سه ماه از اولین مواجهه مردم شهداد با لاشه دامهایی که به طرز عجیبی دریده شده بودند، میگذرد؛ لاشههایی که فقط دل و جگرشان خورده شده است. نوع دریده شدن دامها باعث شد اسم هیولای جگرخوار را بر حیوان مورد نظر بگذارند؛ اسمی که در شبکههای اجتماعی درباره آن حیوان از آن استفاده میشود.
به گزارش حکیم مهر به نقل از جام جم، یکی از مسئولان سازمان میراث فرهنگی معتقد است؛ این اتفاق در شهداد بی سابقه است، هرچند در یکی دو هفته اخیر تعداد حملهها کمتر شده، اما هنوز هم اتفاق میافتد و با توجه به نحوه دریده شدن دامها، این حیوان براساس آنچه محیطزیست گفته، نمیتواند یک سگ باشد. حرفهای دهان به دهان مردم به نامرئی بودن این حیوان اشاره دارد؛ حیوانی که از ساعت 12 نیمه شب تا 4 صبح به دامها حمله میکند و آنها را میدرد و هیچ یک از اهالی آن را ندیده و دوربینها نتوانسته تصویری از آن را ثبت کند.
هنوز مشخص نیست با چه حیوانی طرف هستیم
مجتبی نیکطبع، معاون حفاظت محیطزیست کرمان در گفتوگو با جامجم، ضمن تاکید بر شناسایی نشدن حیوان گفت: طی گزارشهایی که به سازمان رسیده، دام و طیور مردم مورد حمله حیوانی قرار گرفته که هنوز مشخص نشده چه جور حیوانی است و با وجود نصب تله و دوربین هنوز نتوانستهایم، حیوان راگیر بیندازیم. با توجه به رد پاها و قالبگیری، حیوان از خانواده سگسانان است. حالا میتواند گرگ باشد یا سگ یا شغال یا کفتار. برای تشخیص دقیق باید مردم شواهد خود را دقیق بیان کنند. متاسفانه در حال حاضر هر کس یک چیز میگوید و هر فرد، برداشت خودش را از شکل و قیافه حیوان بیان میکند.
وی افزود: ما از مردم درخواست داریم طویلهها و آغلها را استحکامسازی کنند. در حال حاضر نمیشود با خار و خاشاک آغل درست کرد و حیوان را در آنجا نگه داشت. در جلسهای هم که چند روز پیش در بخشداری با حضور آقای سیناپور، رئیس امور نظارت بر حیاتوحش برگزار شد، تاکید کردیم که همه بر لزوم استحکامسازی اطلاعرسانی کنند.
نیکطبع در پاسخ این که چرا حملهها تا پیش از این نبوده و چند ماهی است اتفاق میافتد، گفت: هر جایی که حیوان بتواند غذای خود را راحت تهیه کند، آن جا ماندگار میشود. این جا هم به دلیل محکم کاری نشدن، غذا براحتی در دسترس حیوان است و باعث شده روی این منطقه متمرکز شود. مردم باید اطلاعات شفاف و دقیق بدهند تا بتوان حیوان را شناسایی کرد.
حیوان زیرکی است
سعید مومنزاده، از افرادی است که به دلیل علاقه شخصی، پیگیر ماجرای حمله به دامهاست. او میگوید: خسارت این حیوان به مردمی که منبع درآمدشان دامپروری است و بعضی از آنها دو سه دام بیشتر ندارند، بسیار سنگین است. وی با تاکید بر هوش بالای حیوان اضافه کرد: این حیوان قطعا بسیار زیرک و باهوش است، چرا که چندان ردی از خودش به جا نگذاشته است. همینطور حیوان توانمندی هم هست چون توانسته دیوارهای چینه گلی را سوراخ و از آن عبور کند.
او درباره دیده شدن حیوان گفت: چند نفری اعلام کردند، حیوان را دیدهاند، اما اطلاعات دقیق نمیدهند و هر کدام یک چیز میگویند و چون حیوان باهوشی است تا به حال دوربینها و تلهها نتوانستهاند شکارش کنند. او در ادامه افزود: به نظر من باید جانورشناس بیاید و ترشحات دهانی روی دامها را بررسی کند تا حیوان شناسایی شود.
مومنزاده حدسهایی هم در باره حیوان بیان کرد: در 13 ـ 12 کیلومتری شهداد ارتفاعاتی وجود دارد که هنوز خیلی گونههای گیاهی و جانوریاش شناسایی نشده و احتمال دارد به علت خشکسالی حیوان از ارتفاعات برای به دست آوردن غذا به منطقه مسکونی حمله کرده باشد. البته بایددر نظر داشت که چون حمله در یک زمان در محلهای مختلف اتفاق افتاده، با یک حیوان طرف نباشیم.
کاراکال به دامها حمله میکند
محمد جلالی از مردم شهداد به ما میگوید، شخصا حیوان را دیده و گونه آن را بهوضوح اعلام میکند: من خودم دو گوسفندم را از دست دادم و حیوان را هم دیدم. حیوان سگ بلاصاحب نیست، بلکه یک کاراکال است، اما هیچکدام از مسئولان دولتی و نمایندههای مجلس پاسخگوی ما نیستند. 200 دام از ماه مبارک رمضان در این منطقه تلف شدهاند و همین دو روز پیش یکی از اهالی روستای چهار فرسخ همزمان چهار دام خود را از دست داد. چه کسی قرار است پاسخگوی خسارات مردم باشد؟
محمد در جواب این که آیا طویلهها استحکامسازی شدهاند یا نه، گفت: هرکس توان مالی داشت مقاومسازی را انجام داده، اما این جا مردم به نان شب هم محتاج هستند. نمیتوانند دو میلیون هزینه مقاومسازی بدهند. کسی که چهار تا گوسفند دارد و با آن خرج زن و بچه میدهد، از کجا پول مقاومسازی بیاورد؟
جلالی در ادامه با گله از عدم پاسخگویی مسئولان میگوید: پدران و پدربزرگان ما 90 سال اینجا زندگی کردهاند و خود ما هم در این سالهای زندگیمان تا به حال، چنین چیزی ندیده بودیم. این حیوان چطور به اینجا آمده؟ هیچکس پاسخ درست نمیدهد. صدای ما را به مسئولان دولتی و نمایندههای مجلس برسانید. اینجا منطقه گردشگری است و رسیدگی نکردن به این مساله، آسیبهای زیادی دارد.
محمد در حالی کاراکال را قاتل دامها معرفی میکند که نحوه شکار این حیوان با هیولای جگرخوار یکیاست. کاراکال یکی از هشت گونه گربهسان موجود در کشور است که به عنوان سیاهگوش بیابان نیز نامیده میشود. دو طرف لب بالا، بالای چشمها و پشت گوشهای کاراکال سیاه رنگ است. موهای پشت انبوه، کوتاه و به رنگ زرد شنی متمایل به قرمز تا دارچینی متمایل به قهوهای با هالهای سیاه رنگ است.
کاراکال در ایران در بیشتر مناطق بیابانی و استپی مشاهده شده و در سالهای اخیر رکوردهای تائید شدهای از ثبت اینگونه در غرب کشور ازجمله استانهای ایلام،کهگیلویه و بویر احمد و لرستان به دست آمده است.
کاراکال از پستانداران کوچک مانند انواع جوندگان، خدنگ، خرگوش، پرندگانی نظیر هوبره، کبک، مارهای سمی و حشرات تغذیه میکند. معمولا طعمههای کمتر از پنج کیلوگرم را شکار میکند. ولی گاهی قادر به شکار طعمههایی است که اندازه آنها دو سه بار بزرگتر از جثه خودش است. در صورت کمبود طعمه طبیعی از دام اهلی نیز تغذیه میکند. کاراکال هنگام شکار پستانداری بزرگ، به خوردن امحا و احشای داخلی بدن شکارش اکتفا میکند، اما در مورد شکارهای کوچک یا پرندگان، پوست و حتی پرهای آنها نیز خورده میشود.