«بهداشت روان در دامپزشکان»
مصطفی قلاوند
دانشجوی دکترای دامپزشکی دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج
مارال صالحی وربادی
دانشجوی دکترای دامپزشکی دانشگاه آزاد اسلامی واحد شوشتر
کار دامپزشکی ما را از لحاظ جسمی خسته می کند، اما عوارض آن بر سلامت ما چیست؟
1- ابتدا به مسائل اساسی برسید. آیا شما رژیم متعادل و خواب و ورزش کافی دارید؟ اگر ندارید چگونه می توانید به این نیازهای ضروری بپردازید؟
2- حس کنترل را ایجاد کنید. در شغل و زندگی خود می خواهید به کجا برسید و چگونه قرار است به آنجا برسید؟ چگونه می توانید چالش هایی که شما را به عقب می کشانند از بین ببرید یا آنها را کاهش دهید؟
3- مرزهایی بین شغل و زندگی شخصیتان بکشید. ممکن است احساس کنیم غیرقابل جایگزین هستیم اما خیلی مهم است که گاهی خودخواه باشید و زمانی مختص به خود داشته باشید؛ داشتن احساس خستگی مفرط به بیماران و مراجعه کنندگان شما کمکی نمی کند.
4- ارتباطات را اولویت بندی کنید. بیشتر ثبات احساسی و هیجانی ما از داشتن ارتباطات قوی و سالم با خانواده و دوستان نشأت می گیرد.
5- حق شناسی[1] را پرورش دهید. نشان داده شده است که نوشتن خاطرات و یادداشت های مربوط به حق شناسی یک بار در هفته میزان شادی فرد را افزایش می دهد.
6- درک کنید که کمال الزامی نیست، حتی در کلینیک دامپزشکی. در جایی که "فقط خوب بودن" تهدید کننده زندگی نباشد، اغلب جایگزین شادتر و سالم تری است.
پدیده ی استرس در حرفه ی دامپزشکی به اندازه ی گستره ی جهانی است. انجمن دامپزشکی آمریکا (AVMA) در مطالعه ای در سال 2003 گزارش داد که بیش از 80 درصد پاسخ دهندگان موضوع استرس و خستگی مفرط را به عنوان "موضوع سلامتی در نظر می گیرند که بر جامعه دامپزشکی تاثیر می گذارد". جدیداً، یک مطالعه ی استرالیایی دریافته است که یک سوم دامپزشکان گزارش سلامت روانی ضعیفی را گزارش کرده اند که شامل علائم اضطراب و افسردگی است.
با این حال تحقیق حاصل از UK جدی تر است که حاکی از آن است دامپزشکان چهاربرابر از مردم عادی اقدام به خودکشی می کنند. اما تا کنون دلایل قطعی پشت پرده چنین آمار تکان دهنده ای نداریم، اما یک بررسی جدید و جامع پیشنهاد می کند که عوامل استرس زای شغلی و عوامل شخصی، در ترکیب با دانش و دسترسی به داروهای مرگبار، می توانند از عوامل خطر باشند.
وقتی پای سلامت روانی دامپزشکی وسط باشد، خودکشی تنها نوک توده یخ است. متخصصان بر این باورند که هر مورد گزارش شده حاکی از تعداد بسیار بیشتری از کارکنان دامپزشکی است که به طور روزانه با استرس و افسردگی دست و پنجه نرم می کنند. مشخصاً، توجه به سلامت روانی و آسایش باید برای متخصص در اولویت باشد. سلامت روانی قابل مقایسه با حساب بانکی[2] است: وقتی ما راضی هستیم و احساس انرژی می کنیم، آسایش روانی ما تمایل به بستانکار بودن[3] دارد. اما تطبیق دادن تعهدات کار و خانواده می تواند باعث خستگی و تحلیل رفتن ما شود که منجر به برداشت های[4] بسیاری از ذخایر روانی می شود. و همانطور که اخیراً دیده ایم، حتی بزرگترین بانک ها هم بدون منابع مالی کافی ورشکست می شوند.
منشاء مسابقه موش (Rat race)
رشته آسایش روانی و شادی دیگر در احاطه ی معلمان مذهبی مشکوک نیست؛ بانکی از علم مبنی بر شواهد در حال پیشرفتی وجود دارد که از آن می توان راهنمایی گرفت. Richard Layard اقتصاددان پیشگامان، در کتابش به نام «شادی: درس هایی از علم جدید[5]» این موضوع را در سطح اجتماعی بررسی کرد و دریافت که به طور متوسط امروزه افراد در کشورهای توسعه یافته علی رغم اینکه متوسط درآمدشان دو برابر شده است، نسبت به 50 سال قبل شادتر نیستند.
Layard بر این باور است که یک ارتباط متناقض با پول در مقیاس های بزرگ باعث ناشادی می شود. او داستانی از گروهی از دانشجویان هاروارد را بازپخش می کند که از آنها خواسته شد تا بین زندگی در دو دنیای خیالی را با هزینه های یکسان زندگی انتخاب کنند. در دنیای اول، هر دانشجو درآمد سالانه 50 هزار دلار دریافت می کند، درحالیکه بقیه 25 هزار دلار دریافت می کنند. در دنیای دوم، دانشجو 100 هزار دلار دریافت می کند درحالیکه بقیه 25 هزار دلار کسب می کنند. بیشتر دانش جویان موقعیت قبلی را انتخاب می کنند- آنها درآمد پایین تر را ترجیح می دهند، تا جایی که بیش تر از گروه های دیگرشان باشد.
Layard توضیح می دهد که "افراد خیلی به درآمد نسبی خود اهمیت می دهند و اگر می توانستند در مقایسه با افراد دیگر صعود کنند، مایل بودند افت قابل توجهی در استانداردهای زندگی را بپذیرند". باید اضافه کرد که افراد به درآمد خود عادت می کنند، یعنی باید برای حفظ افزایش همیشگی درآمد برای داشتن احساس شادمانی ادامه دهند و پایه و اساس مسابقه موش پدید می آید.
پیغام اصلی اقتصاددان هایی از قبیل Layard، زندگی کردن و تفکری ورای این دور باطل[6] است. او پیشنهاد می کند که ما باید پول خود را به جای کالاهای مادی، صرف تجربیات کنیم و سعی کنیم آگاهی ای از انگیزه های اصلی خود به دست آوریم. بله، باید حاشیه سود[7] خود را در نظر بگیریم، اما رضایت شغلی نیز الزامی و حیاتی می باشد. از خودتان بپرسید، اگر به جای سونوگرافی جدید، در آن رشته طب سوزنی[8] که همیشه می خواستید آن را انجام دهید سرمایه گذاری می کردید، حال بهتری داشتید؟ این قضیه برای کارمندان شما نیز عملی است. اگر در آموزش و فرصت های به خوبی گزینش شده برای گسترش افق های خود سرمایه گذاری کنید، محیط کار شادتری خواهید داشت.
روان شناسی مثبت و مهارت های مواجه (رویارویی)
روان شناسان مثبت اندیش به دنبال این هستند که چه چیزی مردم را در یک سطح خاص شاد می کند. برخلاف قالب های سنتی روان شناسی که بر درمان بیماری روانی تمرکز دارد، هدف روان شناسی مثبت، کمک به ما در بهبود قدرت های سلامت روانی درون مان می باشد. آیا می توانید لحظه ای را که خیلی درگیر یک فعالیت بوده اید و زمان را از دست داده بودید، به خاطر آورید؟ یک نمونه مناسب جراحی است که غرق در جراحی است و متوجه نمی شود که چه وقتی قسمتی از سقف می افتد. روانشناسان مثبت چنین درگیری کاملی را "تَچان"[9] می نامند و آن را به عنوان فعالیت روزانه برای بهبود آسایش روانی توصیه می کنند. بسیاری از کارکنان دامپزشکی درمی یابند که درحالیکه بقیه خودشان را در اسلایدها و کتاب های سالن گم می کنند، آنها به طور طبیعی از سروکار داشتن با مراجعه کنندگان لذت می برند. کلید اصلی یافتن این قضیه این است که چه چیزی شما را به خود مشغول می کند و چگونه می توانید بیشتر آن را در محیط کاری خود انجام دهید.
اما استرس ها و فشارهای خاص موجود در شغل دامپزشکی چه؟ ما نمی توانیم از روزهای کاری طولانی مدت، مراجعه کننده های احساسی، و عوارض مراجعه کننده های بیمار و دچار آسیب های روانی اجتناب کنیم؛ پس چگونه می توانیم این موارد را عملی کنیم؟ یک استراتژی کلیدی برای محافظت از سلامت روانی و آسایش، اعمال مهارت های مواجه یا رویارویی است. آموزش اثربخشی مواجهه[10] (CET )، محصول دیگری از روانشناسی مثبت است که می تواند در تشخیص مشکلات و کنترل آنها به کارکنان دامپزشکی کند. CET با مفهوم مشابهی با دعای آرامش[11] کار می کند: "به ما قدرت پذیرش چیزهایی که قابل تغییر نیستند و شهامت تغییر چیزهای قابل تغییر و آگاهی تمایز بین این دو را عطا فرما". برای آن مشکلات دامپزشکی که قابل تغییر هستند، برای مثال داشتن کارکنان کمتر، یک رویکرد متمرکز بر مشکل از قبیل ایجاد برنامه ای از عمل با استفاده از مهارت های ارتباطی متناسب اتخاذ می کنیم و به دنبال توصیه های عملی از جانب دیگران می باشیم. برای آن دسته از چالش هایی که قابل تغییر نیستند مانند حرفه ی رویارویی با مراجعه کننده، از رویکرد متمرکز بر احساسات مانند تمرین، یافتن گوش شنوای خوب، یا نوشتن تفکرات و احساسات استفاده کنید.
استفاده از تکنیک های متمرکز بر احساسات، برای رویارویی و مواجهه با مشکلات قابل تغییر یا تکنیک های متمرکز بر مشکل برای حل مشکلات غیر قابل تغییر می توانند به میزان بیشتری از منابع ما برداشت کنند. این رویکرد بازتاب رویکرد منطقی و عقلانی است که ما در تشخیص و درمان حیوانات استفاده می کنیم. این تحقیق نشان می دهد که موضوعات سلامت روانی از قبیل افسردگی، اضطراب و خستگی مفطر تاثیرات واقعی و جدی بر کارکنان دامپزشکی دارد. بنابراین دفعه ی بعدی شما یا یکی از همکارانتان، که چنین روز بدی را تجربه می کند، در ذهن داشته باشد که فرد مراقب نیز نیاز به مراقبت دارد.
منابع:
1. Studies confirm poor well-being in veterinary professionals, students.https://www.avma.org/News/JAVMANews/Pages/160501c.aspx.
2. Study: 1 in 6 veterinarians have considered suicide https://www.avma.org/News/JAVMANews/Pages/150401d.aspx .
2. Psychological well-being of Australian veterinarians. Fritschi L, Morrison D, Shirangi A, Day L. Aust Vet J 87:76-81, 2009.
3. Incidence of suicide in the veterinary profession in England and Wales. Mellanby R. Vet Rec 157:415-417, 2005.
4. Veterinary surgeons and suicide: A structured review of possible influences on increased risk. Bartram DJ, Baldwin DS. Vet Rec 166:388-397, 2010.
5. Coping with stress. Bartram D, Gardner D. In Pract 30:228-231, 2008.
[1]Gratitude
[2]Bank account
[3]Be in the black
[4]Withdrawals
[5]Happiness; Lessons from a New Science
[6]Vicious cycle
[7]Profit margin
[8]acupuncture
[9]Being in flow
[10]Coping effectiveness training