این مسخره بازیا چیه. به جای این کارها برای اساتید کارگاه بذارید نحوه آموزش درست و انتقال علم رو یاد بدید. بقیش خودش درست میشه. فقط به فکر تبلیغ شخصی نباشید
دکتر ملازم مانند آن ورکشاپ نشود که در مورد قلب بود در باشگاه انقلاب که قرار ساعت هشت صبح بیاییند ولی ساعت سه بعد از طهر امدند و سه نیم هم رفتند و کلی پول ثبت نام هم دادیم
آموزش روشهای روانشناسی برای کسب درآمد به هر شکل، بدون داشتن سواد و مهارت لازم و واقعی در آن رشته !!!
خیلیها در دامپزشکی ایران به این روشها مسلط هستند و دقیقا" به همین دلیل و برای وجود همین نوع الگوها عملی است که کسی از اساتید و مسئولین محترم در دانشگاهها و بخصوص دانشگاه آزاد دغدغه ای برای آموزش واقعی و امکانات آموزشی یا وجود استاد واقعی و کافی ندارند و مرتب دانشکده دامپزشکی میزنند !!!
زیرا بسیاری در دامپزشکی بدون داشتن علم و مهارت کافی و فقط با زبان چرب و بعضی تکنیکها ی دیگر و پول اضافی ،با افتخار از موفقیتها و مقامات کسب شده خود دم میزنند و این کارها را هم خیلی عادی میدانند و شعارشان و توصیه هایشان به دیگران در عدم نیاز به علم و مهارت برای موفقیت است !!!
اگر کسی از بیرون و بدون اطلاعی از دامپزشکی وارد سایت حکیم مهر شود و مطالب و کامنتهای این سایت را منظم دنبال کند به راحتی متوجه فاجعه آموزش ، علم و مهارت در دامپزشکی خواهد شد و لازم نیست از نزدیک آن را مشاهده کند . غیر از آن، براحتی از وضعیت محصولات دامی و نوسانات آن در بازار و وجود محصولات دامی وارداتی و اخبار اپیدمی های بیماریهای دامی و طیور و شیوع بیماریهای کشنده مشترک در خبرگزاریها هم میتواند از وضعیت خراب دامپزشکی کشور مطلع شود . البته با این تعداد دانشجو و فارغ التحصیل دامپزشکی که باعث شده در هر فامیل چند دامپزشک یا دانشجوی دامپزشکی وجود داشته باشد هم باعث شده همه دیگر با خبر باشند !!!
ظاهرا" کسی نگران میزان سواد و مهارت و سلامت کاری فارغ التحصیلان این همه دانشکده دامپزشکی نیست !!! تنها در فکر راههای میان بر و آسان برای درآمدی نه چندان سالم هستند ، بدون نتیجه مطلوب و واقعی برای بیمار بخت برگشته که با توجیهی روانشناسانه او را راهی دیار عدم کرده یا عملیات غیر ضروری و بی نتیجه و تکراری را برایش فراهم میکنند و صاحبش هم با خوش خیالی باور میکند که همین است که هست و راه دیگری نبود !!!!
واقعا جامعه دامپزشكى ايران عقب مونده است،تو تمام جهان افرادى رو داريم كه ميان به افرادى كه خدمات درماني مي كنند ياد مي دن تا چجوري بتونن با رعايت اصول بيزينسي صحيح در عين اينكه معروف مي شن و درآمد مناسبى هم كسب مي كنن ، اصول اخلاقي رو هم كسب كنن ، چون در نهايت دامپزشكى هم بعد از فارغ التحصيلى يك بازاره و مترادف بازار كلمه بيزينس.اين مجموعه تا الان ٣،٤ تا ورك شاپ گذاشته كه من هر بار كامنتا رو خوندم فقط فهش شنيدم در خطاب بهشون.واقعا جهان سوم كه مى گن رو حتى از تو كامنتاى اين سايت هم مى شه فهميد.حالا صد خط نقد كنيد كه فلانه و بسياره و دانشكده منهدم شه و از اين حرفا.تا شعور و نحوه تفكر يك جهان اولى رو پيدا نكنيم ، صد مدل تغيير هم تو جامعه مون بدن باز همينيم و هيچى هم درست نخواهد شد.حالا باز بشينين اين بنده خداها رو نقد كنين تا ٢ نفرم تو ورك شاپاشون نرن و اينا هم از كمك به جامعه مسموممون پشيمون شن.
در کار خدماتی و بخصوص درمانی و بهداشتی اصل بر ارائه خدمات بی عیب و استاندارد و سالم است و فرد به دلیل کار سالم و بی عیب و قابل اعتمادش مشهور میشود البته این در جهان اول است و در جهان سوم کلاسهایی برای آموزش چگونگی ایجاد توهم دریافت خدمات در ذهن ارباب رجوع را برگزار میکنند !!
در جهان از ابتدای تاریخ تا کنون شغلها از هر نوعی ، برای پاسخ به نیازهای جامعه بوجود آمده اند نه کسب درآمد به هر قیمتی و هر شکلی !!
در پزشکی حال چه برای انسان و چه برای حیوان هدف حفظ سلامت و بازگرداندن سلامتی بیمار است نه کسب شهرت و درآمد از زجر و بیماری فرد یا حیوان !!
دغدغه یک پزشک یا دامپزشک واقعی ، دست یابی به آخرین اطلاعات علمی و کسب برترین مهارتها در درمان و پیشگیری از بیماریها و حفظ سلامتی بیماران خود است ، چه خود نیز یک انسان و موجود زنده است که او نیز میتواند بیمار شود و درد بکشد حتی خانواده اش و عزیزانش !! آیا یک بیمار باید گرفتار شهرت طلبی و حرص و آز در کسب درآمد یک پزشک یا دامپزشک شود !!!؟؟؟
در جهان اول ابتدا به دانشجو با امکانات مناسب و توسط اساتید واقعی (نه رانتی) و در تعدادی منطقی ، بدرستی آموزش میدهند و تا جایی که میدانیم همراه با آموزشی اخلاق مدارانه آن را انجام میدهند و با قاطعیت از سطح علم و مهارت دانشجو اطمینان می یابند و بعد مدرک فارغ التحصیلی میدهند و موقعی هم که بخواهند مجوزی برای اشتغال به حرفه اش را بدهند باز از او امتحانات علمی و مهارتی سنگینی میگیرند تا از تواناییهایش برای ارائه خدمات سالم و استاندارد مطمئن شوند و بعد در حین باز آموزی و گذراندن دوره های عملی برای کسب پروانه ، رفتارهای حرفه ای و اخلاقی و قوانین را آموزش میدهند که فقط در عمل قابل آموزش هستند . وبعد از کسب پروانه نیز با نظارت مستمر و صحیح ضمن اطمینان حاصل کردن از سلامت کاری فرد ، در مواقع لازم ، به او برای رفع مشکلات شغلی اش حتی کمکهای روانشناسانه و یا کمک به ساماندهی شغلی اش برای ارائه خدمات مناسب به ارباب رجوع را میدهند و تنهایش نمیگذارند .
این نوع کمکها در جهان اول برای ساماندهی شغلی و اداری و مدیریتی یک مطب یا کلینیک یا بیمارستان است تا به حداکثر بازدهی حرفه ای اش ، هم تراز با بقیه برسد ، که البته بر درآمد نیز تاثیر دارد ولی هدف اصلی آن نیست و خودبخود با ساماندهی اداری و مدیریتی ،این مسئله نیز پیش خواهد رفت .
اما در جهان سوم و بخصوص کشور ما تصور از شغل ، وسیله ای است برای کشیدن پول مردم از جیبشان و به ویژه تصور عمومی از پزشکی، نه درمان بیماران (حال چه انسان و چه حیوان) ، بلکه وسیله ای برای درآمد برتر است و بس .
در اینجا کلاسی برای اطلاع از آخرین پیشرفتهای علمی بندرت گذاشته میشود اما انتقال غیر رسمی و سینه به سینه چگونگی تبانی و کشیدن پول از جیب مردم به جیب خودشان بدون دادن خدمات مفید، از قدیم که رایج بوده و حال هم مدتی است بطور رسمی اش باب شده است !!!!
این روشها موجب افزایش فرصتهای شغلی نمیشود و فقط در نهایت با خسارت زدن به سلامتی و بقای بیماران و بالاخره صلب اعتماد عمومی به رشته ، همین شرایط شغلی محدود را نیز کمتر خواهد کرد.
به شخصه متوجه نمى شم كه چرا اينقدر اصرار بر اين موضوع داريد كه اين مجموعه قطعا شارلاتان بازى رو آموزش مى ده و همون چيزى كه شما در بياناتتون ذكر كردين و گفتين كه سيستم آموزشى كشور به عهده نگرفته و اين خلأ سيستميك رو ايجاده كرده،به وسيله اين مجموعه انجام نمى شه.آيا شما در ورك شاپ هاى اين مجموعه شركت كردين و بهتون اثبات شده كه دروغ گو هستن؟اگه هست حداقل به ما بگيد تا كمكي در اين راستا حداقل به من نوعى كرده باشين؛چرا كه به شخصه در آخرين ورك شاپ اين مجموعه شركت كردم و با مدير مجموعه هم كلام شدم،خود شخص به شدت اصرار بر همين موضوعاتى داشت كه شما بيان كرديد و گفت كه يكى از مهم ترين اهدافش از اينگونه ورك شاپ ها جا انداختن به مرور همين موضوعاته.در تأكيد حرفشون هم گفتن كه با تمامى اساتيد ورك شاپ هاشون مدت ها قبل از برگزارى كار مى كنه تا مبادا مطلبى بر خلاف اين آرمان ها رو به شركت كنندگان انتقال بده.با اين وجود برام سؤاله كه چرا اينقدر شما از اين مجموعه گله به دل دارين.
جای خالی چنین مباحثی به شدت در حرفه ی ما احساس میشود. خصوصا در فضای رقابتی حال حاضر که تنها دانش و مهارت دامپزشکی کارآمد نیست و باید متناسب با نیازهای روز متفاوت بود. امید که بیشتر به این قبیل مسائل پرداخته شود.
خطاب به عزيزى كه مى گه نمى شناسم اين دو رو ، قطعا شما تو تهران نيستين.وگرنه كم تر كسى اين دو عزيز رو نمى شناسه.واقعيتم اينه كه در حال حاضر تهران مهد دامپزشكيه دام كوچيكه و اگر تو تهران بشناسنت خودش خيلي حرفه...
در پاسخ دوست ناشناس که پرسیده اند چرا نظر مثبت ندارم !؟ اول آنکه عنوان کلاس خود بیانگر نیت اصلی می باشد . دوم شناخت از افراد و تجربه طولانی نزدیک به سی سال از دامپزشکی و دامپزشکان از دور و نزدیک .
سوما" مشاهده نظرات و طرز تفکر این دوستان در گروههای مجازی که بیش از اهمیت دادن به کار و علم و سلامت کاری ، به فکر درامد بیشتر به هر قیمتی هستند . البته نه اینکه بقیه نیستند و نزده نیز میرقصند !!، اما تشویق مضاعف و ترویج این فرهنگ بصورت علنی ، نشانه وخامت اوضاع بیماری فرهنگی اگر نگوییم جامعه ایران ، حداقل صنف درمانی است ، حال چه پزشک چه دامپزشک !!
و در انتها دوستان را به خواندن کتاب ................. نوشته دکتر خاویر کرمنت و ترجمه خانم لیلا عیسی نیا توصیه میکنم . حداقل یک نگاهی به آن بیاندازید .
حکیم مهر عزیز ، نام کتاب پرفروش روانشناسی اجتماعی را که از وزارت ارشاد و هفت خوان دریافت مجوز چاپ گذشته رو هم سانسور میکنید !!!؟؟؟ اسم کتاب رو هم به فارسی و هم به صورت اصلی و انگلیسی نوشتم تا سوءتفاهم پیش نیاد ، یعنی شما از سانسور نظام حاکم هم فراتر رفتید !!!؟؟؟
این کتاب درباره نوعی بیماری عمومی و فراگیر در جهان و البته در کشور مان است ، که مربوط به آدمهایی مانند ما است که فقط خودمان و منافع خودمان را میبینیم و بدون آنکه متوجه باشیم نه فقط به اطرافیان و جامعه مان صدمه میزنیم ، در واقع خودمان رانیز می آزاریم و دچار مشکلات بسیار پیچیده میکنیم ، البته همراه با لذت فراوان ناشی از جهالت و نادانی . و این بیماری نامی ندارد جزء " بی شعوری " که بسیار هم شایع است بخصوص در ایران ما ، ودر همه سطوح اجتماعی. فرار از این واقعیت و کتمان این اختلال،اولین و اصلی ترین عامل جلوگیری از درمان و اصلاح این بیماری وخیم اجتماعی و روانی است و تقریبا" همه افراد به درجات مختلفی از آن مبتلا هستند.
از یک رسانه انتظار دگماتیسم نمیرود و روشنگری و اطلاع رسانی سالم ، اساس کار رسانه است . وگرنه به چه کاری می آید !!!؟؟ و روشنگری بدون روشنفکری هم امکان پذیر نیست . به شما هم اکیدا" خواندن این کتاب را توصیه میکنم . زیرا بدون شک به دید شما برای درک درست تری از اخبار و خبر سازیهای که رخ میدهد و مشاهده ریشه های بسیاری از جنجال های فعلی در دامپزشکی کمک میکند تا متوجه باشید در حال کمک به چه جریان مخرب یا سازنده ای در نشر اخبار هستید !!
موءید و موفق باشید و لطفا" کتاب را فراموش نکنید
سلام
ای کاش این آقای بلبلی عزیز اول کمی با دامپزشکی و رویدادهای دور و برش آشنا بشه بعدا وعده ......... به این صنف به گل نشسته بده!
ضمنا مگه دامپزشکی نیاز به شهرت داره؟! مگه تبلیغات چی هستند؟ به نظرم این کارهای خیلی چیپ و توخالی هست و این رشته خدوم رو به قهقرا میبره....
آقاى حسين زاده عزيز، منم به شما پيشنهاد مى كنم ابتدا همونقدر كه در علم دامپزشكى تجربه داريد در علم بيزينس(با اين حرف متوجه شدم كه حتى دقيقا نمى دونيد سر فصل چى داره مى گه) هم مطالعه بفرماييد بعد اينقدر نظرات تند بديد.ممنون.