«ریشهکَنی یا ریشهکُنی» مسئله این است...
نویسنده: امضا محفوظ
اخیرا در اخباری از جانب برخی کارشناسان وزارت بهداشت، به کاستیهای عملکرد دامپزشکی در خصوص افزایش نرخ ابتلای بیماری بروسلوز در جامعه انسانی اشاره شده است. اینجانب به عنوان یک کارشناس مطلع دامپزشکی - البته اگر از سوی برخی افراد «آگاه» اینبار هم به عدم اطلاع از ساز و کار سازمان دامپزشکی متهم نگردم - با کسب اجازه از کلیه همکاران عزیز و کارشناسان زحمتکش دامپزشکی که در اقصینقاط کشور اهتمام ورزیده تا با بضاعت حداقلی خود، بیماریهای دامی را کنترل و محدود نمایند که البته این امر با وجود شیوهنامهها و دستورالعملهای ابلاغی ناکارآمد ستادی و یا شاید حتی فقدان هر گونه برنامه و یا ایدهای درخور در بیشتر موارد، تلاششان بیثمر مانده و نتیجه مورد نظر را به همراه نداشته است، بدینوسیله بخشی از دلنوشتههایم را تقدیم حضور شما عزیزان میکنم.
دلم میسوزد که بارها دامدارانی را دیدهام که به اداره مراجعه نموده تا به دلیل ابتلای خانوادهاش به تب مالت، درخواست خونگیری از گلهاش را مطرح نماید. این در حالی است که دستورالعمل و یا پروتکل متقن و مشخصی برای پایش بیماری بروسلوز در گوسفندان وجود ندارد و از طرفی رایجترین و شدیدترین فرم تب مالت، همان سویهای است که از گوسفند و بز به انسان منتقل میشود. گویا اساسا قرار نیست دامداریهای سنتی (گاو و گوسفند) نقشی در ابتلا و انتشار بیماری تب مالت داشته باشند. حتی دستورالعملهای حداقلی مربوطه نیز در اینخصوص مبهم بوده و به کار نمیآید و بهتر است که بگوییم اصلا وجود ندارند. این همه در حالی است که از نواقص انجام کارهای مثلا روتین مربوطه در حوزه دامداریهای سنگین صنعتی صرفنظر کنیم.
بارها پیگیر شدم ولی آرزو به دل ماندم که در میان شیوهنامههای تکلیفی نافرجام، جایی برای تعیین سویههای بروسلا (آبورتوس/ ملیتنسیس) در خلال طرح چندین و چند ساله ریشهکنی سل و بروسلوز بیابم تا شاید بتوانم پاسخی برای برخی دامداران که خوشبختانه گاهی اوقات، سواد تجربیشان فزونتر از برخی«آگاهان» کار است، داشته باشم و ایبسا خودشان بتوانند مرهمی بر زخم دیرینه خویش بیابند.
مقتضی است تا خیلی دیر نشده، مقامات مسئول عالی رتبه و «آگاه» در سازمان دامپزشکی، تدبیری در جهت رفع ایرادات برنامه فعلی واکسیناسیون و نیز علیالخصوص، اصلاح و بهبود روشهای تست و کشتار دامها اتخاذ نمایند و از روزمرگی بپرهیزند، چرا که نیاکان همه ما هم با خشک کردن ریه گوسفند بیمار، واکسن تهیه و برای مایهکوبی دامها استفاده میکردند. بدیهی است در غیر اینصورت، راهی که میرویم به ترکستان که نه، بلکه به ناکجا آباد خواهد رفت و چه بسا در شرایطی که از کاربرد هوش مصنوعی در پیشبرد و انجام هوشمند امور سخن میرود، به جای ریشهکَنی، ریشهکُنی بیماری را به همراه داشته و خواهد داشت.
افزایش شمار مبتلایان انسانی تب مالت ارتباط مستقیمی با عملکرد نادرست حوزه مدیریت بیماریهای دامی دارد. اگر آمار گزارشهای انجام نشده و یا دیده نشده را کنار بگذاریم، اینک آگاهان با اتکا به آگاهی نداشته خود، فریاد کاهش کانون بیماری را در طی سال جاری سر خواهند داد، در حالیکه همین افراد از ارائه آمار و یا هرگونه تحلیلی، حسب سویههای تفکیکی بروسلا برای دامهای ذبح شده در طول سال جاری ناتوان خواهند بود.
مبارزه و پیشگیری از بیماریها نه آن است که بر کاغذها نقش بسته میشود، بلکه آنچه در میدان واقعی و عرصه مبارزه با بیماریها رخ میدهد حقیقتهای انکارناپذیری است که با مغلطهکاری و بازی با کلمات رفع و رجوع نمیشود. بیایید فرافکنی و توجیهات مربوطه مبنی بر عدم اعتبارات کافی را کنار بگذاریم، از رفع تکلیف و سلب مسئولیت از خود بگذریم و با آنچه در توان داریم و همانچه را که در حال حاضر انجام میدهیم، بهینه و بر پایه اصول علمی و عملی بنیان نهیم.
اما چند نکته خیل مهم و واضح که باعث عدم موفقیت کنترل برسلوز میشه از نظر بنده که درست یا اشتباهش بر عهده دوستان
۱ ضعف شدید تحهیزات ادارات دامپزشکی از خودرو و ..
۲نبود نیروی کافی برای انجام تست سل و وبروسلوز و واکسیناسیون
اگه مطلع باشید قبلا اکیپ سل و بروسلوز جدا گانه بود که به دلیل نبود امکانات و نیرو با بقیه امور مبارزه ادغام شد
۳عدم ایجاد انگیزه برای همکاران چه در تشویق تنبیه مالی و پست های اداری
۴ عدم همکااری دامدار و مشخص نبودن زمان قوچ اندازی تمام طول سال قوچ در گله هست و به دنبال ان بی معنی بودن همزمانی در گله که این امر سبب وجود دام حساس در طول سال در گله ها می باشد و در نتیجه واکسیناسیون صد درص د جمعیت هدف امکان پذیر نیست
۵شکست پذیر بودن ایمنی واکسن در الودگی بالا
که موارد بالا سبب پوشش کم واکسیناسوین و وجود دامهای حساس در گله مییشه
از طرف دیگر ضعف اموزش و عدم حمایت مالی اموزش و نبود برنامه صحیح اموزشی به دلیل اینکه دامپزشکی زیر مجموعه جهاد کشاورزی هست
نداشتن قدرت تاثیر گذاری در تصمیم گیری ها و یا اجرای دستور العملها از جمله نقش دامدار در جابجایی یدون ضابطه و مقررات نرخ بسیار پایین بیمه ها در پرداخت خسارت در مقایسه با قیمت واقعی دام
وجود شغل کاذب چوب دار و دلال در صورتی که در کشور ما این شغل ممنوع هست
دامدارها به دلیل سود مالی از ارسال دام راکتور مثبت به کشتارگاه خودداری و در برخی موارد اقدام به فروش دامهای الوده نموده که خود سبب انتسار بیماری میشود
استقبال از. شیر و لبنیات سنتی و غیر پاستوریزه تحت. حمایت برخی ادارات
راه اندازی سامانه صدور ملی پروانه ها بدون در نظر گرفتن قوانین در این سامانه شما هر پروانه ای بخای میتونید بگیرید که در بسیاری از نوارد قوانی سازمان در این صدور ها رعیات نمیشه
نحوه تایید کیفیت واکسن و .... دو نکته اخر اینکه دوست عزیز از مواردی که به شبکه مراجعه و خونگیری به عمل امده دامهای فرد بیمار مبتلا به بیماری نبوده اند
و دو م اینکه فرض کنید بدون پرداخت خسارت بخواهید دامهای یک فرد را تست و کشتار انجام دهید ایا به نظر شما امکان پذیر هست ایا فردی که چند دامش در تست اپل مثبت شده اند سعی نمیکند بقبه گله را به فروش برساند و این سببب انتشار بیماری نمی شود
دوست عزیز تصمیک برای احرای یک برنامه به عوامل بسیار علمی اقتصادی و اجتماعی وابسته هست که باید در نظر گرفته شود
نوشتن ایرادی ندارد ولی خواهش می کنم دو نکته را رعایت فرمایید ۱- انصاف ۲- داده ها و اطلاعات خود را در خصوص موردی که می نویسید کامل کنید خداوند متعال به قلم قسم خورده است
از نویسنده تشکر می کنم .
برخلاف دوستان مطلع آقای نویسنده ،یک بیماری را دیده که روز به روز بدتر می شود و بر تعداد مبتلایان افزوده می شود .
این دوستان مطلع ناشناس از چی دفاع می کنید .
واقعیت این است به هر دلیلی که اصلا قابل قبول نیست .
تب مالت در جمعیت انسانی سیر صعودی داشته و دارد و فکر می کنم احتمالا وظیفه اتحادیه گل فروشان است که باید جواب دهد .
از طرف خودم از آقای نویسنده تشکر می کنم .