حکیم مهر- محسن طاهرمیرزایی: از همان سن ۱۷ سالگی که یک دانشآموز درسخوان و در گیرودار کنکور و فرایند انتخاب رشته بوده، تصمیم گرفته که دکتر شود؛ اما شاید به ذهنش خطور نمیکرد که مدرک دکترای خود را در رشته دامپزشکی بگیرد. با رتبه ۷۵۷ در کنکور و با این دلگرمی که یکی از اقوامش قبلا دامپزشک بوده، این رشته را هم جزء اولویتهای خود قرار میدهد و سرانجام پذیرفته میشود.
شاید از ابتدا علاقه زیادی به دامپزشکی نداشته اما خودش میگوید با کمی گذشت زمان، عاشق این رشته شده است. «دکتر زهرا برومند» تحصیلات دامپزشکی خود را در سال ۱۳۷۷ و از دانشگاه شیراز شروع کرد و در سال ۸۳ فارغالتحصیل شد. ۲ سال در یک کارخانه بهعنوان مسئول فنی بهداشتی فعالیت کرد و در سال ۸۵ یک بار دیگر برای تخصص رشته بهداشت و بیماریهای طیور در دانشگاه شیراز مشغول به تحصیل شد. ۵ سال بعد نیز فارغالتحصیل شد و از همان زمان تا کنون عضو هیات علمی و استادیار بخش طیور دانشکده دامپزشکی دانشگاه شهید چمران اهواز است.
حکیم مهر: خانم دکتر، جایگاه امروز دامپزشکی در ایران را چطور ارزیابی میکنید؟
به نظر من دامپزشکان یکی از مظلومترین اقشار جامعه هستند. مخصوصا که در دوران تحصیل زحمات فراوانی میکشند و به هیچ عنوان زحمات آنها کمتر از دانشجویان علوم پزشکی نیست و چه بسا سختتر هم باشد. وقتی هم که فارغالتحصیل میشوند، مشاهده میکنند که جامعه یک دیپلمه را بهتر از یک دامپزشک میپسندد. از برخورد افراد عامی که بگذریم، متاسفانه در جامعه برخورد نامناسبی با دامپزشکان وجود دارد.
حکیم مهر: شما مدتی مسئول فنی بهداشتی بودید. عمدهترین مشکلات مسئولین فنی بهداشتی چیست؟
به نظر من بدترین شغل برای یک دامپزشک مسئول فنی بودن است. کارفرمایان مسئولین فنی را بهعنوان یک تکه کاغذ که مدرک آنهاست و به اصطلاح عامیانه، نانخور اضافی میبینند. صاحب شرکت که یک دامپزشک را استخدام میکند، هیچ ارزشی برای تحصیلات او و برای خود او قائل نیست و صرفا به مهر دامپزشکی او نیاز دارد. امروز مطمئن هستم که شرایط از سالی که بنده مسئول فنی بودم تا الان خیلی هم بدتر شده است.
حکیم مهر: متاسفانه بله. بسیاری از مسئولین فنی بهداشتی دامپزشکی در تماس با حکیم مهر، از وضعیت نامناسب دریافتیهای خود شکایت داشتند. میگفتند علیرغم اینکه قراردادهای آنها مطابق ماده ۱۹ است، اما در عمل از آنها خواسته میشود که نیمی از حقوق دریافتی خود را به صاحب کشتارگاه بازگردانند.
بله متاسفانه از این اتفاقات زیاد میافتد. این قانون در دوره ما تازه راهاندازی شده بود که سازوکاری مهیا شود که سازمان نظام دامپزشکی حقوق مسئولین فنی را تعیین کند. آن زمان که بنده بهعنوان مسئول فنی سرکار میرفتم، اولین حقوق من ۱۰۶ هزار تومان بود. در صورتی که همان زمان به کارگران همان کشتارگاه مبلغ ۱۲۲ هزار تومان میدادند. الان هم به همین شکل است. خیلی جاها حقوقی که به مسئول فنی میدهند، از حقوق کارگران هم کمتر است. بحث حقوق به کنار، برخوردهایی هم که میشود، نامناسب است.
حکیم مهر: چه راهکاری به نظر شما میرسد؟
به نظر من باید مسئولیت فنی را به کارشناسان صنایعغذایی بسپارند و این مسئولیت را از دوش دامپزشکان بردارند. چراکه مسئولیت فنی فقط پایین آوردن شأن دامپزشکی است.
حکیم مهر: خانم دکتر حوزه تخصصی شما طیور است. مهمترین مشکلات این بخش چیست؟
حوزه تخصصی ما بیشتر با طیور صنعتی و بررسی وضعیت آنهاست. اما مقداری مراجعات طیور زینتی هم داریم و تا حدودی امور درمانی آنها را هم انجام میدهیم. اما تخصصی که ما گرفتیم و درسی که خواندیم و به رزیدنتها ارائه میدهیم روی مدیریت و طیور صنعتی از مرغهای گوشتی، تخمگذار گلههای مادر و ... است که بتوانند بهترین تولید و کمترین تلفات را در طول دوره داشته باشند.
صنعت مرغداری بعد از نفت دومین صنعت ایران است اما متاسفانه به خاطر ورود گوشتهای مرغ منجمد از برزیل و استرالیا، این صنعت رو به افول است. بیماریهایی که وجود دارد و واکسیناسیونی که به خوبی انجام نمیشود، مقداری مشکل ایجاد کرده است. سالنهای پرورشی ما در اکثر نقاط ایران، صنعتی نبوده و نیمه صنعتی هستند. اصلیترین مشکلات ما در این زمینهها است. برای تولید گوشت مرغ هزینه زیادی میشود اما همین گوشت، نسبت به سایر گوشتها ارزانتر فروخته میشود. مردم توقع دارند که قیمت آن پایین باشد.
مشکل دیگر اینکه تبلیغ منفی زیادی برعلیه گوشت طیور انجام میشود مبنیبر اینکه به این گوشتها هورمون تزریق میشود که حتی در سایتهای پزشکی هم به این نکته اشاره میشود. در صورتی که این خلاف واقعیت است. به نوعی سرکوب صنعت طیور محسوب میشود.
حکیم مهر: وضعیت آموزش دامپزشکی را چطور ارزیابی میکنید؟
در حال حاضر طبق آنچه که بنده در سیستمهای مدیریتی دیدم، گویا قرار است سیستم آموزشی دامپزشکی عوض شود. بزرگترین مشکل ما در سیستمی که مطابق آن آموزش دیدیم، این است که از همه علوم در تدریس دامپزشکی استفاده میشود. حجم زیادی از علوم را در ذهن دانشجو فرو میکنند اما دانشجو وقتی فارغالتحصیل میشود، هیچیک از این علوم در ذهن او باقی نمانده است. یک دانشجوی رشته دامپزشکی نمیتواند به طور همزمان در زمینه علوم پایه، دام بزرگ، دام کوچک، طیور و ... در همه رشتهها برای خود استاد باشد. این غیر ممکن است.
به نظر من در آنچه که الان قرار است اجرا شود، بهترین کار این است که سالهای آخر دامپزشکی را که دورههای انترنی است، مقداری تخصصی کنند تا هر کس بتواند در رشته مورد علاقه خود پیش برود و در زمینه مورد علاقه خود بیشتر کار کند که وقتی وارد بازار کار میشود، حرفی برای گفتن داشته باشد.
در حال حاضر که دانشجویان ما فارغالتحصیل میشوند، با این همه درسی که خواندهاند هیچ چیز در ذهن ندارند. مجبور هستند در هر زمینهای که میخواهند فعالیت کنند، برخی مطالعات اضافه داشته باشند تا بتوانند کار کنند. به این شکل بهتر است که سیستم آموزشی تغییر کند.
حکیم مهر: آیا از نظر شما انتقال آموزش دامپزشکی به وزارت بهداشت میتواند این مشکل را حل کند؟
بزرگترین ظلمی که به دامپزشکی شد جدایی آن از وزارت بهداشت بود. فرایند تامین مواد غذایی، کنترل کیفی و کمی آن و ... توسط دامپزشکان انجام میشود. گوشت قرمز، مرغ، ماهی، لبنیات، فراوردههای دامی و ... سلامت جامعه را تامین میکند و مربوط به وزارت بهداشت است. به نظر من اگر این اتفاق بیفتد شاید تا حدود زیادی از درصد مظلوم بودن دامپزشکی کم و مشکلات تا حد زیادی برطرف شود.
حکیم مهر: نظر شما در خصوص انتقال سازمان دامپزشکی از وزارت جهاد کشاورزی به وزارت بهداشت چیست؟
وقتی میگوییم آموزش دامپزشکی باید زیر نظر وزارت بهداشت برود، برای سازمان هم این اتفاق باید بیفتد. مشکلی که ما داریم با وزارت جهاد کشاورزی است، چون آنها تمام آن چیزهایی را که حق دامپزشکی است، در سلطه خود دارند و دامپروریها را در حد یک دامپزشک میدانند. به نظرم اگر کل سیستم به وزارت بهداشت منتقل شود خیلی بهتر است.
در كشتارگاهها علم دامپزشكي است كه براي جامعه مفيد است نه ليسانس مواد غذايي.علاوه بر اين در داروخانه ها،مراكز واكسيناسيون و كارخانجات خوراك دام و غيره وجود دامپزشك به شرط حمايت سيستم دولتي كاملا منطقي و مفيد است.البته مشكلات اين صنف فقط مربوط به سازمان دامپزشكي نيست و كارشناسان صنايع غذايي در وزارت بهداشت هم همين مشكل را دارند.
از همه مهمتر يكي از علل كسر شان و شخصيت دامپزشكان فعاليت خانمها با حقوقهاي زير پايه كارگري است كه بهتر است مثل خانم دكتر برومند از اين شغل خداحافظي كنند و بروند ادامه تحصيل دهند كه هم براي آينده خودشان بهتر است و هم اينكه بيشتر از اين ،صنف مسوولان فني را بي ارزش نكنند.كافيست يك آماري از نحوه فعاليت و حقوق مسوولان فني خانم گرفته شود تا همگان بفهمند چه بلايي سر خود و صنف و مصرف كننده مي آورند.بجز چك كردن كارت بهداشت از علم مواد غذايي سر رشته ندارند.توليد كنندگان سودجو هم بيشتر خانم دكتر استخدام مي كنند تا آقاي دكتر.
با احترام به خانمهاي همكار توصيه مي شود كه اينها خانم دكتر برومند را الگو قرار دهند و بروند دنبال تحصيل و اشتغال در دانشگاهها و مراكز تحقيقاتي.
عزیز قطعا صحبتهای خانم دکتر برای منافع فعلی مسولین فنی دامپزشکی میتونه جالب نباشه؛
ولی ایشون بسیار منطقی ؛منصفانه و صد در صد صادقانه؛حرف حساب رو بیان کردن.
هر چند که حرف حق؛اغلب ممکنه تلخ یا سخت باشه ولی توصیه میکنم یکبار دیگه مصاحبه ایشون رو بی تعصب و با دقت مطالعه بفرمایید.