حکیم مهر: در پی استعفای «دکتر سیدحسن قاضی زاده هاشمی» وزیر بهداشت، «دکتر سعید نمکی» به عنوان سرپرست وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی منصوب شد.
به گزارش حکیم مهر به نقل از ایسنا، رئیس جمهور روز پنجشنبه با قدردانی از خدمات خالصانه و تلاشهای صادقانه دکتر سید حسن قاضی زاده هاشمی وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی طی دولتهای یازدهم و دوازدهم، بویژه در اجرا و پیشبرد طرح تحول سلامت، استعفای وی را پذیرفت و سرپرست جدیدی را برای این وزارتخانه منصوب کرد.
دکتر حسن روحانی در حکمی، «دکتر سعید نمکی» را به عنوان سرپرست جدید این وزارتخانه منصوب کرد.
لازم به ذکر است که دکتر سعید نمکی، معاون علمی فرهنگی و اجتماعی سازمان برنامه و بودجه، دارای مدرک دکترای داروسازی و تخصص ایمنی شناسی پزشکی بوده و مدیر گروه ایمونولوژی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی است. وی نزدیک به ۲۸ سال قبل معاون بهداشتی وزیر بهداشت بوده است .
نمکی همچنین سابقه ریاست دانشگاه کاشان حوالی سالهای ٦٦ تا ٧٠ را هم در کارنامهاش دارد و بین سالهای ۹۴ تا ۹۶ معاون امور اجتماعی سازمان مدیریت بود.
مروری بر نظرات دکتر سعید نمکی، سرپرست وزارت بهداشت، در نخستین نشست از نشست های موضوعی نظام سلامت انجمن پزشکان عمومی ایران در تاریخ ۲۰ تیر ۹۷ (چند ماه قبل از انتصاب):
- طرح تحول سلامت بدون مقدمات آن اجرا شد.
- پزشک خانواده بدون نظام ارجاع بیمعنی است.
- ۵ هزار میلیارد تومان برای پزشک خانواده دادیم اما وقتی دیدیم که در جای درستی هزینه نمیشود، ترمز آن را کشیدیم.
- پزشکان عمومی محور اصلی توسعه نظام سلامت هستند.
- طرح تحول سلامت ۴ مقدمه داشت که اجرا نشد. پزشک خانواده، نظام ارجاع، پرونده الکترونیک سلامت و راهنماهای بالینی مقدمه شروع چنین حرکت بزرگی بود که فراهم نشد و یکی از کاستیها در شروع این برنامه بود. این طرح بهعنوان یکی از کارهای زیربنایی و اساسی دولت تدبیر و امید و در زمانی که هزینههای درمان برای مردم سنگین شده بود، شروع شد ولی متاسفانه این طرح درمانمحور شد، نه سلامتمحور و و پیشگیریمحور. متاسفانه پزشکمحور شد، نه خدمتمحور. بخش خصوصی لطمه دید و در طرح تحول سلامت به آن پرداخته نشد.
- طرح تحول سلامت با محدودیتی که در بستهها اجرا شد، راه خود را منطقیتر طی خواهد کرد. اینکه مراکز بهداشتی و درمانی در حاشیه شهر ایجاد کنیم و اسم آن را پزشک خانواده بگذاریم، معنی ندارد. پزشک خانواده بدون نظام ارجاع بیمعنی است. اگر پیوند بین سطح یک و دو اتفاق نیافتد، پزشک خانواده به درستی اجرا نشده است.
- حدود ۵ هزار میلیارد تومان برای پزشک خانواده پرداخت شده است، اما وقتی دیدیم که در جای درستی هزینه نمیشود، ترمز آن کشیده شد. از طرفی این قول نیز داده شد که اگر این فعالیت به درستی انجام شود، بودجه مورد نیاز تامین و پرداخت شود. با یک تلاش سهماهه میتوان همه پزشکان عمومی را در طرح پزشک خانواده استفاده کرد. منابع باید در جایی هزینه شود که بهترین بهرهوری اتفاق بیفتد. کاری که الان در وزارت بهداشت دنبال میشود، کاری منطقی و صحیح است.
- باید تشکیلات در نظام سلامت مورد بازنگری قرار بگیرد. آینده آموزش، پژوهش و بهداشت غرق در چاه درمان میشود. در ابتدای ادغام آموزش در وزارت بهداری، ما هشدار داده بودیم که این کار خطای استراتژیک است.
- کیفیت ناصحیح زندگی، تغذیه نادرست و چاقی افراد را مستعد بیماریهایی همچون دیابت و مشکلات قلبی میکند. بهدلیل اینکه اکنون کودکان چاق زیادی داریم، در آینده CCU و ICUهای ما بسیار شلوغ خواهد شد، در حالی که با ورود پزشکان عمومی و آموزش مردم میشد از این مساله پیشگیری کرد. از طرفی، در آینده هزینههای سنگین سالمندی به کشور تحمیل خواهد شد. متاسفانه ما سالمندانی افسرده داریم که جوانی نکرده پیر شدهاند. سالمند افسرده، پرهزینه است. این سالمند آزمایشهای دورهای انجام نمیدهد و... این کوه انبوه مشکلات باید توسط پزشکان عمومی مدیریت شود.
- حدود ۱۲ میلیون نفر از جمعیت کشور در حاشیه شهرها مستقر هستند و بهدلیل خشکسالی و مهاجرت از روستاها این تعداد بیشتر هم میشود. چطور میتوان با متخصصان، مساله حاشیه شهرها را حل کرد؟ این مشکلات باید به دست پزشکان عمومی اداره شود. جامعه بهشدت افسردهای داریم. سلامت روان بههمریخته در بسیاری از مشکلات اجتماعی بروز میکند. در این بخش هم نمیتوان اولین ارتباط با بیمار را بر عهده روانپزشک گذاشت، بلکه پزشک عمومی باید در مدیریت سلامت روان نقشآفرینی کند.
- موافق افزایش تختهای بیمارستانی نیستیم. یک تخت بیمارستانی در ارزانترین شرایط حداقل یک میلیارد تومان هزینه دارد. در حالی که اگر بتوان بیمار را در کلینیک توسط پزشک عمومی معاینه کرد و کار بیمار به ICU و CCU نکشد، هنر کردهایم. دلیلی ندارد بهدنبال توسعه تخت در جاهایی برویم که هنوز کلینیک و درمان سرپایی توسعه نیافته است. از نگاه من پزشکان عمومی محور اصلی توسعه نظام سلامت هستند.
- در سالهای بعد از انقلاب در دستاوردهای سلامت در ۲۳ کشور مدیترانه رتبه اول را کسب کردیم و توانستیم در دنیا بدرخشیم. اگر بخواهیم دو نیروی انسانی شاخص را در این دستاوردها نام ببریم، بهورزها و پزشکان عمومی هستند که سهلالوصولترین و کمهزینهترین با اثربخشی بالا بودند.
- در حال حاضر از بیماریهای واگیر به سمت بیماریهای غیرواگیر میرویم و چالشهای بسیار هزینهبرداری در نظام سلامت داریم. اگر همه منابع را هم به سمت درمان ببریم جواب نمیگیریم زیرا وزارت بهداشت کمترین تاثیر را در برابر کنترل مشکلاتی مانند حوادث و تصادف و سبک زندگی دارد. در ارزانترین کشورهای دنیا خرج یک بیمار در CCU معادل هزینه واکسیناسیون یک شهرک است.
باید دامپزشکی بالاتر از وزارت بهداشت قرار بگیره
افکار جالب و مثبتی است!
وقتی وزارت به فرد با تجربه و صاحب علم و ترجیحا" غیر تاجر داده شود وظایف در جای درست خودش میتواند انجام شود . متاسفانه در این چند دهه فرهنگ بدست آوردن پول به هر قیمتی و از هر راهی و هر شکلی غالب شده و در آن مسابقه ای هولناک برقرار است که جان و سلامت انسانها کمترین ارزش را در این کشور دارد .
استعفای دکتر حسن قاضی زاده بر این اصل استوار بود که با توجه به بودجه اختصاص یافته برای وزلرت بهداشت این وزارتخانه دراجرای طرح های سلامت محور دچار اشکال خواهد شد
شاید تنها راه تبدیل شدن وزارت درمان(!) به وزارت بهداشت, دادن سکان هدایت آن به یک غیر پزشک باشد
کاش این یکی ابروی رشته های مختلف را ارج بگذارد. نه مثل ان قبلی که دیدیم در مقابل فیزیوتراپی بدون هیچ ماخذه و گردن کلفتی چه گفت.
نکته ای حساس ،که کسی حاضر به توجه و شنیدنش نبود :
البته منظور ایشان آسیب و آفتی است که می تواند گریبانگیر وزارت بهداشت شود نه اینکه آموزش پزشکی به وزارت علوم بازگردد!
به امید این که ریاست سازمان دامپزشکی به خاطر بودجه بسیار ناچیز دامپزشمی جهت اطلاع رسانی و روشن شدن اهمیت بودجه استعقا دهند
وزارت بهداشت همه تلاشش پول کردن در جیب متخصص و دارو فروششه
|
واقعا این تحول سلامت فقط پزشکا رو میلیادر کرد وبقیه زیر خط فقر هستند طوری که پزشکان با این حقوقا اصلا بقیه رو آدم حساب نمیکنن
همه تلاشش این نیست
یا ابالفضل. کلا تو باغ نیست انگار
با سلام وزير محترم سابق از جيب بيمه ها هزينه هاي كلان را براي درمان وپركردن جيب پزشكان هزينه كرد وبيمه ها را ورشكست نمود كه توان بلند شدن ندارند بنظر من وزير جديد بايد تمام تلاش خود را براي ارتقاء سطح سلامتي بكار گيرد ووضعييت را از درمان محور بودن به بهداشت محور شدن تغيير دهد بشدت معتقدم كه بايد به پزشكان در بخش دولتي حقوق مشخص در قبال ساعت كاري معيني تعيين كرد وبا نظارت كامل به آن حقوق را پرداخت كرد در اين صورت است كه تخت هاي بيمارستاني خالي خواهد شد واعتبارات مي تواند به بخش بهداشت سرازير شود وميتوان ديد گاه بيمه ها هم تغيير داد وبه سمت سلامت محور بودن سوق نمودوالا با وضعييت فعلي هر روز جيب پزشكان متخصص پر پول تر وبقيه اندرخم يك كوچه دنبال نخود سياه خواهند گشت به نظر شما تفاوت حقوق ودريافتي يك پزشك متخصص با 11 سال درس خواندن با يك پرستار يا كامند بهداشت كه 4يا 6 سال درس خوانده است چقدر بايد باشددر حال حاضر اين تفاوت به بيش از 50ميليون تومان است كه زمان آن رسيده است كه اصلاح شود كارانه تيشه به ريشه وزارت بهداشت زده است