حکیم مهر- محسن طاهرمیرزایی: حرفه دامپزشکی، مانند دیگر مشاغل مرتبط با سلامت، مملو از تصمیمهایی است که گاه به دوراهیهای اخلاقی منتهی میشوند. آیا میتوان هزینههای گزاف درمان یک دام را برای صاحب آن توجیه کرد؟ آیا پایان دادن به زندگی یک حیوان بیمار، انتخابی انسانی است؟ این چالشها روزبهروز بیشتر شده و نیاز به بازاندیشی در اصول اخلاقی دامپزشکی را جدیتر میکنند.
به گزارش حکیم مهر، دامپزشکی، حرفهای که در ظاهر با نجات و درمان حیوانات گره خورده است، در بطن خود مسائل پیچیدهتری دارد. از تصمیم برای انجام جراحیهای پرهزینه گرفته تا انتخاب میان زندگی و مرگ حیوانات، چالشهای اخلاقی این حوزه از چشم عموم پنهان ماندهاند. این مسائل به خصوص در شرایطی که بودجه صاحب دام محدود است یا درمانهای پیشنهادی شانس موفقیت پایینی دارند، نمود بیشتری پیدا میکنند.
در مقام مقایسه، دامپزشکان و پزشکان، هر دو در مواجهه با بیماران خود با چالشهای اخلاقی مشابهی روبهرو هستند. اما آیا اصول اخلاقی در این دو حوزه به یک اندازه توسعه یافتهاند؟ در حالی که پزشکی از چارچوبهای اخلاقی قوی و نظاممند برخوردار است، دامپزشکی همچنان با خلأهایی روبهروست که دامپزشکان را در تصمیمگیریهای حساس تنها میگذارد.
اصول اخلاقی پزشکی؛ ساختاری مستحکم و نظاممند
اخلاق در حرفه پزشکی، قدمتی طولانی دارد و به منشور بقراط بازمیگردد. در دنیای امروز، این اصول در قالب کدهای اخلاقی مدون در سراسر جهان به کار گرفته میشوند. پزشکان موظفاند به اصولی مانند «اول، آسیب نرسان (Primum non nocere)»، «احترام به خودمختاری بیمار»، و «عدالت در ارائه خدمات درمانی» پایبند باشند.
برای مثال، پزشکان نمیتوانند درمانی را بدون رضایت آگاهانه بیمار آغاز کنند، حتی اگر درمان مذکور حیاتی باشد. همچنین، تصمیمگیری درباره پایان زندگی بیماران، نظیر مرگ با ترحم، تنها تحت شرایط خاص قانونی و با مشورت خانواده بیمار ممکن است. این اصول، در کنار آموزشهای گسترده اخلاق حرفهای در دانشکدههای پزشکی، سبب شده که پزشکان در مواجهه با چالشهای اخلاقی ابزارهای مناسبی در اختیار داشته باشند.
«دکتر حمیدرضا نمازی» متخصص اخلاق پزشکی، در این باره به حکیم مهر میگوید: «اخلاق پزشکی به قدری دقیق و شفاف تدوین شده که پزشکان در تصمیمگیریهای دشوار، چارچوبی روشن پیش رو دارند. این چارچوب نه تنها به آنها کمک میکند، بلکه حمایت قانونی و اجتماعی را نیز تضمین میکند.»
دامپزشکی؛ حرفهای با خلأ در چارچوبهای اخلاقی
در مقابل، دامپزشکی هنوز به اندازه پزشکی در تدوین و پذیرش اصول اخلاقی پیشرفت نکرده است. در بسیاری از موارد، تصمیمگیریها به تجربه و دیدگاه شخصی دامپزشکان واگذار میشود. این خلأ بهویژه در موقعیتهای حساس مانند اتانازی حیوانات یا درمانهای پرهزینه، فشار زیادی بر دامپزشکان وارد میکند.
دکتر نمازی، توضیح میدهد: «در پزشکی، بیمار به طور مستقیم با پزشک تعامل دارد و حق تصمیمگیری درباره درمان خود را دارد. اما در دامپزشکی، دامها یا حیوانات خانگی نمیتوانند نظر یا رضایت خود را بیان کنند. این موضوع مسئولیت اخلاقی دامپزشک را چند برابر میکند، چرا که باید به جای حیوان، هم از جنبه انسانی و هم اقتصادی تصمیم بگیرد.»
تصمیمگیری در شرایط مالی محدود: تفاوتهای حیاتی
یکی از تفاوتهای اصلی میان اخلاق در پزشکی و دامپزشکی، تأثیر مسائل مالی بر تصمیمگیری است. در پزشکی، بیمارانی که توان مالی کمتری دارند، اغلب از حمایت سیستمهای بیمه یا خدمات عمومی بهرهمند میشوند. اما در دامپزشکی، هزینه درمان کاملاً بر عهده صاحب دام است. این موضوع سبب میشود که دامپزشکان گاه مجبور شوند درمانی را متوقف کنند یا حتی اتانازی حیوانی را پیشنهاد دهند، چرا که صاحب دام قادر به پرداخت هزینه نیست.
یک دامپزشک، در این باره به حکیم مهر میگوید: «گاهی اوقات میبینیم که یک جراحی میتواند جان حیوان را نجات دهد، اما هزینه آن برای صاحب دام غیرقابل پرداخت است. در این شرایط، دامپزشک باید تصمیم بگیرد که آیا به درخواست صاحب دام برای اتانازی پاسخ دهد یا تلاش کند راهکاری پیدا کند که هزینهها کاهش یابد. این تصمیمها فشار اخلاقی زیادی ایجاد میکنند.»
دوراهی میان درمان یا اتانازی
یکی از مهمترین چالشهای اخلاقی در دامپزشکی، تصمیمگیری درباره اتانازی (مرگ با ترحم) حیوانات است. بسیاری از دامپزشکان بر این باورند که پایان دادن به رنج یک حیوان بیمار، میتواند انسانیترین تصمیم باشد. با این حال، برخی دیگر تأکید دارند که باید تا آخرین لحظه برای نجات حیوان تلاش کرد. در پزشکی، این موضوع به دلیل مسائل قانونی و چارچوبهای اخلاقی بسیار محدود و کنترلشده است. اما در دامپزشکی، اتانازی بهعنوان یک گزینه معمول مطرح میشود.
در پزشکی، مرگ با ترحم تنها در برخی کشورها مجاز است و معمولاً تحت شرایط سختگیرانهای انجام میشود. اما در دامپزشکی، اتانازی اغلب به دلیل کاهش رنج حیوان یا مسائل اقتصادی درخواست میشود. این موضوع دامپزشکان را در برابر یک سؤال اخلاقی جدی قرار میدهد: «آیا پایان دادن به زندگی حیوان به دلایل اقتصادی، انتخابی انسانی است یا تنها بازتابی از ارزشگذاری کمتر به حیات غیرانسانی؟»
این دامپزشک ادامه میدهد: «ما گاهی با صاحبانی روبهرو هستیم که از نظر عاطفی نمیتوانند تصمیم به پایان زندگی حیوانشان بگیرند، حتی اگر رنج حیوان آشکار باشد. در این مواقع، وظیفه دامپزشک بسیار سنگین میشود، چرا که باید میان خواسته صاحب دام و رفاه حیوان تعادل برقرار کند.»
هزینههای سنگین درمان؛ نجات یا صرفهجویی؟
چالش دیگری که دامپزشکان با آن مواجهاند، هزینههای بالای برخی درمانهاست. یک جراحی پیچیده یا درمان طولانیمدت برای یک دام، میتواند میلیونها تومان هزینه داشته باشد، در حالی که ممکن است صاحب دام توانایی پرداخت آن را نداشته باشد.
«رضا حیدری» صاحب یک گاوداری تجربه خود را اینگونه شرح میدهد: «یکی از گاوهایم دچار انسداد روده شده بود و دامپزشک جراحی را پیشنهاد داد. هزینه جراحی بسیار سنگین بود و تضمینی هم برای موفقیت آن وجود نداشت. در نهایت مجبور شدم از درمان صرفنظر کنم، اما این تصمیم تا مدتها برایم عذابآور بود.»
محدودیت منابع؛ چالشی جدی در مناطق محروم
در مناطق محروم که امکانات دامپزشکی محدود است، این چالشها چند برابر میشوند. دامپزشکان گاهی مجبورند بین درمان یک حیوان خانگی یا تمرکز بر دامهای اقتصادی تصمیم بگیرند.
این دامپزشک اضافه میکند: «در بسیاری از روستاها، دامپزشکان با کمبود دارو، تجهیزات و حتی نیروی انسانی مواجهاند. در چنین شرایطی، اولویتبندی اخلاقی درمان میتواند بسیار پیچیده شود. آیا باید منابع محدود را صرف نجات یک حیوان خانگی کرد یا برای دامهای تولیدی که معیشت خانوادهها به آنها وابسته است، استفاده نمود؟»
ضرورت تدوین کدهای اخلاقی
به نظر میرسد که تفاوتهای اساسی میان پزشکی و دامپزشکی، نیاز به چارچوبهای اخلاقی ویژه برای دامپزشکان را برجسته میکند. حیوانات نمیتوانند حقوق خود را مطالبه کنند یا برای درمان تصمیم بگیرند، و همین امر اهمیت وجود استانداردهای اخلاقی شفاف در این حرفه را دوچندان میکند. برای حل این مسائل، بسیاری از کارشناسان پیشنهاد میدهند که یک چارچوب اخلاقی مشخص برای دامپزشکان تدوین شود. این کدها میتوانند به دامپزشکان کمک کنند تا در مواقع بحرانی، تصمیمگیری بهتری داشته باشند.
دکتر نمازی خاطرنشان میکند: «همانطور که پزشکان انسانی کدهای اخلاقی مشخصی دارند، دامپزشکان نیز باید از راهنماییهای استانداردی برخوردار شوند. این کدها نه تنها به آنها کمک میکند تا تصمیمهای بهتری بگیرند، بلکه اعتماد عمومی به حرفه دامپزشکی را نیز افزایش میدهد. ایجاد یک کد اخلاقی جامع برای دامپزشکان میتواند به کاهش فشار روانی آنها کمک کند و در عین حال حمایت قانونی و اجتماعی بیشتری فراهم کند. این چارچوبها باید شامل اصولی درباره اتانازی، اولویتبندی درمانها و نقش دامپزشک در کاهش رنج حیوانات باشد.»
در نهایت میتوان گفت در حالی که پزشکی به دلیل قدمت و ساختارهای قوی اخلاقی، در تصمیمگیریهای حساس حمایت گستردهای دارد، دامپزشکی همچنان با چالشهایی در این زمینه روبهروست. تدوین کدهای اخلاقی برای دامپزشکان، مانند آنچه در پزشکی وجود دارد، میتواند به این حرفه کمک کند تا با مسئولیتهای پیچیده خود بهتر مقابله کند و اعتماد بیشتری از سوی جامعه به دست آورد.
چالشهای اخلاقی در دامپزشکی بخشی جداییناپذیر از این حرفه هستند و با پیشرفت علم و افزایش هزینهها، این مسائل بیشتر از گذشته احساس میشوند. ضرورت بازاندیشی در اصول اخلاقی، حمایت بیشتر از دامپزشکان و تدوین چارچوبهای مشخص، گامهایی است که میتواند به کاهش این فشارها کمک کند. شاید وقت آن رسیده که جامعه نیز به نقش و مسئولیت سنگین دامپزشکان نگاهی دقیقتر بیندازد.
وقتی قانون هست ولی بسیارند پزشکانی که بیمار را اسکناس می بینند و بسیارند پزشکانی که از موضع بالا به بیمار نگاه می کنند و از پرسشهای او ناراحت و برآشفنه می شوند و بسیارند پزشکانی که بیمار را ارباب رجوع نمی دانند بلکه خودشان را ارباب او می دانند و نه تنها جلوی پای بیمار حتی اگر جای پدر و مادرشان باشد بلند نمی شوند که به زور جواب سلام او را می دهند، و مسائلی از این دست که کم نیستند، قانون به چه درد می خورد؟
با درود به پزشکان با اخلاق که قانونشان وجدان آنهاست.