دامپزشکی؛ حرفهای شریف، پرخطر و فراموششده
دکتر جواد شایانخواه
مقدمهای از جنس فراموش شده ها با درد
در نگاه بسیاری، دامپزشکی شغلی حرفهای که در مرز بین علم و کار یدی گرفتار مانده است؛ میان علم و مزرعه، میان بیمارستان و طویله. اما آنچه در لایههای پنهان این حرفه میگذرد، کمتر دیده میشود: زخمهایی که بیصدا باز میشوند، خونی که ریخته میشود، استخوانها و مهرههایی که زیر بار کار خرد میشود، گزیدگیهایی که به گوشت و استخوان فرو میرود و نگاهی که دیگر مثل قبل نمیبیند.
این سطرها، نه برای تعریف از فرد خاصی است و نه گلایه از شخص یا سازمانی، فقط تلاشی است برای روایت بخشی از زیست پنهان دامپزشکی؛ بخشی که در آمارها و گزارشها جایی ندارد، اما زندگی بسیاری را شکل داده است.
من، دکتر جواد شایانخواه، دامپزشکی هستم با بیش از یک دهه فعالیت در بخشهای مختلف خصوصی و آموزشی و دانشگاهی و بیش از یک دهه خدمت در نهاد دولتی؛ از ریاست اداره دامپزشکی شهرستان تا مسئولیت مبارزه با بیماریهای دامی و سایر بخشهای دیگر دولتی در این سالها، بدنم بارها دچار آسیبهای بدنی گشت و اعضای بدنم شکست اما دلم هرگز. در دوران خدمت مقدس سربازی به علت اینکه رئیس بهداشت مرکز آموزشی ناجا بودم، به علت وجود سموم ضدعفونی کننده در محل کارم و تماس روزانه با آنها دچار آلرژیهای مزمنی گشتهام که علایم عمومی ان تا حال حاضر به آن مبتلا هستم. دو بار توسط سگ دچار گزیدگی نسبتا شدید شدم؛ یکی از ان گزیدگیها آنچنان شدید بود که بازویم و پایم را شکافت؛ آثار و رد آنان سالیان سال بر روی بدنم هنوز هست، ناخنم را در جراحی اتاق عمل کشیدند، چون سم گاوی حین کار انگشت پایم را له کرد و ناخنم بزرگ پایم شکست. دیسک کمر گرفتم، چون گاوی مرا میان دیوار و میله باربند فشار داد و جوری مهرههایم را فشار داد که دچار فتق و دیسک ناشی از حین کار شدم و روانه اتاق عمل شدم و مدتها زمینگیر و خانهنشین. فشار ناشی از کار موجب بیماری قلبی و عروقی برای بنده شد. مبتلا به راش پوستی شدید بدون علت شدم که پس مراجعه به کلینیکهای مرجع آلرژی و پوستی و عدم پاسخ مناسب، ناجی من همین آزمایشگاه ساده دامپزشکی بود و علتش ابتلا به بروسلوز بود و بارها خبرهای اینچنین در خصوص بنده با مخاطرات و آسیبهای به لطف خبرگزاری حکیم مهر جهت معرفی این شغل پرمخاطره منتشر شده که در بایگانی و آرشیو خبرهاست، و امروز، وقتی هنوز زخمهایم التیام نیافته، گزارش اختصاصی خبرگزاری حکیم مهر تحت عنوان گزارش تحلیلی حکیم مهر از «خطرات پیش پای دامپزشکان و پیرادامپزشکان؛ از آسیبهایهای فیزیکی تا ابتلا به بیماریهای مشترک» که در چند روز گذشته در این خبرگزاری منتشر شد؛ گویی زخمی کهنه را باز کردهاند. اما چرا این روایتها شنیده نمیشوند؟ چرا کسی به فکر راه حل نیست؟
نقدی بر گزارش حکیم مهر: فریادی بیپاسخ
گزارش اختصاصی حکیم مهر با عنوان «تحلیل خطرات پیشروی دامپزشکان و پیرادامپزشکان» گامی مهم در آگاهیبخشی بود، اما یک اشکال اساسی داشت: فریاد زد، اما راه نشان نداد. مشکلات را شمرد، آمار داد، دلها را لرزاند، اما مخاطب درمانی نیافت. ما بهعنوان دامپزشکان خط مقدم، نیاز به راهکار داریم، نه فقط دردنامه.
اما باز هم با این وجود، میبایستی به این خبرگزاری تبریک گفت که بلندگوی طلایهداران خط مقدم سلامت است و ندای درد این قشر را به مسئولین بالادستی کشور میرساند.
دامپزشکی: حرفهای زیانآور با خطراتی بینظیر
بر اساس آمار سازمان جهانی بهداشت دام (OIE) ۶۷ درصد دامپزشکان در طول حرفه خود حداقل یک بار به بیماری مشترک انسان و دام مبتلا میشوند. در ایران، طبق پژوهش دانشگاه تهران در سال ۱۴۰۰، ۴۵ درصد دامپزشکان تجربه گزیدگی توسط حیوانات و ۳۰ درصد آسیبهای اسکلتی-عضلانی را داشتند را گزارش داده است.
مهمترین خطرات:
۱. تماس مستقیم با زئونوزها (بیماریهای مشترک): بروسلوز، هاری، سیاهزخم، و تب کیو.
۲. گزیدگی و ضربات فیزیکی: سگهای ولگرد، دامهای وحشی، یا حیوانات تحت استرس.
۳. آسیبهای اسکلتی-عضلانی: بلند کردن دامهای سنگین یا زمینخوردگی در محیطهای لغزنده.
۴. مواجهه با سموم و گازها،داروها و واکسنها: استنشاق گازهای بیهوشی (مثل ایزوفلوران) یا سموم ضدعفونیکننده.
نمونهای واقعی و عینی از خطرات زئونوزها: بروسلوز بیماری هزار چهره
چند سال پیش، راش پوستی و خارشهای شدید مرا به کلینیکهای آلرژی، قلب و عروق کشاند. پس از ماهها آزمایش و هزینههای سنگین، جوابی نگرفتم، تا اینکه در آزمایشگاه دامپزشکی، تست رزبنگال مثبت شد: تب مالت (بروسلوز)!
این تجربه نشان داد:
- تشخیص دیرهنگام: پزشکان انسانی اغلب زئونوزها را نادیده میگیرند.
- نقش حیاتی دامپزشکی در سلامت انسان: اگر آزمایشگاه دامپزشکی نبود، شاید امروز نبودم.
پیشنهادهایی برای ارتقای ایمنی و کرامت شغلی دامپزشکان
۱. تشکیل سامانه ملی ثبت سوابق شغلی
- الگو: نظام مهندسی یا پرستاری.
- کارکرد: ثبت دیجیتال حوادث، بیماریها، شکایتها، و اضافهکارها.
- پیوست حقوقی: پیشنویس فرم استاندارد ثبت آسیبهای شغلی (مطابق ISO 45001).
۲. تصویب بیمه خاص مشاغل زیانآور
- الگو: بیمه خبرنگاران خطرپذیر یا معدنکاران.
- مزایا: بازنشستگی پیش از موعد (۵ سال زودتر)، پوشش کامل درمانی بیماریهای شغلی.
- چالش و راهکار: لابیگری با مجلس و سازمان بیمه سلامت؛ استفاده از تجربه اتحادیه اروپا در بیمه دامپزشکان.
۳. الزام بسته سلامت شغلی سالانه
- اجرا: معاینات پوست، ریه، چشم، و آزمایش زئونوزها با هزینه کارفرما.
- نظارت: سازمان نظام دامپزشکی و وزارت کار.
- آموزش: دورههای مدیریت ریسک در مواجهه با سموم و حیوانات تهاجمی.
۴. ایجاد صندوق حمایت از آسیبدیدگان
- منابع: درصدی از مالیات صنف دامپزشکی، کمکهای دولتی و خیریه.
- خدمات: وام کمبهره درمانی، غرامت ازکارافتادگی موقت یا دائم.
۵. سامانه سوتزنی و گزارشهای مردمی
- الگو: سامانه ۱۹۰ وزارت بهداشت.
- کارکرد: گزارش ناشناس تخلفات بهداشتی، محیط کار ناایمن، یا سوءاستفاده از نیروها.
مقایسه با سایر دستگاهها: چرا دامپزشکی عقب است؟
تجربیات جهانی: درسهایی برای ایران
- اتحادیه اروپا: دامپزشکان تحت پوشش بیمه ویژه با پوشش رواندرمانی برای PTSD ناشی از اتانازی حیوانات.
- هند: ایجاد کلینیکهای تخصصی زئونوزها برای دامپزشکان.
- آمریکا: الزام استفاده از تجهیزات حفاظتی (دستکش ضدگزش، ماسک N95) در قراردادهای کاری.
از روایت تا اقدام
اگر دامپزشکی در خط مقدم سلامت انسان و حیوان است، باید در خط مقدم حمایت هم باشد. امروز وقت آن است:
- گزارشهای توصیفی را به آییننامههای اجرایی تبدیل کنیم.
- خبرها را به قانون بدل کنیم.
- دردها را به درمان.
پیشنهاد نهایی:
- ارائه این مشکل طلایهداران خط مقدم سلامت به بیانیه صنفی و یک کارزار تشکیلاتی با امضای هزاران دامپزشک و سایر ردهها و ارسال به سازمانهای قانونگذار و مجلس شورای اسلامی و نهاد ریاست جمهوری
- تشکیل کارگروه ملی ایمنی دامپزشکی با حضور نمایندگان مجلس، سازمان دامپزشکی و اساتید دانشگاه.
- تولید مستندهای کوتاه از تجربیات دامپزشکان برای جلب افکار عمومی با همکاری مشترک و همافزایی سازمان دامپزشکی و نظام دامپزشکی کشور و انجمن و اتحادیههای صنفی دامپزشکی
سخن آخر: ما ایستادهایم
من، یکی از هزاران دامپزشک این سرزمینم. با بدنی زخمخورده و جانباز راه خدمت، اما دلی محکم. تا زمانی که دام هست، بیماری هست، و سلامت انسان در گرو سلامت حیوان است... ما هستیم. اما اکنون زمان آن است که جامعه نیز با ما باشد و مسئولین هم پشتوانه این طلایهداران خط مقدم سلامت باشند، انشاالله.
دامپزشکی واقعا قصه ی پر دردی داره