نگاه شما:
ماده ۱۸ و ۱۹ آیین نامه بهداشتی دامپزشکی، موادی که اجرایی نخواهند شد؟
دکتر جواد معتمدی
جناب اقای دکتر صفری
رئیس محترم سازمان نظام دامپزشکی کشور
با سلام و احترام
قبل از هر چیز تشکر می نمایم از این جهت که بالاخره بعد از مدتی شخصی در مورد مسائل مالی مسئولین فنی بهداشتی دامپزشکی و مشکلات عدم اجرای ماده 19 رخ عیان فرمود و جسارت به خرج داد تا در این زمینه گفتگویی انجام دهد.
انشاالله بقیه مدیران و صاحبان امر بالاخص همکلاسی گرامیتان جناب آقای دکتر رفیعی پور نیز در این خصوص حداقل مصاحبه ای مختصر انجام دهند و ما را حداقل از طرز فکر و طرز برخوردشان با اینگونه مسائل اشنا کنند.
و اما بعد از تمجید و تشکر از جنابعالی، به سراغ چند موضوع انتقادی و پیشنهادی که در مصاحبه شما به ذهنم متبادر شد می روم که در ذیل به آن ها اشاره خواهم کرد.
1. جناب آقای دکتر صفری، به عنوان موضوع نخست، در مورد اتحاد مسئولین فنی بهداشتی کاملا با حضرتعالی موافقیم و این عدم اتحاد را به عینه در سراسر کشور مشاهده می کنیم. مشکلی که اگر برطرف شود، دیگر نیازی به هیچ راه چاره ای نیست و بقیه مشکلات نیز خود به خود بر طرف خواهند شد. ولی جناب آقای دکتر، آن روزها که فعالان و دغدغه مندان جامعه دامپزشکی سخن از بی قانونی و پذیرش بی اندازه و بی منطق دانشگاه ها به میان می آوردند و از هر تلاشی فروگذار نبودند ولی هیچ کس تره به ریش ایشان خرد نکرد، حال و احوال امروز جامعه دامپزشکی و این عدم اتحاد و به قول معروف زیر آب زنی های همکاران نسبت به یکدیگر را می دیدند. اگر در آن روزگاران که راحت تر میشد جلوی افزایش بی حد و حصر پذیرش دانشگاه ها را گرفت، به عنوان یک صاحب نظر و مسئول ذیربط در این رابطه تلاش می کردید، اکنون از عدم اتحاد و محدویت فرصت های شغلی عجز و ناله نمی کردیم.
2. در مورد موضوع نظارت به نظر می رسد دستگاه دولتی به عنوان ناظر هیچ تعصبی در این خصوص از خود نشان نمی دهد و آن را به امان خدا سپرده است.
در این مورد اگر بخواهیم ریشه یابی کنیم، به برخی مسائل پی خواهیم برد که بنده بیش از این، موضوع را گسترش نمی دهم که ادامه دادن همانا و باز هم جنگ دولتی و خصوصی همانا.
ولی آنچه پر واضح است، بی اهمیت بودن نظارت برای دستگاه دولتی است و به عنوان پیشنهاد خواهش می کنم نظارت را خود سازمان نظام دامپزشکی عهده دار شود. اصلاً چرا صدور و تمدید پروانه مسئولین فنی بهداشتی موضوع ماده 19 بر عهده نظام نباشد؟ آیا همه هم و غم نظام صرفاً باید مربوط به ماده 2 و 5 قانون افزایش بهره وری کشاورزی و منابع طبیعی باشد؟
آیا نظام دامپزشکی خانه بخش خصوصی نیست و اگر هست آیا مسئولین فنی بهداشتی جزء بخش خصوصی نیستند؟
بنده از سازمان نظام دامپزشکی استدعا دارم در اسرع وقت به این موضوع رسیدگی کند و به عنوان متولی امر در این خصوص در این خصوص که باید زودتر از اینها عهده دار چنین مسئولیت هایی می شد، زمان را از دست ندهد.
3. جناب آقای دکتر صفری، بابت اینکه از انجمن ها و نقش آنها در دفاع از صنف خود و همچنین همکاری آنها با نظام در این گفتگو سخن به میان آوردید، از شما تشکر و قدردانی می کنم، اما این کافی نیست و اکثریت خواهان این هستند که این حرف ها در عمل نیز بروز پیدا کنند و همکاری نظام با انجمن ها روز به روز بهتر و بیشتر شود. قطعا بها دادن به انجمن ها و همکاری متقابل با آنها، نقطه عطفی خواهد بود بر اجرای صحیح ماده 18 و 19 آیین نامه نظارت بهداشتی دامپزشکی، که سالیان سال در اما و اگرها مورد اغفال قرار گرفته است.
4. اینطور که مشخص است در خصوص جلوگیری از دور زدن کارفرماها در پرداخت مطابق تعرفه مصوب مسئولین فنی بهداشتی هیچ راهکاری وجود ندارد و همه این ها که فرمودید عملی نیستند. بطور مثال اگر طرف مخفیانه با کارفرما زد و بند کند، شما چگونه می توانید آن را اثبات کنید؟
به نظر من این مشکلات در همه جا و همه اصناف وجود دارد. وجود افراد ضعیف النفس در هر صنفی امری اجتناب ناپذیر است و شناسایی آن ها بسیار سخت است ولی اگر دستگاه های نظارتی و اجرایی بتوانند قوانین و دستورالعمل های صحیح را به درستی اجرا کنند همین افراد سست عنصر هم از حق و حقوق خود به راحتی نمی گذرند و هر چه کارفرما گفت را به دیده منت قبول نمی کنند.
باز هم تاکید بر آن است که سازمان ها و دستگاه های اجرایی و نظارتی در مورد امنیت و تضمین شغلی همکاران چاره ای بیندیشند و این ترس بیکار شدن را از همکاران بگیرند تا شاهد پرداخت های زیر تعرفه نباشیم.
5. و اما در مورد طرح رتبه بندی؛ طرح بسیار خوبی است و ای کاش هرچه سریعتر در کشور اجرا می شد و افراد بر اساس صلاحیت مشغول به کار شوند که این مهم به سازمان دامپزشکی در خصوص امر نظارت بهداشتی و مشکلاتی که در این حرفه وجود دارند و ممکن است به وجود بیایند کمک شایانی خواهد کرد.
به عنوان مثال در یک کشتارگاه دام با آن همه درگیری ها، اگر از یک فرد بی تجربه استفاده شود، اداره باید هزینه و زمان زیادی صرف کند تا آن فرد بتواند کسب تجربه کند و متعاقب آن خود دستگاه دولتی درگیری های زیادی را باید تحمل کند.
نکته دیگر رتبه بندی مراکز موضوع ماده 19 است که رتبه بندی مسئولین فنی بدون آنکه مراکز رتبه بندی شوند، معنا و مفهومی پیدا نمی کند و این دو را باید موازی و مکمل همدیگر قرار داد. ولی در خصوص گرید بندی مراکز اشکالاتی وجود دارد؛ همانطور که شما دو واحد بسته بندی تخم مرغ را مثال زدید، بنده نیز چند روز پیش در گروه تلگرامی جناب آقای دکتر تشکری این مثال را آوردم که فرض کنیم دو کشتارگاه طیور الف و ب داریم که الف روزانه 10 و ب 100 تن کشتار دارد. با این فرضیه شما، کشتارگاه ب را مجاب کردیم که شما باید تعداد مسئول و ناظر بهداشتی را افزایش دهید و اول سال هم قراردادها منعقد شد؛ حال اگر بعد از چند ماه شرایط برعکس شد و مشتری های کشتارگاه ب به مقصد الف رجعت کردند، آیا باز هم می شود وسط سال دوباره قرارداد منعقد کرد و جابجایی صورت داد؟ این یک مثال ساده در خصوص مشکلات گرید بندی مراکز بود که در پاسخ به این قبیل سوالات، باید انجمن ها را قوی تر و دست آنها را بازتر گذاشت تا در این موارد به کمک نظام و اداره بیایند.
با وجود این، بنده معتقدم این رتبه بندی و گرید بندی باید زیر نظر کارشناسات قوی و خبره حتما و به موقع به سرانجام برسد.
و در آخر انتقاد اصلی و اساسی اینجانب از جنابعالی به عنوان ریاست نظام دامپزشکی و نیز دکتر رفیعی پور بعنوان ریاست سازمان در مورد واگذاری حق انتخاب مسئول فنی به کارفرماهاست.
جناب آقای دکتر صفری حضرتعالی، در مصاحبه خود […] از همه انتقاد کردید که چرا مسیولین فنی اتحاد ندارند و چرا دستگاه دولتی به درستی نظارت نمی کند و همه ما اذعان داریم که تمام حرف های شما در این خصوص واقعیت محض می باشند. اما شما با بیان این موضوع که کارفرما را مخیر به انتخاب مسئول فنی (حتی 1 درصد) کردید، همه موارد بالا را بطور کامل نقض کردید.
شما در جایی از صحبت هایتان اشاره کردید که ماها به دلیل هزار مشکل اقتصادی و گرفتاری و این فرصت های شغلی محدود، چاره ای جز تمکین نداریم؛ شما که به این موضوع اشراف دارید، فکر نمی کنید اگر به کارفرما حتی از بین دو نفر مسئول فنی حق انتخاب بدهید، کارفرما به دنبال مذاکره با این است که ببیند کدام یک حقوق کمتری طلب می کند؟ و همه این حرف ها و خوشگلی و زشتی ها و خوش اخلاقی و بداخلاقی ها و سایر صفات مسئول فنی که فکر می کنیم حق کارفرماست و کارفرما نیز در ظاهر بیان می دارد که بر اساس این صفات حق انتخاب دارد، بهانه ای بیش نیست و هدف مذاکره و مصاحبه بر اصل موضوع یعنی حقوق و تعرفه است، مگر اینکه در این میان ریگی به کفش کسی باشد.
باز هم از شما خواهش می کنم نسبت به این موضوع (گرفتن حق انتخاب مسئول فنی از کارفرماها) که در زمان قبل به صورت دستورالعمل ابلاغ شده است، بازنگری شود و در مورد چنین موضوع مهمی کوتاهی نشود.
با سپاس فراوان