«وحید زندیفخر» در خبرگزاری کشاورزی ایران (ایانا) نوشت:
وارد اتاقش که شدم، از جایش بلند شد و خیلی گرم و صمیمی با من سلام و احوالپرسی کرد؛ البته در تمام این مدت، نگاهش با همه حواس، بر صفحه تلویزیونی تمرکز داشت که سمت راست اتاق با صدای نسبتاً بلندی روشن بود. برنامه ویژه خبری میانروز، درباره قیمت مرغ در بازار گزارش میداد. اتفاقاً مدیرکل دفتر طیور وزارتخانه، یکی از کسانی بود که با این برنامه ارتباط تلفنی داشت و در مورد گرانی مرغ به مجری برنامه توضیحات میداد. تا به حال ندیده بودم کسی به این اندازه با دقت به برنامه تلویزیونی توجه کند؛ انگار کلمه به کلمه مصاحبه را لازم داشت تا در تصمیمگیریها و سیاستگذاریهای بعدی آنها را به کار گیرد. حسن رکنی، معاون تولیدات دامی وزارت جهاد کشاورزی، بهعنوان یکی از رسانهایترین مدیران دولتی در میان خبرنگاران محسوب میشود. او استاد زمان دانشجویی من بود؛ از همان زمان نیز دیدگاه آدمها برایش ارزش داشت و حتی از وقت استراحتش میزد تا به درد دل دانشجویانش گوش دهد. درست همین اخلاقش، امروز در مقابل رسانهها نمود یافته و نه تنها سعی میکند حرفهای اصحاب رسانه را بشنود، بلکه تا جایی که بتواند هیچ پرسشی را بیپاسخ نمیگذارد. اتفاقا صحبتهای او در همین مصاحبه راجع به رسانهها و مسئولیتی که دارند، قابل توجه و تأمل است. آنچه در ادامه میخوانید گفتوگوی تفصیلی خبرگزاری ایانا با حسن رکنی است.
*****************
شما علاوه بر تصدیگری معاونت وزارتخانه، بهعنوان یکی از اعضای هیأتمدیره صنایع شیر ایران (پگاه) نیز فعالیت میکنید. برخی از کارشناسان معتقدند که این عضویت به نفع تولید نیست و ممکن است شما را در حوزه تصمیمگیری مردد کند. زیرا وزنه جایگاه معاونت امور دام، به سمت رسیدگی به مشکلات دامداران و تولیدکنندگان شیرخام سنگینی میکند، اما با این شغل جدید، امکان ارجحیت دادن به صنایع لبنی در مقابل دامداران از طرف شما وجود دارد. همچنین با قانون منع تصدی بیش از یک شغل، عضویت معاون وزیر را در شرکت پگاه چگونه توجیه میکنید؟
بگذارید پرسشتان را از آخر پاسخ بدهم. من به هیچعنوان تا به حال حتی یک ریال هم به خاطر عضویت در هیأتمدیره صنایع شیر ایران دریافت نکردهام و بنابراین هیچ انتفاعی هم از آنجا ندارم. حتی حضور من در آنجا با توصیه و اصرار تولیدکنندگان شیرخام یعنی دامداران و همچنین تأکید وزارتخانه اتفاق افتاد؛ زیرا این شرکت، بیشترین حجم شیرخام را در کشور خریداری میکند. این امر نهتنها مرا بر سر دوراهی قرار نداد، بلکه منافع دامداران را نیز از بسیاری جهات، حفظ کرد. هرجا که جمعآوری شیرخام با مشکل روبهرو میشد، بنده به واسطه جایگاهی که در هیأتمدیره آن شرکت داشتم، بلافاصله با مدیر پگاه استان مربوطه هماهنگ کرده و در رفع مساله اقدام میکردم. یا عید سال جاری، برای نخستین بار، هیچ شیر سرگردانی در سطح کشور نداشتیم. بهدلیل اینکه تمام شهرستانها را ملزم به خرید شیرخام از دامداریها کرده بودم. طبق مقررات، معاون تولیدات دامی، خواه ناخواه به سمت رئیس هیأتمدیره شرکت پشتیبانی امور دام نیز منصوب میشود. بنابراین از زمانی که موضوع عدم عضویت در دو شرکت در دولت مطرح شد، من استعفایم را به شرکت پگاه اعلام کردم و امیدوارم هرچه زودتر جایگزینی به جای بنده انتخاب شود. ضمن اینکه از شرکت پشتیبانی امور دام نیز هیچ حقوقی دریافت نمیکنم.
آیا تا به حال به واسطه موقعیت شغلی که دارید، از طرف افراد یا فردی خارج از مجموعه وزارت جهاد کشاورزی، برای امضای دستورالعمل یا اجرای یک تصمیم، تحت فشار بودهاید؟ اگر جواب مثبت است، واکنش شما در این شرایط چه بوده است؟
خوشبختانه سیستم دولت با نگاهی کارشناسی و بسیار متعادل رو به جلو حرکت میکند. من در انتصاب مدیران و در ابلاغ دستورالعملی خاص، تحت فشار نبودهام. شاید طی حدود سه سال خدمتم، تصمیماتی گرفتهام که در روند تولید آثاری مثبت از خود به جا گذاشته و در بعضی موارد هم به خواست قلبیام نرسیدهام. بهعنوان مثال، افزایش سرانه مصرف شیر و لبنیات، یکی از آرزوهای دیرینه من است؛ این آرمان، سوای مکتوباتی است که در شرح وظایفم بهعنوان معاون وزیر، نوشته شده. هرچند با کمک تولیدکنندگان توانستیم تولید این محصول ارزشمند را به بالای ۹ میلیون تن در سال افزایش دهیم و چرخهای صادرات را تا بیش از ۳۰ کشور دنیا به گردش دربیاوریم، اما متأسفانه در فرهنگسازی موفق نبودهایم. البته تغییر فرهنگ تغذیهای به ویژه در ارتباط با شیر، مقولهای است که تنها وزارت جهاد کشاورزی در آن دخیل نیست و یاری نهادهای دیگر مانند وزارت بهداشت، سازمان صداوسیما، رسانههای مختلف و... را میطلبد. به هر ترتیب، برای دور نشدن از اصل پرسش، باید بگویم که نگاه شخص وزیر هم درباره مدیریت معاونان، نگاهی درخور ستایش است؛ زیرا من و همردیفانم را در حوزه کاریمان مخیر کرده و جا دارد که بابت این تفویض اختیار از ایشان قدردانی کنم.
گفتید که تولید شیر کشور به بالای ۹ میلیون تن رسیده است. این مقدار از چند رأس گاو دوشیده میشود؟ نظر شما در ارتباط با سرانه مصرف شیر در کشور چقدر است؟
جمعیت دام زنده حدود هشت میلیون رأس تخمین زده میشود. البته از این مقدار نزدیک به یک میلیون رأس، در واحدهای صنعتی هستند که ۵۰ درصد تولید را در اختیار دارند. در نظر داریم که جمعیت را محدودتر و بهرهوری را بالاتر ببریم. درباره سرانه مصرف شیر، متأسفانه هر کسی به خود اجازه میدهد که در ارائه آمار اظهار نظر کند، اما از منظر کارشناسی وزارت جهادکشاورزی، این عدد در ایران بین ۱۰۰ تا ۱۱۰ کیلوگرم است. باید گفت که در یک سال و نیم گذشته بهدلیل سیستمهای ثبتی که در دریافت شیرخام وجود داشته و همچنین پرداخت یارانه به ازای تولید، عددهای مربوط به آن نیز شفاف شده و با خطایی کمتر از ۱۰ درصد تعیین میشود.
حتما به خاطر دارید که سال گذشته آمار تعداد دامهای سنگین موجود در کشور، از طرف مرکز آمار ایران با حدود ۵۰ درصد اختلاف و کمتر از آمار وزارت جهاد کشاورزی منتشر شد. این موضوع به کجا رسید و اکنون کارشناسان و پژوهشگران باید به کدام آمار استناد کنند؟
بخش دامداریهای صنعتی به دلیل وجود مدارک ثبت شده و برخورداری از شناسنامههای مخصوص، قابل استناد است. هرچند مرکز آمار در نوبتهای قبلی آمارگیری، وزارتخانه را به کمک طلبید، اما این میزان اختلاف، موضوعی است که به روشهای آمارگیری مربوط میشود. مثلا در فصلی از سال ۲۰ میلیون راس دام در کشور وجود دارد که چند ماه بعد به خاطر زایشهای انجام گرفته، جمعیت آنها دو برابر خواهد شد. پس زمان سرشماری، در دادهها و نتایج بسیار تأثیرگذار خواهد بود. از طرفی از نظر وزارت جهاد کشاورزی، تعداد دامهایی که در هر سال به کشتارگاه فرستاده میشود، نسبت تقریباً معینی با آمار کل دامهای موجود در کشور دارد؛ بنابراین به راحتی میتوان از روی دادههای کشتارگاهی، تعداد دامها را بهطور نسبی استخراج کرد. البته هدف نهایی تولید شیر و گوشت است که خوشبختانه این اعداد اختلاف چندانی با مرکز آمار ندارد. به هر حال، فرقی نمیکند این مقدار شیر یا گوشت حاصل تولید چهار میلیون رأس باشد یا هشت میلیون.
اما برخی میتوانند این اختلاف را دستاویز کرده و وزارتخانه را درگیر مسائل حاشیهای کنند. به عنوان مثال، یارانهای که تا سالهای گذشته پرداخت میشده، برای هشت میلیون راس بوده، ولی اگر تعداد دامها همانی باشد که مرکز آمار اعلام میکند، این مابهالتفاوت، شبهه برانگیز خواهد بود.
یارانه فقط و فقط به واحدهایی پرداخت شده که شیر تولیدی خود را به کارخانهها تحویل دادهاند. یعنی هر کسی در هرکجا این محصول را به شرکتهای لبنی عرضه کرده، مشمول یارانه شده است؛ بنابراین نمیتوان در رسیدن کمکهای دولتی به مستحقان اصلی شک کرد. البته امید میرود در دورههای بعدی آمارگیری، با نشستهای کارشناسی و اعتباربخشی به آن و همچنین در نظر گرفتن سوژههای مختلف، این عدد به واقعیت نزدیکتر شود. گفتههای مرکز آمار از نظر ما محترم است، اما همانطور که گفته شد باید مسائل مختلفی را در روشهای سرشماری لحاظ کرد. به هر ترتیب، آمار وزارت جهاد کشاورزی از مرکز آمار تقریباً ۵۰ درصد بیشتر است، ولی هرچه باشد، مرکز آمار به عنوان مرجع اصلی ارائه آمار محسوب میشود.
بسیاری از دامداران بهویژه پرورشدهندگان دام کوچک از انباشتگی و ضعف صادرات گلایه دارند. به نظر شما چه راهحلی برای کاهش بحران میتوان اندیشید؟
باید از تمام فضاهای ایجاد شده برای رونق تولید استفاده کنیم. برخی مواقع افزایش مصرف داخلی و بعضی وقتها اوج گرفتن صادرات، این رونق را رقم میزند. برنامه وزارتخانه، کاهش تعداد دامهای سبک کشور و در عین حال افزایش راندمان تولید به ازای هر رأس دام است. بر همین اساس، بهزودی حدود ۷۰۰ رأس بز از نژادی بسیار مقاوم از کشور اسپانیا وارد میشود که با همکاری بنیاد مستضعفان قرار است در اختیار خانوارهایی قرار بگیرد که در مناطق کمدرآمد روستایی زندگی میکنند. از آنجا که تعلیف این نوع نژاد، بهصورت دستی امکانپذیر است و تولید مطلوبی هم دارد، میتواند در راستای بهبود وضعیت زندگی روستاییان بسیار مؤثر باشد. گذشته از اینها پیشبینی شده که تا پایان امسال، حداقل ۹۲۰ هزار راس دام سبک به کشورهای مختلف صادر شود که در چهار ماه نخست سال، صادرات بیش از ۴۶۰ هزار رأس محقق شده است. این امر نشان از سرعت روند صادرات دارد.
شما در مصاحبهها عنوان کردهاید که در افق سال ۱۴۰۴ باید تولید مرغ کشور به دو میلیون و ۹۰۰ هزار تن برسد. اکنون که تولید حدود ۸۰۰ هزار تن از مقدار گفته شده کمتر است، مشکلات عدیدهای گریبان تولیدکنندگان را گرفته و آنها را با نوسانات بازار، درگیر کرده است. حال برنامه شما برای چنین افزایشی چیست؟
ما بهطور میانگین رشد جمعیتی ۱,۵ درصدی در سال داریم. این برنامه هم برای یک دهه آینده تنظیم شده. اکنون سرانه مصرف ۲۷ کیلوگرم در سال برآورد میشود؛ بنابراین با توجه به رشد جمعیت، اگر قرار باشد سرانه مصرف را در همین مقدار حفظ کنیم، شاید نیمی از افزایش تولید به همین منظور تعلق گیرد. از طرفی اگرچه در دو سال اخیر، رکورد مطلوبی از نظر صادرات به دست آوردهایم و توانستهایم ۱۵۰ هزار تن محصولات حوزه طیور را به خارج از کشور بفرستیم، اما نیاز به برداشتن قدمهای بزرگتر، برای افزایش موفقیت بسیار ضروری است؛ این در حالی است که سال ۹۱ برای تامین نیاز داخل، حدود ۵۰ هزار تن گوشت مرغ وارد کشور شد و مجموع صادرات ما در چهار سال گذشته از ۳۰ هزار تن تجاوز نکرد. خوشبختانه ظرفیتهای خوبی در منطقه خاورمیانه وجود دارد و در یک پروسه ۱۰ ساله میشود همزمان با حفظ بازارهای موجود، پتانسیلهای جدید را هم یافت. آمارها نشان میدهد که ۱۰ درصد از ۱۰۰ میلیون تن تولید دنیا به حیطه تجارت وارد میشود. تجارت سه میلیون تن از این مقدار، در کشورهای اطراف ما انجام میگیرد. بهعنوان مثال، عراق ۶۵۰ هزار تن و عربستان بیش از ۸۰۰ هزار تن در سال، مرغ وارد میکند. این موقعیتی طلایی برای کشور محسوب میشود. از طرفی درست است که سرانه مصرف قابل قبولی در گوشت مرغ داریم، اما برخی کشورهای پیشرفته، این عدد به بالای ۴۰ کیلوگرم در سال میرسد. ضمن اینکه محدودیت گوشت حلال در کشور و استفاده نکردن از گوشت حیواناتی مانند خوک، عامل دیگری است که تقاضا برای مرغ را افزایش میدهد. گوشت قرمز نیز در برخی موارد بهدلیل رعایت موازین سلامتی و بهداشتی و همچنین قیمت بالای آن، متقاضی کمتری در بازار دارد. پس عدد ۲.۹ میلیون تن اگرچه مطلق نیست، اما منطقی بهنظر میرسد. البته زیرساختهایی که هماکنون در کشور وجود دارد، میتواند تولید را تا ۵۰۰ هزار تن افزایش دهد؛ آن هم بدون اضافه کردن حتی یک واحد. باید پذیرفت که برخی از واحدها هم باید تجدید بنا شوند و با استفاده از سازههای مدرن، ظرفیت خود را افزایش دهند. علاوه بر اینها ممنوعیت صدور مجوز برای احداث واحدهای جدید مقطعی است و به محض احساس نیاز به تناسب توسعه بازارها این ممنوعیت لغو خواهد شد. آنگاه با ورود واحدهای جدید به عرصه تولید، عرضه مرغ به میزان تقاضا رونق خواهد گرفت.
اختلافی در تعیین تعداد کشتارگاههای طیور کشور بین معاونت امور دام و سازمان دامپزشکی وجود دارد. چرا که شما این آمار را حدود ۵۰۰ واحد ذکر میکنید، اما از نظر مدیرکل دفتر نظارت بر بهداشت عمومی و مواد غذایی سازمان دامپزشکی کشور تعداد این واحدها طبق آخرین پیگیریها از ۲۴۷ واحد تجاوز نمیکند. ضمن اینکه ۶۵ واحد جدید هم در حال تأسیس است؛ بنابراین حتی با افزودن واحدهای جدید به آمار قبلی، تعداد کشتارگاهها به ۵۰۰ نمیرسد. این تناقض را چگونه می بینید؟
البته معاونت امور دام، آمار کشتارگاهها را از خود دامپزشکی گرفته، اما باید توجه داشت که تعدادی از کشتارگاهها غیرفعال هستند و علاوه بر آن، تعدادی نیز تحت نظارت شهرداری فعالیت دارند. ضمن اینکه برخی واحدها بهدلیل رعایت نکردن اصول بهداشتی، از طرف سازمان دامپزشکی، پلمب شدهاند. به هر حال، تعداد کشتارگاههایی که موفق به دریافت کد IR میشوند باید افزایش یابد. زیرا هم قدرت صادراتی بالا میرود و هم کیفیت گوشت داخل افزایش خواهد یافت. وقتی اروپا ۳۰ یا ۴۰ سال پیش به سطحی قابل قبول رسیده، پس ما هم میتوانیم.
چرا کشتارگاهها مرغ سایز را ارزانتر از مرغهای معمولی خریداری میکنند؟ این درحالی است که یکی از اولویتهای معاونت امور دام وزارتخانه، ترویج تولید و مصرف مرغ سایز است.
متأسفانه ساختار تولید ما مشکل دارد. وقتی این موضوع تحت پوشش زنجیره نباشد، هر کسی تنها انتفاع خود را میبیند و به سود دیگران بیتوجه خواهد بود. کارخانه خوراک، شاید بهدنبال استفاده از مواد اولیه ارزانتر برود و کشتارگاه نیز برای افزایش راندمان خود میکوشد. پرورشدهنده هم قبل از ارسال مرغ به کشتارگاه، دان فراوان به خورد مرغ میدهد که قبل از هضم شدن، پرنده کشتار شده و آن میزان دان اضافی هدر میرود. با توجه به مسائل گفته شده، در کنار هم قرار گرفتن تمام عوامل تولید و تلفیق آنها ضرر یا سود به کل مراحل تعمیم داده خواهد شد. به همین دلیل صرفهجویی و کاهش هزینهها در بخشها و حلقههای تولیدی اعمال شده و معامله برد-برد میشود.
مشوق ۲۰۰ میلیارد تومانی برای صادرات شیر به کجا رسید؟
همانطور که میدانید این مبلغ برای افزایش صادرات و خارج شدن شیر مازاد به صنعت اختصاص داده شد. البته تنها ۱۵۰ میلیارد تومان به بخش صادرات میرود و ۵۰ میلیارد تومان دیگر برای جبران ضرر و زیان ناشی از دریافت شیرخام به سازمان تعاون روستایی میرسد. آییننامه آن توسط معاونت بازرگانی وزارتخانه آماده شده که بهزودی ابلاغ میشود. در حالی که مشوق ۱۰۰ میلیارد تومانی صادرات مرغ، هنوز به این مراحل نرسیده و باید توزیع آن در داخل کشور هم با مدیریت بهتری انجام شود.
قصد داریم با توجه به نزدیک شدن ۱۷ مردادماه روز خبرنگار، نظر معاون وزیر جهاد کشاورزی را درباره یک کلمه بدانیم؛ رسانه!