«مسعود بُربُر» در روزنامه قانون نوشت:
جمعیت تنها پستاندار دریای خزر در ۱۰ سال اخیر از ۳ میلیون به حدود ۷۰ هزار رسیده است. فوک خزری که کاهش شدید جمعیت و تخریب زیستگاهش باعث شده بسیاری از مردم ایران حتی از وجود این جانور دوستداشتنی و ارزشمند در سواحل کشور خبر نداشته باشند، در معرض خطر است. داوود میرشکار، مدیرکل دفتر زیستبومهای دریایی سازمان حفاظت محیطزیست معتقد است که همین آمار حدود ۱۰۰هزارتایی هم مربوط به سالهای گذشته بوده و این رقم اکنون بسیار کم شده است. با این وجود به گفته فعالان محیط زیست روسیه کاهش جمعیت این گونه را قبول ندارد و مردم روس حتی اجازه شکار آن را هم دریافت میکنند.
آن گونه که حر منصوری، دیدهبان طبیعت میانکاله، به خبرنگار قانون توضیح میدهد فوک خزری یا کاسپین سیل بزرگترین و عملا تنها پستاندار دریای خزر است که طی ۱۰ سال گذشته جمعیتش از ۳ میلیون به ۷۰ هزار رسیده است. او تاکید میکند که البته امار دقیقی هم نداریم اما فدراسیون روسیه همین آمار ابتدایی و نگرانکننده را هم قبول نمیکند و این موضوع باعث شده که اجازه شکار فوک را هم بدهد. در حالی که بخش های شمالی دریای خزر و سواحل روسیه محل زادآوری فوک است و تنها در فصلهای محدودی برای این که از منابع غذایی مثل کپور استفاده کند به بخش های جنوبی میآید.
به گفته این فعال محیط زیست در ایران بهترین جایی که میشود آنها را دید در خلیج گرگان و کانال چپقلی است. البته فوک خزری به طور کلی در نوار جنوبی دریای خزر به صورت پراکنده دیده میشود اما جایی که بیشتر میتوان به صورت ثابت در سه چهارماه از سال آنها را دید پیرامون جزیره آشوراده در جنوب شرقی دریای خزر است.
منصوری با بیان این که فوک خزری در صدر زنجیره غذایی دریای خزر است و بنابراین نسبت به همه اتفاقهایی که در دریای خزر میافتد آسیب پذیر است می گوید: «اولا که تمام ذخیرههای گیاهی و جانوری و به طور کلی آبزیانی که در دریای خزر زندگی میکنند تحت تاثیر کانالهای زهکشی و مواد شیمیایی که وارد دریای خزر میشود قرار میگیرند. هرکدام از اینها که مواد شیمیایی را تغذیه کنند نهایتا غذای فوک خزری میشوند. مثلا فرض بفرمایید که گوشتخواری هست که از ماهیهای مختلف علفخوار استفاده میکند. این ماهیهای علفخوار طی چندین سال گیاهان دریای خزر که آلوده به مواد شیمیایی است را خوردهاند و حالا آن گوشتخوار همه این مواد شیمیایی در بدنش جمع میشود. نهایتا همه این اکوسیستم غذای فوک خزری میشود چون در صدر زنجیره قرار دارد و به همین دلیل آسیبپذیرتر از همه است.»
مدیرکل دفتر زیست بومهای دریایی سازمان حفاظت محیط زیست آلودگیهای میکروبی ناشی از پسابهای صنعتی، فاضلابهای خانگی، سموم کشاورزی، تخریب سواحل، آلودگیهای نفتی ناشی از فعالیتهای کشورهای شمال دریای خزر را از جمله خطرات ناشی از فعالیتهای انسانی میداند که همه گونههای این دریا از جمله فوک خزری را در معرض خطر جدی قرار داده است.
میرشکار کمبود سکونتگاه امن برای فوک خزری را یکی از مسائل مهم میداند و می گوید: «برای استراحت فوک خزری سواحل امن و کمتردد مناسب است و از آنجا که ساخت سازهها و به تبع آن تردد در سواحل افزایش یافته، مکان امن برای این گونه از بین رفته است و در حال حاضر سواحلی با این ویژگی بسیار کم یافت میشوند؛ منطقه میانکاله استان گلستان به علت تردد محدودتر و شرایط امنتر تا حدی برای استراحت این گونه مناسب است.»
با این حال دیدهبان طبیعت میانکاله با بیان این که مهمترین تهدیدها در دریای خزر شکار غیرمجاز در فدراسیون روسیه است میگوید در مزرعههای پرورش روباه هم در همان روسیه از فوک خزری برای تغذیه روباه استفاده میشود و این جانور زیبا را برای پوستش هم شکار میکنند.
به گفته او، بحث دیگر که در جنوب دریای خزر و به ویژه در ایران بیشتر مطرح است تورهای صیادی رها شده و یا در حال بهره برداری است که باعث خفگی و مشکلات دیگر و نهایتا تلف شدن فوکها میشود.
منصوری با بیان این که در سالهای اخیر برنامههای اطلاعرسانی و آموزشی ما تاثیر مثبتی داشته است، میگوید: «جنوب دریای خزر از ۱۵ مهر تا ۱۵ فروردینماه برخی شرکتهای تعاونی به صورت مجاز اجازه صید در دریای خزر را دارند که امسال ۱۵ روز هم تمدید شد. ماهیگیرها فوکها را رقیب خودشان میدانند چون از کپور ارتزاق میکند و به همین دلیل در گذشته آنها را با چماق میزدند و میکشتند. اما انجمن بینالمللی پستانداران دریایی در ایران با همکاری آقای دکتر امیر صیاد شیرازی یک نمایندگی ایجاد کرد که با همکاری محیط زیست و آموزش و پروژههای نمادین که خود ما هم بخشی از آن بودیم درباره فوک خزری در روستاها، شهرهای بزرگ و دانشگاههای منطقه اطلاعرسانی کردیم.»
منصوری ادامه میدهد: «همه رودخانهها در حوزه آبخیز خزر از البرز سرچشمه میگیرند و بعد از گذشتن از جنگلها و روستاها و شهرهای مختلف و ورود پسابهای صنعتی و خانگی و حتی کانالهای زهکش وارد دریای خزر میشوند. زهکشها الان خیلی مسئله بزرگی به وجود آوردهاند و تمام سموم و کودهای شیمیایی که در شالیزار وجود دارد از طریق این کانالها وارد رودخانهها میشوند و نهایتا دریای خزر میشود. رودخانههایی که تعدادشان کم نیست و تا الان زندگی را به دریای خزر هدیه میدادند الان جان اکوسیستم این دریا را میگیرند.»
به گفته او بحث آلودگی هستهای در دریای خزر هم مطرح است که هرچند این مسئله در شمال دریای خزر حاد است اما حتی در جنوب این دریا هم میزانی از آلودگی رادیواکتیو وجود دارد.
این فعال محیط زیست ورود گونههای غیربومی را مسئله بعدی میداند: «با باز شدن ولگا به آبهای آزاد گونههای غیربومی وارد دریای خزر شدند که غذای گونههای بومی مثل کیلکا را از بین بردند. کیلکا یکی از غذاهای اصلی فوک خزری بوده که به واسطه ماهی غیربومی شانهدار نسلش از بین رفت و ازاین زاویه فوک خزری آسیب بسیار جدی دید. به طور کلی چرخه طبیعی با ورود گونه مهاجم یا غیربومی دچار تهدید میشود و اکوسیستم آسیب میبیند.»
از سوی دیگر ۸۵ درصد از آب شیرین دریای خزر توسط ولگا تامین میشود که با توسعه کشاورزی در مسیر ولگا میزان زیادی از آب شیرین ورودی به دریای خزر کاهش پیدا کرده است. این مسئله تراز سطحی دریای خزر را بیش از استاندارد کاهش داده است و آب دریای خزر در حال پسروی است. از سوی دیگر از نظر کیفی هم بر آب دریا تاثیر گذاشته و شوری آب و دیگر شاخصهای آب تغییر کرده که اکوسیستم را به خطر میاندازد.
مسئله دیگر فعالیتهای نفتی در دریای خزر است که توسط برخی کشورها صورت میگیرد. بررسی لکههای نفتی توسط یک تیم دانشگاهی نشان میدهد که لکهها تحت فعالیت کدام سکوی نفتی در دریای خزر منتشر شده است. تا کنون چند کشور از جمله ایران از این موضوع مبرا شدهاند اما یکی از کشورها متهم اصلی است. منصوری ترجیح میدهد فعلا نام این کشور منتشر نشود تا پیش از انتشار رسمی پژوهش دانشگاهی به کسی اتهامی وارد نشود. اما موضوع مهم این است که اگر به این لکهها توجه نشود وبیش از این منتشر شوند سهم جدی در آلودگی و تخریب زیستگاه فوک خزری خواهند داشت.
آن گونه که حر منصوری میگوید مردادماه امسال قرار بود ۲ نفر از سازمانهای غیردولتی ایران برای نشست سالانه کنوانسیون زیست محیطی دریای خزر بروند. او به «قانون» میگوید: «از یک ماه قبل با آموزش سازمان محیط زیست مکاتبه داشتیم. آقای درویش موافقت کردند که در مورد تهدیدهای گوناگون دریای خزر یک کارگاه یک روزه برگزار کنیم و در آن مشکلات را اولویتبندی کنیم و یک بیانیه مشترک از شمال ایران توسط آن دو نماینده بفرستیم. نمیدانم به چه دلیل وقتی نامه برای خانم فرشچی معاونت دریایی رفت با این که از طرف خانم مظاهری و آقای درویش هم پیشنهاد داده شده و تاکید شده بود این کارگاه برگزار نشد و سازمان محیط زیست به شکل عجیبی دو نماینده که اصلا مورد تایید ما نبودند را فرستاد.»
او درباره این که تغییر نفرات چه مشکلی ایجاد کرد، توضیح میدهد: «قرار بود دکتر امیرصیاد شیرازی بروند که تبحر خیلی زیادی داشتند. آن بیانیه هم میتوانست خیلی به ما کمک کند. چرا که ما اگر حتی صید مجازمان که ۶ ماه در سال رخ میدهد را هم متوقف کنیم نهایتا یک پنجم مسئله در دریای خزر است. یعنی ما فقط سهم خودمان در این موضوع را کاهش دادهایم. اگر این بیانیه در کنوانسیون مصوب میشد میتوانستیم فشار بیاوریم که هر ۵ کشور در این زمینه اقدام کنند.»