حکیم مهر - مشروح گفتگوی عیدانه با همسر مرحوم دکتر میربابایی / همزمان با نخستین بهار فقدان دامپزشک صد ساله و بنیانگذار دانشکده دامپزشکی شهید چمران اهواز
- کاش زودتر میآمدید و با خود دکتر مصاحبه داشتید
- پزشک معالج آقای دکتر شاگرد ایشان بود و ما در ابتدا نمیدانستیم
- به پزشک متخصص بیهوشی گفتم هزاران نفر مثل شما شاگرد دکتر بودهاند
- دکتر میربابایی بنیانگذار دانشکده دامپزشکی اهواز بود
- مردم باید قدر دکتر دامپزشک را بدانند
- از مسئولین اجرایی دامپزشکی در سالیان گذشته هیچ فردی به دیدن آقای دکتر نیامد!
- مرحوم دکتر میربابایی تأکید و توصیه زیادی به درس خواندن داشت
- من هم علاقمند به حیوانات و پرندگان بودم
- مرحوم دکتر میربابایی نقش مهمی در تشخیص سیاه زخم در میان عشایر داشت
- به دانشجویان توصیه میکنم به رشته دامپزشکی ارج بگذارند
بی نهایت تشکر میکنم از تمام دستاندرکاران حکیم مهر و خیلی خوشحالم که برای گفتگو تشریف آوردید ولی ایکاش زودتر میآمدید و با خود دکتر مصاحبه داشتید! دکتر مدت یک سال به تومور مثانه مبتلا شدند. نکته جالب اینکه ما نمیدانستیم ولی آقای دکتر فرزین وکیل - متخصص جراحی کلیه و مجاری ادرار - که در بیمارستان تهرانکلینیک هستند وقتی برای معالجه آمدند به آقای دکتر گفتند : "استاد عزیز به یاد دارید درس آناتومی مقایسهای من را تجدید کردید؟!"
حکیم مهر : شاگرد آقای دکتر بودند؟
بله. ایشان تأکید داشتند که دکتر تحت عمل جراحی قرار بگیرد. البته گفتند با توجه به سن آقای دکتر میربابایی این عمل یک ریسک هم هست. دختر ایشان دکتر هما میربابایی که الآن در جزیره موریس ساکن هستند به ایران آمدند و اجازه انجام عمل به دلیل سن آقای دکتر ندادند. بنابراین یک سال در منزل، من پرستاری آقای دکتر را به عهده داشتم و میدانید که کار پرستاری چه قدر سخت است. یک ماه هم ایشان را به بیمارستان بردیم که اصلاً توجهی به یک استاد نکردند و حتی به پزشک متخصص بیهوشی که برخورد تندی داشت گفتم هزاران نفر مثل شما شاگرد دکتر بودهاند. حالا بماند که به نظر من خیلی سهلانگاری در آنجا انجام شد. در سالی که من هنوز همسر آقای دکتر نبودم...
حکیم مهر : چه سالی با مرحوم دکتر میربابایی ازدواج کردید؟
در سال 58. بله یک سال از انقلاب گذشته بود. آقای دکتر قبل از آن بورسیه گرفتند، به فرانسه رفتند و در دانشکده آلفورت رشته بیطاری یا دامپزشکی امروزی را انتخاب کردند.
حکیم مهر : قدری از سوابق و فعالیتهای آقای دکتر در ایران بفرمایید.
بعد از حدود هشت سال زندگی و تحصیل در فرانسه و بازگشت به ایران رئیس دانشکده در گرگان بودند. پس از بازنشستگی در اهواز دعوت به کار شدند. در حقیقت دکتر میربابایی بنیانگذار دانشکده دامپزشکی اهواز بودند. اخیراً آقای دکتر تاجیک دعوت کردند و وقتی به دعوت ایشان به دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران رفتیم خانم دکتر طوطیان هم ما را به بخش آناتومی بردند و تصاویری از آقای دکتر را نشان دادند.
حکیم مهر : پس در دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران هم فعالیت داشتند؟
بله. خانم دکتر طوطیان ما را به بخش آناتومی بردند و اتاق آقای دکتر را نشان دادند.
حکیم مهر : من فراموش کردم که از خود شما هم بپرسم. برای بینندگان حکیم مهر ضمن معرفی بفرمایید که چه شد با آقای دکتر میربابایی آشنا شدید و این آشنایی منجر به ازدواج شد؟
من ایران لطفی هستم. در سال 58 معرفی داشتیم که سبب آشنایی ما و ازدواجمان شد. البته اصالت، شخصیت و دانش دکتر قابل تحسین بود و همه هم این مسئله را میدانند. با این شناخت ایشان را برای زندگی انتخاب کردم و یک دختر هم از آقای دکتر به نام سیده هدی میربابایی دارم که ایشان هم ماشاء الله 30 ساله و دارای یک فرزند هستند. آقای دکتر بلاتشبیه مانند محبتی که حضرت محمد (ص) به حضرت فاطمه زهرا (س) داشت عاشق دخترش بود و سفارش زیادی درباره ایشان به من و شهریار – فرزندم – درباره مراقبت از وی کرد. من و آقای دکتر حدود 32 سال با هم زندگی کردیم.
حکیم مهر : قدری از خصوصیات آقای دکتر بفرمایید و اینکه در چه سنی به رحمت خدا رفتند؟
دکتر ماشاء الله صد سال عمر کرد و متولد 1290 بود. خیلی هم خوب زندگی کرد و در جنبههای مختلف زندگی از استراحت گرفته تا مطالعه و غیره خوب زندگی کرد. خیلی هم کم حرف و مرد بسیار خوبی بود.
حکیم مهر : صد سال یعنی خیلی دانشجو داشتهاند و تعداد قابل توجهی از اساتید و مدیران باتجربه و پیشکسوت امروز دانشجوی ایشان بودهاند.
بله. در تصاویری که از فعالیت ایشان در دانشکده دامپزشکی موجود است بسیاری از دانشجویان آقای دکتر هستند.
حکیم مهر : از بستگان ایشان هم شاگرد آقای دکتر بودهاند؟
بله. یکی از شاگردان دامپزشک آقای دکتر به نام دکتر سیروس پورکاردان باجناق آقای دکتر هم هستند و الآن هم در هشتگرد درمانگاه دارند. سبب ازدواج دکتر پورکاردان با خواهر من هم مرحوم دکتر میربابایی بود.
حکیم مهر : آقای دکتر چه مدت اهواز مشغول تدریس بودند؟
حول و حوش 5 یا 6 سال.
حکیم مهر : بعد از اهواز به طور دائم در شمال کشور ساکن بودند؟
بله. بعد از آن که اوایل دهه 60 شمال آمدیم آقای دکتر داروخانه دامپزشکی تأسیس کردند.
حکیم مهر : آن زمان خیلی هم به شکل امروزی داروخانه دامپزشکی مطرح نبود.
اصولاً دامپزشکی برای مردم ما چندان شناخته شده نیست. در خارج از کشور مردم برای دامپزشک خودشان را میکُشند.
حکیم مهر : یک شعر معروفی است که "جانا سخن از زبان ما می گویی" (خنده)
بله ... در ایران هنوز به اندازه کافی مردم اطلاع ندارند که این گوشت و مرغ و غذایی که مصرف میکنند و سالم به دستشان میرسد حاصل کار دامپزشک است. اگر دکتر دامپزشکی نبود چه بسا انسانی وجود نداشت. چون تمام دام و طیور بیمار میشدند و انسان از بین میرفت.
حکیم مهر : احسنت...
متأسفانه برای ملت ما به خوبی روشن نشده که باید قدر دکتر دامپزشک را بدانند.
حکیم مهر : درباره خدمات علمی آقای دکتر میربابایی هم قدری توضیح بفرمایید.
ایشان 9 جلد کتاب در زمینه دامپزشکی و بخصوص آناتومی تألیف کردند. بسیار در تدریس و تربیت دانشجویان زحمت کشیدند و افراد تحصیلکرده زیادی را تحویل اجتماع دادند. علاوه بر این بنیانگذار دانشکده دامپزشکی اهواز هم بودند. البته این اتفاق قبل از زمان ازدواج من با آقای دکتر بود ولی هنوز هم در ذهن همه هست و بطور مثال آقای دکتر نوری از این دانشکده به من گاهی زنگ میزنند و میگویند در اتاق دکتر میربابایی نشستهام.
حکیم مهر : در دانشکده اهواز بزرگداشتی برای ایشان برگزار شده است؟
در همین سالهای اخیر دعوتی شد و در حضور چند استاد برجسته و همچنین رئیس دفتر رهبر انقلاب از ایشان در مراسمی تقدیر به عمل آمد. وقتی در آن مراسم ایشان سخنرانی کرد همه میگفتند آقای دکتر چقدر سرحال است و من هم یواشکی میگفتم بگویید "ماشاءالله" (خنده) واقعاً توانایی خوبی در این سن داشتند که بدون نوشته و اینکه دنبال کلمات بگردند سخنرانی میکردند. البته در همین یک
خداوند روح استاد فرزانه و بزرگوار جناب آقاي دكتر ميربابايي را قرين رحمت كند
ايشان براي توسعه و ترويج علم دامپزشكي زحمات زيادي كشيدند