نوسانات بازار گوشت موضوع تازهای نیست و هرازگاهی شاهد گرانی گوشت در بازار هستیم. دلایل مختلفی برای این اتفاق که تقریبا هر سال در برخی فصول تکرار میشود ذکر شده است. در این میان آنچه اهمیت دارد این است که اقتصاد دامپروری در ایران مغفول مانده است.
به گزارش حکیم مهر به نقل از اقتصادآنلاین، «فرهاد آگاهی» نایب رئیس کمیسیون کشاورزی اتاق بازرگانی ایران با اشاره به این موضوع عنوان میکند: قاچاقچی از دو زاویه، هم از طریق واردات غیر رسمی دام به داخل کشور و هم از طریق صادرات غیرقانونی دام از کشور، منتفع میشود.
چرا هرازگاهی، شاهد نوسانات غافلگیرکننده قیمت گوشت هستیم ؟
تنظیم بهینه بازار گوشت قرمز وابسته به مولفههای متعددی است که یکی از مهمترین آنها بحث اقتصاد دامداری و دامپروری است. متاسفانه در ایران، فراموش کردهایم که اقتصاد دامپروری، یک علم و دانش است و حرف شنوی چندانی از بخشنامهها و دستورهایی که مبتنی بر مرجعیت علمی نیستند، ندارد.
عدم توجه به این واقعیت و تلاش مضاعف برای پیشبرد اهداف تنظیم بازار از طریق ابزارهای غیر اقتصادی، سبب شده که امروز بسیاری از صاحبنظران اذعان کنند که اقتصاد دامپروری در کشورمان بیمار است.
آیا مشکل اقتصاد دامداری ایران، به نوع رفتار دامداران ایرانی باز میگردد یا به نوع سیاستگذاریهای کلان؟
بهطور مثال، بارها شاهد بودهایم که دامداران ایرانی، دامهای خود را پیش از آنکه به وزن مطلوب برسند، به سمت کشتار روانه کردهاند، یعنی مثلا قبل از اینکه گوسالهها به وزن ۷۰۰ کیلو برسند، ذبح شدهاند. وقتی موضوع را ریشهیابی میکنیم، با یک واقعیت دردناک که بر اقتصاد دامپروری کشورمان سایه انداخته مواجه میشویم و آن ناپایداری مولفههای اقتصادی و عدم اطمینان از مسیری است که ممکن است بازار دنبال کند.
یعنی دامدار ایرانی، تصویر روشنی از آینده بازار ندارد. نگران است که نوسانات قیمت نهادههای دامی مثل خوراک دام و یا نوسان قیمت گوشت قرمز، به وی و سرمایهاش آسیب برساند.
بنابراین در اولین فرصت که حداقل سود برایش محقق شود، دام خود را ذبح میکند و گوشت آن را روانه بازار میکند. بر این اساس باید بگوییم که در این فرایند، مقصر دامدار نیست. بلکه عدم روشن بودن وضعیت بازار است که دامدار را به چنین واکنشی وادار کرده است. در واقع رفتار دامدار، متاثر از سیاستگذاریهایی است که دوام و پایداری ندارند.
در این میان دامدار هم متضرر میشود یا اینکه فقط نظم بازار مختل میشود؟
متاسفانه همیشه دامدار ایرانی، متضرر شده است و ضرر دامدار، به معنای عدم هدایت سرمایهها به سمت توسعه دامپروری و دامداری است و این حلقه معیوب به همین صورت ادامه پیدا میکند تا اینکه در نهایت، با پدیده شوم و قدرتمند قاچاق مواجه میشویم.
یعنی هم دامدار ضرر میکند، هم بازار مختل میشود، هم مصرفکننده آسیب میبیند و هم رقیب نانجیبی به نام قاچاق، قدرت پیدا میکند.
این سیکل فرسایشی، ادامه هم پیدا میکند؟
برخی نژادهای دامهای سبک ایرانی که این قابلیت را دارند که بیش از دو برابر قیمت بازار داخلی، برای کشور ارزآوری داشته باشند، به دلیل اینکه وضعیت تنظیم بازار با مشکل مواجه شده، محدودیتهای قانونی برای صادرات این دامها لحاظ میشود.
حال با یک پدیده دیگر مواجه خواهیم شد. آیا این دامها در ایران باقی میمانند؟ تجربه نشان داده که دامهایی که در خارج کشور تقاضاهای خوب و قوی دارند، به صورت قاچاق از کشور بیرون برده میشوند. بنابراین بازهم دامدار ایرانی متضرر میشود. در واقع سود اصلی نصیب قاچاقچی میشود.
در حالی که اگر شرایط متعادل و روشن باشد، دامدار ایرانی میتواند بر اساس ضوابط، اقدام به صادرات دام خود کرده و هم ارزآوری کند و هم از زحمت و سرمایه خود منتفع شود.
بنابراین قاچاقچی از دو زاویه، هم از طریق واردات غیر رسمی دام به داخل کشور و هم از طریق صادرات غیرقانونی دام از کشور، منتفع میشود. متاسفانه آنقدر شبکه قاچاق در این حوزه قدرتمند شده که این حس به انسان بی طرف القا میشود که گویی ذینفعان پدیده شوم قاچاق، دست اندازهای قانونی را پیش روی برنامههای کلان و ملی در حوزه اقتصاد دامپروری ایجاد میکنند تا از این آب گل آلود شده، به خوبی و به راحتی بهرهبرداری کنند.
آیا شرکتهای تعاونی روستایی نمیتوانند در این مسیر گرهگشایی کنند؟
واقعیتی که مبتنی بر تجربه این چند سال میتوان مشاهده کرد این است که شرکتهای تعاونی روستایی، در کشور نتیجه بخش نبوده اند و نتوانستهاند به اهدافی که برای تشکیل آنها پیشبینی میشد، دست پیدا کنند. به همین دلیل باید به فکر رویکردهای نو در حوزه توسعه دامپروری بود. روشهای قدیمی و سنتی نمیتوانند در وضعیت فعلی کشور ما گره گشایی کنند و بهتر است نگاهی به تجربههای نوین دنیا بیندازیم.
سازمان دامپزشکی چطور؟ آیا تسهیل گر امور فعالان اقتصادی شناسنامهدار است؟
خوشبختانه رئیس جدید سازمان دامپزشکی کشور به دنبال مقرراتزدایی است. به هوشمندی تشخیص داده که باید کارها به بخش خصوصی واگذار کند و در این مسیر میخواهد از ظرفیتهای تشکلهای تخصصی و صنفی بهرهبرداری کند. این یک رویکرد مبتنی بر تجربه جهانی است. همه باید به وی کمک کنند تا بتواند زودتر، اصلاح و تسهیل فرآیندها را با همکاری تشکلها پیش ببرد.
مهمترین پیش نیاز بهبود شرایط تنظیم بازار را چه میدانید؟
واقعیت این است که بدون شناسنامه دار شدن دامهای زنده، صحبت کردن از برنامهریزی برای ساماندهی بازار گوشت قرمز و رهایی از معضل نوسانات بازار، فقط حرف زدن مبتنی بر گمانه زنی و تخمین است. باید پروژه شناسنامه دار کردن دامهای زنده ایرانی به سرعت و با قدرت هرچه تمامتر اجرایی شود و در این مسیر مجلس شورای اسلامی، بزرگترین نقش را میتواند ایفا کند.