در عصر محتوا:
بیانیه اخیر سازمان نظام دامپزشکی کشور، انحراف از ریل توسعه یا در مسیر توسعه
دکتر حسین یاوری
دامپزشک، متخصص بهداشت و بیماریهای آبزیان
از ویژگی های عصر محتوا حضور تکنولوژی های نوظهوری است که بستر یا مظروفی فراهم کرده است تا به سادگی بتوان محتوای ساخته شده را در آن قرار داد و به دسترس عموم رساند. تعریف واژه محتوا (content ) در ابتدای این یادداشت نیز برگرفته از بزرگترین دایره المعارف دنیا (ویکی پدیا) می باشد تا هم مصداقی بر این موضوع باشد و هم اشاره شود میلیون ها کارمند در حال تکمیل شدن آن یا مظروف های مشابه هستند، بدون اینکه حقوقی دریافت کنند.
محتوا انتشار یا هدایت اطلاعات و تجربیات به سمت کاربر نهایی یا مخاطب تعریف می شود که می توان آن را از طریق رسانه های مختلف از جمله اینترنت، سینما، تلویزیون، گوشی های هوشمند، سی دی های صوتی، کتاب ها، کتاب های الکترونیکی، مجلات و رویدادهای زنده مانند سخنرانی ها، کنفرانس ها و اجرای نمایش ها تحویل داد.
«کریستنا هالورسون» که از مطرحترین افراد در حوزه استراتژی محتوا است، استراتژی محتوا را چنین تعریف کرده است: "برنامه ریزی برای تولید، تحویل (رساندن به دست مخاطب) و مدیریت محتوای مفید و کاربردی".
حال با وجود شبکه های اجتماعی و پلتفرم های ارتباط اجتماعی گسترده حال حاضر از قبیل فیس بوک، توییتر، اینستاگرام، گوگل پلاس، گروهها و کانالهای تلگرامی، واتس آپ و سروش که همگی با دهانی باز، تشنه و چشم انتظار کاربران تازه هستند و استراتژی همه آنها برای حداکثر کردن میزان استفاده کاربران است که کمترین محدودیتها و چارچوبها به کاربران تحمیل شود، این سوال مطرح می شود:
چگونه می توان توصیه سازمان نظام دامپزشکی کشور را که پس از انتشار برخی محتواها در خصوص یوزپلنگ مصدوم در دنیای مجازی که در بیانیه ای آورده است: "همکاران دامپزشک از کشاندن دامنهی بحثهای تخصصی به خارج از حریمها و کرسیهای علمی و تحقیقاتی پرهیز نمایند"، قابل اجرا یا عملیاتی دانست؟! با این ذهنیت که جز در موارد نادر با منعی از طرف شبکهها و پلتفرم ها روبرو نخواهیم شد .
تحلیل ساده و ابتدایی خود در مورد مخاطب و کارکردهای انتقال محتوا را در همان ابتدای این یادداشت به صورت غیرمستقیم با اشاره ای که به بزرگترین دایره المعارف دنیا داشتیم برای یک فضای مجازی انجام دادیم، و مشخص شد بارگذاری و انتشار مطالب در حال حاضر بسیار ساده تر از این می باشد که در اذهان داریم که شاید آشناترین مصداق برای بارگذاری آسان اطلاعات برای کاربران ایرانی اشتباه گزارشگری واژه ی "دولاب امیر" باشد که در برنامه ای پر مخاطب ورزشی توسط یکی از گزاشگران مشهور عنوان شد، که می توان از این اشتباه این برداشت را داشت که اگر مظروف های موجود در میان عامه مردم بدرستی و توسط اندیشمندان پر نشود، دیگران دست به این اقدام خواهند زد.
البته این موضوع هم باید مدنظر قرار گیرد که از سوی دیگر، تکیه بر دیدگاه و نظرات افراد دانشگاهی، بهصرفِ آکادمیک بودن، می تواند گمراه کننده نیز باشد. گرچه این واقعیت را هم نمی توان کتمان کرد که همانقدر که شاید یک دهه قبل، افتخار کردن به تحصیلات دانشگاهی مُد بود، این روزها نقد کردن دانشگاه و تحصیلات دانشگاهی مُد شده است .
به همین دلایل است که بسیاری از نشریات معتبر دنیا، طی سالهای اخیر سعی کرده اند کاربران را به تعریف چارچوبهای مشخصی تشویق کنند؛ یا با ارائهی فهرست اشتباهات و خطاها در شبکه های اجتماعی، کمک کنند تا احتمال بروز این خطاها کاهش پیدا کند که می توان اذعان داشت بخش عمده متن بیانیه به همین چارچوب ها اشاره دارد.
اما نگارنده برخلاف توصیه سازمان نظام دامپزشکی که اعلام کرده است همکاران دامپزشکی برای بیان مباحث علمی و نتایج آن محدود به کرسی های علمی و تحقیاتی شوند، همانطور که در مقدمه آورده شد معتقد است این محدودیت در دنیای حاضر ممکن نیست.
و پیشنهاد می گردد مسیر دیگری برای قطار توسعه و ارتقاء بیشتر دامپزشکی انتخاب گردد که در ادامه برای شفافیت موضوع و عقب نماندن قطار توسعه دامپزشکی از این جریان جدید، به مطالب برخی از نظریه پردازان حوزه استراتژی محتوا اشاره می گردد تا بتوان بر اساس نوع کار برداشت مناسب تری داشت.
برونل و همکاران در دانشگاه استنفورد اینگونه می نویسند که انتقال علم به عموم مردم به طور فزاینده ای به عنوان مسولیت دانشمندان یا مراکز علمی و تحقیقاتی شناخته می شود؛ با این حال با وجود اینکه دانشمندان به طور کامل در روش های تحقیق، مهارت های تحلیلی و توانایی برقراری ارتباط با دیگر دانشمندان، متبحر و آموزش دیده هستند، اما معمولا توان انتقال مفاهیم علمی به یک مخاطب غیر رسمی در فضای عمومی را ندارند یا آموزش در این خصوص ندیده اند.
براساس مطلب بالا، آیا می توان اینگونه استدلال کرد که برای افزایش کیفیت گفتگوها در فضای عمومی، برخلاف توصیه سازمان نظام دامپزشکی می بایست دانشمندان یا دپارتمان های علمی دامپزشکی بیشتر به فضای عمومی بیایند تا اینکه در دپارتمان های تخصصی محدود شوند؟
مضاف بر مطالب ذکر شده، «محمدرضا شعبانعلی» در یادداشتی در روزنامه عصر ایران به خوبی به اهمیت محتوا اینگونه اشاره می کند که "قطار توسعه، به ایستگاه «فکرآوری» نزدیک شده است. دنیا در جستجوی کسانی است که برای «تکنولوژیهای خلق شده»، محتوا تولید کنند. این محتوا قرار نیست محدود به تحقیق به روز یا مقاله ISI باشد. حتی شاید آن تحقیقها، ضعیفترین شکلهای محتوا در دنیای امروز باشند. محتوای امروز، جمعبندی حاصل فکر بشر، هضم کردن آن، ساختار بخشیدن به آن، تحلیل آن، و تدوین آن به شکلی ساده، کاربردی و قابل درک است؛ خواه در قالب یک متن، خواه یک فیلم، خواه یک فایل صوتی، خواه یک نرمافزار، خواه یک نقشه ذهنی و درخت تصویری از طبقهبندی یک حوزه .
با این وجود جمع بندی که میشود از این بحث داشت، این هست که سازمان نظام دامپزشکی کشور که مسئولیت صنف بزرگ جامعه دامپزشکی را بر عهده دارد، از این پتانسیل تکنولوژی های نوظهور ارتباطی در فضای عمومی غافل نشود و به نظر بهتر است صاحب نظران حوزه علم و تحقیقات در حوزه ی دامپزشکی را به جای محدود کردن در دپارتمان های تخصصی، بیشتر به فضای عمومی دعوت کند و حریم خاصی برای بیان نتایج ایجاد نکند تا آن موقع نظام صنفی دامپزشکی در عمل بتواند مدعی شود:
- سایتهای حوزه دامپزشکی دیگر از یک کاتالوگ الکترونیکی خارج شده است و محتوای غنی از یافته های علمی را به اشتراک می گذارد.
- کمتر در فضای شبکه های اجتماعی به گلایه های دوستانه و گاهاً تخریب یکدیگر می پردازد .
- و همانند اکثر صاحب نظران به این باور رسیده است که کمتر دغدغه ی مالکیت معنوی محتوا را دارد، چرا که دنیا در حال عبور از این مدل فکری است و میلیون ها محصول، تحت لیسانس Creative Commons در حال عرضه به بازار شدهاند و شکل نوینی از مالکیت که فراتر از نگرش سنتی به کپی رایت است، در حال ایجاد است.
با جمع بندی مباحث مطرح شده، امید است اگر هوشمندانه تاکتیک و تکنیک های کاربردی، هماهنگ با بسترهای موجود برای محتواسازی های علمی و کاربردی در حوزه ی بزرگ کاری دامپزشکی به کار گرفته شود، چنان فرصتی برای تقویت مسیر توسعه دامپزشکی رقم خواهد خورد که هم مانع خروج از ریل توسعه می گردد و هم آلارمی برای خواب نماندن در این ایستگاه می شود.
هنوز لقب مخدوم بی عنایت را خیلی جدی نگرفته ایم . خدایا ما هنوز با خودمان درگیریم و عادت کرده ایم خودمان را برای خودمان مطرح کنیم .
مطمئن باشید اگر خیلی مهم بودیم ، حداقل ماهی یکبار در یکی از رسانه های ملی دیده میشدیم .
حدود یک قرن است که از عمر دامپزشکی میگذرد و ما هنوز هم درگیر خودمان هستیم . به اندازه یک ساندیس یا پفک نمکی در رسانه های ملی تبلیغات نداریم .
هنوز تلاش می کنیم که خودی ها جایگاه واقعی ما را بشناسند ، چه برسد به غریبه ها .
ما برای خودمان خیلی حرف داریم ولی برای مردم و مسئولان نمی توانیم حرف شنیدنی و جالب توجه داشته باشیم .
فکری دیگر باید کرد و جوری دیگر باید دید . یک قرن گذشت ، لطفا قرن بعدی را دریابید .