شفافیت گمشده در سایه سنت: نقدی بر فرآیند انتخاب برگزیدگان جایزه پروفسور حسن تاجبخش
دکتر جواد شایانخواه
جامعه دامپزشکی ایران این روزها با چالشهای زیادی دست و پنجه نرم میکند: کمبود امکانات، مهاجرت متخصصان و فشارهای اقتصادی. در چنین شرایطی، قدردانی از چهرههای برجسته میتواند نویدبخش و انگیزهآفرین باشد. گروه علوم دامپزشکی فرهنگستان علوم، همزمان با هفته دامپزشکی، دومین دوره جایزه پروفسور حسن تاجبخش را در ۱۷ مهرماه ۱۴۰۴ برگزار میکند.
این جایزه که به پاس خدمات ارزشمند پروفسور تاجبخش پدر تاریخ دامپزشکی ایران راهاندازی شده، قدمی ارزشمند در جهت پاسداشت علم و تجربه است. در این دوره، دکتر شیوا فیروزی و دکتر حمیدرضا فتاحیان به عنوان دامپزشکان برجسته و دکتر رامین باقرینژاد به عنوان دامپزشک جوان برگزیده معرفی شدهاند.
اما پشت این رویداد مثبت، سوالات جدی درباره انصاف و شفافیت فرآیند انتخاب وجود دارد. آیا واقعاً این روند به اندازه کافی عادلانه و شفاف است؟
رزومههای قوی اما انتخابهای محدود
چه میشود که گاهی متخصصانی با سوابق درخشان ترکیبی از کار اجرایی، پژوهش میدانی، فعالیت رسانهای و مشارکت و تعامل اجتماعی از دور رقابت خارج میشوند؟ این در حالی است که چنین پروفایلهایی دقیقاً نشان میدهند فرد میتواند با مسائل واقعی جامعه درگیر شود و راهحل ارائه دهد.
دامپزشکی در ایران فقط یک رشته دانشگاهی نیست؛ یک مأموریت اجتماعی است. از کنترل بیماریهایی مثل آنفولانزای پرندگان گرفته تا حفظ امنیت غذایی و مقابله با چالشهای محیط زیستی.
یکی از مشکلات آشکار، کمتوجهی به دامپزشکانی است که در مناطق محروم و دورافتاده خدمت میکنند. این همکاران که در استانهایی مثل سیستان و بلوچستان یا کردستان فعالیت دارند، اغلب با کمترین امکانات بیشترین بار مسئولیت را به دوش میکشند. تصور کنید دامپزشکی در یک روستای مرزی که با خلاقیت خود برنامه واکسیناسیون دام راه میاندازد و جان هزاران خانوار را نجات میدهد. آیا چنین تلاشی در معیارهای "برجسته بودن" جایی دارد؟
معیارهای نامشخص، فرآیند مبهم
سوال اصلی اینجاست: معیار برجسته بودن دقیقاً چیست؟ آیا تعداد مقالات علمی ملاک است؟ سمتهای مدیریتی؟ یا فعالیتهای میدانی و اجتماعی هم وزن دارد؟یا مسئولیت حقوقی و سازمانی افراد ؟
طبق اسناد عمومی فرهنگستان، این معیارها در مصوبات داخلی تعریف شدهاند، اما جزئیات آن هرگز به صورت شفاف منتشر نشده است. آیا این معیارها با تحولات سریع علم دامپزشکی مثل ژنتیک دام یا هوش مصنوعی به روز شدهاند؟
در دوره اول این جایزه (سال ۱۴۰۳) هم با وجود استقبال از مراسم، انتقادهایی درباره عدم توجه کافی به متخصصان مناطق محروم مطرح بود. امسال هم با وجود ارسال رزومههای متعدد، مشخص نیست این رزومهها چگونه جمعآوری و ارزیابی میشوند. آیا مکانیزمی برای جلوگیری از سوگیری جغرافیایی یا شبکهای وجود دارد؟
نکته دیگر ترکیب هیأت داوران است. اگر همه داوران از چهرههای سنتی باشند که مناسفانه اکثرا هستند و گاها شبیه کانون بازنشستگان با افکار سنتی بدون به روز رسانی شدن در حوزه دامپزشکی می باشند ، طبیعی است که نوآوریها و رویکردهای جدید کمتر دیده شود.
پیامدهای نگرانکننده
تداوم این روند میتواند عواقب ناخوشایندی داشته باشد: کاهش انگیزه میان دامپزشکان پرتلاش، دور شدن نهادهای علمی از مسائل واقعی جامعه، و تضعیف اعتماد عمومی.
دامپزشکی امروز به نگاه بینرشتهای و اجتماعی نیاز دارد؛ نگاهی که شاید در ساختارهای سنتی کمتر دیده شود.
راه حل: به سوی شفافیت واقعی
برای خروج از این وضعیت، فرهنگستان میتواند گامهای عملی بردارد:
۱. انتشار عمومی و دقیق معیارهای انتخاب
۲.تشکیل کمیتههای داوری متنوع با حضور نمایندگان مناطق مختلف
۳.استفاده از سیستمهای دیجیتال برای جمعآوری و ارزیابی رزومهها
۴. در نظر گرفتن معیارهایی مثل "تأثیر اجتماعی" و "نوآوری اجرایی"
نهادهای علمی میراثدار سرمایه فکری کشور هستند. اعتبار آنها در گرو اعتماد جامعه علمی است. این اعتماد فقط در سایه شفافیت کامل و پاسخگویی به دست میآید.
زمان آن رسیده که به جای تکیه بر روشهای سنتی، با رویکردی منصفانه و سیستماتیک، زمینه شناسایی واقعی استعدادها فارغ از جغرافیای فعالیتشان فراهم شود.
این نقد با هدف اصلاح و ارتقای عدالت در حوزه دامپزشکی مطرح شده است. تجلیل از برگزیدگان را محترم میشماریم و برای همه دامپزشکانی که در سکوت خدمت میکنند آرزوی موفقیت داریم. و من الله توفیق