هرچند نزدیک شدن گراز به مزارع، معضلی است که با تحقیق و
برنامهریزی میتواند با کمترین هزینه و خسارت مدیریت شود حالا در نتیجه سوء
مدیریت و برخی سودجویی های متولیان، آغازگر چرخهای معیوب شده که خسارات آن هم
متوجه بومیان است و هم گریبانگیر حیات وحش کشور.
به گزارش حکیم مهر به نقل از تسنیم، بر مبنای باورهای کهن
چینیها، سالها بر گردش دوازده نماد جانوری متکی هستند؛ این نمادهای جانوری در عصر
کنونی نه تنها در میان چینیها بلکه در سطح جهان مورد استقبال قرار گرفته و برای
نامگذاری سالها مورد استفاده قرار میگیرند.
نماد جانوری امسال هم گراز است، جانوری که به دلیل تاثیرات
مثبتش بر طبیعت از سوی اکولوژیستها «باغبان طبیعت» لقب گرفته اما در عین حال به
دلیل وارد آوردن خسارت به مزارع کشاورزی، همواره یکی از چالشهای کشاورزان به شمار
میرود؛ متاسفانه در کشورمان، سوء مدیریت نهادهای ذیربط در مواجهه با این چالش
سبب شده، از یک سو خسارتهای قابل توجهی به کشاورزان وارد شود و از سوی دیگر آسیبهای
جبرانناپذیر به محیط زیست و حیات وحش کشور.
تعرض انسان به طبیعت و کشاورزی و باغداری در زیستگاههای
وحوش، در سراسر جهان تعارضاتی را میان انسان و حیات وحش به همراه داشته که ورود
چارپایانی چون گراز به مزارع و خسارت به محصولات کشاورزی بخشی جدانشدنی از آن است؛
همین خسارات سبب شده دولتها و کشاورزان راهکارهایی را برای جلوگیری از ورود گراز
به مزارع در نظر بگیرند که حصارکشی مزارع موثرترین آنهاست. به همین منظور در برخی
موارد دولتها، کشاورزان را در تامین مخارج حصارکشی مزارع یاری میکنند.
کشتار به جای استفاده از محصولات دافع گراز
راهکار دیگر استفاده از محصولات دافع گراز است؛ این محصولات
به دو دسته تقسیم میشوند: برخی از آنها ترکیباتی شیمیایی و سازگار با محیط زیست
هستند که با ایجاد بو و طعم نامطبوع برای گراز، سبب دوری این حیوان از مزارع
کشاورزی میشوند و برخی دیگر دستگاههایی هستند که با تولید امواج صوتی ناخوشایند
برای گراز و برخی گونههای دیگر جانوری، آنها را از نزدیک شدن به محل نصب دستگاه
باز میدارند.
علاوه بر راهکارهای فوق، راهکارهای دیگری هم بسته به موقعیت
منطقه موثر واقع میشود که استفاده از آنها مستلزم تحقیقات و بررسیهای متخصصان
است، به عنوان مثال در برخی مناطق برای جلوگیری از نزدیک شدن وحوش به مزارع در
اطراف آنها، بوتههای گل سرخ کاشته میشود.
استفاده از یکی از روشهای فوق یا ترکیبی از آنها به همراه
توصیههایی چون جلوگیری از پخش زباله و مواد غذایی در اطراف مزارع که وحوش را به
سوی خود جذب میکند، برنامههایی است که در بسیاری از کشورها بر اساس مطالعات و
بررسیها و بسته به موقعیت منطقه به منظور جلوگیری از وارد آمدن خسارت توسط گراز
به مزارع در دست اجرا قرار میگیرد.
تلههای سیمی، بلای جان حیات وحش
اما متاسفانه در کشورمان بیتوجهی مسئولان سازمان حفاظت محیط
زیست و وزارت جهاد کشاورزی نسبت به این معضل، سبب شده کشاورزان به منظور جلوگیری
از وارد آمدن خسارت به محصولاتشان، به روشهایی غیرکارشناسی و بیفایده متوسل شوند
که آسیبهایی جبرانناپذیر را به محیط زیست و حیات وحش منطقه تحمیل میکند؛ استخدام
میرشکار به منظور کشتار گراز و استفاده از تلههای سیمی، راهکارهایی که به جای
جلوگیری از نزدیک شدن گراز به مزارع، تنها تعدادی گراز را نابود میکند و در نتیجه
صورت مسئله همچنان باقی میماند.
اینکه تلههای فلزی که به منظور کشتار گراز توسط بومیان در
زیستگاهها نصب شدهاند تاکنون چه خساراتی برای حیات وحش کشور به بار آورده
نیازمند تحقیقاتی جامع است اما آنچه مسلم است طی سالهای گذشته بسیاری از گونههای
ارزشمند جانوری از جمله پلنگ و خرس، قربانی تلههای سیمی کشاورزان شدهاند و اغلب
جان خود را از دست دادهاند.
اما سازمان حفاظت محیط زیست که خود بارها تلههای فلزی را
عاملی موثر در از بین رفتن وحوش معرفی کرده تاکنون برای بررسی راهکارهایی که در
کشورهای دیگر برای حل این مشکل مورد استفاده قرار گرفته، تلاش و اقدامی ولو در حد
آزمون و خطا در این راستا صورت نداده تا به عنوان تنها متولی حفاظت از حیات وحش
کشور، از تلف شدن وحوش در تلههای سیمی جلوگیری کرده باشد.
گرازکشی، مقدمه نزدیکی گوشتخواران به جوامع انسانی
به علاوه، این سازمان در اقدامی حیرتآور، به بهانه دفع گراز
از مزارع کشاورزان، مجوز شکار گراز صادر میکند؛ اقدامی که شاید بخشی از انگیزه
انجام آن نه دفع گراز از مزارع بلکه راضی کردن شکارچیان و ذینفعان شکار است و
البته کسب درآمدی از محل فروش مجوزهای 200 یورویی شکار گراز.
گفتنی است سازمان حفاظت محیط زیست برای شکار گراز در اغلب
استانهای کشور مجوز صادر کرده اما تاکنون جزئیاتی از برآورد جمعیتهای گراز که در
دست داشتن آن مستلزم صدور مجوز شکار است، تعداد مجوزهای صادر شده در سال و نحوه
هزینهکرد عواید حاصل از آن منتشر نکرده است.
بدین ترتیب، شکارچیان خارجی و داخلی پس از خرید مجوز شکار
گراز از سازمان حفاظت محیط زیست، وارد زیستگاههای حیات وحش شده و با شلیک گلولههای
پیاپی و کمک گرفتن از سگهای شکاری، امنیت زیستگاه را از بین برده و تعدادی گراز
را که خوراک اصلی گوشتخواران در اغلب زیستگاههای کشور به شمار میرود از منطقه
حذف میکنند.
نهایتا گوشتخوارانی که در نتیجه تخریب زیستگاه و کمبود طعمه
برای بقا با چالش مواجه هستند حالا، بخشی از طعمههای موجود در زیستگاهشان را هم
توسط مجوزهای شکار گراز از دست داده و شانس خود برای یافتن طعمه را ناچار با نزدیک
شدن به جوامع انسانی و گلههای دام امتحان میکنند! جایی که تعارضاتی تلخ میان
انسان و گوشتخواران رقم میخورد که علاوه بر به جا گذاشتن خسارات مالی، گاه خسارات
جانی را برای انسان به همراه دارد یا حذف یکی از جانوران ارزشمند از حیات وحش کشور
را رقم میزند.
بدین ترتیب هرچند نزدیک شدن گراز به مزارع کشاورزی، معضلی
است که با تحقیق و برنامهریزی میتواند با کمترین هزینه و خسارت مدیریت شود، حالا
در نتیجه سوء مدیریت و برخی سودجویی های متولیان امر، آغازگر چرخهای معیوب شده که
خسارات آن هم متوجه بومیان است و هم گریبانگیر حیات وحش کشورمان.
چرخهای که با کشتار تعدادی گراز آغاز شده و با کاهش طعمه
گوشتخوارانی چون پلنگ در زیستگاهها و در نتیجه نزدیک شدن گوشتخواران گرسنه به
جوامع انسانی و گلههای دام ادامه مییابد؛ چرخهای که با رویکرد کنونی سازمان
حفاظت محیط زیست دور از انتظار نیست اگر با توجیه جلوگیری از وارد آمدن خسارت به
دامداران به صدور مجوز شکار پلنگ و خرس و گرگ هم بی انجامد.