کد خبر: ۸۴۲۸۳
رئیس انجمن صنفی کلینیسین‌های دامپزشکی خراسان شمالی در گفت‌وگو با حکیم مهر:

داروخانه‌های دامپزشکی کلینیسین‌ها را به رسمیت نمی‌شناسند؛ هم دارو می‌فروشند و هم طبابت می‌کنند!/ بسیاری از فارغ‌التحصیلان دامپزشکی حتی ابتدایی‌ترین مهارت‌های کار عملی را ندیده‌اند

«دکتر محمدجعفر طیبی» افزود: در آخرین مرحله، وقتی دامدار از همه مسیرها نتیجه نگرفت، تازه به کلینیسین مراجعه می‌کند. این یعنی عمده مشکل کلینیسین‌ها در استان عدم به رسمیت شناختن این حرفه در فرآیند درمان است ...

حکیم مهر- محسن طاهرمیرزایی: در حالی که بخش خصوصی دامپزشکی در بسیاری از استان‌های کشور با چالش‌های ساختاری و اقتصادی دست‌وپنجه نرم می‌کند، وضعیت در خراسان شمالی روایتی روشن از مشکلات کمتر دیده‌شده‌ای است که سال‌هاست کلینیسین‌ها را تحت فشار گذاشته است؛ از فقدان قانون واحد و حضور گسترده افراد فاقد صلاحیت در عرصه درمان دام گرفته تا بی‌توجهی به جایگاه کلینیسین و سهم اندک آنها از بازار خدمات دامپزشکی.

«دکتر محمدجعفر طیبی» رئیس انجمن صنفی کلینیسین‌های دامپزشکی خراسان شمالی و یکی از باسابقه‌ترین فعالان این حوزه، در گفت‌وگو با حکیم مهر تصویری دقیق از واقعیت‌های این استان ارائه می‌دهد؛ استانی که با وجود محدودیت‌های بودجه‌ای و زیرساختی، با تلاش قابل‌توجه اداره‌کل دامپزشکی مسیر توسعه را طی کرده اما همچنان با فاصله‌ای قابل‌توجه از استانداردهای مطلوب قرار دارد.

او در این گفت‌وگو ضمن انتقاد از تعرفه‌های غیرواقعی، رقابت نابرابر میان کلینیسین‌ها و داروخانه‌داران، و تضاد میان وظایف و اختیارات نهادهای دامپزشکی، به کاهش شدید جمعیت دامی، افت درآمد کلینیک‌ها، مهاجرت نیروهای متخصص به حوزه‌های دیگر، و کمبود کلینیسین‌های مجرب در آینده نزدیک هشدار می‌دهد.

در بخشی دیگر، طیبی با اشاره به وضعیت سخت دامپزشکان جوان، ضعف جدی آموزش عملی در دانشگاه‌ها را عاملی می‌داند که نه‌تنها اعتماد دامداران را کاهش داده، بلکه بازار کار را عملاً به دست افراد غیردامپزشک سپرده است. این گفت‌وگو روایتی صریح و بی‌پرده از دغدغه‌ها، نگرانی‌ها و مشکلاتی است که به گفته طیبی، اگر امروز برای آنها راهکاری اندیشیده نشود، فردا هزینه‌های سنگینی به بدنه دامپزشکی کشور تحمیل خواهد کرد.

حکیم مهر: لطفاً در ابتدا تصویری کلی از وضعیت کلینیسین‌های دامپزشکی در استان خود ارائه دهید. در استان شما در حال حاضر چه تعداد کلینیک، مطب یا مرکز درمانی فعال وجود دارد و آیا این تعداد با نیازهای استان تناسب دارد؟

تا جایی که من اطلاع دارم، حدود بیست کلینیک داریم که همکاران در آن مشغول فعالیت هستند. اما مشکل عمده ما در بخش خصوصی استان، نبود یک قانون واحد و یکسان در شهرستان‌های مختلف است؛ مسئله‌ای که فکر می‌کنم به کل کشور هم تسری پیدا می‌کند.

در برخی شهرها می‌بینیم که افراد فاقد مجوز — چه دامپزشک و چه غیر دامپزشک — مشغول فعالیت هستند. از مأمور تلقیح مصنوعی گرفته تا افرادی که تحت عنوان‌های مختلف مثل «ما سیم درمی‌آوریم» و کارهای مشابه، دخالت در درمان می‌کنند. به نظر من این یک مشکل کشوری است.

مشکل دوم این است که داروخانه‌های دامپزشکی، کلینیسین‌ها را به رسمیت نمی‌شناسند. یعنی داروخانه‌ها هم دارو می‌فروشند و هم طبابت می‌کنند. دامدار به داروخانه مراجعه می‌کند و می‌گوید دامش چه مشکلی دارد و داروخانه‌دار برای او دارو می‌دهد. در این چرخه، کلینیسین‌ها عملاً در اولویت‌های آخر قرار می‌گیرند.

به این معنا که دسته اول کسانی هستند که در منطقه یا دامدارانی که خودشان از قبل تجربه دارند و عملاً طبابت می‌کنند. بعد نوبت می‌رسد به کسانی که کارهای متفرقه انجام می‌دهند و دخالت درمانی می‌کنند. پس از آن، مأموران تلقیح مصنوعی که این روزها حتی کارهایی مثل سیم‌گذاری و سونوگرافی انجام می‌دهند. بعد از آنها داروخانه‌دار طبابت می‌کند و آخرین مرحله، وقتی دامدار از همه این مسیرها نتیجه نگرفت، تازه به کلینیسین مراجعه می‌کند. این یعنی عمده مشکل کلینیسین‌ها در استان عدم به رسمیت شناختن این حرفه در فرآیند درمان است.

حکیم مهر: از نظر اقتصادی، مهم‌ترین مشکلاتی که کلینیسین‌ها با آن مواجه هستند، چیست؟

وقتی افراد دیگر طبابت می‌کنند، طبیعتاً مراجعه‌کننده به کلینیسین‌ها کم می‌شود. از طرفی، جمعیت دامی — به‌ویژه دام سنگین — در استان به شدت پایین آمده و تنها مقداری دام سبک باقی مانده است.

چون در شهرستان‌های این استان، حیوانات خانگی بسیار کمتر از استان‌های بزرگ یا استان‌های به اصطلاح پیشرفته است، اکثر دامپزشکان مجبور هستند روی دام سبک و دام سنگین و مقدار بسیار کمی هم طیور کار کنند.

با کاهش جمعیت دام سنگین و ورود افراد غیرمتخصص که گفتم در طبابت دخالت دارند، مراجعه‌کننده به کلینیک‌ها کم می‌شود و درآمد کلینیسین‌ها کفاف هزینه‌ها را نمی‌دهد.

به همین دلیل است که هر از چند گاهی می‌بینیم کلینیک‌ها بسته می‌شوند، یا همکاران تغییر وضعیت می‌دهند؛ به‌طور مثال مسئول فنی می‌شوند، داروخانه تأسیس می‌کنند یا وارد اکیپ‌های واکسیناسیون می‌شوند. این تغییر مسیرها باعث شده جمعیت کلینیک‌های استان کم شود. طبیعتاً پس از مدتی، استان با کمبود کلینیسین مجرب مواجه خواهد شد.

حکیم مهر: تعرفه‌های خدمات دامپزشکی تا چه اندازه با هزینه‌های واقعی همخوانی دارد؟

تعرفه‌ها اصلاً همخوانی ندارد. فعالیت من از سال ۱۳۷۷ در بخش خصوصی بوده و عملاً تمام معضلات این حوزه را دیده‌ام. یک زمانی حدود شانزده سال تعرفه اصلاً تغییر نکرده بود و حتی تعرفه‌ای اعلام نمی‌کردند. بعد از آنکه تعرفه تعیین شد، فقط درصدی روی همان تعرفه شانزده سال قبل اضافه کردند و همین روند ادامه پیدا کرد.

یعنی اگر قرار بود آن زمان تعرفه ۲۰ درصد افزایش پیدا کند، هر سال همین ۲۰ تا ۴۰ درصد را روی تعرفه‌ای اضافه کردند که اصلاً شانزده سال رشد نداشته بود. طبیعی است که تعرفه‌ای که الان اعلام می‌شود با تورم واقعی هیچ تناسبی ندارد. اگر واقعاً می‌خواهند تعرفه را سامان بدهند، اول باید تعرفه را بر اساس زحمتی که یک کلینیسین می‌کشد واقعی‌سازی کنند، بعد هر سال آن را متناسب با تورم تغییر دهند.

مشکل دیگر این است که عزیزانی که تعرفه را تعیین می‌کنند، معمولاً بر اساس وضعیت استان‌های بزرگ و پیشرفته عدد تعیین می‌کنند. همین مبلغ در استان‌های کوچک یا شهرستان‌های محروم قابل وصول نیست و همین موضوع مزید بر علت می‌شود. این شرایط باعث جنگ و جدل دائمی بین دامدار و کلینیسین می‌شود؛ کلینیسین می‌گوید باید این مبلغ را بدهید، دامدار هم توان پرداخت ندارد و کار به شکایت کشیده می‌شود.

اگر تعرفه منطقی و برای هر استان به‌صورت لوکالیزه تعیین شود — نه مثل تهران و نه مثل خراسان رضوی — و براساس وضعیت درآمدی هر استان تعریف گردد، قطعاً هم درآمد کلینیسین‌ها بهتر می‌شود و هم اختلافات و شکایت‌ها کمتر خواهد شد.

حکیم مهر: اتفاقاً سؤال بعدی من هم درباره وضعیت پرداخت دامداران بود که شما به آن اشاره کردید. آیا کلینیسین‌های استان از تسهیلات مالی یا بیمه خاصی برخوردار هستند؟

استان ما یک استان جدیدالتأسیس است و مدت زیادی نیست که از خراسان رضوی جدا شده است. اداره کل دامپزشکی استان واقعاً زحمت کشیده تا وضعیت به اینجا رسیده است. من یادم است اوایل کار، دامدار اصلاً نمی‌پذیرفت که باید هزینه‌ای بابت خدمات بدهد؛ چون قبلاً در این منطقه بیشتر کارها را دوستان شاغل در دستگاه دولتی انجام می‌دادند و یا هزینه‌ای نمی‌گرفتند یا مبلغ ناچیزی دریافت می‌کردند. به همین دلیل، وقتی ما کار را شروع کردیم دامدار به سختی حاضر می‌شد مبلغی بابت حق ویزیت یا حق‌الزحمه پرداخت کند.

تمام مطالبی که گفتم به معنی نادیده گرفتن نیمه‌پر لیوان نیست؛ من از نیمه‌خالی لیوان صحبت می‌کنم با این امید که اگر امکانش باشد، این نیمه خالی هم کمی پرتر شود.

در خصوص تسهیلات باید بگویم که چون استان ما محروم است، سال‌هاست اصلاً بودجه‌ای برای ارائه تسهیلات به ما نیامده است. اگر همکاران در این استان کاری کرده‌اند، صرفاً به خاطر پشتکار و توان مالی شخصی خودشان بوده است. اگر بیمارستانی یا درمانگاهی احداث شده، نتیجه زحمات خود همکاران بوده، نه به دلیل دریافت تسهیلات. من خودم فقط در سال ۱۳۷۸ یک تسهیلات بانکی گرفتم و یک خودرو تهیه کردم. از آن زمان تاکنون هیچ تسهیلاتی دریافت نکرده‌ام.

در مورد بیمه هم باید بگویم که هیچ ارگانی ما را تحت پوشش بیمه‌ای قرار نمی‌دهد. اگر کسی بیمه دارد، یا مسئول فنی شده، یا در مرغداری با قرارداد کار می‌کند و صاحب مرغداری او را بیمه کرده، یا اینکه خودش بیمه خویش‌فرما شده است. غیر از این، هیچ حمایتی در زمینه بیمه وجود ندارد.

حکیم مهر: ارتباط انجمن صنفی کلینیسین‌های دامپزشکی با اداره کل دامپزشکی استان را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

عزیزانی که در اداره کل هستند، من آنها را از سال ۷۷ می‌شناسم. استانی که واقعاً زیر صفر بود، امروز به جایی رسیده که می‌توانیم بگوییم از بعضی شهرستان‌های بزرگ استان‌های دیگر جلوتر هستیم و عقب‌تر نیستیم. این پیشرفت حاصل درایت همین عزیزان بوده است. بارها پیش آمده که قبل از اینکه حتی ما درخواستی بدهیم، می‌بینیم دوستان اداره کل چند ماه قبل از طرح موضوع، پیگیر آن بوده‌اند.

مثلاً زمانی دامدار اصلاً نمی‌پذیرفت که واکسیناتور بخش خصوصی برای او واکسن بزند و بابت آن اجرت بگیرد. اما با همت اداره کل، امروز هر شهرستان حداقل دو یا سه اکیپ واکسیناسیون دارد و همکاران ما در این بخش مشغول خدمت‌رسانی و کسب درآمد هستند.

حتی می‌بینیم که اداره کل بیش از حدی که سازمان دامپزشکی کشور الزام کرده، با بخش خصوصی قرارداد می‌بندد؛ حداقل ۲۰ تا ۳۰ درصد بیشتر از سقف معمول. تسویه‌حساب‌ها را هم بسیار سریع انجام می‌دهند. این موارد نتیجه همت، درایت و پشتکار عزیزان اداره کل است. من از همین‌جا از همه آنها که حامی بخش خصوصی بوده‌اند، تشکر می‌کنم.

حکیم مهر: ارتباط شما با نظام دامپزشکی استان چگونه است؟

نظام دامپزشکی ما هم، مثل اداره کل، قدمت زیادی ندارد و به‌تبعِ این موضوع، ساختار آن هم جوان‌تر است. از طرفی استان کوچک است و اختلاف سلیقه‌ها بیشتر. انتظارات ما در بخش خصوصی از نظام دامپزشکی شاید نسبت به استان‌های دیگر بیشتر باشد. گاهی می‌بینیم نظام دامپزشکی برای احقاق حق بخش خصوصی حتی مجبور می‌شود با اداره کل یا حتی سازمان دامپزشکی کشور وارد چالش شود.

این وضعیت درست نیست و نباید کار به اینجا برسد، اما گاهی مجبور می‌شوند. در مجموع، نظام دامپزشکی استان حداکثر توان خود را برای حمایت از بخش خصوصی گذاشته است.

حکیم مهر: از نظر شما دامپزشکان جوانی که تازه وارد بازار کار می‌شوند، تا چه اندازه از نظر آموزشی و مهارتی آمادگی لازم برای کار را دارند؟

وقتی وضعیت امروز را با دوران جوانی خودم مقایسه می‌کنم، می‌بینم که ما هنگام فارغ‌التحصیلی حداقل ۳۰ تا ۴۰ درصد اطلاعات و تجربه‌های عملی لازم را داشتیم. در آن زمان من دو سال پشت سر هم در شبکه‌های دامپزشکی کارآموزی می‌کردم، علاوه بر اینکه دانشگاه‌هایمان پربار بود و مراجعه عملی زیادی داشتیم. اما امروز بسیاری از فارغ‌التحصیلان دامپزشکی حتی ابتدایی‌ترین مهارت‌های کار عملی را ندیده‌اند.

بارها از یک تازه‌فارغ‌التحصیل پرسیده‌ام که آیا تاکنون جابه‌جایی شیردان دیده‌ای؟ می‌گوید نه. یا آیا جراحی دیده‌ای؟ باز هم می‌گوید نه. وقتی با این سطح مهارت وارد محیط کار می‌شوند، جلوه خوشایندی ندارد. دامدار احساس می‌کند از دامپزشک باسوادتر است و اعتمادش از بین می‌رود. این باعث می‌شود دامداران به سمت مأمورین تلقیح مصنوعی یا افرادی که به‌صورت محلی کار می‌کنند گرایش پیدا کنند؛ چون تشخیص آبستنی یا مهارت‌هایی دارند که دامپزشک جوان هنوز بلد نیست.

این ضعف دانشگاه‌های ماست. دانشگاه‌ها به جای تربیت دامپزشک، افرادی را تربیت می‌کنند که فقط مدرک دامپزشکی دارند. برخوردشان هم مثل رشته‌هایی است که ماهیت عملی ندارند؛ در حالی که دامپزشکی نیاز به هماهنگی جدی بین آموزش تئوری و عملی دارد — چیزی که امروز وجود ندارد.

حکیم مهر: به عنوان سخن پایانی

همان‌طور که لطف کردید و با من صحبت کردید، خواهش می‌کنم با همکاران جوان‌تر و کم‌تجربه‌تر هم گفت‌وگو کنید. شاید درد دل‌های آنها بیشتر از من باشد و مطالبی عنوان کنند که من فراموش کرده باشم. شاید مرور زمان باعث شده بعضی از سختی‌ها و مشکلات گذشته از ذهن من پاک شده باشد.

حکیم مهر: ممنون از فرصتی که در اختیار ما قرار دادید.

 

نظر شما
ادامه