حکیم مهر: خطر همیشه در کمین دامپزشکان است و ابتلای تعداد زیادی از کلینیسین و تکنسینها به تب مالت و یا بازرسان گوشت کشتارگاهها به انواع مشکلات حرکتی و استخوانی نظیر دیسک کمر و آرتروز، تنها گوشهای از سختیهای کار این قشر است.
به گزارش حکیم مهر به نقل از فارس، چهاردهم مهرماه هر سال به پاس زحماتی که قشر زحمتکش دامپزشک برای حفظ سلامت انسانها متحمل میشوند، گرامی داشته میشود، ضرورت حضور دامپزشکان در جامعه انکارناپذیر است اما کمتر فردی درباره این شغل، حساسیت، وظایف و سختیهای آن خبر دارند.
دامپزشکی صرفا به معنای درمان یک بیماری در دام نیست بلکه این رشته نقش موثری در بهداشت عمومی و ارتقای سلامت جامعه دارد و با فقدان دامپزشک، بدون شک بخشی از سلامت جامعه به خطر خواهد افتاد.
با وجود اینکه دامپزشکی شغلی پرمخاطره بوده و فعالان این قشر علاوه بر کار در شرایط پرخطر فیزیکی، در معرض انواع بیماریهای مشترک بین انسان و دام هستند، این شغل جزو مشاغل سخت و زیانآور طبقهبندی نمیشود موضوعی که اکثر دامپزشکان نسبت به این مسئله معترضاند.
به مناسبت روز دامپزشک به سراغ «دکتر سعید نقیئی» فردی که در این حرفه فعالیت گستردهای داشته و در حین خدمت دچار مشکلات و بیماریهایی شده، رفتیم تا پای درد دلش بنشینیم.
از فعالیت خود در حوزه دامپزشکی برایمان بگویید
از سال 73 از دانشکده دامپزشکی تهران به عنوان دکتر دامپزشک فارغالتحصیل شدم در این سال به عنوان سرباز وظیفه در اداره دامپزشکی استان کردستان مشغول به خدمت شدم و بعد از دو سال فعالیت در آنجا به شهرم همدان برگشتم.
از سال 75 در استان فعالیت مختلفی در حوزه دامپزشکی داشتهام، به عنوان کلینیسین درمانی در بخش خصوصی و کارشناس مبارزه، بررسی و مراقبت از بیماریهای مشترک بین انسان و دام در اداره دامپزشکی مشغول به خدمت بودهام.
چه خدماتی را به عنوان کلینیسین درمانی ارائه میدهید؟
سالهای گذشته به درمان دامهای سنگین نظیر گاو و گوساله مشغول بودم و اکثر فعالیتم هم شامل خدمت به روستاییان بوده است که از این منظر بسیار خرسندم چراکه توانستهام کمی به درآمدزایی آنها کمک کنم و در معیشت آنها نقشی داشته باشم.
چقدر به شغل خود علاقه دارید؟ و دغدغه شما در این حرفه چیست؟
بسیار زیاد؛ اگر علاقه نبود که به سمتش نمیرفتم، دامپزشکی یکی از مشاغل سخت به شمار میآید اگر چه در جایی به خصوص از نظر سازمان تامین اجتماعی به عنوان شغل سخت مطرح نشده است اما میتواند یکی از مشاغل سخت باشد.
دامپزشکان در فصول مختلف مشغول درمان دامها هستند و به مناطق پرخطر و صعبالعبور قدم میگذارند و با خطرات بسیاری مواجهند. مشکلات زیادی گریبانگیر صاحبان این حرفه است اما آنچنان دیده نمیشوند.
انتخاب افراد برای حضور در مناطق صعبالعبور و قشلاقی و ییلاقی گزینشی است یا داوطلبانه؟
گزینشی نیست و کار روتینی است که در طول سال انجام میگیرد، کار ما در این مناطق منوط به انتخاب نیست و وظیفهای است که محول میشود.
البته تنها در طول سال تعدادی از دامپزشکان برای حضور در منطقه قشلاق استان خوزستان و ایلام انتخاب میشوند و علت انتخاب نیز براساس سابقه کار در امر واکسیناسیون است، این افراد حداقل به مدت یک ماه در مناطق قشلاقی واکسیناسیون دامهای عشایر را برعهده دارند.
همکاران برای حضور در مناطق ییلاقی و قشلاقی داوطلب میشوند و اجباری نیست اما بر اساس اولویت نیز انتخاب میشوند. اکثر آنها برای واکسیناتور در مناطق مختلف ییلاقی و قشلاقی، ساکن آنجا میشوند.
از شرایط حضور در ییلاق و قشلاق بگویید.
دامپزشکان از جاهای صعبالعبور گذشته و در مناطق ییلاق و قشلاق حضور مییابند، حتی شاید باور نکنید ساعتها پیادهروی میکنند تا به منطقه مورد نظر برسند. گاهی سوار الاغ و قاطر میشوند و در سرما و گرما مشغول خدمترسانی هستند. خودم کمتر در این مناطق حضور یافته ام اما همکاران واکسیناتور سختی کار را به جان میخرند.
و سختیهای کار چه؟
سختیها که بسیار است، برای مثال یکی از همکاران سال گذشته در مسیر استان لرستان با خودروی نیسان دچار سانحه و شکستگی شد که ماهها دستش توی گچ بود و پاهایش هم آسیب دیده بود. خودم هم سال 75 دچار بیماری تب مالت شدم.
چطور به بیماری تب مالت مبتلا شدید؟
در اداره کلینیسین دامپزشکی بودم که به این بیماری دچار شدم، همکاران در حوزههای مختلف اقدامات خاصی را انجام میدهند، اکثر آنها به کار درمانی مشغولاند و کار درمان هم به بخشهای مختلف تقسیم میشود.
سال 75 بود با گاوی که مشکل زایمان داشت و دچار سختزایی شده بود مواجه شدم، این گاو چنان شرایط بدی داشت که باید با دخالت انسانی زایمان انجام میگرفت.
بلافاصله با ورود به محل زایمان، دستکشم را پوشیدم و درگیر به دنیا آوردن گوساله شدم، گویا در حین کار دستکش پاره شده بود اما متوجه نشده بودم و از آنجا که میکروب این بیماری از پوست سالم نیز میتواند منتقل شود، به این بیماری مبتلا شدم.
آن دام به ظاهر سالم بود اما آلودگی با دستکش منتقل شد، بعد از 20 روز بیماری با تب و تعریق خود را نشان داد و با دیدن علایم متوجه بیماری شدم و وقتی آزمایش دادم حدسم صحیح بود، خونگیری از دام نیز انجام شد که آن هم آلوده بود.
مراحل درمان را طی کردم و اکنون 23 سال از زمان بیماری گذشته است اما به دلیل استفاده از داروی جنتامایسین دچار کاهش شنوایی شدم چون مصرف آن احتمال کاهش شنوایی را دارد.
در طول این سالها دچار کمردرد و زانودرد هم شدهام، بیماری تب مالت به عنوان بیماری هزارچهره شناخته شده چون به هر شکلی میتواند خود را نشان دهد که به مرحله «حاد»، «نیمهحاد» و «مزمن» تقسیم میشود.
علائم بیماری اگر بیشتر از یک سال ادامه داشته باشد وارد مرحله مزمن میشود که حتی فرد را دچار افسردگی، دردهای مزمن و خستهکننده میکند. من هم دچار علایم بیماری مزمن شدم که با کمردرد، زانودرد و کاهش شنوایی همراه است
آیا این بیماری، شغلتان را تحت شعاع قرار نداده است؟
وقتی صبحها از رختخواب بلند میشوم درد کمر به حدی است که باید با حرکات ورزشی عضلات را گرم کنم تا درد کمتر شود، برخی از همکارانم با شدت بیشتری به این بیماری مبتلا میشوند و ماهها در بیمارستان بستری شدهاند. حتی عضوی از بدنشان دچار نقض شده است؛ کار یکی از همکاران به علت بیماری تب مالت به پیوند اعضا کشید.
گاهی برخی سوال میکنند مگر دامپزشکان آگاهی ندارند پس چرا دچار این بیماری میشوند؟ در این مورد هم میفرمایید؟
بیماری در من ناخودآگاه بود، حتی با وجود اینکه دستکش داشتم و دام هم به ظاهر سالم بود در حین کار دستکش پاره شده بود و متوجه نشده بودم، چون تمام فکرم روی سالم به دنیا آمدن گوساله و نجات دادن گاو از درد بود.
همکاران واکسیناسیون به روشهای مختلف دچار بیماری تب مالت میشوند، کسانی که واکسیناسیون آماده میکنند ممکن است دچار بیماری شوند چون واکسن زنده است و ناخوداگاه به بیرون پاشیده شده و داخل چشم فرد میرود و او را آلوده میکند.
موارد زیادی را دیدهام که حین واکسیناسیون سرنگ با حرکت دام جابهجا شده و حاوی واکسن تب مالت به دست همکار خورده و آلودگی منتقل شده است.
متاسفانه دامپزشکان به خصوص واکسیناتورها در معرض انواع بیماری مشترک حیوان و انسان هستند.
از جذابیتهای این حرفه هم برایمان بگویید.
به عنوان کلینیسین درمانی وقتی میتوان دامی را از مرگ نجات داد جذابیت را میتوان در آن دید. بارها شاهد اتفاقات خوشایند در این حرفه بودهام و تنها به سختیهای آن نباید اشاره کرد.
وقتی در روستای دورافتاده استان کردستان میتوانی دامی را از مرگ نجات دهی و خانوادهای جشن بگیرند این یعنی ذوق و شوق به کار.
سال 76 بود یک خانواده روستایی در استان کردستان دو راس دام داشتند که یکی از آنها دچار «تب شیر» شده بود و اگر به موقع درمان نمیشد از بین میرفت، این خانواده بسیار نگران بودند و نمیخواستند شاهد این اتفاق باشند، وقتی آنجا رسیدیم دام به حالت درازکش بود و داشت میمرد بلافاصله دارو و درمان را شروع کردیم و خوشبختانه بعد از ساعتها تلاش بهبود یافت.
در بدو ورود ما خانواده و همسایههای آنها بالای سر گاو گریه میکردند چون آن خانواده سرمایهای جز دو گاو نداشتند و وقتی دام زنده شد جشن گرفتند، از شادی آنها من هم چندین روز سرحال بودم و در وجودم جشن گرفته بودم چرا که سرمایه دامدار حفظ شده بود و این حتی به نفع کشور هم بود.
حین معاینه و درمان دام چه خطراتی دامپزشک را تهدید میکند؟
یک بار هنگام معاینه دام برای تشخیص آبستنی(عملیات روتین مامایی که دام را داخل باکس میاندازند و میلهای به پشت آن میزنند) انجام شد و او رم کرد و حرکتی انجام داد که باعث شکستگی دست همکارم شد، اتفاقات مشابهی برام من نیز افتاده، مچم و زانوهایم آسیب دیده است.
آیا در حوزه تامین داروهای دام مشکلی وجود دارد؟
داروهای تولید داخل و وارداتی در دام تزریق میشود، داروهای وارداتی باید با مجوز دامپزشکی وارد شود و خوشبختانه در این زمینه مشکلی وجود ندارد، گاهی با کمبود دارو مواجه هستیم اما اکثر داروها تامین میشوند و مسئله حادی نیست.
برخی از دامداران دامها را خودسرانه درمان میکنند توصیه شما به آنها چیست؟
در جامعه انسانی مصرف خودسرانه دارو را میبینیم که افراد با کوچکترین بیماری شروع به خوردن داروهایی میکنند، در بین قشر دامدار نیز با توجه به تجربهای که نزد دامپزشک به دست آوردهاند درمانهای خودسرانه وجود دارد که گاهی نتیجهبخش بوده اما گاهی اینطور نیست که در این مواقع به ما مراجعه میکنند.
درمان خودسرانه گاهی کار ما را سخت میکند چون دارو و درمانی استفاده شده و نتیجهبخش نبوده و مقاومت آنتیبیوتیکی ایجاد شده که به همین دلیل از دامداران میخواهیم خودسرانه دارویی را به دام ندهند.
بارها این اتفاقات را شاهد بودهایم که مثلا روی دامی دارویی تاثیر نداشته و باید به خاطر بیماری معدوم و کشتار میشده اما دامدار به اشتباه تزریقی انجام داده که باعث شده هم هزینه اضافه بر درمان تحمیل شود و هم گوشت دام آسیب ببیند.
آموزشی در این زمینه در استان انجام گرفته است؟ اگر بله چقدر موثر بوده است؟
در استان اجرای عملیات واکسیناسیون و برگزاری کلاسهای آموزشی موثر بوده است، در حال حاضر مردم و به خصوص دامداران آگاهی خوبی به دست آوردهاند، خوشبختانه امروزه بیماری استان را تهدید جدی نمیکند.
به عنوان نمونه به علت شیوع بیماری تب کریمه کنگو در استانهای مجاور حتی مرگ انسانی را هم شاهد بودهایم اما خوشبختانه در استان همدان گزارشی از این بیماری نداشتهایم.
یکی از دلایل این مهم این است که در کشتارگاههای استان طرح پیشسرد اجرایی میشود و گوشتهای دام بعد از کشتار به مدت 24 ساعت در قسمت پیشسرد نگهداری و بعد روانه بازار و قصابیها میشود که همین امر باعث شده عوامل بیماریزا از بین برود و جامعه در معرض خطر بیماری زا قرار نگیرد.
انجام چه اقداماتی در کنترل بیماری تب مالت ضروری است؟
تنها دامپزشکی نمیتواند عامل پیشگیرانه این بیماری باشد و همکاری جامعه دامداری و جوامع شهری، روستایی و عشایری را میطلبد.
بیماری بروسلوز و تب مالت بیماری مشترک و مهم بین انسان و دام است که میکروب آن میتواند از دام آلوده نظیر گاو، گوسفند و بز و حتی سگ به انسان منتقل شود.
این بیماری در دام به اسم بروسلوز و در انسان به تب مالت معروف است.
انواع میکروب بروسلا در حیوانات شامل بروسلوز ملیتنسیس (بز)، بروسلوز آبورتوس (گاو)، بروسلوز سویس (خوک)، بروسلوز کانیس (سگی)، بروسلوز نئوتوم و بروسلوز اویس (گوسفند) است و شایعترین آن در سراسر جهان ملیتنسیس است. بروسلوز ملیتنسیس میتواند ناتوانی بیشتر و علایم شدیدتری در انسان ایجاد کند.
دامها چگونه به بیماری بروسلوز دچار میشوند؟
به دنیا آمدن نوزاد از مادر آلوده به میکروب، خوردن شیر از مادر آلوده به میکروب، خوردن علوفه آلوده به میکروب توسط دام، تماس با بافت و مایعات آلوده بدن که شامل ترشحات زایمانی، ادرار، خون و فضولات است، استفاده از منبع شرب مشترک با دامهای آلوده که حتی از طریق تنفس و استنشاق میکروبهای معلق در هوای آغل که آلوده است میتواند باعث آلوده شدن دامها شود.
این بیماری باعث سقط جنین در دامها میشود که اکثرا سقط در زایمان اول اتفاق میافتد و در زایمانهای بعدی ممکن است سقطی نباشد اگرچه دام آلوده است و حتی گوساله و برهای که به موقع به دنیا آمدهاند ممکن است ضعیفتر از بقیه برهها و گوسالهها باشند، این بیماری میتواند باعث کاهش شیر دام و حتی عقیم شدن دامهای نر شود.
راههای انتقال میکروب تب مالت از حیوان به انسان چگونه است؟
این مورد به خصوص شامل دامداران میشود، هوای آغل اگر آلوده باشد یعنی حاوی ذرات ریز و معلق و آلوده باشد، میتواند از راه تنفس انسان را آلوده کند.
ورود بیماری از راه خوراکی نظیر شیر و لبنیات غیرپاستوریزه مانند پنیر، سرشیر، خامه و ... امکان پذیر است. حتی گوشت و جگر نیم پز و نپخته، دنبه و... میتواند باعث انتقال بیماری شود.
این بیماری حتی از راه پوست ظاهراً سالم، عبور کرده و باعث بیماری در انسان میشود، پاشیده شدن خون و ترشحات بدن دام آلوده به داخل چشم انسان باعث بروز بیماری خواهد شد.
عدم استفاده از دستکش باعث انتقال بیماری است، بنابراین افراد در حین قطعه کردن گوشت حتما دستکش به دست داشته باشند.
مصرف آغوز میتواند بیماری را انتقال دهد، برخی تصور میکنند این ماده بسیار مقوی است و باید آن را خورد در صورتی که برای گوساله یا بره تازه به دنیا آمده میتواند ارزش غذایی داشته باشد و برای انسان بسیار آلودهکننده باشد. دامداران به هیچ وجه از آغوز مصرف انسانی نداشته باشند.
در مورد اقدامات پیشگیرانه از بروسلوز در دام توضیح میدهید؟
انجام واکسیناسیون به موقع و مناسب طبق برنامهای که اداره دامپزشکی تعیین میکند حائز اهمیت است و میطلبد دامداران با این اداره همکاری لازم را داشته باشند.
باید محل زندگی سالم از نظر نور و شرایط بهداشتی برای دام مهیا کرد و یک دامدار محلی برای قرنطینه دامهایی که تازه خریداری کرده یا دامهایی که آبستن هستند تعیین کند تا بعد از زایمان در آن محل نگهداری شوند.
ضدعفونی کردن محل زایمان دام باید مورد توجه باشد و دامهایی که سقط کردهاند را باید از سایر دامها جدا نگهداری کرد تا آزمایشهایی را روی آنها انجام شود.
جنین سقط شده باید دفن بهداشتی شود، یعنی در دومتری زمین دفن و آهک روی آن ریخته شود و موقع برداشتن جنین حتماً از دستکش استفاده شود.
مشاهده شده از جنین و جفت سقط شده برای تغذیه سگها استفاده میکنند اما این باعث انتقال بیماری و آلوده شدن سگ میشود.
درمان دام آلوده چگونه است؟
دامداران درمانی برای این بیماری انجام ندهند چرا که هم بیاثر است و هم صرفه اقتصادی ندارد. در استفاده از داروی سرخود، مقاومت دارویی در دام به وجود میآید و احتمال انتقال بیماری به انسان افزایش مییابد.
دام آلوده بیماری باید از گله حذف شود و زیر نظر اداره دامپزشکی به کشتارگاه اعزام و زیرنظر بازرسین این مرکز کشتار شود.
اقدامات پیشگیرانه در جلوگیری از بیماری تب مالت چیست؟
آگاهی افراد جامعه از راههایی که میکروب میتواند وارد بدن انسان شود بسیار مهم است و صدا و سیما میتواند برای هر کدام از جوامع روستایی، عشایر و شهری آموزشهای متفاوتی را در نظر گیرد.
همکاری با اداره دامپزشکی در واکسیناسیون دامها و شست وشوی دستها بعد از تماس با محیط و دام آلوده، استفاده از لباس کار و کفش مناسب در محل زندگی دامها حائز اهمیت است و استفاده از دستکش در حین زایمان دامها و در قطعه کردن گوشت مورد توجه باشد. شیر پاستوریزه یا حتما شیری که به مدت پنج یا 10 دقیقه با هم زدن میجوشد، مصرف شود.
تب مالت در استان چه وضعیتی دارد؟
در برخی از شهرستانها نظیر کبودراهنگ موارد ابتلای به بیماری بیشتر است و همدان نیز به نسبت سایر استانها آمار بالایی دارد این آمار منوط به این نیست که همدان در صدر قرار دارد بلکه نحوه گزارشدهی استان نسبت به استانهای دیگر دقیقتر است.
کنترل این بیماری همکاری همهجانبه را میطلبد اداره دامپزشکی استان پوشش صد درصدی در واکسیناسیون دامها را دارد اما این مسئله به همکاری دامداران نیز برمیگردد که باعث میشوند تعدادی از دامها واکسیناسیون نشوند و با کوچکترین برخورد با میکروب نیز دچار بیماری شوند.
ارتباط و همکاری متقابل اداره دامپزشکی با دامداران به خصوص در جامعه عشایری و روستایی در کنترل بیماری حائز اهمیت است و جمعیت شهری نیز باید مواردی را در جلوگیری از انتقال بیماری انجام دهند و در مصرف شیر و لبنیات دقت بیشتری داشته باشند.
از وقتی که در اختیار گذاشتید متشکرم، صحبت پایانی شما را هم میشنویم.
من هم از شما متشکرم، در پایان صحبتهایم به این نکته تأکید میکنم که جامعه دامپزشکی زحمات زیادی میکشند اما متاسفانه کمتر دیده شدهاند و کمتر شناخته و شناسایی میشوند در حالی که وظیفه دامپزشکی خطیر و در راستای تامین امنیت غذایی جامعه انسانی است.