بهرغم تمام تلاشهای صورت گرفته، دومین گوساله شبیهسازی شده ایران و خاورمیانه تامینا به علت عوارض ناشی از تب حاد و مواج جان سپرد. مرگ تامینا صبح روز سهشنبه 6 مرداد، روز سوم تولدش، دقیقا به همان عللی رخ داد که برای اولین گوساله شبیهسازی شده بنیانا روز هفتم پس از تولد رخ داد.
دکتر محمدحسین نصر، مدیر پایگاه تحقیقاتی رویان در توضیح علت مرگ گاوها میگوید: بنابر گزارش منابع معتبر علوم دامپزشکی همچون طب داخلی دامپزشکی (Text book of Veterinary Internal Medicine) هایپرترمی با علت نامشخص، عامل اصلی مرگ گوسالههای شبیهسازی شده در هفته اول بعد از تولد عنوان شده که علت مرگ 2 گوساله شبیهسازی شده ایران را نیز شامل میشود.
پیشرفت رضایتبخش پروژه شبیهسازی گاو
از سوی دیگر، دکتر عبدالحسین شاهوردی، معاون پژوهشی آموزشی رویان جهاد دانشگاهی میگوید: بررسیهای اولیه نشان داده است در حالیکه اولین گوساله شبیهسازی شده بنیانا در 270 روزگی حاملگی و با وزن 48 کیلوگرم متولد شد و بررسیهای اولیه هیچ گونه عارضه پاتولوژیک خاصی را در وی نشان نداد، دوقلوی همسان ژنتیک آن یعنی تامینا نیز در 280 روزگی حاملگی و با وزن 70 کیلوگرم که البته نسبت به وزن معمول گوسالههای متولد شده حداقل 20 کیلو بالاتر بود متولد شد که عوارض ملایم بعضی ناهنجاریهای آناتومیکی را نشان میداد. با وجود این، بنابر دقیقترین بررسیهای تیم دامپزشکی، علت اصلی مرگ هر دو کلون، وقوع تب حاد و مواج، نه عوارض ملایم آناتومیک بوده است.دکتر شاهوردی میافزاید: ما معتقدیم مقایسه آماری نتایج به دست آمده از شبیهسازی گاو نسبت به سایر کشورهای موفق، همچنان رضایتبخش است کما اینکه بنابر بالاترین آمارهای موجود در زمینه شبیهسازی گاو، در دنیا بالاترین شانس تولید جنین آزمایشگاهی، ایجاد آبستنی اولیه، ماه سوم، ماه ششم و نیز تولد زنده به ترتیب 50، 40، 30، 25 و 105 درصد است که سهم معادل تیم جنینشناسی پژوهشکده رویان در این زمینه به ترتیب 4540، 30، 35، 20 و 3 درصد بوده است. به بیان دیگر، طبق آمار منتشر شده، تولد گوساله زنده در 5 تا 10 درصد موارد اتفاق افتاده که در ایران نیز این رقم به 3 درصد رسیده و ضریب موفقیت خوبی محسوب میشود.
از سوی دیگر در 60 درصد موارد آبستنی در نیمه دوم، طبق منابع گزارش شده در دنیا منجر به هیدروپس پیشرونده منجر به سقط میشود که علت سقط 2 مورد آبستنی موفق اولیه پژوهشکده رویان نیز بود. از سوی دیگر بر اساس همین گزارشها گوسالههای حاصل از شبیهسازی در هفته اول پس از تولد بر اثر ابتلا به تب مواج از بین میروند که علت مشخصی هم برای آن یافت نشده و به شرایط محیطی پس از نگهداری نیز مربوط نمیشود. این دقیقا همان اتفاقی است که در پروژه ما رخ داده است.
توقف پروژه شبیهسازی گاو
اگرچه گونه گاو، اهمیت کلیدی در ساماندهی تحقیقات تولید حیوانات تراریخته دارد ولی طولانی بودن دوره آبستنیهای گاو و هزینه بسیار بالای تحقیق در این حیوان، انجام این گونه تحقیقات را منوط به همکاری و پشتیبانی بیشتر مسوولان کشور میکند.
دکتر شاهوردی به هزینه بسیار بالای شبیهسازی گاو اشاره و تاکید میکند: بدون همکاری مجتمع فوکا و نصر، انجام این پروژه ممکن نبود و در کشورهای صاحب فناوری، بودجههای کلانی برای این پروژه هزینه شده و حمایت شرکتهای دارویی، میزان موفقیت شبیهسازی گاو را به 10 درصد رسانده است. با این حال پروژه همانندسازی گاو بهرغم شکست نهایی، تجربههای ارزشمندی را در زمینه انجام مراحل شبیهسازی یعنی انتقال تخمدان از کشتارگاه، بلوغ تخمک و لقاح خارج از رحمی در محیط آزمایشگاه به دست ما داد که در پروژه شبیهسازی بز از آن بهره گرفتهایم. با توجه به شرایط موجود، محققان پژوهشکده رویان انجام تحقیقات تولید حیوان تراریخته را در گونه بز متمرکز خواهد کرد.
تحولی در صنعت دامپروری کشور
پژوهشکده رویان براساس رسالت دیرپای خود در زمینه ارتقای دانش جنینشناسی کشور، پروژهای را با عنوان ارتقای پتانسیل شیرواری از طریق تکثیر دامهای برتر در دستور کار خود قرار داد و طی این پروژه گاوهای برتر ژنتیک را که به علل مختلف دامپزشکی در معرض حذف بودند، شناسایی و پس از اخذ تخمدانهای آنها و طی روندهای آزمایشگاهی متعدد، اقدام به بلوغ آزمایشگاهی تخمک، لقاح آزمایشگاهی و تولید جنین برتر آزمایشگاهی از این دامها کردند. حاصل این امر، تولید تعداد زیادی جنین برتر حاصل از هر کدام از دامهای در معرض حذف بود که طی یک دوره فشرده دو ساله و با همکاری مجتمعهای دامپروری فوکار و نصر اصفهان صورت گرفت. سپس جنینهای حاصله به دامهای کم ارزش منتقل شدند و آبستنی این دامها مورد بررسی قرار گرفت که نتیجه فاز اولیه این مطالعات، تولد بووانا با قابلیت تولید سالانه 70 تن شیر، به عنوان اولین گوساله حاصل از لقاح آزمایشگاهی بوده است. ناگفته نماند، در حال حاضر 12 گوساله پر پتانسیل ژنتیک با استفاده از این تکنولوژی متولد شدهاند که در سن آبستنی به سر میبرند.
پشتیبانی از روند تمایز سلولهای بنیادی
از سوی دیگر باخبر شدیم دومین فاکتور رشد فیبروبلاستی یعنی پروتئین Leukemia Inhibitory Factor LIF طی 8 ماه گذشته کلونسازی و پروتئین مربوطه در شرایط آزمایشگاهی بیان و خالصسازی شده است. هماکنون مراحل مقدماتی زیستسنجی به اتمام رسیده و پس از طی آزمایشهای تکمیلی میتوان آن را تا 6 ماه آینده در اختیار سایر مراکز تحقیقاتی قرار داد.
دکتر شاهوردی تاکید میکند: ما برای پشتیبانی از روند تحقیقات مربوط به تولید و تمایز سلولهای بنیادی نیاز به چندین فاکتور رشد داریم که به منظور رهایی از واردات این محصولات و صرف هزینههای ارزی گزاف ضرورت داشت به تولید آنها در کشورمان اقدام کنیم تا بتوانیم مجموعه رویان و سایر مراکز تحقیقاتی کشور را پشتیبانی کنیم.
پروتئین LIF از فاکتورهای محلول است که با اتصال به گیرندههای سطح سلول، مجموعه متفاوتی از تغییرات را در سلولهای گوناگون ایجاد میکند. از این تاثیرات میتوان به بقا و حفظ بنیادینگی در سلولهای بنیادی خونساز اشاره کرد. همچنین این فاکتور در تمایز عصبی و بیان پروتئینهای کاربردی سلولهای کبدی نقش ایفا میکند. از این پروتئین در پژوهشکده رویان برای حفظ بنیادینگی و همین طور تمایز سلول عصبی استفاده میشود. در حال حاضر هر ساله این پروتئین در این پژوهشکده و مراکز تحقیقاتی مشابه مصرف قابل توجهی دارند. قیمت هر بسته 25 میکروگرمی از این پروتئین حدود 10 میلیون ریال است که پیشبینی میشود در صورت تولید انبوه آن در کشور، مصرف آن به طور قابل توجهی افزایش یابد.
مجموعهای برای نگهداری و پیوند خون بند ناف نداریم
با وجود گذشت چند سال از تاسیس بانک خصوصی خون بند ناف رویان با ظرفیت 8000 خون بند ناف و نیز تاسیس بانک عمومی این مجموعه با ظرفیت 200 تا 300 خون بند ناف که به نسبت جمعیت کشور بسیار ناچیز است این بانک همچنان عملکرد موثر و کارآمدی نشان نداده است.
دکتر شاهوردی در این ارتباط میگوید: آنچه ما در ارتباط با این بانک نیاز داریم، اینکه همچون سایر کشورهای صاحب این بانک در دنیا، به آن به عنوان یک سرمایه ملی و پایهای برای سلول درمانی نگریسته شود که قطعا عرصه پزشکی را در آیندهای نه چندان دور متحول خواهد کرد کما اینکه تنها منبع غیرتهاجمی که قابلیت تبدیل به تمام سلولهای بدن را دارد، همان خون بند ناف است.با این حال در حال حاضر بهرغم آنکه ما ظرفیت لازم برای نگهداری و پیوند سلولهای بنیادی را در مجموعه رویان ایجاد کردهایم، نه همکاری میان رویان و سایر مراکزی که میتوانند در این زمینه موثر باشند، همچون سازمان انتقال خون برای جمعآوری نمونهها ایجاد شده و نه توانستهایم مجموعههای پیوند را در کشور توسعه دهیم. بدون شک ما نیاز داریم مراکز جمعآوری و پیوند را در کشور توسعه دهیم که این حرکت بدون عزم ملی ممکن نخواهد بود.