حکیم مهر- محسن طاهرمیرزایی: سال گذشته پایگاه خبری تحلیلی حکیم مهر یک نظرسنجی در خصوص عملکرد روسای پیشین سازمان دامپزشکی کشور برگزار کرد که در نهایت، «دکتر عباسعلی مطلبی» با اختلاف معنیداری بهعنوان تاثیرگذارترین رئیس ادوار این سازمان از سوی مخاطبان انتخاب شد (اینجا). نتیجه این نظرسنجی بهانهای شد تا به سراغ این چهره نامآشنای دامپزشکی برویم و نظر شخص ایشان را در مورد علت این مقبولیت بدانیم.
حکیم مهر: آقای دکتر، فکر میکنید چرا چهره مقبول جامعه دامپزشکی کشور هستید؟
البته که قضاوت را باید به عهده مردم، متخصصین، دانشگاهیان و افرادی گذاشت که در زیر مجموعه دامپزشکی فعالیت میکنند. اما از نظر خود من، یکی از دلایل توفیق، صداقت در فرایند تنظیم و چینش یک تیم کاری متعهد و دلسوز بود که برای ارتقای سازمان دامپزشکی با نگاه به اعتلای کشور احساس وظیفه کرده بودند.
زمانی که بنده وارد سازمان شدم، سازمان به هر دلیلی فاقد یک ساختار قوی بود. البته پیش از بنده، دکتر صفاریان بهعنوان رئیس وقت سازمان، اقداماتی را آغاز کرده بود اما لازم بود که این اقدامات تکمیل، نهادینه و ساختارسازی شود. سازمان دامپزشکی دوره استقلال سازمانی خود را در این دوره به دست آورد.
حکیم مهر: منظور شما از استقلال سازمانی چیست؟
ساختار سازمانی دامپزشکی به صورت عمودی از راس تا پایین هرم است. در گذشته در استانها ادارات کل دامپزشکی، در شهرستانها شبکههای دامپزشکی، پستهای دامپزشکی و در پایینترین سطح خانههای بهداشت دام به این معنا نداشتیم. این ساختار نهادینه شد. ادارات کل دامپزشکی و شبکههای شهرستانی با نگاه شبکهای شکل گرفتند و دریک فرصت کوتاه بالغبر ۱۲۰۰ واحد ساختمان به معنای ساختارسازی سازمانی، احداث شد. اینکه این موارد در نوع خود چشمگیر بوده یا نبوده، بحث دیگری است؛ اما آنچه به آن به شکل ویژه پرداخت شد، تلاش در جهت رساندن سازمان به منزلت و جایگاه واقعی خود بود.
حکیم مهر: در این مسیر با چه چالشهایی مواجه بودید؟
چند چالش وجود داشت که البته تبدیل به فرصت اجرای وظایف قانونی سازمان دامپزشکی با یک نگاه جامع و مانع شد. مثلاً در مقوله نظارت بر بهداشت مواد غذایی، سازمان دامپزشکی در موقعیت مناسبی قرار نداشت، در حالی که بحث سلامت در قانون سازمان است. این بحثی بود که با چالشهای زیاد، سرانجام جا افتاد و نتیجه گرفت و سازمان به عنوان متولی بهداشت مواد غذایی با منشاء دامی ماموریتهای خود را به خوبی شروع کرد.
یکی از زیربخشهایی که خیلی موثر بود و در حوزه دامپزشکی به آن توجه کمی شده بود، حوزه شیلات بود. سازمان دامپزشکی در سیستم خود مقوله ساختارسازی برای بهداشت و بیماریهای آبزیان را در ابعاد گسترده نداشت. در واقع اصلا اسمی از آبزیان نبود و آبزیان به عنوان یک واقعیت بزرگ وارد عرصه شد و دامپزشکی خود را برای این بخش آماده کرد.
از طرفی کشور در موضوع داروهای دامپزشکی وضعیت مناسبی نداشت. تنها چند درصد از داروهای دامی را آن هم به صورت فرموله داخل کشور داشتیم و ۹۵ درصد داروهای دامپزشکی وارد کشور میشد. با شرایط آن زمان جنگ، بعد از جنگ و تحریم، شاید سالانه میبایست بالغبر ۳۰۰ میلیون دلار پول میدادیم که داروهای مورد نیاز کشور را تامین کنیم. یک حرکت ارزشمند صورت گرفت، همه دست به دست هم دادند که ۹۵ درصد داروهای دامی را در کشور حداقل فرموله کنیم.
در موضوع واکسن که خیلی استراتژیک است، یک موسسه رازی داشتیم که مورد حمایت قرار گرفت و در کنار آن بخشهای خصوصی برای ساخت واکسن وارد شدند. آن زمان همکاریهای بینالمللی برای ارتقای جایگاه دامپزشکی ایران خیلی مهم بود. با چندین کشور ارتباطات بینالمللی برقرار کردیم و به جایی رسید که سازمان جهانی دامپزشکی، ایران را یک کشور موفق در امر دامپزشکی مطرح کرد.
در کنار همه اینها سطح پوشش و حضور دامپزشکی در کشور بود. زمانی میگفتند ۴۵ درصد جمعیت دامی کشور تحت پوشش است، اما حضور جهادگرانه مجموعه دامپزشکی با پیوستن نیروهای دامپزشکی در جهاد و سازمان دامپزشکی این پوشش را افزایش داد. شاید رمز موفقیت همه اینها، حرمت، احترام و ارزش گذاشتن به جایگاه و منزلت تک تک کسانی است که در دامپزشکی خدمت میکنند؛ به نیروهای دامپزشکی، از آن راننده خدوم و خدمتکار زحمتکش گرفته تا سطح بالا، حرمت و جایگاه و شخصیت داده شد. همه آنها فعالیت در مجموعه دامپزشکی را تکلیف دانستند و نه یک ماموریت و مسئولیت اداری؛ لذا خدمت در دامپزشکی یک مساله حیثیتی شد. این باعث شد که همه اجزا عاشقانه وارد شوند.
حرکت مهم دیگر، بحث ورود به خصوصیسازی دامپزشکی بود. ما از سال ۷۶ با تدوین آییننامه ماده ۱۰ قانون سازمان دامپزشکی خصوصیسازی در دامپزشکی را شروع کردیم و به این ترتیب کلینیکها، بیمارستانها، درمانگاهها و داروخانههای دامپزشکی شکل گرفت. تا آن سال همه این موارد در اختیار خود ادارات دامپزشکی بود. محدودیت پرسنل دامپزشکی، عدم جذب و استخدام و عدم امکان توسعه خدمات دامپزشکی وجود داشت و کار به جایی رسید که زمانی در یکی از استانها مدیر کل با چند رئیس شهرستان تقاضای استعفا و کلینیک بخش خصوصی کردند؛ بنده هم با آن موافقت کردم.
بعد از آن هم ساختار سازمان نظام دامپزشکی را مطرح کردیم. اینکه سازمانی بیاید و فارغالتحصیلان و شاغلان بخش خصوصی را ساماندهی کند و در توسعه خدمات دامپزشکی همکار سازمان شود. البته که نقاط ضعف زیادی هم بوده، اما اینها توفیقاتی بود که به دست آمد. واقعیت این است که با شرایط مکانی و زمانی آن دوره، ورود فناوری، علوم و فنون جدید در حوزه دامپزشکی اتفاق افتاد و ارتباطات خیلی خوبی با دانشگاهها، مراکز علمی و پژوهشی و استفاده از نیروهای متخصص صورت گرفت. بنده بالغ بر ۲۰ نفر نیرو را به فرانسه اعزام کردم که در رشتههای مختلف تخصص بگیرند. برای اولین بار تخصص در دامپزشکی را مطرح کردیم و برای همه مدیران کل دامپزشکی، دوره خاصی در دانشگاه تهران برگزار کردیم تا مدیریت دامپزشکی را به صورت یک دوره پستدکترا طی کنند و بتوانند مدیران مسلط و متخصصی باشند که در دامپزشکی مدیریت کنند.
حکیم مهر: آیا در مدت ریاست خود بر سازمان، کاری هم بود که بخواهید انجام دهید اما نتوانسته باشید.
بله، خیلی کارها.
حکیم مهر: کاری که هنوز هم حسرت آن را داشته باشید.
یکی از کارهایی که خیلی دلم میخواست انجام شود، شناسنامهدار کردن کل جمعیت دامی کشور بود. من در اروپا دیده بودم که همه دامها پاسپورت دارند. یکی از بحثهایی که میتواند در زمینه انتقال بیماریها به ما کمک کند، شناسنامه دار کردن دامهاست تا جابه جایی آنها مدیریت شود. وقتی بیماری آنفلوانزا در یک منطقه ورود کرده و به جای دیکر منتقل میشود، ما نمیتوانیم متهم را پیدا کنیم و تشخیص دهیم که چطور جابه جا شده است.
نکته بعدی بیمه خدمات درمانی در دامپزشکی بود که خیلی آرزو داشتم کل جمعیت دامی کشور را تحت پوشش خدمات بیمهای خدماتی درمانی و پیشگیری ببرم، به شکلی که جمعیت دامی مردم بیمه شده و مانند حوزه انسانی خدمات بیمهای انجام شود.
حکیم مهر: چرا اجرایی نشد؟
برای آن لایحه دادیم، اما در شرایط زمانی و مکانی آن موقع، هنوز این درک وجود نداشت که از ما قبول کنند که جمعیت دامی را هم میتوان بیمه کرد. برنامه ما این بود که هر دامداری به تعداد جمعیت دامی یک دفترچه به معنای بیمه خدمات درمانی داشته باشد و زمانی که به دامپزشک مراجعه میکند، بیمه خدمات دامپزشکی بگیرد. وقت واکسیناسیون و بستری خدمات دامپزشکی بگیرد و بخش عمدهای از این هزینه را از دولت بگیرد و بخشی را هم خود به عنوان دامدار پرداخت کند. این طرح میتوانست یک امنیت از لحاظ سلامتی در سیستم برقرار کند.
بحث دیگر، اخلاق در دامپزشکی بود. در مباحث اخلاقی مثل اخلاق پزشکی، دنبال این بودیم که قانونی را در کشور در مقوله اخلاق دامپزشکی بگذرانیم که این هم بحثی بود که واقعا دوست داشتیم انجام شود.
حکیم مهر: آیا در مدت مسئولیت، خاطره جالبی هم برای شما پیش آمد؟
یک خاطره تلخ مربوط به زمانی است که شاید فقط ۲ ماه بود که به طور رسمی رئیس سازمان دامپزشکی کشور شده بودم. خبر رسید طاعون گاوی در استان مرکزی و قم فوران کرده است. با همه سختیها اما تبدیل به یک توفیق ارزشمند و بینظیر در دنیا شد. ظرف ۱۰ روز کل کانونها شناسایی و دامهای آلوده با کمترین تعداد تلفات جمعآوری شد. دامهای در معرض اتهام بیماری نیز جمعآوری و از بین رفت و بیماری مهار شد. در سالهای بعدی هم برنامه طاعون گاوی از ایران ریشه کن شد.
خاطره بد دیگر مربوط به زمانی بود که در اثر یک اشتباه در مدیران وقت سازمان شیلات که مرجع ذیصلاح دامپزشکی کشور بود، مطرح شد که صادرات خاویار به اروپا از ایران ممنوع شده و ایران به لیست سیاه رفته است. این مساله خیلی سخت بود برای کشوری که ادعا داشت دامپزشکی نمونه در دنیا دارد. حل این معضل چالشهای زیادی داشت.
حکیم مهر: شما در طول مدت مسئولیت خود، تغییرات زیادی ایجاد کردید. آیا از لحاظ اعتباری با شما همراهی میشد؟
برای موفقیت در یک کار، برنامه، نیروی انسانی و ساختار مطرح است. همه اینها در کنار هم به ما کمک کردند و دولت و وزرای وقت هم از لحاظ بودجه بینهایت همراهی کردند. اگر برنامه داشتیم به همه چیز میرسیدیم. کمااینکه برنامه میدادیم و بودجه میگرفتیم، علیرغم اینکه شرایط خاص بعد از جنگ و سازندگی بود اما همه ما را همراهی کردند.
در سال ۷۸ که به لیست سیاه رفتیم، دولت ۴ میلیارد تومان بودجه در اختیار ما قرار داد که مدرنترین و مجهزترین آزمایشگاه رفرنس و آزمایشگاه کنترل دارو و مواد بیولوژیک در منطقه را راهاندازی کنیم که همین کار را هم کردیم.
حکیم مهر: ممنون از فرصتی که در اختیار ما قرار دادید.
عزل و نصب ها بر مبناي وابستگي به مراكز قدرت صورت مي گيرد و هزار توهاي فاسدي كه خود را منتسب به منابع بالا ( در حالي كه بالايي ها خود آنقدر به ستوه آمدند كه اقدام به حذف از مسندش نمودند )مي نمايند در حال تشكيل شبكه هاي عمليات گروهي مي باشند
اين افراد و گروهها آنچنان در بدنه دامپزشكي ريشه دوانده اند كه ديگر نه اعتباري و نه حتي ظاهر موجهي براي معاونت ها و مدير كل ها باقي مانده است
داستان به جايي رسيده است كه تعميرات لاكچري و هزينه كرد بيت المال در اين اوضاع نابسامان اقتصادي براي ساختمان و اتاق و دفتركار بسيار واجب تر از كنترل بيماريها و يا امور زيربنايي شده است و هر روز نيز تقبيح جديدي براي گذشتگان مستمسك مي سازند و بدون خجالت آن را بين كاركنان مي پراكنند
تنها نقطه و كورسوي اميد به اين سيستم طبقه پنجم ساختمان يوسف آباد است كه اميدواريم تا دير نشده اين جرثومه بي اخلاق و هيستريك را كه بدون داشتن علم و دانش دامپزشكي و يا حتي تحربه كار در اين وادي تيشه به ريشه دامپزشكي مي زند را هرچه زودتر با پدزهري درمان كنند چرا كه اگر به درمان طبيعي وانهندش چه بسا .... استان ........... را بايد از دست رفته تلقي كرد
از مهمترين ويژگي هايي كه مطلبي و دستور را در اذهان نگاه مي دارد اخلاق محور بودن آنان است چرا كه اجازه نمي دادند كه تماميت خواهان بي اخلاق عنان اختيار حرفه را در دست بگيرند