وقتی گرد و خاکها میخوابد، چشمها بهتر میبینند
نویسنده: امضا محفوظ
«پسرم دانشجوی دامپزشکی است و به کار چوپانی مشغول است!»، همین یک جمله کافی بود تا دوباره فعالان حرفه دامپزشکی خودشان و دیگران را تحتالشعاع برداشتهایشان از این سخنان بنمایند. یکی سعی می کند تا دامپزشکان و سایت های خبری دامپزشکی را زیر سؤال ببرد که هیهات ایها الناس، چه نشسته اید که فلان سایت خبری دامپزشکی آبرویی برایمان نگذاشت و باید دفترش را به آتش بکشیم!، در جایی دیگر کار به اختلاف بین قومیت ها می رسد و در این میان قاضی پور از خانواده یکی و دشمن آن یکی از یک استان واحد می شود و برخی هم در این میان مشغول خالی کردن جیب تولیدکننده و مصرف کننده هستند و از قضا اصلاً بدشان نمی آید که این غائله کمی هم کش پیدا کند! ملت همیشه در صحنه، البته از نوع فعالان حرفه دامپزشکی هم آقای قاضی پور را از رکیک ترین الفاظ تا نوازش های سیاستمدارانه بدون بهره نگذاشتند و در این میان حتی تهدید به افشاگری هم کردند، ولی در مجموع فضای حرفه دامپزشکی در مورد آقای قاضی پور بسیار بهتر از عکس العمل های مردم عادی جامعه رفتار نمود.
پس از به راه افتادن کمپین «فرزندت کجاست؟»، بسیاری از مقامات و مسئولین از این کمپین استقبال کردند و برای پیوستن به آن و ارائه اطلاعات شفاف به مردم تمایل نشان دادند؛ در این میان بودند و هستند مقاماتی که نه تنها به این کمپین نپیوستند بلکه حتی آن را تقبیح نیز نمودند که شائبه دخالت در امور شخصی را دارد. هر چند در اصل این کمپین در مقابل سخنان برخی مقاماتی بود که از لزوم ماندن و مقاومت در فضای فعلی سخن می گفتند، در حالیکه خانواده شان در آنسوی مرزها فقط و فقط برای مردم ایران آرزوی موفقیت می کردند، آن هم اگر وقت پیدا کنند (چرا که اگر این مردم شکست بخورند، روزی آنها منهدم می شود)؛ اما در این میان با توجه به اینکه ما تحلیلگر مسائل اجتماعی نیستیم، بهتر است تحلیل آن را به خبرگان بسپاریم و همینقدر بگوییم که گاهی لازم است مسئولان به سؤالات مردم پاسخ بدهند و این کمپین ها هم از سوی مردم جنبه تفتیش و انتشار سخنان ناراست در خصوص اعضای کمپین به خود نگیرد، ولی مواردی را که با حرفه ما مرتبط بود، با هم مرور می کنیم:
1- اولین بار پایگاه های خبری و خبرگزاری های رسمی خبر فوق را منتشر نمودند و بر همین اساس اولین بار حکیم مهر نسبت به بازنشر آن اقدام نمود. ناگهان هجمه ها علیه حکیم مهر شروع شد که باید درب دکان این خبرگزاری کج فهم را تخته کرد تا درس عبرتی شود که علیه حرفه دامپزشکی سخن نگوید!! و بعد که به مرور سایر وب سایت های دامپزشکی آن را بازنشر دادند، خبری از درخواست برای تعطیل کردن آنها نبود. این نکته را اینجا داشته باشید تا بعداً به آن بپردازیم.
2- اصولاً مردم ایران انسان های شیک و باکلاسی هستند که به مدد پول نفت همه پزشک و خلبان و تاجر هستند و شما در این کشور به شدت برای یافتن چوپان، کارگر ساختمانی، سرایدار، باغبان و مزرعه دار با مشکل روبرو هستید. فکر می کنید شوخی می کنم؟ کمی به دور و بر خود نگاه کنید، ببینید چند درصد متصدی های شغل های فوق ایرانی هستند!! تا اینجا قبول، هنوز عمق فاجعه را درک نکردید، چرا که متصدی های نیم بند فعلی و جدیداً سابق، همه در حال کوچ به اروپا هستند و به زودی زود با کمبود متصدی این شغل ها روبرو خواهیم شد، درست مثل همان هموطنانی که برای نیل به زندگی بهتر ترک دیار کرده و آواره اروپا و اقیانوسیه و آمریکا می شوند. خوب، حالا امروز روزی است که متوجه خواهید شد که برای یافتن چوپان باید حقوق بیشتری از یک مهندس و دامپزشک بپردازید، آنهم نه با قراردادهای صوری مسئولین فنی!! پس قبول کنید که چوپان بودن یا کارگر بودن زشت نیست، بلکه طرز فکر ماست که زشت و ناپسند است.
3- نمایندگان مجلس ید طولایی در گفتن سخنان مبهم دارند چرا که اصولاً اگر شفاف سخن می گفتند که نامشان نماینده مجلس نبود؛ از زمان مرحوم موحدی ساوجی که فرموده بودند "جای دامپزشک در طویله است" تا اکنون که آقای قاضی پور با ظرافت تمام فرموده اند "پسرم دانشجوی دکتری دامپزشکی است و چوپان است"، پیشرفت جامعه بسیار زیاد بوده است و با این حساب می توان گفت که به حمدالله چون نمایندگان مجلس عصاره جامعه هستند، پس از نظر جامعه ایران ما دامپزشکان از طویله بیرون آمده ایم و در دشت و صحرا دنبال گوسفندان هستیم! خوب، این ارتقاء بسیار خوبی است برای بیست سال؛ از چه چیز آن ناراحت هستیم؟! این معیاری را به دست می دهد که می توان بر مبنای آن محاسبه کرد که جامعه ایران برای شناسایی جایگاه امروزی دامپزشکان در دنیا و درک اینکه واقعاً دامپزشکی چه اهمیتی دارد، نیاز به 150 تا 200 سال زمان دارد، پس برنامه های خودتان و اولادهایتان را بر این مبنا بچینید و اگر انتظارتان بیشتر از این است، باید صراحتاً بگویم که شما جای اشتباهی زندگی می کنید و به عبارتی آدم درست در زمان نادرست و مکان نادرست هستید و این سرنوشت شوم شماست نه جامعه.
4- نکته مهم دیگر پیش دستی دامپزشکان در انتساب مطالب آقای قاضی پور به خودشان است، چرا که آقای قاضی پور فرمودند که یکی از آقازاده ها دانشجوی دامپزشکی است و در حال حاضر چوپان است؛ اول اینکه ایشان فعلاً دانشجو هستند نه دامپزشک و دوم اینکه وضعیت اشتغال در حرفه دامپزشکی به گونه ای است که پسرشان امیدی به بعد از فارغ التحصیلی ندارند (البته اگر بتوانند فارغ التحصیل شوند) که در حرفه دامپزشکی مشغول به خدمت شوند، پس خیال خود را راحت کرده اند و به شغل دیگری می پردازند و دیگر اینکه راهکار بسیار هوشمندانه ای به دامپزشکان فارغ التحصیل نشان داده اند که دامپزشکان اگر شغلی گیرشان نیامد، می توانند راه پسرشان را در پیش گیرند، چرا که هیچ کس نخواهد توانست جلوی آنها را برای راه اندازی واحدهای پرورش دام بگیرد. خوب، این هم بد نیست.
5- نکته دیگر متوجه مسئولان حرفه دامپزشکی در بعد خصوصی و دولتی است. حال که در فرصت پیش آمده حاصل از این کمپین نام «دامپزشکی» مطرح شده است، کاش سازمان دامپزشکی، سازمان نظام دامپزشکی و ... کمی نبوغ و ذکاوت به خرج می دادند و از آن برای مطرح کردن مشکلات دامپزشکی استفاده می کردند (البته نه به شیوه آن دامپزشک سلبریتی که از این نوع وقایع برای مطرح کردن خود استفاده می کند؛ موش های آدم خوار تهران را که فراموش نکرده اید!). جای تعجب دیگر این بود که کسانی که داعیه دار قیمومیت این حرفه در فضای مجازی هستند نیز از این نکته غافل شدند؛ در مخیله بنده اینگونه می گنجد که احتمالاً نمی توانستند از این کمپین برای جمع کردن رأی به منظور شرکت در انتخابات نظام دامپزشکی پیش رو استفاده کنند!
در انتها نظر نویسنده خطاب به همکاران:
لطفاً اهداف کمپین ها را به دقت در نظر داشته باشید، چرا که ممکن است هدف کمپین با نام آن متفاوت باشد. از کمپین ها برای اهداف حرفه ای بهره ببرید، نه برای مطرح کردن خودتان یا سایتتان یا خبرگزاریتان. از تبدیل کمپین به جلسه رسیدگی به احوال شخصی خودداری کنید، مگر آنکه مستند سخن بگویید، نه با استناد به شنیده ها و گفته ها و شایعات. خود ما هم با اینکه دستمان به هیچ جا بند نیست، اگر عکس ماشینمان را که از حکیمیه عبور می کرده در اینترنت منتشر کنند و تیتر بزنند «بزرگترین مواد فروش تهران»، ناراحت که هیچ، دق می کنیم. بسیاری از مواقع این شخصی کردن ها برای فرار از موضوع اصلی توسط پاسخ دهندگان مد نظر ایجاد می شود که بهتر است ما به این دام نیافتیم.