حکیم مهر- محسن طاهرمیرزایی: عاشق پاتولوژی است و میگوید که یکی از ارزشمندترین جنبههای پاتولوژی، ارائه تشخیص درست و کمک کردن به درمان است. «دکتر دیبا گلچین» دانشجوی ممتاز رشته پاتولوژی دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران معتقد است که پاتولوژی صرفاً برای بررسی تومورها نیست، بلکه خیلی وقتها مرگهای ناگهانی یا مشکوک را برای کالبدگشایی و پیدا کردن علت مرگ به پاتولوژیستها ارجاع میدهند. از نظر او پاتولوژی یعنی تشخیص؛ تشخیصهایی چنان دقیق که گاه در بررسی بالینی و با سایر آزمایشها نمیتوان به آن رسید.
او در گفتوگو با حکیم مهر، از برخی همکاران که علم روز را اساس درمان قرار نمیدهند گلایه میکند و میگوید: «اغلب نمونهبرداری پاتولوژی را به آخرین روزها موکول میکنند؛ یعنی تمام درمانها را انجام میدهند و اگر جواب نگرفتند یک نمونه برای پاتولوژی میفرستند، که این صحیح نیست.»
گلچین از معدود دانشجویانی است که آزمون بورد دوره تخصص را با نمره ۹۲ از ۱۰۰ گذرانده و حالا در فکر یک آینده روشن است.
حکیم مهر: ریشه علاقه شما به دامپزشکی از کجاست؟
علاقه من به دوران دبیرستان برمیگردد که همیشه به درس زیستشناسی علاقه بیشتری داشتم. همواره رشته تجربی برای من جذابتر بود. آن زمان در مدرسهمان (منظومه خِرد) یک روزِ هفته به شرکت در انجمنها اختصاص داشت؛ از رُباتیک و هوا فضا و معماری گرفته تا زیستشناسی، فیزیک، موسیقی، شعر و هنرهای تجسمی و ... که شرکت در آنها آزاد بود و فارغ از رشته تحصیلی، هرکس براساس علاقهاش در آنها شرکت میکرد. شاید علاقهمندی من به رشتههای مدیکال، وامدار دوران دبیرستان و انجمن زیستشناسی است. رشته جذاب برای من مدیسین بود و به همین خاطر بین پزشکی و دامپزشکی مردد بودم؛ اگرچه دامپزشکی را بعد از پزشکی انتخاب کردم اما الان بینهایت خوشحال و راضی هستم که رشته دامپزشکی قبول شدهام.
حکیم مهر: ورودی چه سالی هستید؟
سال ۸۹ عمومی، 95 رزیدنسی.
حکیم مهر: چه شد که تصمیم گرفتید ادامه تحصیل دهید و تخصص بگیرید؟
مدتهاست که دامپزشکی رشتهای تخصصی شده است. سال سوم دکترای عمومی درس پاتولوژی داشتیم و پاتولوژی یکی از اولین درسهایی است که بعد از علوم پایه به آرامی رنگ و بوی بالینی و تشخیصی پیدا میکند. از آنجا که اساتید به ما آموختند که اساس درمان بیماری، تشخیص آن است، لذا این درس روز به روز برای من جذابتر شد. به خودم این فرصت را دادم که به سالهای بالاتر بروم و کار بالینی را بیشتر تجربه کنم. همیشه جراحی و بیماریهای داخلی دام کوچک برایم شگفتانگیز بود اما هرچه گذشت متوجه شدم که بیشتر کلینیسینهای موفق و دارای دید علمی، برای تشخیص دقیق و انتخاب استراتژی درمانی کارآمد، روی پاتولوژی تکیه میکنند. ضمنا به لطف راهنمایی یکی از اساتیدم با ماهیت، گستردگی و محیط کار یک پاتولوژیست بیشتر آشنا شدم و به این نتیجه رسیدم که پاتولوژی میتواند رشته خوبی برای من باشد؛ به خصوص که به نوعی جنبه کاراگاهی و اکتشافی دارد! بنابراین یکی از بهترین تصمیمهای زندگیم را گرفتم.
حکیم مهر: معروف است که قبول شدن در این رشته خیلی سخت است.
بله، همینطور است.
حکیم مهر: دلیل این سختی چیست؟
دلیل اول این است که هر چند سال یک بار، تعداد کمی دانشجو در این رشته میگیرند و دلیل دوم گستردگی آن است. برای مقایسه، طیف بیماران یک متخصص داخلی دام کوچک/ بزرگ، یا پرندگان و آبزیان، محدودتر است. اما پاتولوژی بیماری تمام گونههای حیوانی را بررسی میکند؛ اشراف بر اپیدمیولوژی، علائم بالینی، چهره ماکروسکوپیک (مثلا هنگام کالبدگشایی) و میکروسکوپیک بیماریها برای یک پاتولوژیست ضروری است. به همین خاطر رشتهای گسترده و سخت، و همزمان دریایی از علم و بسیار شیرین است.
حکیم مهر: برای امتحان تخصص چطور خودتان را آماده کردید؟
برای یک دانشجوی عمومی شاید بهترین و اولین کار با هدف اطمینان از علاقه و نزدیک شدن به رزیدنسیِ هر رشتهای این باشد که بیشتر در آن بخش فعالیت کند. این فعالیت بهتر است از همان سالی که برای تخصص تصمیم گرفت (حتی اگر بین چند رشته مردد بود) آغاز شود. من بینهایت خوششانس بودم که اساتید گروه پاتولوژی، در زمانی که دانشجوی عمومی بودم، به من اجازه دادند که بیشتر در بخش باشم و بتوانم از نزدیک بعضی کالبدگشاییها و تکنیکهای آزمایشگاه پاتولوژی را ببینم. سال پنجم از جناب آقای دکتر ساسانی خواهش کردم که یک پروژه تحقیقاتی را در خدمت ایشان بعنوان پایاننامه عمومی بگذرانم. هر چه که پایاننامه جدیتر میشد و پیش میرفت، من بیشتر به این رشته علاقهمند میشدم تا اینکه در آزمون ورودی تخصصِ سال ما یک استثنا اتفاق افتاد.
حکیم مهر: چه اتفاقی؟
در واقع جذب دانشجو در آن سال، نه مثل سالهای قبل از آن بود و نه بعد از آن؛ به این شکل که ابتدا یک امتحان کلی شامل بیوشیمی، پاتولوژی عمومی، فیزیولوژی، استعداد تحصیلی و زبان انگلیسی برگزار شد که همه داوطلبان این امتحان را دادند. بعد از اعلام نتایج سنجش، متقاضیان میتوانستند بر اساس دفترچه، تعداد بسیاری از رشتهها را در شهرهای مختلف انتخاب کنند. تا اینجا قدری شبیه کنکور سراسری بود. بنابراین مثلا یک نفر میتوانست دام بزرگ تهران، پاتولوژی ارومیه و آبزیان یک شهر دیگر را همزمان انتخاب کند. این فرایند از این نظر یک استثنا بود. بعد بچهها بر اساس رتبه و تراز به بخشها و دانشگاهها معرفی میشدند. در ادامه مرحله دومی وجود داشت، شامل آزمون کتبی و مصاحبه، که تعیینکننده اصلی بود.
حکیم مهر: چه منابعی را برای آزمون تخصص خواندید؟
از همان سال سوم، کنار جزوههایم، از کتاب درسی پاتولوژی که کتاب «Pathologic Basis of Veterinary Disease » است، مطالبی تکمیلی مینوشتم. چون این درس را دوست داشتم و میخواستم نمره بالایی بگیرم. برای تخصص علاوه بر نوشتههای سرکلاس و فصلهایی از کتاب، سوالات آزمون تخصصی پاتولوژی سالهای قبل را هم خواندم.
حکیم مهر: حال و هوای مصاحبه آزمون به چه شکل بود؟
ما ۲ مرحله علمی سخت را پشت سر گذاشتیم و تعداد کسانی که برای مصاحبه آمدند شاید نصف کسانی بودند که امتحان کتبی مرحله دوم را در دانشکده داده بودند. من این شانس را داشتم که دانشجوی همین دانشکده بودم و استرس محیط غریبه و اساتید ناآشنا را نداشتم. قبل از شروع مصاحبه، دلگرمیها و توضیحات اساتید در مورد روند آزمون شفاهی به همه ما آرامش داد.
حکیم مهر: در نهایت چند نفر قبول شدند؟
فقط من قبول شدم.
حکیم مهر: یعنی فقط یک نفر ورودی گرفتند؟
بله. فقط یک نفر قبول شد. به خاطر همین قبولی فوقالعاده سخت است.
حکیم مهر: یعنی آن هر چند سال یکباری هم که دانشجو جذب میکنند، فقط یک نفر میگیرند؟
نه اینکه فقط یک نفر بگیرند. در دفترچه سازمان سنجش فکر کنم 3 یا 4 نفر اعلام ظرفیت شده بود. اما اساتید گروه ما، حتما به درستی، از نظر علمی سختگیر هستند و هدفشان این نیست که تعداد زیادی دانشجو بگیرند.
حکیم مهر: CV شما شامل چه چیزهایی بود؟
هرچه فعالیتهای یک دانشجو در یک جهت و هدفمند باشد، بهتر است تا اینکه از شاخهای به شاخه دیگر بپرد. از یک دانشجوی عمومی انتظار اینکه تحقیق نابی انجام داده باشد هم نمیرود و برعکس در تخصص است که باید CV قویتری ساخت. من در چند کنگره شرکت کرده و مقاله داده بودم، اما حقیقتا CV فوقالعاده و حیرتانگیزی نداشتم. از طرف دیگر در زمان مصاحبه، هنوز از پایاننامه عمومی دفاع نکرده بودم.
حکیم مهر: پس ورود شما از دوره عمومی به تخصص بدون فاصله زمانی بوده است.
بله.
حکیم مهر: چه افرادی در جلسه مصاحبه حضور داشتند و مصاحبه چطور بود؟
در روز مصاحبه هر 3 استاد گروه، جناب دکتر قرهگزلو، جناب دکتر ساسانی و جناب دکتر مرجانمهر تشریف داشتند. مصاحبه به شکل تکنفره بود. اساتید ابتدا بر آرامش و تمرکز تکیه کردند. بعد تعدادی سوال کلی درخصوص انگیزههایم برای تحصیل در رشته پاتولوژی و اینکه چقدر برای دوره رزیدنتی زمان لحاظ میکنم، پرسیدند. چون پاتولوژی ما رزیدنسی است و نه PhD ، لذا وظایفی از جمله کشیک داریم و باید زمان بیشتری را در بخش بگذرانیم. در ادامه لزوم پشتیبانی مالی خانواده را مطرح فرمودند و توضیح دادند که برخلاف گروه پزشکی، یک رزیدنت پاتولوژی دامپزشکی در ازای خدماتی که انجام میدهد حق الزحمهای دریافت نمیکند. بعد سوالات انگلیسی آغاز شد و با سوالات تخصصی ادامه پیدا کرد.
حکیم مهر: سوالات انگلیسی به چه شکل بود؟
باید از روی یک کتاب پاتولوژی، پاراگرافی را بلند میخواندم و ترجمه میکردم، و جز ترجمه لغوی، میبایست آن چیزی را که متوجه میشدم، بیان میکردم. چند سوال علمی، هم در مورد پایاننامه و هم خارج از موضوع تِزم پرسیدند.
حکیم مهر: چقدر استرس داشتید؟
من با استرس خیلی زیادی وارد جلسه مصاحبه شدم که رفته رفته برطرف شد.
حکیم مهر: وضعیت امتحان بورد چگونه است؟
در دوره رزیدنتی، دانشجویان باید یک امتحان بورد (آزمون جامع) هم بدهند که تا اینجا برای من سختترین امتحان علمی زندگیم بوده است. بورد امتحانی است که بعد از گذراندن واحدهای آموزشی برگزار میشود تا دانشجویان با کسب نمره قبولی و عبور از آن، وارد فاز پژوهشی و پایاننامه شوند. درست است که هیچ کس با کتاب خواندن، متخصص نمیشود و همیشه باید کیس دید، اما قسمت کتبی بورد علاوه بر تجربه کار در بخش، به مطالعه کتابهای تکست و رفرنس رشته، وابسته است. قبولی در امتحان کتبی مقدمه ورود به آزمون عملی و مصاحبه بورد است.
حکیم مهر: برای بورد چگونه باید درس خواند؟
درس خواندن برای بورد، از همان اول رزیدنتی ضروری است. چون با توجه به کشیکهای فشرده، نمیتوان به امید یکی دو ماه آخر بود.
حکیم مهر: نمره بورد خودتان چند شد؟
من از ۱۰۰، نمره ۹۲ را آوردم.
حکیم مهر: برای آینده چه برنامهای دارید؟ آیا در حوزه آکادمیک و دانشگاهی فعالیت خواهید کرد یا بخش خصوصی؟
من کیس دیدن را خیلی دوست دارم. به نظرم یکی از ارزشمندترین جنبههای پاتولوژی، ارائه تشخیص درست و کمک کردن به درمان و بالا بردن کیفیت زندگی بیمار است. پاتولوژی صرفاً برای تشخیص تومورها و تعیین نوع نئوپلاسمهای خوشخیم و سرطانها نیست. خیلی وقتها مرگهای ناگهانی یا مشکوک را برای کالبدگشایی و پیدا کردن دلیل مرگ به پاتولوژیستها ارجاع میدهند. گاه پاتولوژیست تشخیصهایی میدهد که در بالین ممکن نیست. همچنین به کلینیسینها رهیافتی میدهد مبنیبر اینکه به چه آیتمهایی برای درمان و جلوگیری از تلفات توجه کنند. بنابراین قسمت عملی و تشخیصی پاتولوژی برایم بسیار جذاب است. با لطف و بزرگواری اساتید، در دوره تخصص پیگیرانه سعی کردم که تا جای ممکن، زیاد کیس ببینم. کالبدگشایی و دیدن لامهای تشخیصی برایم خیلی ارزشمند است.
از طرف دیگر در دوره دبستان و راهنمایی اگر روزی معلم نمیآمدند، با هماهنگی ایشان و معاون مدرسه، من تمرینها را حل و رفع اشکال میکردم. بنابراین کلاس رفتن را دوست دارم. در حال حاضر هم در دوره رزیدنتی، یکی از اساتیدم لطف دارند و به من فرصت تجربه کردنِ تدریس را، تحت نظارت خودشان، میدهند. لطف، باور و اعتمادشان بسیار بسیار برایم ارزشمند است، و با تذکرات ایشان و تمرین و تجربه سعی میکنم روز به روز بهتر باشم.
حکیم مهر: چند نفر از بهترین اساتیدتان را نام ببرید.
جناب دکتر ساسانی و جناب دکتر پدرام.
حکیم مهر: مهمترین مشکلات و چالشهای پیشروی شما چیست؟
ناآگاهی برخی دامپزشکان نسبت به دامنه اطلاعاتی که بواسطه بررسی هیستوپاتولوژی بدست میآوردند، دید غیر علمی و صرفنظر کردن بعضی کلینیسینها از ارسال نمونه به پاتولوژی، تأخیر در بیوپسی و درخواستِ بررسی پاتولوژیک بهعنوان آخرین گزینه بعد از درمانهای متعدد و بینتیجه، نمونهبرداری ناکافی و نادرست، خودداری بعضی همکاران از ارائه تاریخچه کامل و مرتبط با نمونه ارسالی، بیتوجهی به تخصصی بودن رشته دامپزشکی و اظهارنظرهای خارج از حیطه رشته تخصصی، و فقدان بیمه درمانی برای حیوانات که گاه به خودداری صاحبان آنها از پیگیری ماهیت توده جراحی شده منتهی میشود.
حکیم مهر: ممنون از فرصتی که در اختیار ما قرار دادید. موفق باشید.
پاتولوژی در دامپزشکی جز نجیب ترین و البته مشکل ترین رشته های رزیدنسی هست که خانم دکتر با این نمره امتحان بورد، حقیقتا تبحر و تخصص شون رو در این رشته اثبات کردند. براشون بیش از پیش آرزوی موفقیت و سربلندی دارم.