حکیم مهر- محسن طاهرمیرزایی: در یک کلام، راهاندازی داروخانههای دامپزشکی را یکی از خطاهای استراتژیک مدیریتی این حوزه میداند که باعث بروز معضلات فراوان از جمله بیکاری دامپزشکان شده است. استاد گروه جراحی و رادیولوژی دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران، معتقد است که تقریبا در هیچ جای دنیا داروخانه دامپزشکی نداریم، بلکه دارو در اختیار دامپزشک درمانگر است. از نظر او اگر دارو صرفاً در اختیار دامپزشک درمانگر بود، خیلی از دامداریهایی که در حال حاضر خود درمانی میکنند، مجبور به استخدام دامپزشک بودند. «دکتر سید مهدی قمصری» عدم اطلاع تصمیمگیران از نقش دامپزشکی را نیز یکی از معضلات اساسی این حوزه میداند.
حکیم مهر: آقای دکتر، مهمترین چالشهای حوزه دامپزشکی کشور را چه میدانید؟
اگر بخواهیم خوشبینانه به قضیه نگاه کنیم، مهمترین چالش عدم اطلاع تصمیمگیران از نقش دامپزشکی است. از نظر بنده نظام سلامت در کشور، نظام درمان است و اصلا به دنبال برقراری سلامت نیست، چون سیستم درمانی کشور در سطح کلان و بر خلاف ادعاها نقش زیادی برای سلامت قائل نیست. به بیان دیگر افراد تصمیمگیر در دیدگاه کلان خود، اهمیتی برای دامپزشکی که در همه جای دنیا نقش کلیدی و مهرهای در نظام سلامت دارد، قائل نیستند.
وقتی بحث کاهش مصرف مواد لبنی مطرح میشود، این مساله حساسیت زیادی برای تصمیمگیران بهداشتی ایجاد نمیکند. چون برای آنها مهم نیست و منفعت آنها در کیس بیشتر است. اگر ادعاها را کنار بگذاریم، خواهیم دادید که مساله کمبود مصرف مواد لبنی، بحث کوتاهی قد، نازاییها، ناتوانیهای اسکلتی و مجموعهای از کیسها را فراهم میکند. در صورتی که به راحتی با سیاستهای افزایش مصرف که یک بخش آن به عهده دامپزشکی است، میتوانیم سرانه مصرف را بالا ببریم. برای این منظور باید یک زنجیره از کارها را در نظر بگیریم که بخشی از آن به عهده دامپزشکان است ولی زمانی که چنین تصمیمی گرفته نمیشود، تبدیل به بزرگترین چالش میشود.
حکیم مهر: به نظر شما الحاق دامپزشکی به وزارت بهداشت به نفع دامپزشکان است یا به ضرر آنها؟
بر خلاف بحثهایی که در حاشیه میشود مبنیبر اینکه در کدام وزارتخانه باشیم، همین نگاه کلان است که باید اصلاح شود. فرض کنیم که به وزارت بهداشت هم برویم، تا زمانی که این نگاه اصلاح نشود، اقتصاد دامپروری اصلاح نخواهد شد. وقتی اقتصاد دامپروری درست نشود، سیستم دامپزشکی ما اصلاح نمیشود. یعنی انگیزه تحصیلی دانشجویان ما بالا نمیرود، چون آینده شغلی ندارند. آینده شغلی برای آنها مهم نیست چون رقابتهای خیلی زیادی وجود ندارد. همه این مسائل زنجیرهوار به هم وصل است.
حکیم مهر: راهکار چیست؟
اگر بشود کاری کرد، باید این دیدگاه را در مقامات تصمیمگیر کشور جا انداخت که سلامت واقعا مهم است و بخشی از آن هم به عهده دامپزشکی است. متاسفانه الان تمام اهتمام به ساخت بیمارستانهای مجهز است. شما یک آمار بگیرید که یک بیمارستان فوق تخصصی در طول کارکرد یک ساله خود جان چند نفر را را نجات میدهد؟ ۲۰۰ نفر، ۲ هزار نفر یا ۳ هزار نفر؟ در صورتی که یک بیماری میتواند در حد چند میلیون نفر تلفات جانی به بار آورد. ضررهای اقتصادی زیادی نیز به دنبال آن خواهد بود. الان در کشور برای ساخت بیمارستانهای مدرن مسابقه به راه افتاده است. چون نظام سلامت و بهداشت کشور ما برخلاف آنچه در شعارها گفته میشود، نظام درمانگراست و اصلا به دنبال سلامت و بهداشت عمومی نیست.
این چالش اصلی ماست. اگر این چالش را اصلاح کنیم، نیاز نیست تبلیغ کنیم که در دامپزشکی چه میکنیم؟ اگر این نگاه اصلاح و جهتگیریها در جهت حفظ و افزایش بهداشت عمومی باشد، سیستم دامپزشکی اصلاح و حتما سیستم آموزشی ما نیز درست خواهد شد. آنوقت میبینید که تولیدکننده به دنبال فرد دامپزشکی خواهد بود که کیفیت را بالا ببرد و ضمن حفظ سرمایه، محصول را در بازار عرضه کند. نظام استاندارد باید طوری باشد که بگوید با این شاخصها، اجازه ورود محصولات به بازار را نخواهیم داد. اگر سیستم در حد زیادی متحول شده و نظارت آن دقیق باشد، میبینید که دیگر لازم نیست به تولید کننده بگوییم چه کاری انجام دهد. بلکه خود او به دنبال دامپزشک با کیفیت میگردد تا محصول او، شیر، تخممرغ و ماهی او بتواند در بازاری که تحت نظارت است، محصول را عرضه کند. به این شکل، شرایط درست میشود.
من به مسئولین قبلی سازمان دامپزشکی هم گفته بودم که اگر واقعا توان نظارتی دارید، محصول را در بازار کنترل کنید. لازم نیست در هر مرکز تولیدی ما بگوییم که چه کنند، بلکه شما بگویید که ما به این محصول با این استاندارد اجازه عرضه نخواهیم داد. بدین شکل و در بازار رقابت، دامدار صاحب سرمایه، به دنبال دامپزشکی خواهد بود که تولید او را افزایش دهد. دانشجو نیز در این رقابت قرار میگیرد که بتواند در آن بازار کار کند. یعنی همه به شکل زنجیرهوار به هم متصل خواهند شد.
حکیم مهر: با این روندی که شما میفرمایید، آیا مشکل اشتغال فارغالتحصیلان نیز حل خواهد شد؟
گاهی به شوخی میگویم دامپروریهای ما مثل برخی مناطق کشور در اوایل انقلاب، در طول روز در اختیار جمهوری اسلامی و شب دست گروهکها بود. دامپروری همینگونه است که در روز در کنترل دامپزشک و شب در اختیار کارگر افغانی و ... است. کارگرانی که هر اقدام درمانی را که میخواهند، بدون توجه به عواقب آن انجام میدهند. لذا بدون هیچ کنترلی دارو در اختیار دامدار است. پس چالش اصلی این است که بتوانیم آن نگاه را در سطح برنامهریزان اصلاح کنیم.
حکیم مهر: برای حل مشکل تقابل بین داروخانهها و کلینیکهای دامپزشکی و فروش بدون نسخه دارو چه راهکاری به نظر شما میرسد؟
شاید این نظر بنده کمی افراطی باشد اما من از ابتدا این دیدگاه را داشتم که تاسیس داروخانههای دامپزشکی یکی از خطاهایی بود که سیستم اجرایی کشور مرتکب شد. ما تقریبا در هیچ جای دنیا داروخانه دامپزشکی نداریم بلکه دارو در اختیار دامپزشک درمانگر است. البته این اصل در مورد حیوانات خانگی فرق میکند. به طور کلی یک رابطه بین تولیدکنندگان با سیستمهای پخش وجود دارد که نظارت میشود. این رابطه آنقدر هم گسترده نیست که نظارت بر آن سخت باشد، بلکه داروهای تک کیسی در اختیار دامپزشک است. دامپزشک مراجعه میکند، اسب و سگ را ویزیت و درمان میکند و دارو هم میدهد.
در اینجا هم بحث درآمد مطرح است و هم مباحث کنترلی؛ ما تصور کردیم که با ایجاد داروخانههای دامپزشکی، ۱۰۰، ۲۰۰ یا ۵۰۰ فرصت شغلی ایجاد میکنیم، در صورتی که ۵ هزار فرصت شغلی را از دست دادیم. اگر دارو صرفا در اختیار دامپزشک درمانگر بود، خیلی از دامداریهایی که در حال حاضر خود درمانی میکنند، مجبور به استخدام دامپزشک بودند. این راهکار خیلی ساده است اما روال فعلی مانند قطاری است که شروع شده و الان نمیتوانند حرکت آن را متوقف کنند. فروش دارو مجموعه بزرگی با یک گردش مالی سنگین است که این مجموعه اجازه راهکارهای جدید را نخواهد داد. داروخانهدار باید داروساز باشد. امروز داروخانهها از آنجا که گردش مالی صحیحی ندارند، به کارهای حاشیهای میپردازند. به دلیل نبودن مرزهای مشخص، دوستانی که در داروخانه تشریف دارند، نقش درمانگری و دوستان درمانگر، نقش داروفروشی را انجام میدهند.
حکیم مهر: از نظر شما آیا واقعاً میتوان داروخانه دامپزشکی را حذف کرد؟
با توجه به عادت و فرهنگی که در دامداریها و تولید کنندگان ما اعم از دامداری و مرغداری شکل گرفته، انجام این کار خیلی سخت است اما در خیلی از جاهای دنیا این گونه است. یعنی دارو حتی در اشلهای بالا، صرفا با نسخه دامپزشک میتواند از مرکز پخش به دست مصرف کننده برسد. یعنی مصرف کننده نمیتواند به سوپر مارکت برود و دارو تهیه کند. این اصل در اکثر جاهای دنیا متداول است که هم درآمد دامپزشکان را افزایش میدهد و هم فرصتهای شغلی بیشتری را ایجاد میکند.
اگر به این موضوع دقت کنید، میبینید که با این سیستم، هر دامپزشک باید به شکل مرتب به چند دامپروری سرکشی کند و این به منزله درآمد پایدار است. من به یک تجربه از دوره تخصص خود در کشور ژاپن اشاره میکنم که در آنجا هر زمان فرزندم را نزد پزشک میبردم، پزشک فقط برای مدت ۳ روز به او دارو میداد. این مساله ما را وادار میکرد که بعد از ۳ روز دوباره بیمار را به او ارجاع دهیم. با این روند هم پزشک میفهمید که مسیر درمان بیمار چگونه است و هم داروی زیاد در خانه انبار یا مصرف نمیشد. همه چیز تحت کنترل بود و برای خود او هم درآمد بیشتری داشت. بنابراین اگر دامپزشک در دامپروری مشغول باشد، دامپرور مجبور خواهد بود هر هفته یک بار تقاضای مراجعه از دامپزشک کند تا داروی مورد نیاز را دریافت کند. لذا تعداد زیادی از دامپزشکان مشغول به کار خواهند شد.
حکیم مهر: ممنون از فرصتی که در اختیار ما قرار دادید.