کاشان نیوز نوشت:
کاشان در مکاتبات و سخنرانیهای عمومی به لقبی وزین نواخته میشود، شهروندان مذهبی به کاشان «دارالمؤمنین» میگویند و به همین روش آران و بیدگل را ملقب به «دارالشهدا» و راوند را «دارالولایه» و علوی را «دارالسیاده» ملقب نمودهاند، اینکه چقدر رسمیت دارد و چقدر به واقعیت نزدیک است … بماند چون مقصد کلام این مقال نیست.
دیشب در نیمه شب اول ماه مبارک رمضان که سفره پربرکت میهمانی الهی گسترده میشود و بندگان از خوان نعمت آسمانی برخوردار میشوند صدای سفیر گلوله در حواشی شهر بخصوص راوند شنیده شد! و تعدادی از بندگان خداوند که فقط شبیه ما نبودند به قتل رسیدند!
شیلک گلوله در نیمهشب بیتردید بدون هماهنگی با فرمانداری، شهرداری و نهادههای نظامی، انتظامی، امنیتی امری محال است. صدایی که گاه با زوزه و ناله سگی در هم میآمیخت و جان انسان فهیم معتقد به قیامت و جزا و مؤمن به اصول مهربانی توصیهشده در دین مبین اسلام را اندوهگین و دژم میکرد.
مگر نه این است که معتقدین به قرآن کریم در صدر سوره مبارکه جمعه تلاوت میکنند که: «یُسَبِّحُ لِلَّهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ الْمَلِکِ الْقُدُّوسِ الْعَزِیزِ الْحَکِیمِ» مگر نه این است که در کتب درسی فرزندان ما به تأسی از پیشوایان دینی مهربانی با حیوانات توصیه اکید شده است؟ مگر نه این است که اصول انسانی حکم میکند حیوانات را آزار ندهیم و به قتل نرسانیم؟
در این شکی نیست که این اقدام غیرانسانی هیچ توجیه شرعی، قانونی و عقلی ندارد اما ظاهراً این اتفاق شوم هرازگاهی در بسیاری از شهرها و نیز «دارالمؤمنین کاشان» نیز میافتد!
سال گذشته بهصورت اتفاقی برای انجام کاری اداری از معاون سیاسی فرمانداری کاشان سخن از وجود «کمیته اتلاف» شنیدم و متحیر شدم از اینکه چرا درحالیکه دستورالعمل وزارتی «کنترل جمعیت سگهای ولگرد به روش زندهگیری و …» مسئولیت را بر دوش شهرداریها نهاده است هنوز کمیته اتلاف در فرمانداری باقی است (!؟) درحالیکه در ماده ۷- بند «ب» دستورالعمل فوق زنده گیری و استفاده از روشهای مختلف آن نموده ازجمله به ترتیب اولویت؛ ۱-استفاده از دستگاه مهار-۲- استفاده از تور مهار-۳- استفاده از قفس زنده گیری-۴- استفاده از سلاح بیهوشی (البته را رعایت شرایط خاص) تأکید و در بند «و» همان ماده روشهای حمل سگهای صیدشده را با رعایت نکات ایمن، بهداشتی و اخلاقی تعیین گردیده است و دستور به نگهداری واگذاری و …نموده است.
سؤال این است که با سکوت در برابر این عملکرد ضد اخلاقی و ضد دینی و ضد انسانی شنیع و سخیف چگونه میتوان مدعی زیست در شهری با لقب «دارالمؤمنین» یا «دارالولایه» شد؟
تکرار مکررات همیشه نکوهیده نیست؛ آوردهاند: سهراب سپهری شعری دارد درباره آب خوردن یک پرنده:
آب را گل نکنیم
در فرودست انگار
کفتری میخورد آب
یک منتقد مشهور ایرانی نقدی پرسروصدا بر آثار او مینویسد و خطاب به سپهری یادآوری میکند که: در شرایطی که آمریکا در ویتنام بمب ناپلم میریزد و آدم میکشد، تو نگران آب خوردن یک کبوتری؟
سپهری بعدها در یک مجلس دوستانه به او پاسخ میدهد: دوست عزیز، ریشه قضیه در همینجاست. برای مردمی که از شعر نمیآموزند که نگران آب خوردن یک کبوتر باشند، آدم کشی در ویتنام یا هر جای دیگر، امری بدیهی است.
ما اگر در شب اول ماه مبارک رمضان در شهر دارالمؤمنین در برابر به قتل رساندن سگهای بیپناه که جزئی از تسبیح کنندگان خداوند هستند سکوت کنیم در جنابتی که در حال وقوع است شراکت کردهایم. بگذریم که یک ماه پیش شهرداری قمصر تعدادی سگ را که تحت نظر و حمایت یک انجمن دوستدار محیطزیست بودند را جمعآوری و در بیابانهای نوشآباد رها کرد…خود دانید.
*تصویر مربوط به کاشان نیست
معاون سیاسی فرمانداری صورت مسئله را پاک کرده اند و باید پاسخگو باشند
متشکرم از حکیم مهر بابت باز نشر این خبر