به بهانه درگذشت ناگهانی «دکتر جلال صانع پرست فومنی» مسئول آزمایشگاه مرکزی اداره کل دامپزشکی استان تهران در مأموریت خارج از کشور
جلال را سالهاست که از دست دادهایم!
متاسفانه صبح امروز بدون هیچ مقدمه و کلامی، خبر دهشتناک از دست رفتن همکار دیگری از میان چهره های نخبه و تلاشگر حرفه دامپزشکی ایران بسان بختکی شوم بر فضای دامپزشکی استان تهران سایه افکند، به گونه ای که کسی را یارای ادامه برنامه از پیش تعیین شده نبود. «دکتر جلال صانع پرست فومنی» از دامپزشکان حاذق و تلاشگر اداره کل دامپزشکی استان تهران در اثر حمله قلبی دار فانی را وداع گفتند؛ همچنان بهت حاصل از این خبر ناگهانی بسان مزاحی که بی صبرانه منتظر تائید غیر واقعی بودن آن باشی، دست از سر همکاران بر نمی دارد.
دکتر جلال صانع پرست فومنی ورودی سال 1363 دانشکده دامپزشکی دانشگاه شیراز و فارغ التحصیل دکتری عمومی دامپزشکی در سال 1369 بوده اند. ایشان سالها کارشناس ارشد اداره نظارت بر بهداشت عمومی بوده اند و بسیاری از کارشناسی های لازم برای استانداردسازی بهداشتی اماکن دامی و مراکز بسته بندی و کشتارگاهی را از خود به یادگار گذاشته اند. پس از آن مسئول بخش اماکن دامی همان اداره شده و در زمینه باز طراحی بهداشتی اماکن دامی خدمت نموده که پس از این سالها از سال 1386 تا 1387 به عنوان رئیس اداره نظارت بر بهداشت عمومی اداره کل دامپزشکی استان تهران منصوب گردیدند. پس از آن و بعد از تعیین مسئول جدید اداره نظارت به کار تخصصی خود در بخش اماکن دامی برگشته و بدون کوچکترین ادعایی به فعالیت ادامه دادند. پس از آن در سال 1393 تا 1395 به عنوان کارشناس بخش تشخیص مولکولی آزمایشگاه اداره کل انتخاب گردیدند و در سال 1395 به عنوان رئیس آزمایشگاه مرکزی اداره کل منصوب شدند. عملکرد درخشان اداره کل دامپزشکی استان تهران در خصوص آنفلوآنزای فوق حاد طیور در سال 1395 مرهون تلاشهای شبانه روزی ایشان در پست رئیس آزمایشگاه بوده است. ساعت حضور و غیاب اداره کل دامپزشکی استان تهران به ندرت چهره افرادی را در نیمه شب ثبت نموده است که ایشان یکی از آنهاست.
ماموریت نامبرده به کشور برزیل که بر اساس تجربیات شایان توجه ایشان در اداره نظارت بر بهداشت عمومی بوده است و کار در کشتارگاه از ساعت 4 صبح تا 7 بعد از ظهر به مدت سه ماه متوالی صورت گرفته است، نشان دیگری از سختکوشی ایشان، حتی در ماموریت های خارج از کشور می باشد.
در برهه حال حاضر که جلال! از میان ما رفته است، شاید دقت و بازنگری در رسم و رسومات موجود در حرفه دامپزشکی بیش از پیش احساس می شود. رسم و رسوماتی که در بخش دولتی و در بخش خصوصی ساری و جاری است، چه آن بخش خصوصی هایی که همکاران دولتی خود را متهم به انواع بی دانشی و بی تعهدی نموده، و چه آن دولتی هایی که بدون داشتن اطلاعات لازم قضاوت نمودند، در حالی که هیچ کس در این میان توجهی به سنگین بودن وظیفه محوله به مدت 90 روز متوالی آنهم از ساعت 4 صبح تا 7 بعداز ظهر ننمود. البته در این میان جلال تنها نبود؛ بسیاری از کارشناسان صدمات جبران ناپذیری از این فشار کاری خوردند که هنوز همراه هر روزه زندگیشان می باشد و برخی دیگر به مدد بنیه قویتر بدنی و یا فشارهای کمتر معیشتی و کاری، ظاهراً جان سالم به در برده اند.
آقایان و بزرگان حرفه دامپزشکی، هم اکنون که شما در حال مراودات پست ها و برنامه ریزی های خود هستید دامپزشکانی از بخش خصوصی و دولتی به علت سخت و زیان آور بودن حرفه دامپزشکی که به رسمیت شناخته نشده است، برای حراست از بهداشت عمومی مردم ایران و کشور در حال از دست دادن جان خود هستند.
راستی روی جلال چقدر سرمایه گذاری شده بود؟ چقدر زمان می برد تا جلال های جایگزین وی را تربیت کنیم؟ آیا ذخیره نفت کشور اجازه پرورش مجدد را به ما خواهد داد؟
در حال حاضر هزاران دامپزشک در تخصص ها و تجربیات مختلف در بخش دولتی و خصوصی در میان ما هستند که همان زحمات را می کشند و عنوان نخبگی و ستاره بودن برایشان تا زمان اتمام حیاتشان مخفی می ماند و هیچ کس تصوری از نحوه معیشتشان ندارد و درست پس از عروجشان به انواع و اقسام القاب و عناوین مفتخر می شوند.
از مسئولان محترم دامپزشکی عاجزانه خواهشمندم چنانچه قصد داشته باشند از ظرفیت نیروی انسانی متخصص و متبحر خویش به خوبی بهره برداری نمایند، بهتر است برنامه ریزی منسجمی در این راستا انجام دهند و همواره بدانند که سوای رفع و رجوع مشکلات معیشتی، فقط پول رافع مشکلات فراروی نخبگان و متخصصان این حرفه نیست، بلکه مجموعه ای از حمایت ها و برنامه ریزی ها و توزیع متناسب ظرفیت انجام امور می تواند یاری کننده آنها در این راه باشد و در نهایت فرصت بیشتری را به آنها برای خدمت و توسعه کشور بدهد.
به راستی کدام جلال اول از میان ما رفت؟ جلال و ارزش کاری حرفه دامپزشکی یا جلال صانع پرست؟