
دامپزشکی؛ حرفهای شریف، پرخطر و فراموششده
دکتر جواد شایانخواه
مقدمهای از جنس فراموش شده ها با درد
در نگاه بسیاری، دامپزشکی شغلی حرفهای که در مرز بین علم و کار یدی گرفتار مانده است؛ میان علم و مزرعه، میان بیمارستان و طویله. اما آنچه در لایههای پنهان این حرفه میگذرد، کمتر دیده میشود: زخمهایی که بیصدا باز میشوند، خونی که ریخته میشود، استخوانها و مهرههایی که زیر بار کار خرد میشود، گزیدگیهایی که به گوشت و استخوان فرو میرود و نگاهی که دیگر مثل قبل نمیبیند.
این سطرها، نه برای تعریف از فرد خاصی است و نه گلایه از شخص یا سازمانی، فقط تلاشی است برای روایت بخشی از زیست پنهان دامپزشکی؛ بخشی که در آمارها و گزارشها جایی ندارد، اما زندگی بسیاری را شکل داده است.
من، دکتر جواد شایانخواه، دامپزشکی هستم با بیش از یک دهه فعالیت در بخشهای مختلف خصوصی و آموزشی و دانشگاهی و بیش از یک دهه خدمت در نهاد دولتی؛ از ریاست اداره دامپزشکی شهرستان تا مسئولیت مبارزه با بیماریهای دامی و سایر بخشهای دیگر دولتی در این سالها، بدنم بارها دچار آسیبهای بدنی گشت و اعضای بدنم شکست اما دلم هرگز. در دوران خدمت مقدس سربازی به علت اینکه رئیس بهداشت مرکز آموزشی ناجا بودم، به علت وجود سموم ضدعفونی کننده در محل کارم و تماس روزانه با آنها دچار آلرژیهای مزمنی گشتهام که علایم عمومی ان تا حال حاضر به آن مبتلا هستم. دو بار توسط سگ دچار گزیدگی نسبتا شدید شدم؛ یکی از ان گزیدگیها آنچنان شدید بود که بازویم و پایم را شکافت؛ آثار و رد آنان سالیان سال بر روی بدنم هنوز هست، ناخنم را در جراحی اتاق عمل کشیدند، چون سم گاوی حین کار انگشت پایم را له کرد و ناخنم بزرگ پایم شکست. دیسک کمر گرفتم، چون گاوی مرا میان دیوار و میله باربند فشار داد و جوری مهرههایم را فشار داد که دچار فتق و دیسک ناشی از حین کار شدم و روانه اتاق عمل شدم و مدتها زمینگیر و خانهنشین. فشار ناشی از کار موجب بیماری قلبی و عروقی برای بنده شد. مبتلا به راش پوستی شدید بدون علت شدم که پس مراجعه به کلینیکهای مرجع آلرژی و پوستی و عدم پاسخ مناسب، ناجی من همین آزمایشگاه ساده دامپزشکی بود و علتش ابتلا به بروسلوز بود و بارها خبرهای اینچنین در خصوص بنده با مخاطرات و آسیبهای به لطف خبرگزاری حکیم مهر جهت معرفی این شغل پرمخاطره منتشر شده که در بایگانی و آرشیو خبرهاست، و امروز، وقتی هنوز زخمهایم التیام نیافته، گزارش اختصاصی خبرگزاری حکیم مهر تحت عنوان گزارش تحلیلی حکیم مهر از «خطرات پیش پای دامپزشکان و پیرادامپزشکان؛ از آسیبهایهای فیزیکی تا ابتلا به بیماریهای مشترک» که در چند روز گذشته در این خبرگزاری منتشر شد؛ گویی زخمی کهنه را باز کردهاند. اما چرا این روایتها شنیده نمیشوند؟ چرا کسی به فکر راه حل نیست؟
نقدی بر گزارش حکیم مهر: فریادی بیپاسخ
گزارش اختصاصی حکیم مهر با عنوان «تحلیل خطرات پیشروی دامپزشکان و پیرادامپزشکان» گامی مهم در آگاهیبخشی بود، اما یک اشکال اساسی داشت: فریاد زد، اما راه نشان نداد. مشکلات را شمرد، آمار داد، دلها را لرزاند، اما مخاطب درمانی نیافت. ما بهعنوان دامپزشکان خط مقدم، نیاز به راهکار داریم، نه فقط دردنامه.
اما باز هم با این وجود، میبایستی به این خبرگزاری تبریک گفت که بلندگوی طلایهداران خط مقدم سلامت است و ندای درد این قشر را به مسئولین بالادستی کشور میرساند.
دامپزشکی: حرفهای زیانآور با خطراتی بینظیر
بر اساس آمار سازمان جهانی بهداشت دام (OIE) ۶۷ درصد دامپزشکان در طول حرفه خود حداقل یک بار به بیماری مشترک انسان و دام مبتلا میشوند. در ایران، طبق پژوهش دانشگاه تهران در سال ۱۴۰۰، ۴۵ درصد دامپزشکان تجربه گزیدگی توسط حیوانات و ۳۰ درصد آسیبهای اسکلتی-عضلانی را داشتند را گزارش داده است.
مهمترین خطرات:
۱. تماس مستقیم با زئونوزها (بیماریهای مشترک): بروسلوز، هاری، سیاهزخم، و تب کیو.
۲. گزیدگی و ضربات فیزیکی: سگهای ولگرد، دامهای وحشی، یا حیوانات تحت استرس.
۳. آسیبهای اسکلتی-عضلانی: بلند کردن دامهای سنگین یا زمینخوردگی در محیطهای لغزنده.
۴. مواجهه با سموم و گازها،داروها و واکسنها: استنشاق گازهای بیهوشی (مثل ایزوفلوران) یا سموم ضدعفونیکننده.
نمونهای واقعی و عینی از خطرات زئونوزها: بروسلوز بیماری هزار چهره
چند سال پیش، راش پوستی و خارشهای شدید مرا به کلینیکهای آلرژی، قلب و عروق کشاند. پس از ماهها آزمایش و هزینههای سنگین، جوابی نگرفتم، تا اینکه در آزمایشگاه دامپزشکی، تست رزبنگال مثبت شد: تب مالت (بروسلوز)!
این تجربه نشان داد:
- تشخیص دیرهنگام: پزشکان انسانی اغلب زئونوزها را نادیده میگیرند.
- نقش حیاتی دامپزشکی در سلامت انسان: اگر آزمایشگاه دامپزشکی نبود، شاید امروز نبودم.
پیشنهادهایی برای ارتقای ایمنی و کرامت شغلی دامپزشکان
۱. تشکیل سامانه ملی ثبت سوابق شغلی
- الگو: نظام مهندسی یا پرستاری.
- کارکرد: ثبت دیجیتال حوادث، بیماریها، شکایتها، و اضافهکارها.
- پیوست حقوقی: پیشنویس فرم استاندارد ثبت آسیبهای شغلی (مطابق ISO 45001).
۲. تصویب بیمه خاص مشاغل زیانآور
- الگو: بیمه خبرنگاران خطرپذیر یا معدنکاران.
- مزایا: بازنشستگی پیش از موعد (۵ سال زودتر)، پوشش کامل درمانی بیماریهای شغلی.
- چالش و راهکار: لابیگری با مجلس و سازمان بیمه سلامت؛ استفاده از تجربه اتحادیه اروپا در بیمه دامپزشکان.
۳. الزام بسته سلامت شغلی سالانه
- اجرا: معاینات پوست، ریه، چشم، و آزمایش زئونوزها با هزینه کارفرما.
- نظارت: سازمان نظام دامپزشکی و وزارت کار.
- آموزش: دورههای مدیریت ریسک در مواجهه با سموم و حیوانات تهاجمی.
۴. ایجاد صندوق حمایت از آسیبدیدگان
- منابع: درصدی از مالیات صنف دامپزشکی، کمکهای دولتی و خیریه.
- خدمات: وام کمبهره درمانی، غرامت ازکارافتادگی موقت یا دائم.
۵. سامانه سوتزنی و گزارشهای مردمی
- الگو: سامانه ۱۹۰ وزارت بهداشت.
- کارکرد: گزارش ناشناس تخلفات بهداشتی، محیط کار ناایمن، یا سوءاستفاده از نیروها.
مقایسه با سایر دستگاهها: چرا دامپزشکی عقب است؟
تجربیات جهانی: درسهایی برای ایران
- اتحادیه اروپا: دامپزشکان تحت پوشش بیمه ویژه با پوشش رواندرمانی برای PTSD ناشی از اتانازی حیوانات.
- هند: ایجاد کلینیکهای تخصصی زئونوزها برای دامپزشکان.
- آمریکا: الزام استفاده از تجهیزات حفاظتی (دستکش ضدگزش، ماسک N95) در قراردادهای کاری.
از روایت تا اقدام
اگر دامپزشکی در خط مقدم سلامت انسان و حیوان است، باید در خط مقدم حمایت هم باشد. امروز وقت آن است:
- گزارشهای توصیفی را به آییننامههای اجرایی تبدیل کنیم.
- خبرها را به قانون بدل کنیم.
- دردها را به درمان.
پیشنهاد نهایی:
- ارائه این مشکل طلایهداران خط مقدم سلامت به بیانیه صنفی و یک کارزار تشکیلاتی با امضای هزاران دامپزشک و سایر ردهها و ارسال به سازمانهای قانونگذار و مجلس شورای اسلامی و نهاد ریاست جمهوری
- تشکیل کارگروه ملی ایمنی دامپزشکی با حضور نمایندگان مجلس، سازمان دامپزشکی و اساتید دانشگاه.
- تولید مستندهای کوتاه از تجربیات دامپزشکان برای جلب افکار عمومی با همکاری مشترک و همافزایی سازمان دامپزشکی و نظام دامپزشکی کشور و انجمن و اتحادیههای صنفی دامپزشکی
سخن آخر: ما ایستادهایم
من، یکی از هزاران دامپزشک این سرزمینم. با بدنی زخمخورده و جانباز راه خدمت، اما دلی محکم. تا زمانی که دام هست، بیماری هست، و سلامت انسان در گرو سلامت حیوان است... ما هستیم. اما اکنون زمان آن است که جامعه نیز با ما باشد و مسئولین هم پشتوانه این طلایهداران خط مقدم سلامت باشند، انشاالله.















نویسنده عزیز،جانا سخن از دل ما میگویی به خدا این رنج نامه رو خوندم به عنوان دامپزشک ،خودم نا خواسته گریه ام گرفت ،چرا باید اینجوری باشه چرا حقوق پایین و فشار کار زیاد عمر مفید کاری در دامپزشکی کمتر از ۱۰ ساله ،بعدش میشه کمردرد ،انواع بیماریهای جور واجور ،چرا زیر پای همد خالی میکنیم با این همه مشکلات به حمایت از هم بااهم دشمنی میکنیم ،کلینسین از کلنینیسین ،همکار بخش سازمانی دولتی از هم ،بدگویی از هم تخریب هم به بی رحمانه ترین شکل ممکن،هر موقع خواستی اینکار رو بکنید نگاهی به پشت سر و این مشکلات بکنید ،ارزشش رو داره ،بیاید خداوکیلی مث پزشکان ،دندانپزشکان و داروسازن پشت هم باشیم ،به خدا آدم خجالت میکشه و شرن میکنه بگه دامپزشک هستم ،از بس این چیزها رو میبنه ،بیاید یه خرد به خودمان رحم کنیم تا خدا هم به ما رحم کند!یاعلی مخلص همه
دستت درد نکنه دلاور
|
ممنون از نظر شما! سوال خیلی خوبی پرسیدید. واقعاً پیگیری مسائل در سازمانهای دولتی به دلیل فشارهای زیاد و مشغلههای روزانه ممکنه گاهی کند پیش بره. اما این مسئولیت باید هم از سوی مقامات و هم از سوی همکاران در سطوح مختلف سازمان پیگیری بشه. این که اراده و عزم برای پیگیری وجود داشته باشه، خیلی مهمه، اما گاهی لازم هست که این اراده با تخصیص منابع و وقت کافی به مرحله عمل برسه. یکی از چالشهای اساسی در این مسیر، عدم تمرکز کافی بر روی مسائل کلیدی و عدم توانایی در اولویتبندی مشکلات است. برای حل این مشکلات، نیاز به همکاری بیشتر و همافزایی است که امیدوارم به تدریج شاهد تحولهای مثبت باشیم.ارادتمند م جواد شایانخواه
بلند کردن خودروی منحرف شده توسط آن جرثقیل کاری غیر اصولی و صدمه زننده است در حالیکه خودروی مناسب برای بیرون کشیدن آن خودروی منحرف شده وجود دارد ، نگران خود و نبودم بلکه منظورم قیاس آن جرثقیل با مدیران سازمان دامپزشکی بود که با نیروهایش شبیه آن خودرو از جاده ها ج شده رفتار می کند صدمه زننده ، بی مبالات و توهین آمیز و این میان همکارانی باقی می مانند با تنی صدمه دیده ، روحی آزرده و جیب عنکبوت بسته و باز هم به وب می گویند شما باید قدر سازمان را بدانید !! واین جاست که باید گفت ما خودمان هم می دانیم که در ذات سازمان دامپزشکی بدی نیست و هرچه بدی و کینه هست از ذات برخی مدیران ناکاربلد شاغل در آنست
|
جرثقیل فقط میخواست پول بگیره وگرنه این خودرو خودش کمک داره و با بکسل کردن و استفاده از کمک به راحتی در میاد
|
به نظرت خودروی مناسب برای بیرون کشیدن چه معنی داره نابغه
|
ممنون از نظر شما. مقایسه بین جرثقیل و نحوه مدیریت سازمان یک قیاس جالب و دقیق و استعاره ی زیبایی بود . واقعاً برخی مواقع مشکلات به دلیل تصمیمات نادرست یا عدم استفاده از ابزار و منابع مناسب به وجود میآید و این باعث میشود که کار تیمی و عملکرد سازمان به خطر بیفتد. بهخصوص در سازمانهای دولتی، وقتی مدیران نمیتوانند به درستی از نیروهایشان بهرهبرداری کنند یا حمایت لازم را از آنها نداشته باشند، آسیبهای بیشتری وارد میشود. درست است که بسیاری از کارکنان خودشان بهخوبی میدانند که سازمان هدف نیکو و خدمات ارزندهای دارد، اما متاسفانه در برخی موارد، کمبود مدیریت صحیح یا سیاستهای اشتباه باعث میشود که کارکنان احساس بیتوجهی یا ناامیدی کنند. این نکتهای است که باید در جهت اصلاح و بهبود شرایط مورد توجه قرار گیرد. به امید بهبود شرایط و برطرف شدن این مشکلات برای همه همکاران عزیز.ارادتمندم دکتر سیم کش عزیز
|
در پاسخ به ناشناس ۰۹:۰۵
حالا جالبه برخی میان یا نظر منفی میده یا مخالف، اونجاست که باید گفت که از ماست که بر ماست!یعنی خودمون علیه خودمون ،یا اون قشر خودشان از بی دردترین پست حاکمیتی رو دارند بدون یک روز کار در دامداری
................. نصف حوادث دامپزشکی ناشی از عدم توانایی در رانندگی هست. کدام پرستار یا پزشک اینقدر درچارچوب حوادث رانندگی میشود؟؟ دست از مظلوم نمایی بردارید
|
اولا چی داری با چی مقایسه میکنی ،دامپزشکی کار اصلی و اعتبارش از بخش صحرایی و عملیاتی است ،ثانیا دامپزشکی همه کارش ماموریت خارج شهری اونوقت شما داری با پزشک و پرستار مقایسه میکنی قیاسمع الفارق میکنی،احتمالا اصلا یا کار دامپزشکی نکردی یا عزیز دردونه بودی ،پشت میزی یا...،بعد کل مقاله رو رها کردی چسبیدی به حوادث رانندگی ،چقدر نازل و سطحی تحلیل کردید ،کسی که خوابیده را میشه بیدار کرده به خواب زده را هرگز
|
کدام پزشک و پرستار کار رانندگی هم انجام میدهد که بخواهد تصادف کند
|
توی جاده های صعب العبور و مخاطرات رو کدوم یک از مشاغل دارد اما دامپزشک مظلوم واقع شده و برای رسیدن به یک دامداری باید از مناطق صعب العبور رانندگی کند اونوقت یک پرستار و یا پزشک توی جاده های صعب العبور رانندگی مجبوره بکند معمولا بیمارستان ها و مراکز درمانی در مناطق صعب العبور کمتر هستند و در شهرهای کدچک یا روستاهای مرکزی که دارای جاده هستند خدمت می کنند بنابراین کمتر حوادث رانندگی دارند.
|
ممنون از نظر شما. اما باید گفت که کار دامپزشکان بسیار متفاوت از سایر حرفهها است. دامپزشکان معمولاً در شرایط سخت و جادههای ناهموار با حیوانات و بیماریهای خطرناک سر و کار دارند، که این خود موجب میشود خطرات بیشتری در مقایسه با دیگر حرفهها وجود داشته باشد. بسیاری از ماموریتهای ما در مناطق دورافتاده و به دور از امکانات شهری است که به طور طبیعی حوادث رانندگی ممکن است بیشتر اتفاق بیفتد. این مشکلات نه از سر مظلومنمایی، بلکه از واقعیتهای دشواری است که در این حرفه وجود دارد. هدف این است که شرایط بهبود یابد و همکاران با امنیت بیشتری فعالیت کنند،بعدش اینکه شما کادر دامپزشکی هستید یا ...انگیزه این خودزنی شما علیه خودتون اگر دامپزشک یا سایر رده ها باشید برای من جای سواله ....و اگر هم فرد غیر مجموعه حرفی نیست!ارادتمندم
حالابماند باماشین اداره تصادفم بکنی و اداره تا ریال آخر ازت نگیره ول کن ماجرا نیست
|
همانطور که اشاره کردید، تصادف در حین ماموریت به دلیل شرایط خاص جاده و خودرو پیش آمد. این تصادف در زمان نظارت و تایید تخلیه تخم چشمزده ماهی قزلآلای وارداتی و در شرایط زمستانی اتفاق افتاد، زمانی که جاده لغزنده و خودرو لاستیک مناسب نداشت. این موارد پیشتر با استان مکاتبه شده بود، اما متاسفانه تأمین لاستیک مناسب تا آن زمان انجام نشده بود. از آنجایی که ماموریتها و شرایط دامپزشکی معمولاً در شرایط سخت انجام میشود، این قبیل حوادث همیشه در شرايط بحرانی ممکن است رخ دهد. به هر حال، خودروی تحت پوشش بیمه قرار داشت و تمامی اقدامات لازم برای گزارش و پیگیری انجام شد،جالب است که به جای تمرکز بر محتوای مقاله و تحلیل واقعی آن، شما تمام تلاش خود را معطوف به جزئیات فرعی و مسائلی میکنید که هیچ ربطی به اصل بحث ندارند. به نظر میرسد که تلاش برای نبش قبر گذشتهها و حمله به حوادثی که در آن شرایط خاص رخ داده، تنها به دلیل بغض و کینهای است که خودتان از آن رنج میبرید. هیچکس نمیخواهد به گذشتهها برگردد، بلکه ما در این مقاله درباره چالشها و دردهایی صحبت کردیم که به واقعیتهای ملموس و جاری در سازمان مربوط است. شما که به جای پرداختن به ماهیت اصلی، تمام انرژی خود را صرف جاده خاکی زدن و حاشیهسازی میکنید، خوب است بدانید که این نوع رفتار نه تنها کمکی به حل مشکلات نمیکند بلکه تنها باعث انحراف از مسیر اصلی میشود. امیدوارم یکبار دیگر به مقاله نگاه کنید و ببینید که چه مسائلی واقعاً در آن مطرح شده، چون به نظر میرسد شما بهجای توجه به محتوای اصلی، به اشتباه به این حاشیهها پرداختهاید. اگر اینقدر توانایی دارید که فقط نقد کنید، پیشنهاد میکنم به جای کمرنگ کردن موضوعات مهم، راهحلهای عملیتری ارائه دهید تا در واقع به حل مسائل کمک کنید.در نهایت، من جواد شایانخواه، جوابتو دادم ،هر چند کار درستی نیست از حیث خبری و نویسندگی ولی ناچار بودم ،عدم خواهی از همکاران و سایت خبری حکیم مهر
جناب دکتر شایان خواه سپاس
|
با سلام و تشکر از شما برای به اشتراک گذاشتن نظرتون. کاملاً درک میکنم که مشکلات روحی و خانوادگی ناشی از مشاغل سخت و خاص مانند دامپزشکی، جایگاه ویژهای دارند و این مسئله باید بیشتر مورد توجه قرار گیرد من به دلایلی نخواستم مسئله رو بازتر کنم در مقاله خودم من خودم زخم خورده تمامی مشکلات هستم از هر نوعی که فکر کنید و درک می کنم . درستی فرمایش شما که برخی صدمات روحی و مشکلات خانوادگی ممکن است نادیده گرفته شوند، پذیرفته است و جای تامل دارد.
|
مطالبه گری کنید تا یه روزی ب نتیجه خواهید رسید
اینکه شغل ما پر خطر هست شکی نیست،اما اگر شرافت باشه وقتی برخی همکاران برای واکسن یک قلاده سگ ۵میلیون مطالبه میکنن ویا انواع و اقسام دوز و کلک رو بکار میبرند این کجاش شرافته؟ به نظرم اکثر مشاغل در جایگاه خودشون شریفند و ...
|
با سلام و تشکر از شما برای بیان نظرتون. شکی نیست که در هر حرفهای، مسائل اخلاقی و شرافت کاری اهمیت زیادی دارند. از طرفی، ما به عنوان دامپزشک باید همواره از شرافت حرفهای خود دفاع کنیم و در مقابل هرگونه رفتار غیر حرفهای و غیر اخلاقی ایستادگی کنیم. اگرچه برخی از افراد ممکن است در هر شغلی رفتارهای غیر شرافتمندانه داشته باشند، نباید این موضوع کل جامعه دامپزشکی را زیر سوال ببرد.
احسنت ب جناب دکترشایان خواه عزیز سازمان دامپزشکی زیر نظر وزرات جهاد کشاورزی است و این وزرات خانه ب سازمان دامپزشکی اهمیت نمیدهد و سازمان دامپزشکی جز سیاهی لشگر وزرات جهادکشاورزی است بار ها شده ک وزرات فوق در تصمیات خودش از دامپزشکی دعوت نکرده و غیره.
|
با سلام و تشکر از شما برای بیان دیدگاهتان. واقعیت این است که سازمان دامپزشکی بهعنوان یک نهاد مستقل و حرفهای در حوزه سلامت دام و انسان، نقش حیاتی در کشور دارد و باید این اهمیت در تمام سطوح دولتی و در ساختارهای تصمیمگیری به رسمیت شناخته شود. متاسفانه گاهی اوقات مشاهده میشود که اهمیت این بخش در مقایسه با سایر نهادها کمتر در نظر گرفته میشود.
مشکل دارین کار نکنین
|
برادر یا خواهر بزرگوار ،دکتر شایان من خبر دارم اگر اشتباه نکنم در حاضر مشاور عالی سازمان اوقاف و ستاد اجرایی فرمان امام و اصلا الان تو دامپزشکی نیست قربون قد و بالات ،بعد تو میگی مشکل دارین ،خودت متوجه شدی چی گفتی ،تو کدوم جناح هستی یا با دامپزشکی یا علیه دامپزشکی ،کدومش،یا داری بهش حسادت میکنی یا غرض ورزی علیه کل مجموعه دامپزشکی ،به جای هم اندیشی داری تخریب میکنی ،بابا ایشون نیاز به تعریف و تمجید کسی نداره به ولا من میشناسمش آدم حسابی ،ایشون خدایش افکارش بزرگتر از مجوعه دامپزشکی ،این رسمش نیست علیه هم شاخ و شونه بکشیم و دندون نشون بدیم مگر بیچاره چی گفته،جز راهکار و رنج همه دامپزشکان رو گفته و پیشنهاد هم داده و... ،کلا خودت رو بکن قاضی !حرف حق جواب نداره!
|
سلام، ممنون از نظرتون. البته هیچکس نمیخواد از کاری که بهش علاقه داره دست بکشه، ولی این که مشکلات و آسیبها رو نادیده بگیریم هم باعث بهبود شرایط نمیشه. ما باید برای حل مشکلات تلاش کنیم و نه این که به راحتی دست از کار برداریم. هر شغلی چالشها و سختیهای خودش رو داره، ولی این چالشها باعث نمیشه که از مسئولیتهای خودمون فرار کنیم. با همدلی و همکاری میتونیم این مشکلات رو به بهترین شکل ممکن حل کنیم.
|
سلام یه جوری اظهار نظر کردی ک گمان کنم جز نفرات و کارکنان عملیاتی دامپزشکی نیستی ب نظرم جز کارکنان ستادی و پشت میز نشین یا اصلا خارج از سازمان هستی ک تصویر حیوانات را از شبکه مستند سیما دیدی و از نزدیک حیوانات اهلی و وحشی را ندیدی واجب است ک ب داستانهای کلیله و دمنه مراجعه کنی و بخانی خیلی پند آموز است
سلام
|
خیر ایشون تو سازمان دامپزشکی تهران هستند
واقعا تست بیهوده سل باید حذف بشه
مقاله ای بود تصویری و جالب ،دردمشترک هم دامپزشک ها
دامپزشکی تنها جبهه زنده فعلی وآتی کشور ،نیروهای عملیاتی مظلومترین پیاده نظام در خط مقدم نبرد بیولوژیک و کلنجار 360 روزه 360 درجه در اقلیمهای متفاوت کویری کوهستانی در گرما وسرما وشب وروز با بیماریهای مشترک ،درمیان ناقلین ،الرژیها و سموم ،تصادف وتروما
با سلام
دامپزشکی واقعا قصه ی پر دردی داره