حکیم مهر- محسن طاهرمیرزایی: «دکتر حسن مروتی» متخصص آناتومی، استاد تمام دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران و رئیس آزمایشگاه مرکزی این دانشکده، آن گونه که خود میگوید یکی از افرادی است که از ابتدا آشنایی زیادی با این رشته نداشته و رتبه او در کنکور، سرنوشتش را با دامپزشکی گره زده است. وی بعدها علاقه زیادی به این رشته پیدا کرد و هماکنون که سالها در این زمینه کار کرده و سمتهای اجرایی متفاوتی خصوصاً در سطح دانشگاه داشته، طرح انتقال آموزش دامپزشکی به وزارت بهداشت را یک طرح خوب و اجرای آن را واجب میداند.
حکیم مهر: آقای دکتر، مهمترین مشکلات آموزش دامپزشکی را چه میدانیذ؟
دامپزشکی رشتهای است که بسیار به پزشکی، دندانپزشکی و داروسازی نزدیک است اما چون موضوع آن ۳ رشته، انسان است و انسانها هم خودشان درآمد دارند، موضوعات بهداشتی آنها خیلی مهم به نظر میرسد. لذا مقداری آموزش در آن رشتهها چون با صرف هزینه بالایی است، راحتتر انجام میگیرد.
متاسفانه در مورد دامپزشکی اهمیت رشته خیلی خوب شناسانده نشده است. بالغ بر ۶۰۰ بیماری مشترک بین انسان و دام وجود دارد، اما در هر حال آنجایی که به انسان میرسد، دارای اهمیت میشود و آنجا که برای دام است، در حال حاضر خیلی مهم نیست. همین هم باعث شده که امکانات و تجهیزاتی که میبایست در اختیار آموزش این رشته قرار گیرد، گرچه از نظر اهمیت همپای آن رشتهها است، اما به آن اندازه نیست و این باعث میشود که یک مقدار مشکلات به وجود میآید.
از طرفی از آنجا که آموزش در رشتههای پزشکی عمومی شده و در جاهای مختلف دنیا به میزان زیاد انجام میگیرد، به جرأت میتوان گفت هزینهها در این رشته کمتر شده است، کمااینکه تولید به میزان انبوه انجام میگیرد. بهعنوان مثال اگر کتابهای دامپزشکی که در دنیا به چاپ میرسد را با کتابهای پزشکی مقایسه کنید، میبینید که واقعا کتابهای پزشکی ارزانتر هستند. اما کتابهای دامپزشکی چون مخاطب کمتری دارند، در نتیجه گرانتر هستند. وقتی با تیراژ بالا چاپ میکنند، قیمت پایین میآید.
حکیم مهر: اگر بخواهیم تعداد فارغالتحصیلان رشتههای پزشکی و دامپزشکی را مقایسه کنیم، وضعیت چطور است؟
تعداد فارغالتحصیلان رشته پزشکی خیلی بیشتر هستند و آن هم به دلیل اهمیت این رشته است؛ چون هر چند نفر انسان میتوانند یک پزشک داشته باشند اما در مورد دام به این شکل نیست. در حالی که کشورهایی که به بهداشت خود اهمیت بیشتری میدهند، نه تنها برای آموزش دامپزشکی جایگاه بالایی قائل هستند، بلکه در پارهای موارد توجه بیشتری به آن میکنند، چرا که دامپزشکی را دانش پایه به حساب میآورند. در نتیجه کسانی که به این رشته ورود میکنند، تا نزدیکی رشته پزشکی آمدهاند، اما متاسفانه یک جراح پزشک با جراح دامپزشک از نظر سطح درآمد خصوصاً در ایران اصلاً قابل قیاس نیستند. در نتیجه همین مسأله را تشدید میکند.
حکیم مهر: اما ظرفیت بازار کار به اندازه میزان جذبی که از دانشجویان دامپزشکی میکنند، نیست.
به نظر من نه تنها در رشته دامپزشکی، بلکه در همه رشتهها یک اشتباه صورت گرفته است. خیلی راحت بگویم تنها راهی که میتوانیم با آن جوانان را سرگرم کنیم و ورود آنها را به بازار کار به تأخیر بیندازیم، تحصیل است. متاسفانه نه نیاز کشور در این مقوله مورد بررسی قرار گرفته و نه مشکلات فرد و اجتماع. ایران به اندازه کشورهای چین و هند دانشگاه دارد. این یکی از مشکلات مشترک همه رشتههاست و دامپزشکی هم از آن مستثنی نیست.
حکیم مهر: اما بعضی از رشتهها این مشکل را ندارند.
به علت این است که بازار کار را گسترش دادهاند. وقتی رشتههای پزشکی را نگاه میکنید، گفتهاند هر ۵۰ یا ۱۰۰ نفر به یک پزشک نیازمند است، پس با افزایش جمعیت هم همچنان به پزشک نیاز داریم. درآمد آنها هم اگرچه تعدیل میشود اما همچنان ۳۰ برابر یک فرد عادی است که در رشتههای دیگر تحصیل کرده است. اما واقعیت این است که در خارج از کشور و کشورهای توسعه یافته که این مسیرها را طی کردهاند و در آنها تحصیل و بهداشت با نیاز جامعه منطبق است، این مشکلات وجود ندارد.
حکیم مهر: عملکرد دانشگاه آزاد در رشتههای دامپزشکی را چطور ارزیابی میکنید؟
من نخواستم نام دانشگاه خاصی را بیاورم. مشکل جذب دانشجو در دانشگاههای پیام نور، علمی کاربردی و آزاد وجود دارد. مشکلات دانشگاه آزاد بدتر از همه است. آنها فایده و هزینه و هزینه و سود را هم از معیارهای خود میدانند و این مساله باعث شده که نگاه آنها به نیاز جامعه نباشد و فقط به دنبال حل مشکلات خود باشند و نه مشکلات کشور. الان میشنوم که بالغ بر ۱۰۰ واحد دانشگاهی دانشجو ندارند و به صرفه نیستند. همه اینها مشکلاتی است که به مرور پیش آمده است.
واقعیت این است که بیش از اینکه به تحصیل کرده نیاز داشته باشیم، به افرادی نیاز داریم که حرفه را بلد باشند. چرا نانوایی نداشته باشیم که تحصیلات آکادمیک مناسب خود داشته باشد؟ نه اینکه دکترای نانوایی بگیرد که این مانند شوخی است، اما دورههای کوتاه مدت ببیند و بعد مشغول به کار شود. ما اینها را رها کردیم و معضلات دیگری را برای تحصیل کردهها ایجاد کردهایم.
حکیم مهر: آیا با بحث الحاق آموزش دامپزشکی به وزارت بهداشت موافق هستید؟
من به عنوان یک انسان آکادمیک که سالها در این زمینه کار کرده و سمتهای اجرایی متفاوتی خصوصاً در سطح دانشگاه داشتم، این طرح را یک طرح خوب و اجرای آن را واجب میدانم. علت آن هم این است که بالاخره تشابه دامپزشکی با رشتههای پزشکی بیشتر است. ما ۹۰ درصد با رشتههای پزشکی تشابه داریم.
واقعیت این است که دانشگاههای وزارت علوم درک خاصی از نیازهای این رشته ندارند. وقتی پایاننامههایی که احتیاج به کیت، حیوان زنده و ... دارند را با دانشکدهای که ادبیات و جامعهشناسی در آن تدریس میشود، مقایسه کنید، به معضلات بعدی پی میبرید.
بنده زمانی مسئولیت دانشکده را داشتم و دیدم که ذیحساب دانشگاه سندی را از دانشکده برگردانده بود که در وسایل و مواد آزمایشگاهی «شکر» هم بود. ایشان شکر را میچرخاند و میخندید و میگفت که شکر هم آزمایشگاهی شد. من ناراحت شدم و گفتم عیب قضیه این است که شما شکر را فقط در چای شیرین دیدهاید؛ اگر میخواستید از آن یک محلول اشباع بسازید که تخم انگلها بالا بیایند، متوجه میشدید که شکر هم میتواند در آزمایشگاه مورد استفاده قرار بگیرد.
واقعیت این است که بسیاری از کارهای دامپزشکی در وزارت علوم با این معضل مواجه میشود. مثلا در دانشگاه تهران اگر میگویند این اندازه پول پایان نامه دکترا باشد، شاید در رشته جامعه شناسی برای پیدا کردن منابع و کار تایپ و صحافی و ... کافی باشد اما برای رشته دامپزشکی که فقط یک کیت را باید ۲۰ میلیون تومان بخرید، اصلاً جور در نمیآید.
لذا ما که در دانشگاه کار می کنیم قطع به یقین میگوییم رفتن به وزارت بهداشت مهم است. اصلاً نرفتن این رشته اشتباه بوده است؛ رفتن آن بهترین کاری است که میتوانیم اشتباهات گذشته را جبران کنیم. اما اگر بخواهیم از بیرون دانشگاه و سازمان دامپزشکی بگوییم، واقعیت امر این است چون بهداشت دام با بهداشت انسان کاملا گره خورده است، در وزارت بهداشت بهتر میتوان این مسائل را مدیریت کرد. سنخیت سازمان دامپزشکی با یک سازمان بهداشتی بیشتر است تا با وزارت جهاد کشاورزی. ویروس آنفلوانزای پرندگان هم انسان را مبتلا میکند. اگر پزشکی و دامپزشکی در ۲ وزارتخانه جدا باشند، همین معضلاتی پیش میآید که الان پیش آمده است.
حکیم مهر: اخیراً طرحی در دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران در حال اجراست که دانشجویان دامپزشکی میتوانند ۲ سال آخر تحصیل را تعدادی واحد اختیاری پاس کنند. شما با این طرح موافق هستید؟
یک گروه تخصصی در دانشکده دامپزشکی تهران روی این طرح کار کرده و معاون آموزشی دانشکده هم به جد این طرح را پیگیری کردهاند. به نظر من باید صبر کرد تا نتیجه آن بیرون بیاید تا ببینیم کارایی آن چقدر است. الان با محفوظات تئوری به نظر میرسد که میتواند موثر باشد.
یکی دیگر از معضلات ما این است که یک دامپزشک عمومی میتواند آزمایشگاه، داروخانه، طیور و ... داشته باشد و در حوزه اسب و آبزیان کار کند. به نظر میرسد وقتی تعداد دانشجو زیاد شد، این افراد باید کانالیزه شوند. من فکر میکنم اگر این طرح درست اجرا شود، فارغالتحصیلان با علم بیشتری به جامعه میآیند و هم اینکه وقت آنها برای کارهای دیگری که بعداً ممکن است اصلا به سراغ آن نروند، تلف نمیشود.
حکیم مهر: ممنون از فرصتی که در اختیار ما قرار دادید.