
از پلنگِ زخمی تا پلنگِ فرصت طلب
بیطارالسلطنه
ظاهراً مسلک به جا مانده از دوره آن مرد که رفته است دست از سر ما برنمی دارد. بنیانگذار مکتب خبری خاص که اکنون در نیویورک با مشقت و سختی فراوان در حال گزارش از ینگه دنیا به کشور می باشد، آن هم به سبک بیست و سی، مریدان فراوانی در کشور دارد که از قضا دو نفر از آنها در هفته های اخیر به پست حرفه دامپزشکی خورده اند. در پی مصدوم شدن یکی از گونه های حفاظت شده ایران در شهرستان رودسر استان گیلان، زمانبندی رخداد حادثه و عوامل دخیل در تبدیل آن به موضوعی برای تشویش اذهان عمومی را با هم مرور نموده و در انتها اثبات می نمائیم که چگونه یک فرد غیر متخصص می تواند به جای کمک به حل مشکل و معضل و استفاده از آن برای آموزش به مردم در رویدادهای مشابه، می تواند آن را به یک پروپاگاندای خبری تبدیل نماید.
کرونوگرافی رخداد حادثه برای بیمار:
1- زمان یکشنبه هفدهم بهمن ماه 1395، مکان روستای سجیدان سیاهکل رود شهرستان رودسر از توابع استان گیلان: گزارش تلفنی مردمی یکی از اهالی روستای سجیدان به کارشناسان حیاط وحش اداره کل محیط زیست استان گیلان در خصوص مشاهده یک قلاده پلنگ در محوطه روستا
2- زمان یکشنبه هفدهم بهمن، مکان روستای سجیدان، استان گیلان: حضور کارشناسان محیط زیست گیلان در روستا و گرفتن پلنگ آسیب دیده ضمن بیهوش سازی حیوان با استفاده از اسلحه بیهوشی و عکسبرداری از حیوان با استفاده از دوربین سونی DSC-HX400V ، شروع عملیات در ساعت 12:30 دقیقه در محل روستا، استفاده از تور مقید سازی در ساعت 12:53 و قرار دادن بر روی ماشین حمل برای خروج از روستا ساعت 01:11 بامداد یکشنبه، ثبت آخرین عکس از پلنگ به هوش آمده ساعت 4 بامداد در محل اداره محیط زیست، تعیین نوع ماده بودن حیوان و ارزشمندی آن به لحاظ حفاظت گونه ای، تخلیه تصاویر توسط برنامه فتوشاپ و انتشار خبر و عکس ها بر روی پرتال سازمان محیط زیست گیلان در ساعت 10 صبح روز یکشنبه و عنوان نمودن این مساله که علت کندی حرکت و جابجایی پلنگ مذکور می تواند به دلیل بروز جراحت باشد.
3- زمان ظهر روز یکشنبه هفدهم بهمن، مکان محیط زیست گیلان: آماده سازی پلنگ رودسری برای انتقال به تهران
4- زمان عصر روز یکشنبه هفدهم بهمن، مکان بیمارستان دام های کوچک دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران: انتقال به تهران و تحویل پلنگ بیمار به بیمارستان دام های کوچک دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران در عصر همان روز و انجام سی تی اسکن و سایر آزمایشات تخصصی و انتشار گزارش سی تی اسکن از سوی دکتر محمد ملازم عضو هیئت علمی دانشگاه تهران با استفاده از سایت شخصی ایشان (Vetelerad.com ) که عنوان نموده است سن شکستگی و زخم آن بین سه تا ده روز عمر دارد و سپس گزارش دکتر ایمان معماریان برمبنای گرافی های ثبت شده و آزمایشات بالینی انجام شده در کلینیک دامپزشکی دامهای کوچک دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران که در نامه ای با سربرگ باغ وحش تهران حیوان مزبور را بر مبنای رای این هیئت دامپزشکی غیر قابل درمان تشخیص داده و بهترین راه حل برای وی را یوتانایز ضمن حفظ بافت ها و تخمدان ها تشخیص دادند.
5- زمان دوشنبه هجدهم بهمن، مکان کلینیک حیات وحش پردیسان، ساعت :13:35: انتشار مصاحبه دامپزشک کلینیک حیات وحش پردیسان در خصوص آخرین وضعیت پلنگ آسیب دیده. در این مصاحبه صراحتاً عنوان شده که ستون فقرات پلنگ شکسته شده، نخاعش آسیب دیده، پاهایش آتروفی شده، زخم بستر گرفته است و شکمش نیز پاره شده است. سی تی اسکن انجام شده است ولی امیدی به نجات پلنگ نیست چرا که حداقل بیست روز از این اتفاق می گذرد، عضلات پاها کاملاً از میان رفته است و مفصل ها فیکس شده اند.
6- زمان سه شنبه نوزدهم بهمن ماه، مکان مرکز بازپروری حیات وحش پردیسان: پس از نهایی شدن نظر متخصصین دانشگاه تهران و باغ وحش ارم در خصوص یوتانایز، مسئولان سازمان محیط زیست تصمیم می گیرند تا نظر یکی از بیمارستان های مطرح در این خصوص را دریافت نمایند که در این راستا از دکتر حمیدرضا فتاحیان دعوت به بازدید می شود. بازدید دکتر فتاحیان از پلنگ بیمار در پارک حیات وحش پردیسان صورت می گیرد و درخواستی بصورت مکتوب برای برعهده گرفتن درمان پلنگ بیمار و در صورت لزوم انتقال وی به خارج از کشور برای ادامه یا تکمیل درمان به مسئولان محیط زیست ارائه می نمایند.
7- زمان ظهر چهارشنبه بیستم بهمن، مکان بیمارستان دامپزشکی دکتر فتاحیان: انتقال پلنگ بیمار به این بیمارستان برای تهیه تصاویر تشخیصی و انجام درمان، انجام هماتولوژی و بیوشیمی خون، رادیوگرافی و اولتراسونوگرافی و سپس انجام عمل جراحی برای جابجایی مهره های چهار و پنج کمری و فیکس نمودن آنها، بازگرداندن به پارک پردیسان جهت مراقبت های پس از عمل و به هوش آمدن بیمار یک ساعت پس از عمل و داشتن میل به غذا و علائم مثبت در عکس العمل به محرک ها در اندام های تحتانی، نامگذاری پلنگ رودسری به نام "آرزو" پس از انجام عمل موفقیت آمیز
8- زمان پنج شنبه بیست و یکم بهمن، مکان بیمارستان دامپزشکی دکتر فتاحیان: ارسال و انتشار گزارش مکتوب در خصوص جزئیات عمل جراحی انجام شده به مدیر کل حفاظت محیط زیست و ارائه توصیه های لازم در خصوص مراقبت های پس از عمل
9- زمان پنج شنبه بیست و یکم بهمن، مکان خبرگزاری سیناپرس وابسته به جهاد دانشگاهی و دانشگاه تهران: تهیه گزارشی از سوی خانم فرناز حیدری در خبرگزاری سیناپرس با کد گزارش 54335 و در مذمت پرهیز از دخالت افراد ناوارد در امر درمان حیات وحش و جلوگیری از تبدیل حیات وحش با ارزش ایران به موش آزمایشگاهی در بیمارستان دکتر فتاحیان. در این گزارش از نظرات تخصصی آقایان دکتر محمد ملازم، دکتر مهدی دهقان، دکتر امیر رستمی و دکتر معماریان استفاده شده است و ایرادات بسیار زیادی به نحوه انجام عمل و حتی گزارش های عمل وارد نموده اند و حتی در بندی از سوی دکتر محمد ملازم عنوان نموده اند که نشست خبری را هفته آینده در دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران در خصوص این بی تدبیری از سوی دست اندرکاران جراحی این بیمار تشکیل خواهند داد و از جراحان خواستند تا در این دادگاه علنی حضور بهم رسانده و پذیرای نقدهایی باشند که به نحوه درمان آنها وارد است. همچنین دکتر دهقان که علیرغم میل باطنی شان و به اجبار دکتر معماریان بر بالین بیمار حاضر شده بودند، از مدیران محیط زیست خواستند تا برای دفعات بعد تصمیم گیری احساسی نداشته باشند و بر مبنای رویه های علمی عمل نمایند.
10- زمان سه شنبه بیست و ششم بهمن، مکان خبرگزاری تسنیم: پلنگ رودسری روی دو پای خود ایستاد و به راه افتاد، انتشار فیلم راه افتادن اولیه آرزو موجی از شادمانی را در میان دوستداران محیط زیست راه انداخت و موجبات تحسین جراحان دامپزشک ایرانی را فراهم آورد.
11- زمان چهارشنبه بیست و هفتم بهمن ماه، مکان خبرگزاری سیناپرس وابسته به جهاد دانشگاهی و دانشگاه تهران: پس از گذشت یک هفته از انتشار اتهاماتی به آقای دکتر حمید رضا فتاحیان در این خبرگزاری با توجه به انتشار اخبار مثبتی از روند رو به بهبودی آرزو، این خبرگزاری اقدام به انتشار با تاخیر جوابیه آقای دکتر فتاحیان می نماید ولی همچنان تهدید به در دسترس بودن صدای مصاحبه ها می نماید.
12- زمان پنج شنبه بیست و هشتم بهمن ماه، مکان خبرگزاری سیناپرس وابسته به جهاد دانشگاهی و دانشگاه تهران: انتشار مقاله ای با عنوان "خود مشت و مالی به بهانه پلنگ رودسر" از سوی خانم فرناز حیدری و با کد خبر 54579 و حاوی سر تیترهایی با عنوان: بی اخلاقی به هر شکل محکوم است، چرا امکان رایزنی تیمی فراهم نشد؟، هم افزایی علمی نامناسب و آرزوی دوستداران محیط زیست منتشر شده است.
تحلیل آنچه رخ داده است:
بهترین سیاست در زمان رسیدگی به امور درمانی بیماران انسانی و دامی پرهیز از استفاده های ابزاری از بیماران به منظور توانمند نشان دادن خود و ناتوان نشان دادن رقیبان است و در این میان در صورتی که رقابت ناسالمی پدیدار شود، بدون شک متضرر اصلی این رقابت بیهوده و ناسالم بیمار و در موارد انسانی فقط به خود بیمار نیز ختم نخواهد شد. بی شک تا قبل از انتشار گزارش خبرگزاری سیناپرس به قلم خانم فرناز حیدری همه چیز بر مبنای روال های علمی آن صورت می پذیرفت و همانند موارد انسانی اولیای بیمار حق دارند در خصوص بیمار خود نظرات متخصصین مختلف را دریافت کنند و در انتها تیمی از خبرگان برای بیمار تصمیم گیری نمایند تا بتوان بر مبنای خرد جمعی برای بیمار تصمیم گرفت و از هرگونه تک روی و خود رأیی که موجبات تضییع حقوق بیمار را در زمینه حق برخورداری از حیات سالم و بدون رنج را فراهم سازد، اجتناب نمود.
پس از انتشار گزارش شماره 54335 که همزمان با عمل جراحی در بیمارستان دکتر فتاحیان بوده است و مقایسه نمودن دکتر فتاحیان با آقای ترامپ در زمینه خودرأیی و شهرت طلبی، متاسفانه اساتید هیئت علمی دانشگاه تهران و دکتر معماریان نیز در دام پهن شده از سوی خبرنویس این خبرگزاری گرفتار شدند و سخنانی را عنوان نمودند که مطمئناً خارج از شأن این عزیزان می باشد و نیز همچنان به این رویه ادامه دادند و حتی قول این نشست تقابلی را نیز از آقای دکتر ملازم دریافت نمودند و مقرر شد تا این هفته دکتر فتاحیان به دادگاه پاسخگویی دانشگاه تهران رفته و پاسخگوی رفتار بیمارستان متبوع خود باشند. همچنین این خبرنویس و خبرگزاری سیناپرس از درج جوابیه دکتر فتاحیان در خصوص نوشته سراسر اتهام ایشان تا زمان دریافت خبرهای مثبت از روند بهبودی بیمار مسکوت گذاشتند و با دریافت بارقه هایی از امید برای این بیمار، مجبور به انتشار جوابیه شدند؛ جوابیه ای که با نوشته توهین آمیز بعدی به شماره 54579 و به تاریخ بیست و هشتم بهمن و با عنوان: "خود مشت و مالی به بهانه پلنگ رودسر!!" از سوی همان نویسنده همراه بود.
در نوشته اخیر به ناگاه نویسنده محترم در گردشی 360 درجه ای از همگان می خواهند تا آرزو را وسیله عقده گشایی و کسب شهرت ننمایند و این دقیقاً همان توصیه ای است که خود ایشان نیاز مبرم برای عمل به آن دارند و هیچ یک از تیم های درمانی چنین حقی را برای خود متصور نبوده است، نه در دانشگاه تهران و نه در بیمارستان دکتر فتاحیان؛ همچنین در توجیه انعکاس جوابیه دکتر فتاحیان شروع به نوشتن توجیهاتی نموده اند که فقط خود از آن سر در می آورند و در ادامه عنوان نموده اند که لحظه به لحظه پیگیر وضعیت آرزو خواهند بود تا شاید آرزوی ایشان که همانا یوتانایز بود را به حول و قوه الهی بتوانند با دستان خود گزارش نمایند!
همچنین ایشان در ادامه نوشته کاملاً بیطرفانه!! خود عنوان نموده اند که صحبت های آقای دکتر فتاحیان تفرقه افکنانه است و سازمان محیط زیست را تهدید نمودند که احیاناً دری هم برای آشتی باز بگذارند و ادامه داده اند که هنوز که هنوز است کرسی استادی در این دانشکده حرمت دارد و از افتخاراتی است که نصیب کمتر کسی می شود.
سرکار خانم حیدری! در این ماجرا که شما از آن برای پروپاگاندای خبرگزاری خود استفاده نموده اید، هیچ گونه دلخوری نه در دانشکده دامپزشکی و نه در سازمان محیط زیست وجود ندارد که کسی بخواهد نگران درب آخر برای آشتی باشد، کما اینکه این موارد مسبوق به سابقه است و کسی کدورتی از این فعالیت های علمی به دل نگرفته است. ولی در خصوص حرمت کرسی استادی با شما موافق هستیم که ولی توجه شما را به این نکته جلب می کنم که هیچ یک از اعضای هیئت علمی دانشکده که در پرونده این بیمار دخیل بوده اند هنوز به کرسی استادی دانشگاه تهران دست نیافته اند و این نوشته ها همه به علت عدم آشنایی شما از سیستم هیئت علمی دانشگاه تهران به سان بی اطلاعیتان از علم دامپزشکی می باشد. البته در این حرفه ملاک ها برای حرمت داشتن افراد مدتهاست عوض شده و به افراد به صرف هیئت علمی بودن احترام قائل نیستند و این به معنای این نیست که هیئت علمی بودن فاقد ارزش شده است، خیر بلکه ملاک ها تغییر کرده و در حال حاضر ملاک احترام به افراد دانش آنهاست نه وابسته بودنشان به یک مرکز دانشگاهی خاص؛ هرچند که در مورد دکتر فتاحیان این امر صادق نیست و ایشان عضو هیئت علمی واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد می باشند.
همچنین در انتهای مطالبتان باز سخن نسنجیده دیگری را عنوان نموده اید و از مسئولان محیط زیست درخواست نموده اید که جلسه فنی را برگزار نمایند و شما و اصحاب رسانه را در جریان کلیه صحبت ها و موارد قرار دهند. سرکار خانم حیدری! از کی تا حالا جلسه با اصحاب رسانه به جلسات فنی تبدیل شده که چنین انتظاری از دامپزشکان دارید؟! کدام بیمارستان و پزشکی شما را در جریان ریزترین موارد مربوط به حتی بیماران نزدیکتان قرار داده که چنین توهمی شما را فرا گرفته است و حتی به فرض محال هم که قرار دهد، شما چه برداشتی از رویه های فنی و حرفه ای می توانید داشته باشید، جز اینکه اینچنین با نوشته های غیر تخصصی خود موجبات تشویش اذهان عمومی را فراهم آورید.
بنابراین و با توجه به نوشته های فوق اینجانب مشکل اصلی در پرونده این بیمار را دخالت غیر حرفه ای این خبرنگار و سعی در ایجاد دو جبهه مقابل هم می دانم و امیدوارم با سعه صدر و توجه به اصول حرفه ای، جلوی چنین اشتباهات و سوء استفاده هایی گرفته شود و در این راستا توصیه های ذیل را به همکاران دارم:
1- هر گونه انتشار نتایج مربوط به آزمایشات بالینی و تصویر برداری دامپزشکی صورت گرفته در مراکز بیمارستانی دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران بصورت شخصی و از طریق افراد منتشر نگردد و همانگونه که این دانشکده دارای روابط عمومی و بین الملل می باشد، هرگونه انتشار رسمی اخبار مربوط به فعالیت های درمانی صورت گرفته در این دانشکده اجازه انتشار به نام و عنوان افراد در بخش های مختلف را نداشته باشد، چرا که تبعات آن برای دانشکده قابل کنترل نخواهد بود و طبیعتاً به نام دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران تمام خواهد شد. هرچند برای ما هنوز انتشار گزارشات تصویر برداری دامپزشکی این بیمار از طریق سایت شخصی Vetelerad.com هنوز غامض است و همینطور سخنان اعضای هیئت علمی این دانشکده که از سوی خبرگزاری ها و با دید خبرپراکنی نگاشته شده است نیاز به شفاف سازی دارد.
2- ضمن احترام کامل به آقای دکتر معماریان و فعالیت های حرفه ای ایشان در راستای حفظ گونه های با ارزش حیات وحش در ایران، باید عنوان نمایم که در صورتی که کیس حیات وحش به ایشان از سوی سازمان محیط زیست ارجاع شده است، به نوعی بیمار خصوصی محسوب می گردیده که ایشان اجازه انتشار پرونده و مدارک ایشان در خبرگزاری ها و فضای مجازی را نداشته اند، آن هم با سربرگ باغ وحش تهران که هیچ ارتباطی به موضوع ندارد و به نوعی خارج از اصول حرفه ای به نظر می رسد که امیدواریم در آینده این نحوه مراوده با بیمارانشان که حفظ اسرار آنها از وظایف ایشان می باشد را شاهد نباشیم.
3- برگزاری دوره هایی برای نحوه تعامل با رسانه ها برای مسئولین دامپزشکی، اعضای هیئت علمی و مسئولین سازمان و نظام جزء ضروریات این زمان حرفه دامپزشکی است تا اینچنین آبرو و قدمت این رشته دستخوش خبرنگاران غیر حرفه ای و طنز نویسان نا آگاه که در این دو هفته نوشته های گهربار!! آنان موجبات یاس و نا امیدی از قشر دیگری از جامعه را فراهم آورد نگردد.
خيلي جالبه كه ............. اعلام تشكيل دادگاه مي كنند ! و دامپزشكان در اين قضيه طوري رفتار مي كنند كه جامعه كاملا از ضعف علمي دامپزشكي آگاه شود!واقعا كاش به اندازه ي ادعاها تخصص وجود داشت
همکاران گرامی،
|
دقیقا من با نظر شما موافقم در حیطه دامپزشکی نباید مجالی برای کسانی که میخواهند با حاشیه سازی شان حرفه را لکه دار کنند برخورد قانونی صورت بگیرد مثالی که شما زدید بسیار روشن و کافی بود
|
خوب دقیقا الان هجوم به دامپزشکی اتفاق افتاده دیگه یه نگاهی به تیترها بندازید معلومه کیا دارن مغلطه میکنن
|
ببخشید اون دفاع جامعه پزشکی به هیچ وجه درست نبود،
|
آقای قلاوند لطفا به شعور دیگران توهین نکنید. سناریو شما حتی در حد فیلم های هندی هم نیست.
به نظر من در متن بالا چند مطلب جا افتاده است. آن اینکه
|
علی آقا ظاهرا متن را کامل مطالعه نفرموده اید :
موضع اينجانب در برابر اين بداخلاقي حكيم مهر به طور مشخص سكوت است.
|
خانم حیدری چه بلایی سر کشور خودت اومده که با پرچم کشور دیگه ای کامنت میگذاری
|
شما داغ پلنگ ایرانی بر سینه میزنی و پرچم کشور بیگانه .............
این یک دستور درتمام موسسات بخصوص موسسات دولتی هیچ اطلاعی از موسسه ای نباید در اختیار خبرنگاران ومطبوعات قرار بگیرد مگر با تایید ریاست آن موسسه ولی دراینجا بنظر میرسد همکاران یا اطلاع از این قانون نداشته یا هدف نشان دادن خود بوده که منتج به کوبیدن یکدیگر شده وجای تاسف است همانطور که عنوان شد تصمیم گیری در چنین موارد کیس خاص شورای پزشکی با تجربه وعالم بکار است
با توجه به اینکه هم صورت آنلاین و هم به صورت آفلاین تجربه برخورد با حمایتی های گرامی رو دارم رو انتقال میدم، اول اینکه نظر سرکار خانم فرناز حيدری به عنوان یک دیدگاه از جامعه حمایتی ها است و برای درک نوع برخوردشون خودتون رو در قالب اونها در نظر بگیرید تا با درد هاشون بیشتر آشنا بشید تا درکشون کنید.
ظاهرا خانم حيدري در كشور امارات زندگي ميكنن يا اينكه از اونجا براي سيناپرس قلم فرسايي ميكنن خوب ميشه حدس زد داستان چيه
آقای مصطفی قلاوند دانشجوی دوره عمومی، از جایی که میخواستید دامپزشکان را متحد کنید و فعالیت صنفی داشته باشید به جایی رسیده اید که رزیدنت های دامپزشکی را بیسواد نشان میدهید و اساتید بزرگ این رشته را تقبیح میکنید و خودتون رو همدرد حمایتی ها عنوان میکنید. ...................................
|
نه جناب دکتر، اول اینکه من فعالیت صنفی ندارم و در صدد متحد کردن اونها هم نبودم چون کار من نیست این مسئولیت رو دادم دست یک سری از دوستان دیگر که هم وقت و توانایی این کار رو دارند.
آقای مصطفی قلاوند شما بهتر است جایگاه خودتون رو به عنوان دانشجوی دکتری عمومی بدونید.
|
کامنت من رو در پرانتز در نظر داشته باشید، من میتونم دو مدل رو بیان کنم
كجاي صحبت هاي آقاي قلاوند نشون ميده كه ايشون حايگاه خودشون رو نميدونند اتفاقا يه مروري به نظرات ايشون بندازيد ميبينيد كه در هر موردي با مطالعه صحبت كرده و اين نه تنها بد نيست بلكه نشون ميده كه نسل متفاوتي داره مياد كه موجبات ايجاد تغيير رويه هاي سنتي اعضاء مبارك هيئت علميرو رقم خواهد زد با اين نحوه صحبت كردنتون با ايشون هم كاري از پيش نخواهيد برد سعي كنيد خودتون رو با اين تقاضاي جامعه انطباق بديد يا اينكه حذف بشيد
یکی از راهکارهای اصلی برای پیشگیری از رخداد چنین رویدادهایی، توانمند کردن انجمن های علمی و صنفی دامپزشکی است. با توجه به تروماتیک بودن عمده مشکلات کیس های ارجاعی حیات وحش چه بسا اگر تصمیم گیری در مورد مداخله جراحی به انجمن جراحی سپرده میشد و نه دانشکده، مسیر عقلانی تری پیش گرفته میشد. اعطای قدرت و تصمیمگیری به انجمن ها در زمینه تعیین ظرفیت دوره های رزیدنتی، بازبینی و تدوین محتوای دوره های رزیدنتی، تعیین پروتکل و حداقل امکانات و تعداد کیس یک مرکز برای ادامه یافتن جذب رزیدنت یا درخواست جذب، برگزاری امتحان بورد به شکل کشوری و با حضور نماینده ای از انجمن علمی و انجمن صنفیمربوطه، و حتی حضور نماینده ای از این انجمن ها در جلسات قضایی نظام دامپزشکی همگی میتواند به اعتلای دامپزشکی کمک کند، جلوی انحصاری شدن تصمیمگیری ها را گرفته و نقش خرد جمعی پررنگ تر شود. بخش خصوصی دامپزشکان متخصص در حال پیشرفت هست، با وجودی که این افراد عمدتا به طور مستقیم از دانشکده فارغ التحصیل شدند یا به طور غیر مستقیم توسط اساتیدی که خود خروجی دانشکده هستند تربیت شدند ولی خارج کردن آنها از تصمیم گیری های کلان موجب عوارض اینچنینی می شود. با توجه به رشد سریع و بی منطق جذب رزیدنت در دانشکده ها عدم توجه به این مسائل موجب می شود تا وضعیت حال حاضر فارغ التحصیلان دامپزشکی عمومی (عدم همخوانی ظرفیت های جذب با بازار کار، فقدان حداقل استاندارد دانش و مهارت بر اساس تعاریف OIE یا AVMA ناشی از فقدان مواجهه با تعداد کافی کیس و عدم تمایز ما بین فارغ التحصیل شدن و اخذ اجازه کار بالینی، فقدان آموزش اخلاق حرفه ای و نحوه تعاملات فردی و جمعی در محیط کار و....) به زودی در متخصصین تکرار شود و ضربه نهایی بر وجه دامپزشکی مملکت وارد شود.
آقای قلاوند شما انسانی با اخلاق هستید و مورد علاقه ی من ولی فاقد استراتژی. منافع صنفی برایتان اهمیتی ندارد چون فکر میکنید مثل امسال ترامپ ها و احمدی نژاد ها باید ساختار شکنی کنید. ساختاری که ۷۰ سال تلاش صدها دکتر را داشته. ما وارث این عزیزانیم و باید این سازه رو بزرگتر کنیم و نه تخریب. روزی که چند هزار نفر در گروه تلگرام میخواستند به وزارت بهداشت ملحق شویم به جای راضی کردن مسوولان به این امر ، خود شما را راضی کردند به زیر دست کشاورزان ماندن!! . اگر راضی به ارتقای جایگاه دامپزشکی نیستید لااقل با کسانی که در حال تخریب رشته ی عزیزمان هستند هم صدا نباشید. کسانی که در مقابل رشد چشمگیر این رشته در سالهای اخیر به اساتید و رزیدنت و همکاران خصوصی عزیزمان حمله میکنند شاید از حسادت و احتمالا حقارت.
|
جناب دکتر، مسائل گذشته در گذشته خوب بوده واگر روشی هنوز جواب میده میتونیم با همین روش ادامه بدیم ولی اگر نمیده باید به فکر جایگزین باشیم و با روش های نوین جایگزین بشه در غیر این صورت در آینده به مشکل برمیخوریم. صحبت من در مورد وزارت بهداشت این هست که شما میتونید مستقل یا زیر مجموعه این وزارت خونه باشید مهم انجام وظایف با قدرت بیشتر است ولی قبل از اون باید پایه ها رو تقویت کنید و با قدرت سر میز مذاکره بنشینید وگرنه مثل جنگ زده ها باهاتون برخورد میکنند.
آقای قلاوند لطفا پاسخ کامنت های دوستان را به طور مشخص بدهید. پاسخ های شما هیچکدام در ارتباط با کامنت های گذاشته شده نیست. شما بجای پاسخ دادن شروع به توضیحات مطالبی غیر مرتبط می کنید. چندین بار کامنت ها را با دقت بخوانید و سپس اقدام به پاسخ نمائید.
|
آقای ناشناس اگر زحمتی نباشه بحث در مورد شخصیت آقای قلاوند رو بصورت خصوص و اونهم با خودشون مطرح کنید مطمئنم که جوابهای مناسب رو از ایشون دریافت خواهید کرد هرچقدر ایشون میخوان از شخصی کردن بحث طفره برن شما مثل اینکه دوست دارید راجع به شخصیت ایشون صحبت کنید و این خود گویای نحوه تفکر افراد است اگر دل شما خنک میشود دستور بدهید قلاوند را جلوی دیوار بگذارند و هو کنند شاید خوشایندتان باشد
|
آقای قلاوند از هر دری صحبت میکنه ولی معلوم نیست داره چی میگه. ایشون فقط فرافکنی مینکه
|
جناب دکتر، لطفا به صورت tunnel vision به قضیه نگاه نکنید
همکار گرامی آیا به نظر شما فقدان حداقل های استاندارد آموزش و کسب مهارت حتی در دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران یکی از دلایل پر رنگ افزایش تقاضا برای دوره های تخصصی نیست؟ آیا به عنوان مثال دانشجویان عمومی دانشکده با حداقل تعداد استاندارد کیس برای کسب مهارت در بخش مامایی، دام بزرگ یا حتی طیور مواجه می شوند؟ آیا نحوه برگزاری کنونی امتحانات در پایان دوره کارورزی تعیین کننده این موضوع هست که دانشجو حداقل مهارت استاندارد برای خارج شدن از بخش و بعد دفاع از پایان نامه و در نهایت اشتغال در بخش خصوصی و حتی دولتی به عنوان دکتر دامپزشک عمومی را دارد؟ متاسفانه همین کاستی ها موجب سرریز شدن به دوره های رزیدنتی شده و متاسفانه همین شرایط بار دیگر در خروجی های این دوره ها تکرار میشود. آیا رزیدنت مامایی یا طیور دانشکده حداقل های دانش و مهارت یا مواجهه با کیس برای کسب عنوان متخصص را کسب می کند؟ به جز نمره آزمون کتبی بورد و مصاحبه و آزمون عملی بر اساس تعدادی اسلاید چه سیستم نظارتی بر خروجی دوره ای نظارت دارد که سالها پیش به منظور تربیت استاد و نه نیروی متخصص طراحی شده بود. آیا اساتید حال حاضر دانشکده ها که همگی از شرایط جذب ایشان و جایگزین شدن با مفاخر و دلسوزان دامپزشکی مملکت آگاه هستیم نیازمند بازوی نظارتی جهت بازآموزی های صحیح برای حمل عنوان دامپزشک متخصص نیستند؟ چه تعداد از این اساتید خروجی دوره رزیدنتی معتبر هستند و چه تعداد تنها خروجی دوره های مستر و پی اچ دی با عنوان تحقیقاتی مرتبط؟ آیا فردی که تنها یک مستر یا پی اچ دی حتی در یک دانشکده معتبر اروپایی یا امریکای شمالی گذرانده و تنها موضوع پایان نامه اش مرتبط با جراحی یا مامایی یا عوامل بیماریزای طیور است می تواند رزیدنت تربیت کند یا این جایگاه متعلق به افرادی بود که در سیستم آموزشی صحیح بین المللی در دوره های رزیدنتی فارغ التحصیل شدند و بورد تخصصی کسب کردند؟ چرا این اساتید در زمانی که در دانشکده های دامپزشکی کانادا یا حتی هند بورس شده و با هزینه دولت تحصیل کردند وارد دوره های رزیدنتی نشدند و تنها با اخذ یک مستر یا phd تحقیقاتی به مملکت بازگشته و بر جایگاه استادی از پیش آماده تکیه زدند؟ همکار گرامی شاید دانشجویان یا حتی دامپزشکان جوان ما اطلاعی از این موضوعات ندارند. اگر موافق این بحث هاونیستید پس بفرمائید عوامل دخیل در تنزل جایگاه دامپزشکی و سیل فارغ التحصیلان بی مهارت چیست و ریشه این مسائل چیست؟
آیا در یک سایت خبری معتبر نباید نوسینده مطالب مشخص باشد. اگر این مطالب دیدگاه گردانندگان سایت است که به صورت رسمی اعلام کنند ولی اگر غیر از این است، حداقل باید مشخص باشد که چه کسی نویسنده مطالب است. هر اشکالی که به کار خبرنگاری خانم حیدری وارد باشد که هست، لاقل آنقدر شجاعت دارند که مطالب خود را با نام خودشان منتشر کنند. ضمنا نویسنده این مطلب که طوری وانمود کرده اند که در این ماجرا بی طرف هستند باید کمی انصاف به خرج می دادند و محتوی نقل قولهایی که از اساتید دانشکده دامپزشکی شده ( که مطمئن نیستم که نویسنده این مقاله حتی آنها را بشناسد) را با مطالبی که در مصاحبه های دکتر فتاحیان با خبرگزاری تسنیم و همین سایت حکیم مهر منتشر شده مقایسه می کردند و آنگاه قضاوت می کردند. به هر حال خوشبختانه همه این مطالب در معرض دید ملت شریف ایران و بویژه دامپزشکان معظم کشور است و نهایتا آنها هستند که قضاوت خواهند کرد.
نويسنده اين مطلب خورزو خان هستند ولي راستش را بخواهيد اين مطلب نوشته خود گردانندگان سايت حكيم مهر است منتهي چون با خانم حيدري رودربايستي داشتند به يك نام مستعار از سالها قبل شروع به نوشتن كردند تا اينكه اينجا خانم حيدري را غافلگير كنند به نظر ميرسد برنامه ريزي دقيقي در اين مورد انجام داده اند!!! از سوي ديگر اين اساتيد كه از آنها نام ميبريد بزرگ شده امثال بيطار السلطنه هستند ولي تصور اينكه خبرنگار گمنامي بخواهد با تخصص محيط زيست در امور تخصصي دامپزشكان دخالت غير تخصصي كرده و تفرقه بياندازد تا نامي براي خود دست و پا كند ديدگاه شايسته اي نيست براي معروف شدن در اين حرفه بهتر است رفتار شايسته تري با نام آوران اين رشته داشته باشيد و از تلاش براي بدنام كردن امثال دكتر فتاحيان و يا دكتر ملازم كه قدر و ارزش بالايي در اين حرفه دارند دست برداريد و بدانيد كه در مواقع لزوم صداي دامپزشكان يكي خواهد بود
آقا یکی یه خبر از پلنگ به ما بده