نقدی بر عملکرد «مهندس محمود حجتی» در حوزه دامپزشکی و بهداشت عمومی
نویسنده: امضا محفوظ
حجتی از وزارت جهاد کشاورزی رفت ...
نمی دانیم که اکنون با خلاء حاصله از حذف اجباری مدیریت وزیری که الفبای امنیت و ایمنی غذایی و بهداشت عمومی جامعه را نمیدانست، چه اتفاقی خواهد افتاد؟ به راستی انتصاب حجتی بر مسند وزارت جهاد کشاورزی، آنهم نه یکبار بر چه اصولی صورت پذیرفت؟ انتصاب ایشان در این مسند آنهم بدون داشتن کوچکترین تخصص و دانشی در این وزارت و امور مربوط به آن، قمار بزرگی بود که با امنیت و ایمنی غذایی جامعه انسانی و بهداشت عمومی کشور ایران صورت گرفت و حتی این ماندن آنقدر برای برخی ها مهم بود که خود حجتی و تمایلش برای رفتن به شهرداری تهران و خلاصی از این وزارت دردسرساز سرکوب شد و فرصت های ما برای خلاصی از دست این وزیر کارنابلد از دست رفت.
لیست بی پایان مشکلات ایجاد شده توسط ایشان به واسطه نا آشنایی با مفاهیم اولیه کشاورزی و دامپروری در ابعاد تولید و همچنین در درجه بالاتر بهداشت عمومی جامعه و ایمنی غذایی مردم کشور ایران به قدری طولانی است که به نظر می رسد محافل تخصصی به اندازه کافی به آن پرداخته اند، ولی در حوزه علم دامپزشکی و بهداشت عمومی جامعه موارد ذیل بیشتر از سایر مسائل به چشم می آید:
1. برنامه ریزی و عملیاتی نمودن حذف سیستم اداری دامپزشکی و ادغام و تلفیق آن به عنوان بخشی کوچکی از وزارت جهاد کشاورزی و حذف استقلال دامپزشکی در حوزه سازمانی و همچنین ادارات کل استانی: این برنامه ریزی به صورت ماهرانه در حال پیگیری بود. بیارزش بودن فعالیت های شبانه روزی دامپزشکی برای حجتی در همایش تجلیل از فعالان پیشگیری از آنفلوآنزای فوق حاد پرندگان در استان خراسان رضوی و مرزبانان سلامت فعال در ایام نوروز 1397 کاملاً قابل مشاهده بود؛ جایی که وزیر جهاد کشورزی از آبدارچی استانداری خراسان رضوی گرفته تا استوار پاسگاه انتظامی شهرستان چناران را لوح تقدیر داد ولی دامپزشکان را که کار اصلی را انجام دادند عامدانه از این تقدیر محروم کرد. یکی دیگر از مهمترین نشانه های این مبحث، خارج نمودن بانک های اطلاعاتی و سامانه های تخصصی دامپزشکی از سازمان می باشد و همچنین طراحی سامانه های جدید برای الکترونیکی نمودن رویه های فنی دامپزشکی ولی از این بابت اطمینان کامل داریم که این سناریو از آغاز شکست خورده است چرا که علم و حرفه دامپزشکی استاتیک نیست و همچنین مرحله نهایی تمامی سیستم ها می بایست به دامپزشک باتجربه جهت تجزیه و تحلیل و تصمیم گیری ارجاع گردد.
2. هدیه ویژه به کلیه کشورهای خارجی جهت صادرات محصولات بیولوژیک به ایران با حذف موسسه رازی: «تولید در موسسه رازی حرام است و این موسسه باید تبدیل به یک مرکز تحقیقات کاربردی شود!!»؛ خیر کاملا در اشتباه هستید، این فتوا مربوط به یک مقام از کشور خارجی متخاصم با ایران نیست بلکه عین جملات گهربار وزیر جهاد کشاورزی در سال 1394 میباشد. درست پس از این اظهارات بود که موسسه رازی سیر نزولی را آغاز کرد و روز به روز به قهقرا رفت. وزیر محترم برای نیل به هدف حذف موسسه رازی که خطر تهدید امنیت و ایمنی بیولوژیک کشور در ابعاد انسانی و دامی را به دنبال میداشت، ابتدا تعدادی از دامپزشکان باتجربه را از پست های مدیریتی این موسسه حذف نمودند و سپس با تزریق برخی نیروهای بیتجربه به اسم جوانگرایی، آنها را وارد سیستم مدیریت این موسسه نمودند و این تضعیف همینطور تا به امروز ادامه یافت و ما ماندیم و بهت اجرایی نمودن پروژه حذف موسسه با قدمت بیش از یکصد سال پر افتخار و بدون مشابه در منطقه؛ البته بعدتر در جلسات استیضاح متعددی که برای ایشان در مجلس تشکیل شد، فرموده بودند: «در 4 - 5 سال گذشته، یک دامپزشک مسئول موسسه رازی بوده است و امروز یک شیمیست ریاست موسسه را بر عهده دارد، جوان و جوانتر هم است، متخصص هم است، نخبه هم است». یک بار دیگر جمله را بخوانید «جوان و جوانتر هم است، متخصص و نخبه هم است» و بعدتر مشخص شد که این انتصاب در مسیر تضعیف موسسه رازی و آن جوانتر بودن هم برای جبران مسن بود وزیر محترم به کار گرفته شد و آنچه مضحکه خاص و عام شد پدافند غیرعامل بود که به دست وزیر وقت صورت گرفت.
3. حذف قوانین و دستورالعمل های دامپزشکی و تحریف قوانین برای تغییر قانون دامپزشکی به نام تسهیل فضای کسب و کار: وزیر جهاد کشاورزی در مورد چالش به وجود آمده در خصوص استاندارد ذرت های وارداتی آلوده اظهار داشت: «اینکه حد مجاز توکسینها در ذرتهای وارداتی چقدر باشد، مسئلهای است که باید مورد کار کارشناسی بیشتر قرار گیرد»؛ این اظهارات نیز از جمله فرمایشات وزیر سابق جهاد کشاورزی می باشد که پس از غائله ذرت های آلوده و برای اینکه راهی برای تامین وارد کنندگان متخلف بیابند فرمودند که حد مجاز آفلاتوکسین باید مطالعه! و بازنگری بیشتر! شود. کاش شفافتر میگفتند که اصلا نباید حد مجازی باشد که اینگونه وزارت جهاد را دچار دردسر سازد و اینگونه سر ایمنی غذایی 90 میلیون انسان را فدای بی اطلاعی خود کنند، چرا که اراده کرده بودند تا ذرت ها به هر قیمتی ترخیص شود. باور کنید اینها سخان خود جناب حجتی است و ما از خودمان در نمی آوریم.
حتی ایشان در جای دیگری فرمودند: «علاوه بر مقررات و استانداردهایی که در سایر کشورهای دنیا ملاک قرار داده شده، باید مقتضیات کشور هم دیده شود و پس از آن تصمیم نهایی را اتخاذ کنیم؛ امیدوار هستیم با توجه به حساسیتهای در نظر گرفته شده توسط دستگاههای مختلف از جمله وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، سازمان ملی استاندارد ایران و وزارت جهاد کشاورزی، محصولات بهتری را به مردم عرضه کنیم». به عبارت دیگر مردم ایران نژادشان با سایر انسانها تفاوت دارد و اگر کیلو کیلو آفلاتوکسین هم مصرف کنند، اتفاقی برایشان نمی افتد و حتی در این جا هم هیچ جایگاهی برای دامپزشکان قائل نیستند و با عناد خاصی نامی از دامپزشکان نمی برند.
البته ایشان هیچ گاه استانداردی از آفلاتوکسین خشکبار و داروهای گیاهی رونمایی ننمودند، چرا که مردم ما مقاومند و مقتضیات کشور را در نظر می گیرند! حذف دامپزشکان از نظارت بر گوشت های وارداتی در قالب پروتکل، برگزاری جلسات حذف نظارت بر کشتارگاه های داخلی در اتاق بازرگانی نیز ازجمله این اقدامات بود. حقیقتا مدتی است که برخی در حوزه وزارت جهاد کشاورزی به نام تسهیل فضای کسب و کار در حال قانون زدایی در این بستر می باشند، آنقدر در این داستان پیشروی نمودند تا رسوایی واردات ذرت های آلوده گریبان آنان را گرفت و این در حالی بود که در حال تسری دادن این نوع مدیریت به بحث نظارت های بهداشتی محصولات خام دامی داخلی و خارجی بودند و هستند؛ حالا ما نمی دانیم که با رفتن ایشان و تغییر تفکر حاکم بر وزارت خانه، آیا مدیران باقیمانده کار ناتمام ایشان را به سرانجام می رسانند یا اینکه عمر مدیریتی شان کفاف این امر را نمی دهد؟
4. عدم ابلاغ سه ساله تعرفه خدمات دامپزشکی: «نمی دانم، مگر ابلاغ تعرفه های دامپزشکی تاخیر دارد؟»، این پاسخ وزیر درباره علت عدم ابلاغ تعرفه های خدمات دامپزشکی بخش خصوصی بود. دو احتمال در این پاسخ وجود دارد: یا شرایط کسالت ایشان آنقدر شدید بوده که اصولا کفایت وزارت را از دست داده بودند و وظایف خویش را فراموش می نمودند و یا اینکه دانسته برخی از مسائل را به صلاحدید خودشان فراموش می نمودند. حقیقتا این بند از رفتارهای نامناسب و خارج از شأن ایشان که نظام بهداشتی کشور را برای سه سال در دوره اخیر معطل امضاء خود نگه داشته بودند و یا به سان سال 1396 در هفته پایانی سال تعرفه های سال 1396 را ابلاغ نمودند، تنها و تنها از عهده شخص ایشان بر می آمد، و این در حالی است که تعرفه های نظام دامپروری مثل ساعت تعیین و ابلاغ می شود و یادشان هم نمی رود ابلاغ کنند. در این میان مسئولین پائین رده تر ایشان نیز عنوان می کنند که اگر نه هر روز ولی هر هفته پیگیر امضاء تعرفه ها بوده اند ولی شخص وزیر به مدت سه سال زمان برای امضاء آن نداشته اند. بگذریم از اجحاف هایی که ایشان به واسطه این رفتار به وضعیت معیشتی فعالان حرفه دامپزشکی داشته اند، آیا می توان از ضررهای بی شمار بهداشتی که به واسطه تضعیف دامدار بر بهداشت دامدارای ها و به تبع آن به پیکره انسانی کشور ایران وارد نموده اند گذشت؟ حقیقتا ایشان به ازای هر یک ویال آنتی بیوتیک غیرضروری که در دامداری ها مصرف شده و باعث مرگ یک هموطن ایرانی به دلیل مقاومت آنتی بیوتیکی گردیده است و یا به دلیل حذف نظارت های بهداشتی در کشتارگاه ها و دامداری ها گردیده است، مسئول می باشند و می بایست جوابگو باشند و استعفاء یا برگناری از وزارت این مسئولیت را از دوش ایشان ساقط نمی نماید و امیدواریم روزی توسط دستگاه های ذیربط به این موضوع خطیر رسیدگی نمایند تا درس عبرتی برای مسئولین آینده باشد.
5. افتخار تولید دامپزشک ذخیره برای نیاز بیست سال آینده کشور ایران: به خاک سیاه نشاندن حرفه دامپزشکی و حرفه های وابسته به کشاورزی و دامپروری به دلیل عدم مدیریت تعداد دانشجویان در دانشکده های مربوطه، درست در زمانی که وزیر بهداشت و همه مسئولان آن وزارتخانه اجازه تعدی به تعداد دانشجویان ورودی به پزشکی و حرف وابسته به آن نمی دهند و تعداد دانشجو و فارغ التحصیل را به گونه ای مدیریت می کنند که تناسب بین فارغ التحصیلان و شغل های موجود در حرفه متناسب باشد، در آنسوی پل وزیری وجود دارد که اعتنایی به تعداد پذیرش دانشجو، بازار کار و نیازهای فارغ التحصیلان ندارد. تعداد دانشکده های دامپزشکی در کشور ایران از تورقوزآباد نتانیاهو تا دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران با ورودی های 300 تایی روزانه و شبانه چنان بر تارک فرصت های شغلی این حرفه تاخته اند که به نظر می رسد اگر 20 سال آینده تعداد دانشجویان ورودی دامپزشکی صفر شود، به اندازه کافی فارغ التحصیل و ذخیره دامپزشک خواهیم داشت و در این زمینه وزیر محترم به سان خودکفایی در گندم و تامین گوشت می تواند تامین دامپزشک تا بیست سال آینده را از موفقیت های دوران وزارت خود نام ببرد. البته نامی از حرفه های وابسته به کشاورزی نمی بریم، چون دلمان نمی خواهد داغ دل این عزیزان را تازه کنیم.
البته پر واضح است که نوشتن از جملات جذاب و بی برنامگی های وزیر محترم می تواند به مثنوی هفتاد من کاغذ تبدیل شود ولی به همین چند مورد بسنده می کنم، چرا که شما خود بهتر به آن واقف هستید و امیدواریم وزیر پیشنهادی جدید همانند وزیر سابق نباشد و در برنامه های خود حرفه دامپزشکی و سلامت مردم ایران را محترم بدارد.