حکیم مهر- محسن طاهرمیرزایی: «دکتر علیرضا نصیری» دانشجوی ممتاز دوره تخصصی بهداشت آبزیان دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران، آنطور که خود میگوید، از کودکی علاقهمند به حوزه ماهیان زینتی و پرورش آنها در منزل بوده و هر کتاب آموزشی که در این حوزه به دست میآورده، با اشتیاق میخوانده است.
از نظر او یکی از مهمترین چالشها در رشته بهداشت آبزیان، ضعیف بودن نوع آموزش در دوره عمومی است؛ کمااینکه ماهی برای دانشجویان یک موضوع غریب است و برخلاف آنچه در مورد دامهای دیگر اتفاق میافتد، آنها عملا هیچ شناختی از ماهی ندارند.
دکتر نصیری معتقد است که خیلی از دانشجویان عمومی بعد از فارغالتحصیلی برحسب اجبار وارد حوزه بهداشت آبزیان شده و در این حیطه شروع به کار میکنند. او توضیح میدهد: «اولین مشکلی که این روند به وجود میآورد، ناکارآمدی خیلی از دامپزشکان و همچنین نارضایتی پرورشدهندهها از دامپزشکان است؛ به گونهای که درحال حاضر فضایی در میان پرورشدهندهها به وجود آمده مبنیبر اینکه چرا باید مسئول فنی دامپزشک داشته باشند که خیلی چیزها را نمیداند. این مساله باعث میشود فرصت کاری دامپزشکانی که در این حوزه دارای مهارت هستند هم تحتالشعاع قرار گیرد.»
حکیم مهر: آقای دکتر، چه شد که دامپزشکی را انتخاب کردید؟
من از دوران دبیرستان علاقه زیادی به دامپزشکی داشتم، علت آن هم این بود که از حدود ۱۵ سالگی به صورت حرفهای آکواریوم نگهداری میکردم و داخل خانه، کار تکثیر ماهیان زینتی انجام میدادم. لذا علاقهمندی من به سمت آبزیان و دامپزشکی آبزیان از همان زمان شکل گرفت و از سال سوم دبیرستان تصمیم گرفتم وارد حوزه دامپزشکی شوم. کنکور دادم و در نهایت در رشته دامپزشکی دانشگاه آزاد بابل پذیرفته شدم.
حکیم مهر: یعنی قبل از اینکه کنکور دهید، انتخاب خود را کرده بودید.
بله. تصمیم من روی دامپزشکی بود.
حکیم مهر: برای تخصص چرا رشته بهداشت آبزیان را انتخاب کردید؟
در دوره عمومی شاخههای مختلفی وجود دارد که باعث شد من یک شناخت کلی نسبت به زمینههای مختلف پیدا کنم. مثلا ۴ ماه بهعنوان کارآموز در کلینیک دامپزشکی دام کوچک فعالیت کردم، اما آن علاقهای که شبیه به آلوده شدن به ماهیان زینتی بود و در من به وجود آمده بود، ریشه در کودکی من داشت. من از دوران کودکی در مورد ماهیها مطالعه میکردم. کتابهای مختلفی را که در بازار بود میخواندم و لذا شناختم نسبت به این حوزه از دامپزشکی خیلی بیشتر از سایر زمینهها بود. احساس کردم که اگر بخواهم وارد حوزه دیگری شوم، باید وقت و انرژی زیادی بگذارم تا به آن شناختی که در آن تایم نسبت به ماهیها داشتم، برسم. از طرفی علاقه زیاد و از صمیم قلب هم نسبت به ماهیها داشتم و در نهایت تصمیم گرفتم که حوزه آبزیان را ادامه دهم.
حکیم مهر: برای تخصص چه منابعی را خواندید؟
از ترم دوم دوره ۶ سال عمومی که ماهیشناسی داشتیم، از منابع مختلف هر چه به دستم میآمد، به صورت کلی مطالعه میکردم. حتی قبل از آن هم مطالعاتی در این حوزه داشتم. بنده برای سال دوم بود که در آزمون تخصص شرکت میکردم. در سال اول با توجه به همزمانی انجام امور مربوط به پایاننامه نتوانستم به خوبی خود را برای آزمون آماده کنم. برای آزمون سال دوم به طور کلی حدود 4 ماه زمان گذاشتم. دروس مورد امتحان برای رشته بهداشت و بیماریهای آبزیان شامل ماهیشناسی، تکثیر و پرورش ماهی و بیماری ماهی بود.
برای درس بیماری، منابعی به صورت کامل مطالعه کردم شامل بیماریهای باکتریایی شایع در پرورش ماهی، مدیریت بهداشتی و پیشگیری تالیف دکتر مصطفی اخلاقی چاپ انتشارات دانشگاه شیراز و بیماریهای قارچی ماهی تالیف دکتر حسینعلی ابراهیمزاده موسوی، دکتر هومن رحمتی هولاسو، دکتر علی طاهری میرقائد، دکتر سارا شکرپور از انتشارات دانشگاه تهران بود.
به غیر از این دو کتاب، جزوات دانشگاه تهران و شیراز را نیز مطالعه کردم و متناسب با وقت از برخی کتب برای تکمیل مطالب جزوات به صورت گزینشی استفاده میکردم؛ از جمله بخش مربوط به بیماریهای محیطی و تغذیهای را از کتاب بیماریهای ماهیهای زینتی تالیف دکتر حسینعلی ابراهیمزاده موسوی و همکاران و یا بخشهای مربوط به فیزیولوژی ماهی و بیهوشی ماهیان را از کتاب مبانی بهداشت ماهیان زینتی ترجمه دکتر رحمتی هولاسو و دکتر ابراهیمزاده موسوی خواندم.
کتابهایی نظیر بهداشت و بیماریهای آبزیان جلد اول و دوم، تالیف دکتر مسعود ستاری، بیماریهای آزاد ماهیان تالیف دکتر سلطانی و سلامت ماهیان ترجمه دکتر سلطانی و همکاران و... نیز از جمله این کتب بودند. برای دروس مربوط به ماهیشناسی و تکثیر و پرورش، جزوات و دستنوشتههای دوره عمومی خودم و جزوات دانشگاه تهران را مورد مطالعه قرار دادم.
حکیم مهر: فضای مصاحبه به چه شکل بود؟
برای مصاحبه در دانشگاههای شیراز و تهران دعوت شدم. فضای مصاحبه دانشگاه شیراز یک مقدار سخت بود و حالت سوال و جواب با حجم زیاد داشت. من حدود یک ساعت در داخل اتاق مصاحبه بودم و سوالات دقیق و ریز از پایاننامه را جواب میدادم. حتی سوالات حاشیهای از پایاننامه شامل یکسری از مسائل که با آنها آشنایی نداشتم، از من پرسیده شد، مثلا اگر از این تکنیک برای این پایاننامه استفاده کردم، چه تکنیکهای دیگری وجود دارد؟ من روی همه تکنیکهای دیگری که تا الان استفاده میشده، تسلط زیادی نداشتم. اما مصاحبه دانشگاه تهران کمی راحتتر بود. از طرفی فضای آن خیلی دوستانهتر بود و همچنین سوالات علمی هم پرسیده شد که خیلی تیپیک بود. سوالات حاشیهای نداشت و مدت زمان کمتری در حدود ۱۰ دقیقه تا یک ربع طول کشید. مصاحبه شامل سوالات علمی، سوالات شخصی، بررسی رزومه، بررسی پایاننامه و زبان انگلیسی بود.
قبل از مصاحبه آزمون دکتری تخصصی دانشگاهها شیوهنامه مصاحبه دکتری تخصصی هر سال را بر روی سایت خود قرار میدهند که داوطلبان میتوانند شیوه امتیازدهی در مصاحبه را نیز از طریق آن جویا شوند. در بحث سوالات شخصی، انگیزه فرد و میزان علاقه و داشتن برنامهای برای آینده مورد بررسی قرار میگیرد. بخشی از امتیازاتی که اساتید به داوطلبان میدهند شامل نظر شخصی آنهاست که امتیاز کمی هم نیست.
در بحث سوالات علمی، میزان تسلط فرد بر روی مباحث مربوط به رشته، مورد بررسی قرار میگیرد و اغلب شامل سوالاتی خیلی تخصصی نمیشود بلکه سوالاتی است که انتظار میرود یک دامپزشک علاقهمند به این حوزه بداند. در مورد زبان انگلیسی نیز متنی در اختیار داوطلب قرار میگیرد تا آن را ترجمه کند. البته در مصاحبههای بنده، به دلیل ارائه مدرک زبان انگلیسی (UTEPT) نمره این بخش با توجه به نمره بنده در این آزمون لحاظ شد و سوالی از بنده پرسیده نشد.
مجموع این موارد در مصاحبه دانشگاه تهران 50 نمره داشت؛ این در صورتی است که این میزان نمره در دانشگاههای دیگر و در سالهای دیگر متفاوت است، بنابراین توصیه میکنم داوطلبان پیش از مصاحبه شیوهنامه همان سال هر دانشگاه را مورد مطالعه قرار دهند.
حکیم مهر: CV شما شامل چه مواردی بود؟
رزومه بنده شامل یک مقاله علمی ترویجی و یک مقاله علمی-پژوهشی فارسی، 35 مقاله کنگرههای بود که یکی از آنها به صورت سخنرانی، 4 مقاله به صورت مقاله کامل پوستری و مابقی خلاصه مقاله پوستری بودند. همچنین حضور در کادر اجرایی دو کنگره و عضویت در باشگاه پژوهشگران جوان و نخبگان و انجمنهای دانشجویی و علمی مختلف و هیئت تحریره نشریه شیل وابسته به انجمن علمی دانشجویی شیلات دانشگاه تهران و دو مرتبه انتخاب به عنوان پژوهشگر نمونه دانشگاه آزاد اسلامی واحد بابل را نیز در کارنامه داشتم. دو مقاله علمی پژوهشی انگلیسی که در آن زمان درحال داوری بود و همچنین یک ترجمه کتاب که در آن زمان در حال انجام آن بودم و اکنون نیز کار آن ادامه دارد. هرچند که در مصاحبه امتیازی برایم نداشت ولی در ایجاد نظر مثبت نسبت به بنده تا حدودی موثر بود.
حکیم مهر: شما از دانشگاه آزاد بابل میخواستید برای مصاحبه دانشگاه تهران شرکت کنید. با توجه به وجود این تفکر غالبی که اساتید معمولا دانشجویان خود را برای تخصص قبول میکنند، این مساله برای شما سخت نبود؟
من سال دوم بود که در مصاحبه شرکت میکردم. این استرس را تا حدودی در سال اول تجربه کرده بودم و برایم عادی شده بود. از آنجا که در کنگرههای مختلف شرکت میکردم، معمولا اساتید من را میشناختند. یعنی آنها را میدیدم و با هم صحبت میکردیم و این شناخت باعث میشد که من را بهعنوان یک دانشگاه آزادی فعال ببینند. از طرف دیگر با یک رزومه نسبتاً خوب برای مصاحبه رفتم. از طرفی این مساله که برای سال دوم در مصاحبه شرکت میکردم نشان میداد که به این حوزه علاقهمند هستم. در نهایت خوشبختانه در روز مصاحبه کلا ۲ نفر دانشجوی دانشگاه تهران داشتیم که هردوی آن بزرگواران قبول شدند و الان با من همکلاس هستند.
حکیم مهر: امروز شاهد راهاندازی رشته دامپزشکی و جذب زیاد دانشجو در بسیاری از دانشگاههای فاقد استانداردهای لازم هستیم. شما به عنوان کسی که از دانشگاه آزاد به دانشگاه تهران آمدهاید، سطح علمی دانشجویان دانشگاه آزاد را چطور ارزیابی میکنید؟
دانشگاه آزاد برخی نواقص دارد که نمیتوان از آنها چشمپوشی کرد. کمبودهای زیادی از نظر مدیریتی، مالی و امکانات در این دانشگاه قابل لمس است اما با این حال، اگر دانشجو بخواهد میتواند از حداقل امکاناتی که در آنجا وجود دارد، به بهترین شکل ممکن استفاده کند. دانشگاه آزاد آنقدرها هم بد نیست. اساتید آن حداقل در مورد دانشگاه آزاد بابل، همگی فارغالتحصیلان دانشگاههای دولتی هستند. اغلب اساتید ما از دانشگاه شیراز و تهران فارغالتحصیل شده بودند و غیر از چند نفر، مابقی آنها از دانشگاه دولتی بودند. برای همین نمیتوانیم بگوییم دانشگاه آزاد بد است. خیلی از کمبودهای علمی این دانشگاه، به خاطر دلسرد شدن خود دانشجوها هم هست وگرنه اگر دانشجو پیگیر باشد و مقداری فراتر از وظایف خود عمل کند، قاعدتاً میتواند از خیلی از امکانات استفاده کند.
حکیم مهر: امکانات دانشگاه تهران را چطور دیدید؟
برای بنده که تصمیم دارم بیشتر حوزه فعالیت خودم را در حیطه آبزیان زینتی متمرکز کنم، شرایط و امکانات بسیار خوب هست هرچند که به طور کلی، به نظر بنده انتقادهایی وارد هست.
حکیم مهر: برای آینده چه برنامهای دارید؟ آیا در حوزه آکادمیک ادامه میدهید یا وارد بخش خصوصی میشوید؟
حوزه آکادمیک را دوست دارم اما با توجه به شرایطی که وجود دارد، خیلی به آن امیدوار نیستم. بیشتر تمایل دارم که وارد بخش خصوصی شوم و از آن استفاده کنم.
حکیم مهر: مهمترین چالشی که در رشته بهداشت آبزیان در کشور وجود دارد، چیست؟
شاید بتوان گفت یکی از مهمترین چالشها در رشته بهداشت آبزیان، ضعیف بودن نوع آموزش در دوره عمومی است. دانشجویان در دوره عمومی تعداد واحدهای زیادی را در حوزه آبزیان نمیگذرانند و این باعث میشود که شناخت آنها نسبت به حوزه کم باشد. ماهی برای آنها یک موضوع غریب است و برخلاف آنچه در مورد دامهای دیگر اتفاق میافتد، بچهها عملا هیچ شناختی از ماهی ندارند. برای همین خیلی کم پیش میآید که دانشجویان دوره عمومی، برای کار یا برای تحصیل به صورت تخصصی در این رشته قدم بردارند. این باعث میشود که تعداد شرکتکنندهها در آزمونهای تخصص افت کرده و کیفیت آنهایی که وارد این حوزه میشوند، مقداری کم میشود.
از طرف دیگر خیلی از دانشجویان عمومی بعد از فارغالتحصیلی بر حسب اجبار وارد حوزه بهداشت آبزیان شده و در این حیطه شروع به کار میکنند. اولین مشکلی که این روند به وجود میآورد، ناکارآمدی خیلی از دامپزشکان و همچنین نارضایتی پرورشدهندهها از دامپزشکان است. به گونهای که درحال حاضر فضایی در میان پرورشدهندهها به وجود آمده مبنیبر اینکه چرا باید مسئول فنی دامپزشک داشته باشند که خیلی چیزها را نمیداند. این مساله باعث میشود فرصت کاری دامپزشکانی که در این حوزه دارای مهارت هستند هم تحتالشعاع قرار گیرد.
فاصله ایجاد شده بین پرورشدهنده و دامپزشک و همچنین بین مسئولین حوزه شیلات و پرورشدهندهها خوب نیست. از طرف دیگر با توجه به شناخت بیشتری که مهندسین شیلات دارند، آنها هم تا حدودی وارد حوزه کار دامپزشکی میشوند. ما نمیتوانیم بگوییم که پرورشدهنده حق ندارد؛ حق دارد و الان خیلی از آنها مطالبه دارند که دامپزشکی را به طور کامل از این حوزه حذف کنند، اما به نظر من حذف کردن راهکار مناسبی نیست. شاید بالا بردن کیفیت آموزش در دوره عمومی برای دانشجوی دامپزشکی خیلی بهتر باشد.
حکیم مهر: بهعنوان حرف آخر...
بین دانشجویان دامپزشکی ناامیدی زیادی نسبت به آینده وجود دارد. شاید بخش اعظم این مساله به شروع دوره عمومی برمیگردد که بچهها شناختی نسبت به این رشته ندارند و به اواخر دوره که میرسند، تازه میگویند چه کنیم. در آن مدت کم هم آنقدر نمیتوانند تبحر پیدا کنند که بخواهند وارد بازار کار شوند. شاید بهتر باشد دانشجویانی که وارد حیطه دامپزشکی میشوند، سعی کنند شناخت خود را از همان ابتدا بیشتر کنند. دامپزشکی فقط دام کوچک یا راهاندازی کلینیک نیست.
سؤال خیلی از دانشجویان در دوره عمومی این است که آیا ما وقتی دامپزشک شدیم، میتوانیم مرغداری بزنیم؟ کسی که قرار است مرغداری بزند، دلیلی ندارد که ۶ سال درس بخواند و با این همه سختی، حجم زیادی واحد پاس کند و و آخر مرغداری بزند! با همان مدرک دیپلم هم میتوانست این کار را بکند. این نشان میدهد شناخت دانشجویان نسبت به رشته دامپزشکی از ابتدا کم است و این شناخت کم حتی در حوزههای مختلف تا آخر هم باقی میماند که این باعث کلونیزه شدن دامپزشکان در حیطههای مشخصی میشود. نتیجه این میشود که همه آنها متمایل به راهاندازی داروخانه یا کلینیک میشوند و حوزههای دیگر را خالی میگذارند و این مساله باعث از بین رفتن خیلی از فرصتهای شغلی میشود.
در پایان از خانواده عزیزم، اساتید و دوستانی که در این راه همراه من بودند و هستند، تشکر میکنم.
حکیم مهر: موفق باشید.
در صنعت گاوداری یا مرغداری ما جای علم در کنار تجربه خالی است!
و برای درک بهتر دوستمان که احتمالا در شروع کار باشن اینجوری مثال میزنم:
شما به عنوان متخصص در رشته آبزیان در پرورش ماهی موفق تر می شوید یا فردی که دیپلم دارد؟!